سلام من دختر نوجوونی هستم (دبیرستان)
همیشه سعی کردم دختر قوی باشم چون پدرم اکثراً سر کار هست سعی کردم کار هام رو خودم انجام بدم و از هیچکس کمک نگیرم البته حرف اطرافیانم هم بی تاثیر نبود هر وقت خواستم یه کم عشق کنم احساساتم رو بروز بدم با دوستانم بیرون برم گفتن نههه! درست رو بخون درسته که آدم باید برای اهدافش تلاش کنه امّا به هر حال آدمیزاد نیاز داره بیرون بره با اطرافیانش صحبت کنه خب منم دل دارم دیگه صبح تا شب خونه ام اصلاً زیادی عاقل و منطقی بودم دوست دارم مثل دخترهای دیگه یه اوقاتی مثل بچهها باهام رفتار کنن نازم بکشن... نه اینکه احساساتم سرکوب کنن
اطرافیانم من رو یه جور دیگه می بینن نیاز جنسی که هیچی از نظر اینها من نیاز عاطفی ام ندارم ولی از لحاظ مادی هوام رو دارن
برعکس دخترها من اکثراً منطقی ام خیلی ها بهم میگن باید تو دادسرا.. کار کنی یه اوقاتی دوست دارم احساساتی رفتار کنم تصمیم بگیرم امّا چطوری؟
جدیداً عاشق کارهای نظامی شدم اگه جنسیتش رو داشتم قطعاً اول تلاش میکردم وارد نیرو مسلح میشدم بعد از طریق ان نوپو (یگان ویژه ضد تروریست) همیشه عملیات هاشون رو می بینم نگرانم مگه دخترم این جوری میشه؟
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)