در فاصله چهار سال، دو جواب متفاوت از یه دختر شنیدم

سلام

من چند روز پیش مطلبی با عنوان " چرا پسران سن بالا تمایل دارن با دختران کم سن ازدواج کنن؟" که دوستان واکنش های متفاوتی نشون دادن؟

موضوعی که من خیلی تعجب کردم این بود که چرا دوستان انقدر کم دقت می کنن رو مطلب عنوان شده. این متن من کاملا مشخص بود که مربوط به دخترانی بود که خواستگاران با اخلاق و مناسب رو به خاطر پول و خونه و ماشین و حقوق بالا رد کردن. اما نمی دونم چرا خانم ها اومدن گفتن "ما اصلا خواستگار نداشتیم شما دارید ظلم می کنین به ما با این حرفا"

یه عده از خانم ها هم اومدن گفتن اگه یه دختر کم سن به یه مرد سی ساله جواب بله بده به فقط به خاطر پوله اون مرده. خب حالا سوال من از خانم ها اینه که اگه یه دختر سن بالا به یه پسر سن بالا جواب بله بده به خاطر چیه؟ غیر از پوله ؟ اگه غیر از پول دلیلی داره پس چرا تو سن کم به پسرای خوب جواب منفی دادن؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

میخوام خانمم رو عاشق نگهش دارم و حتی عاشق ترش کنم

سلام
من یه پسر ۲۵ ساله هستم که هفته ی بعد قراره بریم خواستگاری یه دختر خانومی که حدودا ۲۲  سالشونه. ایشون از آشناها هستن و من از چند سال پیش بهشون علاقه داشتم، بحثشم مطرح شد و نیمچه خواستگاری رفتیم ولی مادر و پدر دختر خانوم پیشنهاد دادن صیغه کنیم بعد من برم سربازی...
الان مدتیه سربازی تموم شده و برگشتم و دارم درسمو ادامه میدم یه شغل پاره وقت بخور و نمیری هم دارم که البته به کمک خانواده دو طرف و عقیده شون منبی بر اینکه مسائل مالی رو زیاد سخت نگیرن ( خدا رو شکر ) امیدوارم که بتونیم مراسم جمع و جوری داشته باشیم و بریم سر خونه زندگی... اینا رو گفتم که بدونید از نظر این مسائل مشکلی نداریم الحمدلله...
حالا سوال من؛
دیروز اینجا یه پستی دیدم که خانومی پرسیده بودن چکار میشه کرد که مرد روز به روز عاشق تر بشه. دقیقا سوالم همینه منتها در مورد خانوما. چون این خانوم همه جور راه اومد با من ( با اینکه سنش کمه و موقعیت بهتر میتونه داشته باشه ) و صبر کرد من سربازیمو برم و توقع مراسم سنگین ازم نداشت و نداره .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه)

ریشه خیلی از فسادهای اخلاقی، ارضا نشدن در محیط خانواده است

با سلام و سپاس ...
من یک روانشناسم و چند روزی میشه که با سایت بی نظیر شما آشنا شدم... این که میگم بی نظیر برای اینه که با توجه به شغلم روزانه شاهد جدایی یا مشکلات اساسی در زندگی زوجین هستم...
خیلی دردناکه ببینی یک زوج به خاطر آشنا نبودن با مسائل زناشویی و شرم و حیایی بی مورد از همدیگر و بدتر از اون نبود یک مرجع برای آموزش این مسائل زندگی رو که با هزار امید و آرزو شروع کردن دارن خاتمه میدن...
خیلی کار درست و سنجیده ای انجام میدین که آموزش و آگاهی در پی داره و باعث دوام زندگی ها میشه... 
من وقتی از بسیاری از آقایون که بهانه برای طلاق میارن بدون حضور همسرشون صحبت میکنم خیلی راحت میگن خانم ما بعد از چند سال زندگی آرزو یک رابطه خوب و کامل داریم یا به سختی ارضا میشیم...
یا خیلی از موارد خانمها میگن تو این مدت زندگی حتی 1 بار هم با شوهرشون ارضا نشدن و این یعنی فاجعه ...
خیلی راحت با یک مثال اهمیت این موضوع رو بیان میکنم فرض کنید به شدت تشنه اید و یک لیوان در بسته دارید که به هیچ وجه درش باز نمیشه و فقط یک سوراخ در بالای سر لیوان هست که به سختی هر از گاهی با کلی تلاش یک کم آب از اون بیرون میاد . واقعا شما میتونید اینجوری سیر بشید به جای رفع عطش تشنه تر نمیشید؟
این مثال بارز زوج هایی هستن که با وجودی که ازدواج کردن تشنه روابط جنسی هستند... خیلی از صمیم قلبم از خانوما خواهش میکنم این مسائل رو یاد بگیرن و همچنین از مردا هم عاجزانه خواهش میکنم یک کم بیشتر به زنشون توجه کنن.
میل جنسی در خانمها هم خیلی بیشتر از اون که شما تصور میکنید وجود داره ... به خدا ریشه خیلی از فسادهای اخلاقی همین ارضا نشدن در محیط خانواده  است ... .
یک کم تامل کنیم....ببخشید سرتون رو درد آوردم ولی باور کنید در درجه اول به عنوان یک انسان و در درجه دوم به عنوان یک آدم احساس مسئولیت کردم که اون چیزی که داره روزمره اتفاق میفته رو گوشزد کنم....
یا علی
" مهشید "

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)

داشتم زندگیم رو میکردم که یه خواستگار سمج پیداش شد

سلام
من دختری هستم که 17 سالمه و به شدت عاشق درس خوندن. یعنی تنها مساله مهم زندگیم تو این تو دو سال باقی مانده کنکور و انتخاب رشته مورد علاقم توی دانشگاهه.
حالا ما داشتیم با این روال زندگیمونو میکردیم که یکدفعه یه خواستگار سمج سرو کلش پیدا شد. میتونم بگم از 100% ایده ال های من  95% رو داره. هم از لحاظ مالی هم فرهنگی و ... عالی هستن و خود اون اقا پسر هم 20 سالشه.
من جواب منفی دادم بخاطر اینکه هنوز اصلا به ازدواج فکر نمیکنم و فقط میخوام رو درسم متمرکز باشم ولی اونا دوباره اومدن اصرار که بذارید فقط یک جلسه بیایم .
چون شرایطشون عالیه پدر و مادرم هم اصرار به این امر دارن ولی من همش میگم از کجا معلوم که بهتر از این شرایط قرار نیست به وجود بیاد. بعدم حس میکنم این سن خیلی کمه برای ازدواج . میترسم به شکست برسه و ...
البته اینو بگم که اصلا مخالفتی برای درس خوندن من ندارن و خود اون اقا پسر هم دانشجو هستن . دقیقا باید چیکار کنم؟
میخواستم اگه مقدوره دوستان راهنماییم بکنن.
خیلی ممنون

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

شوهرم میگه آرایش نکن ولی چشمش دنبال آرایش کرده هاست

سلام
من 26 ساله هستم . 1 ساله عقد کردم و همسرم هم 28 سالشه مشکلی که دارم اینه که تازگیا فهمیدم اون قدرایی که به نظر میرسه صداقت نداره مثلا همیشه به من میگه تو با این پوست و چهره ای که داری نیازی به ارایش نداری این جوری شیک تری این زنایی که همه جاشون عمله خیلی سطح پایینن و اینا ، ولی خودم با چشای خودم دیدم تو مهمونی یا هر مراسمی چشاش سمت همون جور دختراس که مسخرشون میکنه یه جورایی اون جور دخترا با اون همه ارایش توجهشو جلب میکنن .
واقعا نمیدونم الان دقیقا کدوم طرفیه ؟ ارایش کنم یا نه ؟ بعد هم از اونجایی که از دوران دانشجویی ایشونو میشناسم میدونم که قبلا اهل دوست دختر بودن یعنی یه جورایی هم از نظر موقعیت اجتماعی و ظاهر در سطح دانشکده مطرح بودن.
ایشون یه دوست دختر داشتن که همه اینو میدونستن و در کل دانشگاه مطرح بودن اون دختر خانوم یه جورایی به اصطلاح داف بود با ارایش جراحی و ... .
 ولی بنا به دلایلی رابطشون تموم شد بعد هم که سمت من اومدن من با هیچ پسری هیچوقت دوست نبودم اصولا به پسرها رو نمیدادم . با اصرارهای ایشون قبول کردم و بعد یه مدت نامزد کردیم حالا همیشه نگرانم که اون دخترو دوست داشته یا هنوز داره ؟ نکنه دخترای اون شکل و ارایش رو ترجیح میده ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)

پرت شدن و سائیده شدن به دوچرخه، به بکارت آسیب میزنه ؟

سلام
اولا خوشحالم که جایی رو واسه مطرح کردن سوالم پیدا کردم ، چون در حال حاضر امکان مراجعه کردن به پزشک رو ندارم ( میدونم شمام پزشک نیستید ولی شاید با راهنمایی و صحبت های شما حالم یکم خوب شه) خب بریم سراغ سوالم :

دو تا اتفاق برام افتاده که نمیدونم به خاطر اونا بکارتمو از دست دادم یا نه ؟

اتفاق اول: وقتی 6 سالم بود تصادف کردم طوری که پرت شدم شنیده بودم بعضی تصادفات باعث از دست دادن بکارت میشه خب اون موقع خیلی کوچک بودم یادم نمیاد از اون قسمت هم خون دیدم یا نه انقد جاهای دیگه ام درد داشتم که اگه اون قسمتم درد داشتم توش گم بود .

اتفاق دوم: وقتی که 11 یا 12 سالم بود سوار دوچرخه ای شدم که برام بزرگ بود و پام به زمین نمیرسید یه لحظه کنترل دوچرخه رو از دست دادم و خوردم به یه درخت طوری که ( معذرت میخوام ) فقط اون قسمتم خیییلی درد گرفت ( ساییده شد به دوچرخه ) ولی خونی ندیدم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

در تردید بین ازدواج کردن یا نکردن گیر کردم

با عرض سلام خدمت همگی
پسری هستم 27 ساله، فوق لیسانس از یک دانشگاه برتر کشور، بی پول، یک عدد بچه ی مثبت که تا به حال زندگانی سالم و پاکی داشتم، دارای خانواده خوب و بر خلاف خودم مذهبی، که به امید خدا تا آخر تابستان جهت ادامه تحصیل در مقطع دکتری به اروپا عزیمت خواهم کرد. اکنون هم نیتی برای بازگشت به ایران ندارم و با توجه به شرایط دانشگاه دکترام آینده بسیار خوبی از نظر علمی برای خودم متصورم.
الان در تردید بین ازدواج کردن یا نکردن گیر کردم ! سوالات بسیاری در این رابطه هر روز و هر شب ذهن منو درگیر خودش میکنه که فرصت باز کردن همشون در این محیط نیست.
مثلا:
1. مجرد برم خارج یا ازدواج کنم ؟ اگه مجرد برم در شرایط ایده آل باید چند سال تا 32-33 سالگی صبر کنم تا بعد تحصیل بیام ایران ازدواج کنم و دوباره برگردم خارج! شاید ممکنه در اون سن و سال اتفاقاتی بیوفته که مانع پیدا کردن یه همراه خوب تو زندگیم بشه. از طرفی فرصت کمی دارم! اگرم ازدواج نکنم در اونجا تنها خواهم بود و این تنهایی منو کما بیش به وحشت میندازه! از طرفی چطوری با توجه به معیارهام تو این فرصت یه آدمشو پیدا کنم؟
2. آیا فکر خوبیه که در این فرصت دو سه ماهه باب آشنایی با کسی رو باز کنم؟ چن ماه برم خارج اگه شرایط مناسب بود چن هفته مرخصی بگیرم بیام ازدواج کنم با طرف و دستشو بگیرم با خودم ببرمش!؟ اصلا همچین کیسی پیدا میشه؟ آیا ؟
3. از اونجایی که چن سال پیش فارغ التحصیل شدم با دانشگاه ارتباط نزدیکی ندارم. در محیطی هم رفت و آمد ندارم که با بانویی آشنا بشم. لذا مجبورم از طریق خانواده علیرغم میل باطنیم اقدام کنم. خانواده من مذهبی هستن بر خلاف خودم که خیلی خیلی مذهبی بشم یه فاتحه ای برای اموات میفرستم! (البته شخصیت بسیار اخلاق مدار و سالمی دارم! توی دانشکده محال بود دست روی دختری بذارم و طرف حداقل به فکر وادار نشه! گرچه این کارو نکردم چون شرایط ازدواج نداشتم! والان مثه سگ پشیمونم!) از طرفی خانوادم اطلاعی از عقاید من ندارن و فک میکنن من هم مثه خودشون هستم. خلاصه گیر افتادم! این مشکلو چی کار کنم؟ من با عزیزان مذهبی مشکلی ندارم و کنار میام ولی اون عزیزان معمولا با امثال من کنار نمیان! آیا ممکنه موردی اینطوری سنتی پیدا شه؟؟
5. مشاهدات من میگه ازدواج های سنتی اونم برای افرادی مثه من اصطکاک خیلی زیادی داره و یه هندونه کاملا در بسته هست. چطوری خودم به شخصه تو این فرصت چند ماهه اقدام کنم؟ راه حلی هست؟
خلاصه چه گلی به سرم بگیرم؟!
متشکر از همگی

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

چطور به خانواده ها بگیم از طریق مجازی آشنا شدیم

سلام 

پسر نوزده ساله هستم ، قصد ازدواج دارم ، همه چی حل شده ، مشکل این که چطور به خانواده ها بگیم از طریق مجازی آشنا شدیم . نمیخوام دروغی گفته بشه .چون روش غیر متعارفه و به هر کی بگی فکر میکنه رفتیم طرف رو از سایت همسریابی پیدا کردیم . نظر من اینه صداقت و توکل همه چیز‌ رو حل میکنه ،خانم میگه چیزی غیرش بگیم بده!
نظرتون لطفا

بیشتر بخوانید ...

در فضای مجازی با پسری آشنا شدم که میگه لیاقتت رو ندارم

باید به خواستگارم بگم که در فضای مجازی با پسران چت می کردم ؟

روش های پسران برای فریب دختران در فضای مجازی

آیا میشه شریک زندگی رو از فضای مجازی انتخاب کرد ؟

چطوری به خانوادم بگم در فضای مجازی به یه پسر قول ازدواج دادم

تجربه تلخ قرار ازدواج در فضای مجازی بدون دیدن طرف مقابل

از طریق مجازی با پسری آشنا شدم ، می خواد همدیگه رو ببینیم

با یه پسر، 4 ساله ارتباط مجازی دارم، این ارتباط گناهه ؟

تجربیات شما از ازدواج های مجازی

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) ارتباط با جنس مخالف (۸۸ مطلب مشابه)

عواملی که باعث پاره شدن پرده بکارت می شوند

برخی فعالیت‌ها می‌تواند سبب آسیب و پارگی برگشت ناپذیر پرده مهبل شود از جمله:

 ورزش‌های سنگین و قهرمانی
 برداشتن وزنه سنگین
 ضربه‌های شدید در منطقهٔ مهبل (مانند لگد خوردن)
داخل کردن شیء خارجی به داخل مهبل مانند انگشت.
 تصادف.
عملهای لگنی وخیم.
 برخی نیز بطور مادرزادی پرده‌ی مهبل ندارند.
 عمل جنسی که همراه با ورود آلت جنسی به مهبل باشد.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) پرده بکارت (۲۴ مطلب مشابه)

از کجا متوجه بشم دخترم برای ازدواج آماده شده؟

سلام

سوالی داشتم از شما کاربران خانواده برتر

من خانمی هستم که دختر دارم و میخواستم بپرسم  سن مناسب ازدواج برای دختران چند سال هست؟ لطفا با علت بگین. و از کجا متوجه بشیم دختران برای سن ازدواج آماده شدن؟

خب لازم به گفتنه که من در محیطی زندگی میکنم که دختران رو از سن ۱۲ یا ۱۳ سال شروع میکنن به شوهر دادن و کلا از ۱۲ سال شروع میشه تا سن های بالا و برخی از این دختران در همون سن کم به خاطر عدم پختگی و تجربه طلاق میگیرن.

( فکر کنید دختر ۱۳ ساله میشه مطلقه - بعضی هاشون هم با زندگیه سختشون میسازند) و وقتی از خانواده هاشون میپرسین برای چی دخترتون رو انقدر زود شوهر دادین میگن ، فاطمه زهرا ( س ) هم ۹ سالش بود که شوهر کرد یا عایشه همسر پیامبر ( ص ) ۶ سالش بود که به عقد پیامبر در اومدن و میگن ما باید دخترانمون رو تو سن پایین شوهر بدیم تا سنت پیامبر رو هم به جا بیاریم و هم حفظ کنیم.

راستش خب منم مادرم حق دارم نگران دخترم باشم. ممنون میشم کمکم کنید.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه)

دو سوال دختری که تازه خودارضایی رو ترک کرده

سلام
من دختری حدود ٢٠ سال هستم. قبلا خودارضایی داشتم ولی الان خدا رو شکر یه ماهه انجام ندادم دقیقا ١٥ روز تمام ٢٤ ساعت روز رو زیر فشار وحشتناک بودم حتی تو خواب، موقع غذا خوردن ولی خب خدا کمکم کرد و دوام اوردم الان ٢ تا سوال دارم :
١- یکی دو بار پیش اومد که از شدت فشار چشمام اشک میومد دلم میخواست سرمو به دیوار بکوبم ولی فقط عادی و بی تحرک رو مبل نشسته بودم نه به جاییم دست زدم نه فکر جنسی کردم فقط سعی کردم کنترلش کنم ولی بعد یه دفعه خیلی ناگهانی همه اون حس محو شد یه حس عجیبی بود انگار فشارم افتاده بود ولی با فشار سنج گرفتم عادی بود و ترشحاتم هم اندازه همیشه بود ممکنه ارضا شده باشم؟ اخه سستی و خاموش شدن ناگهانی شهوت و ... ولی من هیچ لذتی احساس نکردم اصلا به اون جا دست نزدم یا حتی خودمو به جایی تماس ندادم که ارضا بشم. یعنی ممکنه؟ غسل لازم داشته ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ترک خودارضایی (۱۲۷ مطلب مشابه)

زندگیم فقط بر پایه نمیدونم بنا شده

سلام

دختری 23 ساله هستم که هنوز موفق به رفتن دانشگاه نشدم . رشتم علوم تجربیه که به طور مکرر کنکور میدم ولی پزشکی قبول نمیشم .

امسال کنکور دادم ولی خراب کردم امیدی به قبولی ندارم نمیدونم چیکار کنم افسرده شدم دیگه نمیتونم . از خونه نمیتونم بیرون برم خجالت میکشم از بس که تو خونه موندم روم نمیشه برم بیرون . پارسال رتبه ام خوب شد 2500 ولی دانشگاه سراسری که انتخاب رشته کردم مردود شدم . پدرم وضع مالیش خیلی خوبه ولی دانشگاه ازاد نمیذاره برم میگه من پول نمیدم دخترم تو دانشگاه ازاد بخونه.

از طرفی تو فامیل همه مسخرم میکنن بهم میخندن که هنوز دانشگاه نرفتم ( البته هیچ کدومشون رشته های پزشکی و شاخه های پزشکی نمیخوننا )

به خدا داغونم حالمو درک نمیکنید . پدرم فرق میذاره 3 سال پیش برادرم کنکور داد نتونست قبول شه دانشگاه دولتی پدرم گذاشت بره دانشگاه ازاد تا پزشکی بخونه الانم  دانشجو پزشکیه ولی به من میگه من پول نمیدم ...

به خدا تمام سعیمو کردم تو کنکور خیلی خوب خونده بودم ولی وقت کم اوردم فکر نمیکنم سه رقمی بیاد . دیگه نمیدونم چیکار کنم از طرفی دوست دارم یک سال دیگه پشت کنکور بمونم ولی توانایشو ندارم دپرس شدم گفتم که خجالت میکشم برم بیرون نمیتونم .

همه دوستام با دوستاشون میرن بیرون ولی من ... . نمیدونم چرا پدرم بین من و برادرم این همه فرق میزاره ! یعنی منی که دخترم هیچ ارزشی براش ندارم ؟! فقط برادرم براش مهمه !؟
نمیدونم .... زندگیم فقط بر پایه نمیدونم بنا شده .... جوونیم که بهتریم دوره هر کسی داره روز به روز میگذره ولی من هنوز تو اتاقم دارم درس میخونم .

چیکار کنم ؟چه راهی به ذهنتون میرسه ؟ لطفا کمکم کنید !

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

در انتخاب همسر آینده زیادی کمال گرا هستم

سلام
من 27 سالمه و مجرد ، از نظر ظاهر و اوضاع مالی شرایط خوبی دارم اتفاقی با این سایت اشنا شدم .
مشکل من اینه که خانوادم اصرار به ازدواج من دارن ولی اول اینکه به نظر من ازدواج من الان زوده بعد هم اینکه من خیلی سخت گیرم حس میکنم زیادی سخت میگیرم ولی واقعا نمیدونم چرا ؟
مثلا از نظر من طرف باید خیلی پرفکت باشه که بهش تمایل داشته باشم حتما سفید باشه و لاغر و . در کل کامل باشه ، راستش من قبلا دوست دختر داشتم (دروغ چرا) شاید به خاطر همین باشه که با توجه به شناختی که از اون دخترا داشتم انقد سخت گیرم ولی به هر حال زیادی کمال گرام .
واضحه که همه نمیتونن بازیگر یا مدل هالیوودی باشن ولی دست خودم نیس واقعا زیادی ایده ال گرا شدم که به نظر میاد پیدا کردن کیس مورد نظر سخت شده. راه حل شما چیه به نظر شما میشه مورد مناسب استانداردهامو پیدا کنم ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

از روزی که نامزد شدیم دیگه از عشق و دوست داشتن خبری نیست

سلام خسته نباشید

تو رو خدا بهم بگید باید چیکار کنم دیگه درمونده و افسرده شدم . من 2 ساله که ازدواج کردم . با عشق ازدواج کردیم ولی از روزی که نامزد شدیم دیگه از عشق و دوست داشتن خبری نیست .

حالا هم که ازدواج کردیم روز به روز این وضعیت داره بدتر میشه اون تا 11 شب کار میکنه وقتی خونه میاد یا میخوابه یا تلوزیون نگاه میکنه و طوری رفتار میکنه که انگار من اصلا توی خونه وجود ندارم باهاش حرف میزنم ولی جواب نمیده و منو عصبی میکنه یا اصلا جواب نمیده یا اونقد اروم جواب مبده که نمیشنوم یا با سرش جواب میده .

بارها بهش گفتم که منو نادیده نگیر باید بزور بغلش کنم به زور بگم بهم بگو دوست دارم به زور بگم منو بیرون ببر یا چیزهای دگه احساس میکنم اصلا منو دوستم نداره با اینکه زیبا و جذابم ولی اونقدر نادیده گرفته شدم که اعتماد به نفسم از بین رفته .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
راهنمای زوج های جوان (۷۴ مطلب مشابه)

به خاطر هیکلم احساس مردی و مردونگی ندارم

سلام دوستان

یه پسر 27 ساله ام . کارشناسی ارشد یه دانشگاه خوب و الانم مشغول کار . شرایط عمومی زندگیم از نظر کار و تحصیلات و این حرفا جوریه که شاید خیلیا که از بیرون نگاه کنن، بگن خوش به حالش، چه شرایط خوبی و از این حرفا.

پدر و مادرا چون با نگاه خودشون به همه چی نگاه می کنن و تو دنیای خودشون هستن، خیال می کنن آدم خیلی خوشبخته و مشکلی نداره. متوجه نیستن که وقتی تنهایی، وقتی همدم و همراه نداری، وقتی کسیو نداری که دوسش داشته باشی و دوست داشته باشه، چقدر بهت سخت میگذره.

چند وقتیه که یه مسئله خیلی خیلی ذهنمو درگیر کرده. همون اعتماد به نفس نداشتمو هم نابود کرده. اون مسئله هم شرایط جسمی ام هستم. من  قدم 170 و وزنم فقط 50 کیلو هست. یعنی یه حالت مشمئز کننده! قیافم خیلی متوسطه و مشکل خاصی خدا رو شکر نداره.

اما به خاطر همین هیکلم، خیلیا که اولین بار منو می بینن فک می کنن من 21-22 سالمه. هر دفعه که یکی اینو میگه اعصابمو خورد می کنه. مشکل خونی و هورمونی یا انگل و این حرفا هم ندارم، چندین بار آزمایش های کامل دادم و دکتر دیده. ولی تغذیم خیلی کمه، نمی تونم بخورم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)