درخواست راهنمایی از کسانی که در مدارس نمونه دولتی تحصیل کردند

سلام

 تصمیم گرفتم امسال که سال نهم هستم برای آزمون ورودی مدارس نمونه دولتی بخونم، لطفاً کسانی که در این مدارس تحصیل کردن راهنمایی کنن: 

 - آیا سوالات این آزمون نسبت به سوالات آزمون ورودی تیزهوشان راحت تره؟ 

 - منابع مطالعاتی که خودتون باهاشون در این آزمون موفق شدین رو بهم معرفی کنید

- از کی شروع کنیم به درس خوندن برای آزمون ورودی مدارس نمونه و چطور بخونیم (لطفاً تجربیات خودتون رو بگین در این باره) 

- در آزمون ورودی مدارس نمونه سوال از سال هشتم هم میاد؟ مثل آزمون تیزهوشان؟ 

 - آیا شما هم برای آمادگی آزمون نمونه دولتی تو آزمون‌های آزمایشی موسسه‌ها شرکت کردین؟ بدون شرکت در این کلاس ها هم میشه قبول شد؟ 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ادامه تحصیل (۴۸۰ مطلب مشابه)

خواستگارم می خواد قبل از عقد اندامم رو ببینه

سلام به همه
من یه خواستگاری دارم که بعد از چند جلسه خواستگاری و صحبت کردن بهم گفت که براش خیلی مهمه اندام خانومش چطور باشه دوست دارم قبل از عقد اندام شما رو ببینم( من چادری هستم ) حالا هر طور که خودتون مایلید منم گفتم اندام یه آدم چیزی نیست که همیشگی باشه خانمها توی یه دورانی اندامشون کاملا عوض میشه اون وقت میخواید بگید چون اندامت عوض شده نمیخوامت اونم گفت نه ولی الان خیلی برام مهمه بعدشم من گفتم اتنظار شما خیلی نامعقول هست و من قبولش ندارم بعدش گفت الا توی جامعه ی ما دختران خیلی باز لباس میپوشن و پسران هم کاملا میتوانند اندام دخترها رو حدس بزنن و دختر خانم هایی مثل شما که چادری هستید و این جای شکر داره حدسش برای ما امکان نداره این حرفش رو قبول دارم که بعضی از دخترها واقعا طوری لباس میپوشن که شان بقیه خانمه رو میارن پایین ولی احساس میکنم یه پسر خیلی باید پررو و خود خواه باشه که چنین حرفی رو بزنه
این موضوع چیزی نیست که از خانوادم بخوام کمک بگیرم
دختر خانمها نظر شما چیه ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل جنسی در خواستگاری (۴۵ مطلب مشابه)

فکر نمیکردم روزی برسه که ازدواج سخت بشه و خواستگار نباشه

وقتی 22 سالم بود با یکی از آشنایان مون که نزدیک چهل ساله بود داشتیم در مورد ازدواج صحبت میکردیم، موضوع سن  مناسب ازدواج بود که من گفتم برای دختر تا 25 سال و برای پسر نهایت تا 29 خوبه. اونم گفت من که 35 سالگی ازدواج کردم چطور؟، منم گفتم خیلی دیره 35 سالگی.

اون روز رو دقیقا یادمه، یه کم رنگ صورتش پرید و بحث رو خاتمه داد و بلند شد رفت حس کردم ناراحت شده ولی زیاد برام مهم نبود چون  فکر میکردم صرفا نظر شخصی مو گفتم و قضاوت نکردم و کار خاصی نکردم ازمن پرسید منم نظرمو گفتم همین.

اما الان که 33 سالم شده مرتب یاد اون لحظه میفتم و میگم نکنه ناراحتی اون باعث شده خدا بذاره تو کاسه ام؟

من اون موقع خام و جوان بودم، اصلا فکر نمیکردم به بالای سی برسم و مجرد بمونم. همه ش تو رویاهام نهایت 27 سالگی ازدواج میکردم، اون موقع هم آمار ازدواح بالا بود، اوضاع اقتصادی هم بهتر بود، فکر نمیکردم روزی برسه که ازدواج سخت بشه و خواستگار نباشه، چکار کنم با این عذاب وجدان؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
چرا خواستگار ندارم (۶۷ مطلب مشابه)

تجربیات شما از افراد سیریش در روابط

چه تجربیات از افرد سیریش دارید؟

افرادی که یک دفعه شما در معرض عشق یک طرفه آنها قرار می گیرید. توی دانشگاه، توی فامیل یا دوستان یا آشنایان یا همکاران تون، توی محل کار شماره شخصی شما رو پیدا می کنن و مدتی وقت و بی وقت به شما زنگ می زنن و شما توی معذورات مجبوریت جواب بدید.

و هر چه غیرمستقیم رفتار کردید طرف متوجه نشده و ول کن نبوده، خواستگارهایی که قصد آشنایی دارن امّا طرف بی خیال نمی شه و برخلاف میل شما سیریش شده و روتون نمی شد یا نمی دونستید باید چه کنید. 

یک سایه سنگین حضور گویی مزاحم روح و روان شما شده، گاهی بحث آبرو میاد وسط مخصوصاً برای خانم ها که مساله رو دو چندان پیچیده می کند، چگونه این بحران رو مدیریت کردید. آدم در این لحظات خیلی مجبوره با احتیاط رفتار کنه تا شخصیت طرف خدای ناکرده آسیب نرسانیم و خودمان هم آسیب نبینیم امّا تا کی می توانیم این محترمانه رفتار کردن را ادامه دهیم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
اصرار بر خواستگاری (۴۱ مطلب مشابه)

به نظرتون بهترین کار در مقابل بدی دیگران چیه؟

سلام 

من یه دختر 18 19 ساله ام. من یه سوال از شما دارم؛

آیا به نظر شما همیشه خوبه که جواب کارهای زشت و بد دیگران رو با خوبی جواب بدیم؟ خیلی ها هستن که فک می کنی دیگه عوض شدن دیگه بلدن جواب خوبی رو با ج** که ندن، ولی خدا شاهده آدمی که ذاتش خوب نباشه هیچ وقت درست نمی شه، شاید تظاهر به خوب بودن کنه ولی ذاتش یه چیزه دیگه ست. 

من همیشه از خوبی به بقیه پشیمون شدم ، از بس منو ساده فرض کردن در حالی که من بهشون خوبی کردم روی خوشم رو نشون شون دادم، می تونستم جوری باشم که نتونن بگن بالای چشت ابروست.به خدا از نظر من آدمی که بدی رو با خوبی جواب بده همیشه تا دنیا دنیاست از بقیه عقب می مونه.کاری به اون دنیا ندارم. 

ما هر چی می کشیم از دلمونه. فکر می کنیم چون من بهش خوبی کردم باید اون هم بهم خوبی کنه، به هیچ وجه این جوری نیست.مثل اینه که بگیم چون من گرگ رو نمی خورم اون هم منو نمی خوره .این ها عقیده ی من بود ولی شما هم نظر خودتون رو بگین که "آیا به نظرتون خوبی در مقابل بدی همیشه جوابگوست یا نه؟" من یکی دیگه بریدم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تقویت روابط اجتماعی (۸۶ مطلب مشابه)

نظرسنجی انتخابات ریاست جمهوری 1400

با توجه به انصراف تعدادی از آقایان، نظر سنجی جدید خدمت شما ارائه شده است. 

برای شرکت در نظرسنجی لازم است که حساب گوگل شما روی مرورگر فعلی تان فعال باشد.

 

 

نظر سنجی قبلی: 

https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdMrBw2bY0_tozNAip3qIyExeDWEUfI5rQNfEnJjXmZ_rnzBA/viewform?usp=sf_link

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

آخرین باری که دل تون خوش بوده کی بوده؟

سلام

یه سوالی دارم از شما جوونای همسن خودم یا حتی بزرگترها. 

شما آخرین بار که دل تون خوش بوده کی بوده؟ آخرین باری که از ته دل خندید چه زمانی بوده؟

من الآن 30 ساله هستم وقتی فکر می کنم می بینم آخرین باری که دلم خوش بوده زمان دانشجویی بود. اون موقع که هنوز وارد زندگی نشده بودیم و فکر می کردیم زندگی همه ش رفاقته. 

امّا بعد از دانشجویی که افتادیم دنبال کار دیگه رنگ خوشی و دل شاد رو ندیدیم. اولش که بیکاری بود. بعد هم که کار پیدا کردیم با کمترین حقوق که جای هیچ پیشرفتی به آدم نمی داد. سال ها گذشت و دیدم عمرم و جوونیم داره تموم میشه و من با این درآمد جای هیچ رشدی ندارم حتی نمی تونم خوب برای خودم خرج کنم و گوشی مناسبی ندارم. 

بعد افزایش تحریم ها هم که دیگه حتی خرید یه پراید برامون شده آرزو خونه اجاره کردن و ازدواج کردنهم که دیگه هیچ حتی بهش فکر هم نمی کنیم. 

پارسال هم که اندک پس اندازی که حاصل 5 سال کارکردنم بود رو تو بورس از دست دادم. دیگه زندگیم شده کار کردن برای هیچ. تفریحی که وجود نداره. شدم عین یه ماشین. 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
موفقیت در زندگی (۱۲۹ مطلب مشابه)

کدوم ویژگی های دختران باعث میشن اطرافیان، اون ها رو برای ازدواج پیشنهاد نکنن؟

سلام وقت بخیر

فارغ از بحث عدم آمادگی پسران برای ازدواج، بنده معتقدم یکی از دلایل عدم ازدواج دختران بر می گرده به ذهنیتی که اطرافیان از اون ها دارن.

یه توصیه عمومی به دخترانی که اهل روابط دوستی با پسران نیستند اینه که در اجتماع، خصوصا در مسجد و ... حضور پیدا کنند، صرف حضور داشتن دردی رو دوا نمی کنه.

از اون جایی که اطرافیان، اعم از فامیل، همسایه، همکار، هم دانشگاهی و ... در ازدواج این دختر به عنوان معرف یا منبع تحقیق نقش دارن، این دختران می تونن معیارهایی که دارن رو در قالب بحث هایی که میکنن به دیگران اطلاع بدن.

برای مثال اگه یه دختر مدرک تحصیلی بالایی داره، تصور عموم اینه که این دختر با پسری که مدرکش پایین تره ازدواج نمی کنه، بنابراین اگه پسر آماده ی ازدواجی از اون ها بخواد که براش زن پیدا کنن!، میگن فلانی که این رو نمی خواد چون مدرکش پایین تره!، پس اون دختر رو معرفی نمی کنن. یا اگه کسی برای تحقیق به اون ها مراجعه کنه همین اتفاق ممکنه رخ بده.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مطالب محسن نجفی (۱۴۰ مطلب مشابه)

آموزش های مذهبی به بچه ها رو شستشوی مغزی اون ها می دونید؟

سلام

من دختری هستم که در شرف ازدواج با خواستگاری هستم که از هر نظر عالی هستن و همونی هستن که من آرزوش رو داشتم. 

امّا ایشون معتقدن که فرزندان تا سن 18 سالگی نباید هیچگونه آموزش مذهبی ببینن و نماز و نه حجاب و نه حرم و نه مسجد. چون این کار رو شست و شوی مغزی کودکان می دونن و می گن که بچه ها بعد از سن 18 سال باید خودشون دین و مذهب شون رو بر اساس تحقیقات انتخاب کنن. 

من هم تا حالا نماز و روزه م ترک نشده و مسلمان معمولی هستم. با حجاب معمولی هم هستم که کمی از موهام فقط پیداست. حالا به نظر شما این حرف درسته که آموزش مذهبی کودکان شست و شوی مغزی اون هاست. آیا من باید اجازه بدم بچه هام تا سن 18 سالگی هیچ آموزش مذهبی نبینن و بعد از 18 سالگی خودشون برن تحقیق کنن و دین رو انتخاب کنن؟

 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) تربیت رفتاری پسران (۱۲۳ مطلب مشابه) تربیت رفتاری دختران (۱۱۰ مطلب مشابه)

تعامل سازنده دختر و پسر قبل از ازدواج چطور باید باشه؟

سلام

دچار تردید شدم که چی درسته و چی غلط! تا ۱۸ سالگی کلا با پسری هم کلام نشده بودم . البته یک عشق یک طرفه و هم دو طرفه رو تجربه کردم امّا هیچ کدوم به شروع ی رابطه منجر نشد مخصوصاً دومی که متأسفانه امکانش نبود!

بعد اون هم هر آقایی که پیشنهاد آشنایی میدادن چه برای دوستی یا ازدواج تا الانی که ۲۱ سالمه من با هیچ کدوم وارد رابطه نشدم یعنی ناخودآگاه اون ها رو با اون شخصی که بهش علاقه داشتم مقایسه می کردم !

در حال حاضر پذیرفتم که اون دیگه رفته! و من خودم مواردی که بودن رو رد کردم امّا واقعیت اینه مگه نباید کسی باشه که واقعاً دلت براش بلرزه و ذهن و قلبت تاییدش کنه؟ آیا این بدون شناخت اولیه امکان پذیره یا حتما باید وارد رابطه با اون شخص شد؟ بین دوستان خودم که می بینم جزء معدود کسانی که تا به حال دست یه پسر رو نگرفته منم! همه شون یا رابطه دارن و حالا با یه حد و حدود هایی با هم خوشحالن یا ازدواج کردن!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
دوستی به قصد ازدواج (۱۲۵ مطلب مشابه) دوستی با جنس مخالف (۱۳۰ مطلب مشابه) عواقب ازدواج بر پایه دوستی (۲۴ مطلب مشابه) مضرات دوستی با جنس مخالف (۴۶ مطلب مشابه)

توهم پزشکی

چرا در جامعه ما شغل طبابت یا پزشکی هم سطح بقیه شغل های حیاتی جامعه نیست؟  اگر پزشکی را نماد هوش می پنداریم که کاملا غلط است  مگر بقیه شغل های جامعه بی هوش هستن؟  مثلا فیزیکدانان، اقتصاد دانان، روان شناسان و ... بی هوش هستن؟!

مگر مهندسین هوش مصنوعی یا سازندگان ربات ها بی هوشن؟ مگر نویسندگان، فلاسفه و تئوریسین های اجتماعی کار بلد بی هوشن؟، چه کسی چنین اشتباهی را در جامعه رواج داده؟ ما مردم!

بله ما مردم! این از فقر فرهنگی شدید ما میاد!، مگر یک جانور شناس یا یک باستان شناس کم باهوش هستن؟  ملاک و معیار ما چیست؟، مگه تمام عالم پزشکی جهان جمع شوند می توانن کار یک موسیقی دان حرفه ای را بکنن، می تونن؟

آیا مگر جامعه پزشکی بدون هوش صنف های دیگر می تواند زندگی کنند که ما صنف پزشکی رو مظهر هوش کردیم. واقعاً ماشین یک پزشک خراب بشه کل پزشکان جهان جمع بشن می تونن موتورش و تعمیر کنن؟  جواب قطعا نه است، اینجاست که به باهوشی مکانیک نیاز داریم. در همین مثال الآن شما بگید مکانیک باهوش تر است یا کل جامعه پزشکی؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
فرهنگ سازی (۱۲۳ مطلب مشابه) مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه)

یه خانم متاهلم، مدتیه که از تنهایی بیرون رفتن حس خوبی ندارم

راستش من یه مساله‌ای رو می خوام مطرح کنم ببینم بهم حق میدین یا نه و اصلاً تا چه حد بهم حق میدین؟ 

ببینید محله ما و بیشتر محله‌های شهر توی این یکی دو سال اخیر نسبت به گذشته‌ها خلوت و کم رفت و آمد شده (حالا با به دلیل تعطیلی مدارس یا کرونا یا کم رونق شدن شغل و کاسبی‌ها یا هر چی) و تا جایی که بررسی کردم و پرسیدم دوستانم که ساکن شهرهای دیگه هم هستن تأیید می کنن که همین طوره. 

حالا بریم سر اصل مطلب؛

من یه خانم متأهلم که چه قبل ازدواجم و چه حالا کلاً یه شخصیت خیلی قاطع و نترس دارم و مرد و زن برام فرقی ندارن و اصولاً آدم وابسته ای نیستم. حتی به شوهرم با اینکه خیلی صمیمی هستیم و دوست داریم همدیگه رو وابسته نیستم اصلاً و کاملاً روی پای خودم هستم و بودم. بوده بدون این و اون همه جا می‌رفتم. از اون سر شهر تا این سر شهر. سال‌های پیش رو منظورمه. اون گذشته ترها. 

همین یه سال اول ازدواجم خیلی جاها تنها رفتم ولی حالا مدتیه که از تنهایی بیرون رفتن حس خوبی ندارم. خوشم نمیاد. یه جور ترس دارم از تنهایی بیرون رفتن. همه ش دوست دارم با کسی برم. حالا یا شوهرم یا یکی که پایه باشه بتونه باهام بیاد. با هم بریم و کارهامون رو انجام بدیم و بعدش برگردیم خونه هامون. 

البته نه اینکه تنهایی هیچ جا نرم. اتفاقاً بازم میرم و خیلی از کارم رو خودم انجام میدم هنوز، ولی راستش این خلوت بودن محیط نسبت به گذشته یه جورایی یه واهمه ذهنی برام ایجاد کرده و باعث شده خیالم راحت نباشه. 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل زنان (۱۸۵ مطلب مشابه)

من کل زندگیم رو سر چاقیم از دست دادم

سلام
دختری نوزده ساله هستم ... نزدیک سی کیلو اضافه وزن دارم .. قدم ۱۷۰ هستش ..
من کل زندگیمو سر چاقیم از دست دادم بهترین روزامو ...بهترین مهمونیارو بخاطر چاقی نرفتم ... بیرون نرفتم ... بهترین روزای جوونیمو از دست دادم ... و عشقمو بحاطر چاقیم از دست دادم .. دیگه هیچی واسه از دست دادن ندارم .. هیچی ... ففط میخام کمکم کنید .. امکان دکتر رفتن ندارم ... میخوام خودم رژیم بگیرم

همه ی اینارو با گریه نوشتم

حتما میخوام کم کنم چون نمیتونم باهاش کنار بیام خیلیا گفتن باهاش کنار بیا ولی چاقی چیزی نیس بشه باهاش کنار اومد ... حداقل واسه من نیست ... دوستای گلم میشه کمکم کنید ؟
میشه بگید چیکار کنم وسطش نا امید نشم ؟ 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
لاغری، چاقی و تناسب اندام (۸۰ مطلب مشابه)

خودم هم نمی دونم چه اتفاقی برام افتاده

سلام و درود به همگی . نیاز دارم که این مساله رو بیان کنم

امیدوارم اگه طولانی شد بشه که بخونین و مورد بعد اینکه بتونین درک کنید چون بعضی هاش یه جوریه  نمی شه با کلمه یا مفهوم تعریفش کرد.

خیلی کلی بخوام بگم مربوط میشه به افسردگی یا افسردگی ها. یعنی خودم هم نمی دونم افسردگیه یا یه جور چه می دونم خلاء یا شایدم ترکیبی از افسردگی ها.

مثلا یه موردش اینه که چند وقتیه اگه بوی گلی چیزی به مشامم برسه یاد قبلاً میافتم چه می دونم یاد گذشته ها

مهد کودک شاید بخشایی از دبستان و ...

یا خیلی به گذشته و آینده و گذر زمان فکر می کنم.اینکه میگم فکر می کنم نمی شه گفت اختیاریه. خود به خود میاد. ذهنم رو تشبیه می کنم به یک خیابون ترافیک دار که پر ماشینه.

گذر زمان حس ناخوشایندی برام داره چه گذشته چه آینده و در کنار این ها خیلی سعی می کنم از کوچکترین مسائل لذّت ببرم همون طوری که خیلی ها میگن . مثلا میگن طعم غذا رو با تمام وجودت بچش از الآن لذّت ببر . ولی یه وسواس ریزی راجع بهش پیدا کردم که احساس می کنم نمی شه .خیلی سریع می گذره الآن همین عید به چشم بر هم زدنی گذشت. گذشته هم خوب داره و هم بد داره ولی لحظات خوب و خوشش میاد تو ذهنم و دوست دارم دوباره با جزعیات تجربه کنم و داشته باشمش.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه) درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه)

آخرین اتفاق خنده دار که برات افتاده رو بگو؟

سلام

اتفاق های خنده داری که توی عروسی، دورهمی خانوادگی، جمع دوستانه، دانشگاه، مدرسه و یا با همسرتون براتون افتاده رو تعریف کنید ...  

بذارید یه خورده وبلاگ از فضای غمگین اش دربیاید... مردیم از بس مشورت دادیم در مورد ازدواج و طلاق !!!

مرتبط:

صفحه شخصی غضنفر (1)

صفحه شخصی غضنفر (2)

صفحه شخصی غضنفر (3)

خاطرات جالب و خنده دارتون رو بگید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
سرگرمی حلال (۹۸ مطلب مشابه) مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه)