خانواده برتر

مشورت در قالب پرسش و پاسخ در مورد ازدواج و مدیریت خانواده

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَىٰ وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَکُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ

کانال خانواده برتر در ایتا: معرفی مطالب پر بازدید و پربحث

جستجو با گوگل در خانواده برتر

جدیدترین ها
مطالب کاربران
صفحات کاربران
به روز شده ها
جدیدترین نظرات کانال و گروه خانواده برتر حمایت از مطالبه گری
توهم عاشقی ... (۲۳۷۹ بازدید توسط ۱۸۱۳ نفر) - (۰ نظر)
تاوان یک عشق ... (۱۷۶۹ بازدید توسط ۱۳۴۸ نفر) - (۰ نظر)
بیا با کفش‌های من چند قدم راه برو... (۱۴۸۶ بازدید توسط ۱۱۴۲ نفر) - (۰ نظر)
زباله‌هایی که راه می‌روند ... (۱۸۱۸ بازدید توسط ۱۴۰۳ نفر) - (۰ نظر)
من بودم و ضربان قلبم ... (۱۶۲۸ بازدید توسط ۱۲۳۹ نفر) - (۲ نظر)
یک پک تلخ به سیگار تلخ ... (۱۱۹۰ بازدید توسط ۹۴۵ نفر) - (۱ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۱۲۴۲ بازدید توسط ۸۲۱۳ نفر) - (۴۵ نظر)
عجیب‌ترین حس در دنیا چیه؟ (۱۷۲۴ بازدید توسط ۱۳۱۲ نفر) - (۱ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۲۲۹ بازدید توسط ۴۶۸۱ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۶۱۹۷ بازدید توسط ۴۷۹۲ نفر) - (۱۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۴۷۴ بازدید توسط ۱۸۱۷ نفر) - (۱۰ نظر)
آثار منفی ابراز علاقه های مجازی پسر به دختر چیست؟ (۱۹۷۲ بازدید توسط ۱۴۳۲ نفر) - (۳۲ نظر)
درسی که از محرم امسال گرفتم (۲۱۸۷ بازدید توسط ۱۵۷۷ نفر) - (۲۷ نظر)
در حکومت دینی هر اتفاقی بیفته مقصر دین هست؟! (۳۱۸۶ بازدید توسط ۲۰۸۰ نفر) - (۱۰۸ نظر)
الگوی خانه داری، حضرت زهرا (علیها السلام) (۱۹۰۳ بازدید توسط ۱۲۶۶ نفر) - (۵۴ نظر)
علی نَفسِ محمّد - روز مباهله (۷۱۷ بازدید توسط ۴۲۹ نفر) - (۲ نظر)
احساسی پاک به سانِ دوست داشتن (۱۷۹۳ بازدید توسط ۱۲۴۳ نفر) - (۸ نظر)
ناتوانی در جویای کار بودن و عدم درآمد (۲۰۱۵ بازدید توسط ۱۳۷۶ نفر) - (۲۲ نظر)
واقعاً عادی شدن جسم زن راهکار درستی برای ادامه زندگی ماست؟! (۳۴۳۶ بازدید توسط ۲۳۱۴ نفر) - (۷۸ نظر)
برآورده شدن آرزو پس از مدت‌ها (۱۴۴۷ بازدید توسط ۹۱۹ نفر) - (۱۰ نظر)
دین خوبی که خوب آن را نفهمیدم (۱۰۹۰ بازدید توسط ۶۶۶ نفر) - (۴ نظر)
گلایه ای در مورد سانسور در خانواده برتر (۱۳۴۰ بازدید توسط ۸۸۱ نفر) - (۱۲ نظر)
موقع عقد، حتما حواس تون به این بند ها و نکات قانونی باشه - ویژه آقایان (۲۳۶۶ بازدید توسط ۱۶۸۰ نفر) - (۱۷ نظر)
آقایان ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۳۱۷۹ بازدید توسط ۲۳۷۱ نفر) - (۳۲ نظر)
خودمون با چادر خفه کنیم تا شما راحت باشید؟! (۳۶۶۳ بازدید توسط ۲۵۸۱ نفر) - (۵۳ نظر)
خانم ها ازدواج نکنید مگر اینکه ... (۴۳۸۵ بازدید توسط ۳۰۲۴ نفر) - (۸۹ نظر)
آقایون اگه این کارها رو انجام بدید برای همسرتون بهترین مرد دنیا میشید (۳۰۰۶ بازدید توسط ۲۱۱۸ نفر) - (۱۷ نظر)
فرهنگ‌سازی برای عابر پیاده (۸۵۴ بازدید توسط ۵۴۹ نفر) - (۳ نظر)
جادوی نوشتن و تأثیرات آن (۱۴۹۰ بازدید توسط ۹۶۳ نفر) - (۶ نظر)
ترک خانوادۀ سمّی (۲۲۹۰ بازدید توسط ۱۴۲۳ نفر) - (۱۰ نظر)
چهل سالگی ام مبارک (۳۳۹۰ بازدید توسط ۲۳۴۲ نفر) - (۴۴ نظر)
راهنمای دریافت غذای تبرکی حرم امام رضا (ع) (۱۹۸۶ بازدید توسط ۱۲۳۳ نفر) - (۱۶ نظر)
زرنگ باش (۲۲۷۶ بازدید توسط ۱۴۸۰ نفر) - (۲۰ نظر)
چند نکته به عنوان نصیحت برادرانه به دختران (۹۲۴۹ بازدید توسط ۶۵۰۸ نفر) - (۱۰۴ نظر)
دلایل ماندگاری معصومین علیهم السلام (۱۲۸۱ بازدید توسط ۷۵۹ نفر) - (۹ نظر)
در مورد بسم الله الرحمن الرحیم (۱۸۹۲ بازدید توسط ۱۱۱۶ نفر) - (۹ نظر)
در مورد فتنه ی اخیر به بهانه ی فوت مهسا امینی (2) (۲۳۹۵ بازدید توسط ۱۶۱۸ نفر) - (۰ نظر)
لذّت با هم بودن رو به خاطر مسائل مادی برای همیشه از بین نبرید. (۵۶۲۹ بازدید توسط ۳۸۱۵ نفر) - (۱۱۶ نظر)
بیشتر به خودت فکر کن (۱۹۱۷ بازدید توسط ۱۳۱۹ نفر) - (۸ نظر)
من اگه دختر بودم از پسر خوب خواستگاری می کردم! (۴۳۵۱ بازدید توسط ۳۱۴۹ نفر) - (۴۷ نظر)
ارائه ی نمای کلی از دنیای پسر ها به دخترها (۵۷۶۸ بازدید توسط ۴۱۶۲ نفر) - (۲۵ نظر)
اگه دوست دارید محبوب دیگران باشید خوش اخلاق باشید (۲۸۲۴ بازدید توسط ۱۷۲۴ نفر) - (۱۵ نظر)
دختر انسان است عروسک نیست (۵۶۲۷ بازدید توسط ۴۰۰۶ نفر) - (۵۹ نظر)
علی باش فاطمه ات می شوم (۲۹۳۶ بازدید توسط ۲۰۲۵ نفر) - (۳۳ نظر)
خوبی هاتون رو با توجه به جنبه و ظرفیت افراد نثارشون کنید (۱۸۵۶ بازدید توسط ۱۲۵۸ نفر) - (۲۸ نظر)
تابویی به نام طلاق (۲۱۲۴ بازدید توسط ۱۴۵۲ نفر) - (۲۸ نظر)
برسد به دست دختران؛ عشق، کلمه ای فریبنده (۱۷۹۲ بازدید توسط ۱۲۳۲ نفر) - (۰ نظر)
شوهرم یه رفیق داره، که اون منم (۴۴۳۰ بازدید توسط ۳۰۳۷ نفر) - (۵۱ نظر)
خیلی از دخترها و خانواده هاشون هستن که شرایط اقتصادی آقایون رو درک می کنن (۷۷۳۲ بازدید توسط ۴۲۶۲ نفر) - (۵۸ نظر)
اگه هنوز خودارضایی رو ترک نکردی بیا تو (۸۷۹۳ بازدید توسط ۵۹۸۳ نفر) - (۶۹ نظر)
صفحه شخصی Dady i baby (۱۰۷۱ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی اسکیزویید (۳۸۱۱ نمایش) - (۵۷ نظر)
صفحه شخصی "گمنامی عشق است" (۱۱۰۳ نمایش) - (۸ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۱۱۷۴ نمایش) - (۱۱ نظر)
Dady me baby (۱۸۱۵ نمایش) - (۶۲ نظر)
صفحه شخصی پرینازم ۷ (۱۸۴۹ نمایش) - (۶۶ نظر)
صفحه شخصی " پسر 52 " (۸۹۰۱ نمایش) - (۹۹ نظر)
صفحه شخصی آتنا مرادی (۱۴۹۴ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۲) (۱۰۲۸ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (2) (۲۱۱۱ نمایش) - (۴۵ نظر)
صفحه شخصی سبحان 83 (۵۲۴۹ نمایش) - (۲۷۱ نظر)
صفحه شخصی منتظر منتقم فاطمه"سلام الله" (۵۷۶۳ نمایش) - (۲۷۵ نظر)
صفحه شخصی پرینازم Four (۳۳۹۰ نمایش) - (۷۵ نظر)
صفحه شخصی گلی خانم (2) (۴۶۳۹ نمایش) - (۱۲۹ نظر)
صفحه شخصی مروان الشقب (۸۲۱۶ نمایش) - (۱۹۴ نظر)
صفحه شخصی شب (۱۸۴۹ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی 🌙 secret of my heart ⭐ (۹۸۷۲ نمایش) - (۴۰۴ نظر)
صفحه شخصی با نام عرفان (حافظ) (۶۹۷۶ نمایش) - (۱۸۶ نظر)
صفحه شخصی berelian (۸۹۴۶ نمایش) - (۲۶۵ نظر)
زندگی به شرط سید ! (2) (۴۸۰۰ نمایش) - (۱۳۰ نظر)
صفحه شخصی "زندگی ب شرط سید" (۲۳۹۰۷ نمایش) - (۴۵۸ نظر)
صفحه ی شخصی 2017 (۳۸۰۸ نمایش) - (۹۸ نظر)
صفحه شخصی DOKHTAR LOR (۱۵۵۸ نمایش) - (۱۷ نظر)
صفحه شخصی ساقی (۶۳۰۸ نمایش) - (۲۰۱ نظر)
صفحه ی شخصی "مردی در بیابان های خلوتِ خدا" (۲۱۰۹ نمایش) - (۳۲ نظر)
صفحه ی شخصی Angel girl (۱۵۶۷ نمایش) - (۱۳ نظر)
صفحه شخصی "دختران حتما بخوانند" (۴۹۹۶ نمایش) - (۱۵ نظر)
صفحه شخصی رضا alone "احادیث و موضوعات مختلف" (۳۸۹۸ نمایش) - (۱۳۶ نظر)
صفحه شخصی فرشاد (۱۴۵۴ نمایش) - (۱۰ نظر)
صفحه شخصی Holy Mind (۳۲۹۱ نمایش) - (۱۲۲ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (4) (۸۱۱۲ نمایش) - (۵۱۹ نظر)
صفحه شخصی خانم M&M (۶۶۰۹ نمایش) - (۳۴ نظر)
صفحه شخصی ماه تی تی (۱۰۴۹۱ نمایش) - (۶۲۳ نظر)
صفحه شخصی رضا alone پُست دوم (۹۴۵۵ نمایش) - (۲۴۲ نظر)
صفحه شخصی شب ماه (۱۹۷۱۰ نمایش) - (۷۳۶ نظر)
صفحه شخص گلی خانم (۱۸۰۲۸ نمایش) - (۶۲۶ نظر)
صفحه ی احادیث گیاهی و درمانی🌾 (۴۸۹۱ نمایش) - (۵۹ نظر)
صفحه شخصی رهام روشن ضمیر (۶۱۲۴ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی غضنفر (3) (۳۲۴۶۵ نمایش) - (۱۰۶۸ نظر)
صفحه شخصی Ata MST (۱۰۸۴۶ نمایش) - (۳۶۷ نظر)
صفحه شخصی رضا alone (۱۷۱۷۸ نمایش) - (۸۷۵ نظر)
صفحه شخصی پسر آریایی (۱۰۴۹۲ نمایش) - (۳۱۲ نظر)
صفحه برنامه ‌نویسان خانواده‌ برتر (۲۷۷۸ نمایش) - (۵ نظر)
صفحه شخصی دختر قمی (۳۴۵۴ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی .•.•.•امیرخان•.•.•. (۴۲۵۶ نمایش) - (۱۴ نظر)
صفحه شخصی مشکات (۵۳۳۹ نمایش) - (۱۷۶ نظر)
صفحه شخصی سکوت شلوغ (۳۶۸۵ نمایش) - (۴۲ نظر)
صفحه مرد شب ویژه پرسش و پاسخ خصوصی (۴۲۸۵ نمایش) - (۴ نظر)
صفحه شخصی آیدا 👑👩‍⚕️💐 (۸۹۰۶ نمایش) - (۱۲۷ نظر)
صفحه شخصی Ali Piroozi (۴۵۲۰ نمایش) - (۱۶۰ نظر)
چه مدل چادری بهم میاد ؟ (۱۲۲۲۸ بازدید توسط ۹۴۱۲ نفر) - (۲۰ نظر)
نماهنگ نیمه شعبان با صدای امیر عارف (۱۵۲۷ بازدید توسط ۱۱۷۲ نفر) - (۲ نظر)
اگه در گذشته دوست پسر داشتی زن من نشو ... (۲۷۵۹۵ بازدید توسط ۲۰۵۶۸ نفر) - (۹۴ نظر)
خانم ها، معمولا چه قدر خرید میکنید ؟! (۱۲۸۹۱ بازدید توسط ۹۷۷۴ نفر) - (۷۳ نظر)
اگه روی تو غیرت نداره یعنی براش مهم نیستی (۱۰۶۷۴ بازدید توسط ۷۳۷۰ نفر) - (۶۷ نظر)
نمی خوام دیگه کسی تو زندگیم به اسم دوست پسر باشه (۱۱۸۱۵ بازدید توسط ۸۸۰۵ نفر) - (۵۰ نظر)
فانتزی های جالب و خنده دار در مورد ازدواج (۲۰۲۱۲ بازدید توسط ۱۴۹۵۱ نفر) - (۱۰۷ نظر)
خطاب به دخترهایی که به خاطر کنجکاوی تمایل دارن با پسرها دوست بشن (۹۰۷۴ بازدید توسط ۶۵۶۵ نفر) - (۴۳ نظر)
چند مورد از رازهای پنهان انگیزه ی دوستی پسرها با دخترها (۱۱۲۴۲ بازدید توسط ۸۲۱۳ نفر) - (۴۵ نظر)
بهترین غذایی که درست کردی چی بوده؟ (۱۰۳۹۱ بازدید توسط ۷۷۰۱ نفر) - (۸۸ نظر)
می خوام به آشپزیم تنوع بدم (۶۶۶۶ بازدید توسط ۴۷۶۳ نفر) - (۷۹ نظر)
مصادیق جزئی که در انتخاب همسر باید حتما آنها را مد نظر داشته باشید (۴۰۱۳ بازدید توسط ۳۲۵۹ نفر) - (۲۶ نظر)
انواع تفریحات یه زن و شوهر با امکانات کم (۵۴۵۵۸ بازدید توسط ۴۱۳۵۶ نفر) - (۵۱ نظر)
به داد مستاجران برسید (برسیم) (۳۱۳۰ بازدید توسط ۲۳۷۷ نفر) - (۱۳ نظر)
خاطرات خنده دار دختر خانم ها از خواستگاران شون (۹۲۷۵ بازدید توسط ۷۱۳۳ نفر) - (۱۳ نظر)
1000 تا دوست دختر داشتم ولی الان امام زمان می خوام (۵۰۲۲ بازدید توسط ۴۰۱۳ نفر) - (۷ نظر)
شوهر بد اخلاقم رو عاشق خودم کردم (۲۰۶۲۵۲ بازدید توسط ۱۵۸۴۵۷ نفر) - (۶۹ نظر)
دروغگویی بعضی از دختران دوست پسر دار به خواستگار (۱۱۶۹۶ بازدید توسط ۸۶۱۵ نفر) - (۴۹ نظر)
از تجربیات تون در مورد خانه دار شدن بگید (۶۴۹۹ بازدید توسط ۴۳۵۷ نفر) - (۲۰ نظر)
سرگرمی تون وقتی تنها هستید چیه؟ (۳۸۸۳ بازدید توسط ۲۹۶۸ نفر) - (۳۳ نظر)
دوست دارید چه نیرو، توانایی یا هنر خارق العاده ای داشته باشید؟ (۲۷۳۵ بازدید توسط ۱۹۰۱ نفر) - (۳۸ نظر)
به خاطر فشارهای اطرافیان، تصمیم گرفتم دوست پسر بگیرم اما ... (۶۲۲۹ بازدید توسط ۴۶۸۱ نفر) - (۱۸ نظر)
این جوری همسرِ مناسب پیدا کن! (۶۱۹۷ بازدید توسط ۴۷۹۲ نفر) - (۱۶ نظر)
اگه از دختری خوشم اومد، چکار کنم که همون اول جواب رد نگیرم؟ (۴۸۰۶۲ بازدید توسط ۳۶۵۹۷ نفر) - (۷۲ نظر)
دخترهای خوب و سنگین، راه پسرها رو برای ازدواج باز بذارید (۱۱۵۹۳ بازدید توسط ۸۲۴۱ نفر) - (۸۱ نظر)
چند سوال در مورد ازدواج از دخترانی که رشته های پزشکی خوندن (۷۴۵۲۷ بازدید توسط ۵۸۲۰۰ نفر) - (۲۱۷ نظر)
معایب و مزایای ازدواج با یک فرد مشهور چیه؟ (۲۸۳۵ بازدید توسط ۲۰۸۱ نفر) - (۱۹ نظر)
دختر مذهبی کجایی ، دقیقا کجایی ؟! (۲۹۶۸۰ بازدید توسط ۱۹۷۱۸ نفر) - (۱۲۶ نظر)
جامعه خانواده ی بزرگتر ماست، آبروی جامعه مون رو حفظ کنیم (۲۴۷۴ بازدید توسط ۱۸۱۷ نفر) - (۱۰ نظر)
از خاطرات خوب و خنده دار دوران مدرسه و دانشگاه بگید (۸۳۶۵ بازدید توسط ۵۹۴۳ نفر) - (۲۹ نظر)

دختری که بهم نه گفته چرا باید روی روابط من حساس باشه؟

با سلام به تمامی دوستان
من یک سوال در مورد حس حسادت و یا حس تملک زن ها داشتم. من  31 ساله هستم و یک سال پیش از یک خانم که 26 سالشونه تو موسسه ای که تدریس می کنم تقاضای ازدواج کردم. البته از آشنایان دور ما هم هستن.

جواب ایشون این بود که اولا تمایلی به ازدواج ندارند و دوما ایشون ملاک هاشون با شرایط من متفاوته. طی یک سال گذشته من خیلی باهاشون صحبت کردم و هر دفعه همین جواب را شنیدم. تا جایی که مطمئن شدم به من علاقه ندارن و دیگه بیشتر از اون اصرار نکردم.

البته رابطه  فامیلی و رابطه همکاری ما برقرار بود و این قضیه رو دخالت ندادیم. در حد سلام علیک معمولی و حال و احوال کردن. اخیرا یکی از خانم های دیگر همکار من با من مفصلا صحبت کردند و گفتند که اون خانوم باهاشون صحبت کرده و از اینکه من با همکاران دیگر خانوم با خوش رویی برخورد می کنم خیلی شاکی هستن و حتی به دوستشون گفتن که چرا تو شبکه های اجتماعی مطالب برخی از همکاران خانم رو لایک کردم!!!

و پیش ایشون گفتن که دوست ندارن من خیلی با اون همکارا چنین ارتباطی داشته باشم و از ایشون خواستن که ببینن من با کسی احیانا رابطه خاصی دارم یا نه!! اولا من واقعا حریم ها رو رعایت می کنم و ایشون خودشون هم می دونن و دوما اینکه ایشون که به من چند بار جواب منفی دادن خب دیگه چرا باید روی روابط من حساس باشن تا جایی که حتی منو تو شبکه های اجتماعی به دقت دنبال می کنن؟

خانوما این تناقض چجوری قابل توجیه؟ اگر علاقه ای به من نداشتند خب قاعدتا نباید حساسیتی وجود داشته باشه.

ممنون می شم نظراتتون رو بدونم چون جالبه واسم


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۵)
    • ۲۳۹۰ بازدید توسط ۱۸۳۴ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۳:۰۵

    دوستام بهم میگن خیلی شبیه پسرایی

    سلام
    من 17 سالمه و نمیدونم مشکلم با خودم چیه چند وقته از موضوع ترنس باخبر شدم (ناراضیان جنسی) ولی نمیدونم ترنس هستم یا نه اینم یکی از دوستام بهم گفت یه فیلم دیده که طرف ترنس بوده بد به من گفت تو همه چیت خیلی شبیهه اونه .
    بقیه دوستامم بهم میگن خیلی شبیه پسرایی . از بچگیم همیشه مو هام کوتاه بوده چون از مویه بلند متنفرم  .
     الان که ازین موضوع خبر دارم احساس میکنم خیلی رو رفتارم حساس شدم تا جایی که کارایی که میکنم اگه شبی پسرا باشه تو ذهنم سریع میگم انقد ادا در نیار یا رو حرفایی ک میزنم خیلی حساس شدم چون قبلنم من اصن از دختر بودنو جنسیتم راضی نبودم الانم همینطور .
    13-14 سالم که بود گریه میکردم ک چرا من سینه دارم یا باید عادت ماهانه بشم همیشم لباسای گشاد میپوشیدم حرفایی ک میزدمم دسته خودم نبود یعنی نه  با فکر که بخوام ادا پسرا رو درارم مثلا به دوستم میگفتم اصن چرا باید عادت ماهانه بشیم میگفت تو خولیو اینا میگفتم اصن میرم برش میدارم (رحمم. :) )من ک نمیخوام ازدواج کنم چون از ازدواجم به شدت متنفرم کسی باهام در اینباره شوخیم بکنه حالم بد میشه کلا میلی به جنس مخالف ندارم .

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۰)
    • ۵۱۵۷ بازدید توسط ۳۵۹۳ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۵۹

    بنظرتون باید صبر کنم همچنان ؟

    سلام
    من خیلی وقت نیست که با این سایت آشنا شدم
    من 23 سالمه و دو تا خواهر 25 و 27 ساله ی مجرد دارم. بواسطه ی بزرگتر بودن اونها خب من قطعا خواستگارای کمی داشتم . چون مادرم خیلی به ترتیب اهمیت میده. هر سه مون هم لیسانسیم و تقریبا از درک و آمادگی خوبی برای ازدواج برخور داریم.

    مشکل اینجاست که بواسطه ی اینکه من و خواهرام قبل دانشگاه خیلی معمولی بودیم  و بعد از اینکه  اومدیم دانشگامون  مذهبی تر شدیم خیلی ها با دید قبلی به ما نگاه میکنند.

    مورد هایی که میان سراغمون بسییییییار از لحاظ مذهبی ،معمولی اند. یعنی بهتون بگم در حد نماز خوندن هم نیستن. البته جایی که زندگی میکنیم تو تهران هم جای خیلی مذهبی نیست و اکثر پسرها از در و همسایه تا دوست و آشنا خیلی زیاد با آرمان هایی که من و خواهرام برای زندگی آینده مون ترسیم کردیم متفاوتند، پدر و مادر خیلی ساده ای هم داریم که بهشون افتخار میکنیم
    من یه موقع هایی از طرف دوستام کیس های خوب بهم پیشنهاد میشه اما باید بگم بخاطر شرط ترتیب که مادر گذاشته و حرف مردم جرات ندارم مطرح کنم و اصلا روم نمیشه.
    حتی بهتون بگم چند تا مورد طلبه ی خوب و فهمیده هم بوده اما......
    بنظرتون باید صبر کنم همچنان؟ با وجود اینکه روحیه ی خوب و ظاهر خوبی هم دارم اما یه موقع هایی ته دلم خالی میشه. امیدوارم همه از جمله خواهرام و خودم زودتر بریم سر خونه وزندگیمون و به اهدافمون برسیم.
    ان شاء الله
    یا مهدی


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۰ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۰)
    • ۱۳۵۸ بازدید توسط ۹۸۴ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۵۱

    نمیخوام یه اشتباه رو دو بار مرتکب بشم!

    سلام
    طاعات و عباداتتون قبول
    مستقیم میرم سر اصل مطلب،

    یه زمانی چند تا خواستگار همزمان با هم داشتم همگی همکلاسی و هم دانشگاهی به جز یکی که از اقوام خیلی نزدیک بودن! همه خواستگاری ها به صورت سنتی و از طریق واسطه انجام گرفت چون با شناختی که از اعتقادات من داشتن هیچکدوم مستقیم جلو نیومدن!

    راستش رو بخواید من هیچ حسی به اونها نداشتم جز همون خواستگاری که از اقوام بود و واقعا دوسش داشتم و دارم!! نمیدونم اسمش رو چی میشه گذاشت غرور بی جا، حماقت، تنبیه، لجبازی یا هر چی من بهش جواب منفی دادم!!

    بهم گفت یه دلیل منطقی برا جوابت بیار منم گفتم هیچ حسی بهت ندارم گفت پای کسی دیگه وسطه منم بعد کلی سرخ و سفید شدن گفتم آره!!! در صورتی که در واقعیت اینطور نبود و من هیچ حسی به بقیه نداشتم و همونطور که گفتم هیچوقت خارج از چارچوب خواستگاری با اون آقایون هم کلام نشدم!!

    اون هنوزم با تمام وجود منو میخواد اینو از رفتار خودش و خانوادش فهمیدم و مطمئنم چون دیدن خبری نشده از ازدواجم دوباره پا پیش میذارن . منم میخوام اینبار بهش جواب مثبت بدم ولی میترسم به چند دلیل:

    1- به دروغ بهش گفتم حسی بهت ندارم و حالا اگر جواب مثبت بدم با خودش فکر نمیکنه دلیل قبول کردنش اینه که بقیه خواستگارا رو رد کردم؟

    2- من بهش گفتم پای کسی وسطه آیا نسبت به من بد بین نشده؟  همونطور که گفتم من فقط در قالب خواستگاری با اون آقایون گفتگو کردم ولی حرفی که زدم  فکر کنم معنای خوبی نداشته حتی گاهی که بهش فکر میکنم کلی خودمو سرزنش میکنم چرا این حرفو زدم.

    3- اگه خدا خواست و ازدواج کردیم بعدا تلافی نمیکنه؟

    دوستان عزیز لطفا نظراتتون رو بگید بخصوص آقایون خودشون رو در موقعیت ایشون قرار بدن و  نظراتشون رو بگن!! این مسئله خیلی برام مهمه چون فرصتم کمه و بعد ماه رمضون قطعا دوباره میان برا خواستگاری و من نمیخوام یه اشتباه رو دو بار مرتکب بشم!!

    پیشاپیش از نظراتتون ممنونم.


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۵)
    • ۱۲۲۹ بازدید توسط ۹۸۴ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۴۷

    چه کار کنم تا بتونم تو چشمای پاکش نگاه کنم ؟

    من یه دختر 20 ساله ام 
    یک سال متاسفانه به طور تلفنی با کسی دوست بودم و بعدش دست به من زد البته نه رابطه ی کامل بلکه همینطوری فقط دست مالی من دوستش نداشتم و از ترسم بود همش .
    بعدش با یه پسری آشنا شدم که خیلی عالی بود الان با ایشون عقد کردم خیلی دوستم داره از گذشتم چیزی نمیدونه البته کسی به غیر از خودمم هم از اون رابطه که فقط دو بار تکرار شد کسی خبر نداره .
    همسرم فکر میکنه من خیلی پاکم ولی من نبودم میدونم نباید بهش بگم و توبه هم کردم و ... ولی میشه بگید چه کار کنم تا بتونم تو چشمای پاکش نگاه کنم خیلی عذاب وجدان دارم

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل رفتاری دوران عقد (۴۷۲ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵۳)
    • ۲۵۶۱ بازدید توسط ۲۰۰۳ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۴۵

    میزان مهریه مناسب برای ازدواج از دید شما

    سلام.
    این پست راجع به مهریه است.
    میخواستم دوستان نظرشون رو در مورد مهریه مناسب برای ازدواج بیان کنن.
    هم آقایون (یعنی تا چه سقفی مایل به پرداخت مهریه هستن؟)
    هم خانوما (که حداقل مهریه ی مد نظر خودشون و خونواده هاشون چقدره؟)
    دوستان متاهل هم لطف میکنن اگه از این میزان ما رو مطلع کنن.
    از اونجایی که گفته میشه اگه تفکر داماد قبل عقد این باشه که مهریه رو کی داده و کی گرفته و یه درصد هم فکر پرداختش نباشه اون عقد باطله . میخواستم بدونم چه تعداد از آقایون حاضرن با مهریه های کمرشکن بشینن پای سفره عقد؟؟؟

    اخیرا با یه بنده خدایی که سابقا سرباز کلانتری و مامور بدرقه ی متهمین به دادسرا بود در همین خصوص صحبت میکردم. که میگفت بیشترین متهمین مربوط به این مورد بود و در طول مدت خدمتش به خاطر نداشت که مردی به خاطر مهریه پاش به دادگاه رسیده باشه و راهی زندان نشده باشه.

    سوال بعد اینکه من شنیدم حبس به دلیل عدم پرداخت مهریه رو از قانون حذف کردن..  میخواستم دوستانی که اطلاع دارن در این زمینه توضیح بدن.
    ممنون و متشکر.

    رابینسون کروزو.

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مهریه (۱۱۶ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۲۴)
    • ۹۳۰۰ بازدید توسط ۷۱۵۱ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۲۸

    کسب اطمینان و آرامش خاطر خودم و مادرم از صبر و بردباری همسر آیندم

    با سلام خدمت دوستان

    من سه ساله با یکی از همکلاسی هام دوستم به قصد ازدواج و الان برای خواستگاری اقدام کردم.
    من دانشجو هستم و فعلا بیکار هستم. به همین خاطر مادرم نگران تحمل شرایطم توسط همسر آیندم است.
    از شما دوستان می خوام که راه کاری برای کسب اطمینان و آرامش خاطر خودم و مادرم از صبر و بردباری همسر آیندم ،ارایه کنید
    با تشکر

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۴)
    • ۱۹۹۲ بازدید توسط ۱۳۵۰ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۲۷

    اصلا همچین آدمی ارزششو داره؟

    سلام
    من زیر 20 سال سن دارم و دختر هستم
    زود میرم سر اصل مطلب
    راستش حدود 6 ماه پیش بر سر یه جریانی با یه پسر اشنا شدم که از خودم 1 سال بزرگتره البته من تا او موقع دوس پسر نداشتم و خیلی دختره سر به زیر و... بودم البته هنوزم هستم ..
    خلاصه اینکه اشناییمون اوایل در حد این بود که مثل خواهر و برادر با هم درد و دل میکردیم ..همین.
    اما یه مدت که گذشت و خواستیم سر یه جریانی تموم کنیم  دیدیم که نمیتونیم و وابسته شدیم البته بیشتر اون تا من یه مدت که گذشت نزدیک چند ماه یه شب گفت که با من ازدواج میکنی؟
    راستش مورد اولم نبود که نتونم جوابی بدم و میدونستم که الان واسه دوتامون زوده و اینا
    من خیلی گفتم نه . نمیشه زوده. ما به هم نمیخوریم واسه ازدواج و از این مسائل البته ملاقات هم داشتیم اونم چون دوتامون کنجکاو بودیم همو ببینیم که میدونم اشتباه کردم.
    اون خیلی اصرار کرد و گفت بهت زمان میدم فکر کنی منم گفتم دو ماه لازمه. نمیدونم چرا دو ماه شاید چون میخواستم تو این دو ماه پشیمون بشه.
    خلاصه یه روز که اعصابم خیلی خورد بود از دست خودم و کارام و اینکه خونواده خبر نداشتن و واسم سخت بود گفتم جواب نه
    زنگ زد و با صدای گریه و ناراحتیو اینکه خودمو میکشم با هم حرف زدیم و میگفت تو منو سرکار گذاشتی چند ماه و میخواستی وابستم کنی خلاصه اینکه گفتم تو فقط به من عادت کردی اونم بخاطر اینکه یه مدت من تو زندگیت بودم و اگه واقعا دوسم داری تا آخر تابستون با هم در ارتباط نباشیم اگه بعدش بازم منو خواستی دوباره به قضیه ازدواج فکر میکنم
    الان دو هفته ای میشه که از قرارمون میگذره تا اینکه من به این سایت سر زدم و بخش دوستی قبل ازدواج ممنوع رو خوندم و بعضی از موردا رو داشت مثلا قربون صدقه رفتن. اینکه من چه چیزایی دارم. ولی در مورد مسائل جنسی ن .
    تصمیم گرفتم که واقعا تمومش کنم و بهش اس دادم دیگه تموم و از این حرفا ولی قبول نکرد و همچنان اس میده زنگ میزنه و چون خونوادمونو کاملا میشناسه میترسیدم یه جورایی واسمون بد بشه واسه همین فکر کردم که بهتره کم کم باهاش سرد بشم بعد تموم بشه اما اون اصلا توجهی نمیکنه .
    و یه نکته دیگه هم هست اونم اینه که اوایل داغ بود و میگفت تا آخر تابستون دیگه نامزدت کردم و فلان و بمان اما الان که بهش میگم میگه راستش منطقی که فکر کردم بهتره تا درست شدن شغل و درس و خونه و این مسائل با هم باشیم وقتی همه چیزم جور شد میام خواستگاری.
    واقعا نمیدونم چیکار کنم ..
    ادامه بدم؟ ندم؟
    اصلا همچین آدمی ارزششو داره؟
    چه حرفایی بزنم که امتحانش کرده باشم ببینم آدم زندگی هست یا نه ؟
    خواهش میکنم منو از این سر درگمی نجات بدین.
    یه چیز دیگه بگم اینه که قبل من دوس دختر داشته ولی به قول خودش فقط یکی دو هفته اونم بخاطر سرکار گذاشتن و خندیدن و این حرفا و میگه من اولین دختریم که باهام این مدت مونده و دوسم داره و میخوادمو ...
    و اینکه از نظر ادب و احترام بد نیست ولی هی از شوخی در مورد بوس و بچه حرف میزنه و بعضی شبا اس میده کاش پیشم بودی بغلت میکردم و سرمو میذاشتم رو شونه هاتو . اینکه خودش گفت من ادم سکسی هستم ولی تو رو بخاطر سکس نمیخوام و دوست دارم و ...
    ببخشید خیلی شد.
    ممنون میشم اگه زودتر جوابمو بدین.

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۳)
    • ۱۳۴۱ بازدید توسط ۱۱۱۰ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۲:۰۶

    میگن دختره خیلی خوشگله و اصلا تو رو آدم حساب نخواهد کرد

    سلام
    پسر دانشجویی ام ( از مهر ترم ۵ میشم ) که تو دانشگاه از یه دختر خوشم اومد ، ۶ یا ۷ ماهی همه چی عالی بود : کلا گناهو ترک کرده بودم ، نماز خوندنو شروع کردم و با شوق ادامه میدادم و از خدا کمک میخواستم ، این چند ماه زندگی عالی بود. تا اینکه موضوعو به دوست صمیمیم تو دانشگاه گفتم ، ولی نمیدونم چرا همه چی بد شد دوستم بهم حرفایی زد که  فهمیدم آدم خیلی حسودیه!
    از فردای اون روز همه تو دانشگاه موضوعو فهمیدن، همه تو کلاسا به من و دختر خانوم تیکه مینداختن و تقریبا مسخره بازی در میاوردن، من به پسرا میگفتم بس کنین ولی اوناهم حرف دوستمو میزدن.
    با صمیمی ترین دوست غیر دانشگاهی شروع کردم مثلا درد و دل کردن و خیلی هم خوب پیش میرفت تا اینکه اتفاقی دوستم، دخترخانوم و دیدن و حرف بقیه دوستان رو زدن!
    همگی اصل حرفشون یکی بود اونم این که دختر خانومه خیلی خوشگله و اصلا تو رو آدم حساب نخواهد کرد، چیزی که تا اون موقع اصلن به فکرش نبودم ..  ( البته من خودمم قیافم بد نیس ولی ایشون خیلی خوشگلن!)


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۲۶)
    • ۳۹۴۶ بازدید توسط ۳۰۱۰ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۵۸

    پست های جنسی آری یا نه ؟

    در قسمت نظرات بعضی پستهای مربوط به اندام و آلت تناسلی . برخی انتقاد کردن که چرا آقای نجفی این پستها رو تائید میکنید! 
    در خیلی از کامنت های دیگر می بینیم که دوستان از این سایت بابت اطلاع رسانی و صحبت در موضوعات جنسی تشکر کردن. چرا که قبلا محیطی نبوده که هم سالم باشه و هم بتونن راحت جواب های سوالاتشون رو بدست بیارن .
    وانگهی دوستان معترض در نظر داشته باشن تا دلشون میخواد سایت برای گرفتن و دادن مشاوره در مورد سوالات دینی و اعتقادی و روانشناسی و گپ دوستانه و درد دل کردن و تحصیل و اقامت و اعتیاد و ورزش و ...  هست .
    ولی همچین سایتی که بشه از تجارب و دانسته های رفتاری و جنسی زناشویی و اختلالات  و سلایق  و امراض  و حالات و . . . در این مورد استفاده کرد نیست. و اگر هم هست فقط توصیه های کارشناسی و پزشکیه . نه بیان تجربیات از زبان عموم .
    و همون طور که هر مطلبی عنوانش بصورت تیتر درج میشه . دوستان اگر عنوان باب میلشون نیست میتونن اصلا مطلب رو نخونن و وارد قسمتهای نظرات هم نشن
    بنظر بنده این اعتراض بی مورد بوده و صحیح نیست
    " افغانی "

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه)

  • ۴ موافق ۳ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۸)
    • ۱۷۴۷ بازدید توسط ۱۳۵۴ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۴۶

    توی شلوغی بازار مادرم دست مرا نگه داشت ...

    اگر شما جای من بودید چکار می کردید؟ من اشتباه کردم؟
    مدتی پیش دوست قدیمی پدرم برای پسرشون با خانواده اومدن خواستگاریم، هر دو خانواده از نظر مال در یک سطح ( متوسط ) هستیم، هر دومون لیسانس داریم و از نظر ظاهری هر دومون خب هستیم.
    در مغازه لوازم خانگی پدرش کار می کند، برای منزل قرار شد به خانه پدریش که یک ساختمان دو طبقه ( با طبقه های مجزا ) است برویم، روز بله برون، پدرشون گفتند ما رسم داریم به نیت 114 بسم الله الرحمن الرحیم قرآن و 114 سوره قرآن ، 114 سکه مهر کنیم .
    پدر منم از این نیت خوشش آمد و قبول کرد. بعد از اون چند بار مهمونی برای آشنایی بیشتر رفتیم و اومدیم، من به ایشون علاقه زیادی نداشتم اما چون هم شغل، خانه و ظاهر خوبی داشت موافق بودم،البته ایشون هم مخالفتی نداشتند. همه چیز خوب و آرام پیش میرفت.
    مدتی بعد برای خرید عقد و عروسی به بازار رفتیم. من به همراه مادرم و ایشون به همراه مادر، خاله و خواهرشون.
    من دوست داشتم مثلا وقتی وارد مغازه می شویم (داماد) به ما (من و مادرم) احترام بگذارد و تعارف کند ولی دستهاش رو کرده بود توی جیبهاش و جلوتر از بقیه راه میرفت و اصلا مواظب ما نبود که توی شلوغی بازار کسی به ما تنه نزند، حتی وقتی یک نفر به من متلک انداخت به روی خودش نیاورد.
    مادر و خاله و خواهرشون هم با خودشون حرف میزدن و خیلی محل ما نمی گذاشتند، مادرم از اینکه دارم ازدواج میکنم خوشحال بود و به روی خودش نمی آورد و چند باری به آنها گفت: ما خرید زیادی نداریم، من همین یه دختر و پسر رو دارم و برای دخترمون هرچی لازم بوده خریدم.
    بی توجهی داماد و بی اعتنایی مادر و خاله و خواهرشون فضا رو خیلی سنگین کرده بود و آدم احساس غریبی میکرد، انگار نه انگار که ما امروز مهمان آنها هستیم و چند بار توی خونمون به گرمی و صمیمیت از آنها پذیرایی کرده بودیم.
    مادرم به صورت من نگاه کرد و دید اون نشاط و خنده چند ساعت قبل رو ندارم؛ توی شلوغی بازار مادرم دست مرا نگه داشت و من ایستادم و آنها دور شدند و فاصله گرفتند و چند مغازه از ما دورتر شدند و گویا متوجه شده بودند که ما نیستیم، ایستادند به اطراف نگاه میکردند که ما را پیدا کنند ولی ازدحام جمعیت ما را از دید آنها پنهان می کرد، نه من به طرف آنها حرکت کردم نه مادرم، مادرم بدون اینکه حرفی به من بزند همین طور که دست مرا گرفته بود  از پله های بازار آرام پایین رفتیم و به چلوکبابی بازار رفتیم و نشستیم، و مادرم غذا سفارش داد.
    اون لحظه بود که فهمیدم بعد از چند ساعتی احساس آرامش و راحتی می کنم. تلفنم زنگ زد پدرم بود گفت که آنها ما را گم کرده اند مادرم گوشی را از پدرم گرفت و گفت: یه لحظه نشستیم خستگی در کنیم گمشون کردیم الآن پیداشون میکنیم و تلفن رو خاموش کرد. بعد از خوردن غذا، تاکسی گرفتیم و اومدیم خونه. نزدیک غروب پدرم هم آمد خونه و گفت: چرا تلفونتون رو جواب نمیدید؟ چی شده؟ مادرم گفت: چیزی نشده، هیچ اتفافی نیفتاده،  ولی من به اینا دختر نمیدم، نظرم عوض شده.
    البته آنها چند باری تماس گرفتند و به مغازه پدرم برای اجازه گرفتن آمدند و پدرم به آنها گفت: مادرش راضی به این وصلت نیست و دختر به شما نمی دهد. و بعد از مدتی پیگیری آنها و بی محلی ما، آنها هم دیگر سراغی از خواستگاری نگرفتند.
    سوال من این است به نظر شما من اشتباه کردم؟ شما جای من بودید چکار می کردید؟

    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۶۶)
    • ۲۱۶۰ بازدید توسط ۱۶۱۸ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۲۹

    تو مراسم ائمه خیلی به سختی گریه م میاد

    سلام دوستان
    من مشکل و سوال دارم ؛

    من تو مراسم ائمه خیلی به سختی گریم میاد در حالی که یک سری افراد مثل ابر بهار اشک میریزن . در حالیکه خیلی گیر و  گرفتارم و فرد معتقدی هستم .

    "ن.ک"


    مرتبط:

    دلیل آرایش غلیظ بعضی از خانم ها متاهل در مراسم عزاداری چیه؟

    لطفا شان مراسم عزاداری رو رعایت بفرمائید

    تخریب عزاداری حسینی توسط بعضی از روشنفکر نماها



    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

  • ۲ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۴۵)
    • ۶۵۷۰ بازدید توسط ۴۲۳۹ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۱۴

    ارتباط اموات با قبورشان و ارتباط آنها با زائرین قبور

    چهارمین بخشی که نوع ارتباط اموات با عالم دنیا است ارتباط با قبور خاکی و زائرین قبر آنها است . درست است که وقتی شخصی از دنیا می رود ارتباط تدبیری روح او با بدن قطع می شود . یعنی دیگر روح ، بدن را مدیریت نمی کند . و کنترل یک بدن سبکی به نام بدن برزخی و مثالی را به عهده می گیرد اما چون سال ها با بدن خود بوده و با آن انس گرفته است بعد از مرگ نیز انس و علاقه ی او با این بدن برقرار است .

    به بدن خود و قبری که این بدن در آن مدفون است توجه و علاقه دارد و به قبرها و بدن های دیگر کاری ندارد . بخصوص در ساعات و روزهای اولیه ی پس از مرگ ، با اینکه روح از بدن جدا شده و در برزخ است اما آنقدر توجه و علاقه به آن دارد که اگر این بدن را حرکت بدهند و تشییع کنند ، غسل بدهند و آنرا در داخل قبر قرار بدهند هنوز حس می کند که داخل بدن است و فکر می کند که این وقایعی که برای بدن اتفاق افتاده ، در واقع برای خود او اتفاق افتاده است .

    همه ی ما در خواب این مسئله را چشیده ایم . یک زمانی است که ما نمی دانیم خواب هستیم و بدن گوشتی ما زیر لحاف است و با بدن سبک دیگری در خواب حرکت می کنیم . اما این مسئله را نمی دانیم و فکر می کنیم که هنوز در بیداری هستیم . لذا اگر از یک بلندی بیفتیم فکر می کنیم که اگر به زمین بخوریم متلاشی می شویم . در عین حال آن بدنی که در خواب است اگر زمین هم بخورد هیچ اتفاقی نمی افتد .

    اما چون روح به آن بدن گوشتی علاقه دارد فکر می کند در خواب نیز همان است . این اشتباه برای او رخ می دهد . یک مرتبه فریاد زده و از خواب بیدار می شود و تازه متوجه می شود که کابوس می بیند . بخاطر شدت انس و علاقه ، این اشتباهات رخ می دهد .

    شخصی هم که از دنیا رفته چون به شدت با بدن مادی خود علاقه و انس پیدا کرده است در آن ساعات و روزهای اولیه که با عالم برزخ را نیافته و با بدن برزخی خود انس نگرفته است ، هنوز گمان می کند با بدن خاکی است و چیزهایی که به سر آن بدن می آید فکر می کند برای خود او اتفاق می افتد .

    زمانی که بدن را به حفره ی خاکی می برند فکر می کند که جای زندگی او اینجا است . در حالی که محل زندگی او برزخ است . اما چون با بدن ارتباط شدیدی دارد به این صورت است . یک مدت که از ساعات و روزهای اولیه ی مرگ بگذرد و آرام آرام با آن عالم و بدن برزخی انس پیدا کند ، دیگر آن شدت و علاقه ی او با این بدن مادی و خاکی کم می شود .

    اما هیچگاه به طور کلی قطع نمی شود. حتی اگر سالها پس از مرگ بدن او در قبر بپوسد باز هم به آن ذرات بدن، انس و علاقه و توجه دارد . با توجه به این مطلب اگر از ما بپرسند بهترین و نزدیک ترین راه ارتباط با اموات کجا است ؟ می گوییم کنار قبر آنها .

    چون اموات به قبر توجه دارند . بهترین و نزدیک ترین جای ارتباط با اموات جایی است که کنار جسم آنها است . این میت از عالم برزخ هنوز به آن توجه و عنایت دارد . به همین جهت در دستورات دینی ما توصیه شده برای زیارت اهل قبور ، هدیه دادن ، دعا ، استغفار و قرآن خواندن به کنار قبر آنها بروید با اینکه می توان از راه دور قرآن بخوانیم و برای آنها هدیه کنیم .

    این مسئله نیز به آنها می رسد اما بر سر مزار خصوصیت بیشتری دارد . چون نزدیک تر است و راحت تر ارتباط برقرار می شود . توجه اولیه ی اموات در عالم دنیا به آن مکان است . لذا اگر در آن مکان باشد سُرور زیادی برای آنها ایجاد می شود .

    محمد بن مسلم از یاران بسیار خوب امام صادق (ع) از حضرت می پرسد: آیا وقتی ما به زیارت اهل قبور می رویم آنها متوجه می شوند ؟


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مباحث یاد مرگ (۷۹ مطلب مشابه)

  • ۳ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۵)
    • ۱۷۶۳ بازدید توسط ۱۳۸۱ نفر
    • چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۱۴:۰۳

    یه راه بگین سیم کارت ایرانسلم رو بسوزونم

    سلام

    من چند تا مزاحم دارم بابام بفهمه از زندگی میوفتم گوشیم رو میگیره دانشگاه نمیذاره برم ، دعوا  و ...

    با هیچ روشی نمیتونم قانعش کنم. میخوام اینو بسوزونم بهش بگم خودش سوخته بابامم نمیره پیگیری کنه چرا سوخته اینجوری مشکلم حل میشه. اینم بگم سیم کارت به اسم بابامه یعنی مالک سیمکارت بابامه.
    فقط بگین چه جوری سیمکارت رو بسوزونم

    تو رو خدا سریع کمک کنین ضروریه.

     

    پیشنهاد ویژه و جدیدتر ← روش های سوزاندن سیم کارت ایرانسل، همراه اول و رایتل


    مرتبط با مزاحم تلفنی:

    چند وقتی هست یه پسر بد جور مزاحمم میشه

    خلاصی از شر مزاحم تلفنی

    بی خیال مزاحم تلفنیم بشم یا یه درسی بهش بدم ؟

    نظرتون در مورد کل کل و مزاحم تلفنی چیه؟



    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) سوالات رایانه ای (۳۰ مطلب مشابه)

  • ۱ موافق ۱ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۸۴)
    • ۱۰۰۷۷۳ بازدید توسط ۷۷۴۴۳ نفر
    • سه شنبه ۲۳ تیر ۹۴ - ۲۳:۱۷

    فقط دارم روزمرگی میکنم نه زندگی

    سلام

    من یک سوال داشتم من دو سال پیش با آقایی به قصد ازدواج آشنا شدم به یک مدت به ایشون علاقمند شدم اومدن خواستگاری ولی سر مهریه خانوادها موافقت نکردن . منم خودم راضی نبودم اما بعدش این اقا اصرار به ادامه داشت که من شرطه شما رو قبول میکنم و میام دوباره خواستگاری . خانواده ها در جریان بودن و بعد ایشون خونه خریدن و خونه رو حتی با سلیقه من تجهیز کردن از رنگ کاغذ دیواری و... دوباره سر مساله مهریه بین خانوادها بحث پیش اومد و تصمیم به حد وسط گرفته شد همه چیز داشت خوب پیش میرفت منم که روز به روز به علاقم اضافه میشد تا این آقا یکدفعه شروع کرد به بد شدن و عوض شدن و تغییر کردن.

    زیر همه چیز زد و همه چیزو به راحتی رد کرد اون موقع فهمیدن کارشونو از دست دادن من یک مقدار کوتاه اومدم.  بعد به پیشنهاد من سریع یک شرکت ثبت کردن و برای کار مجبور شدن برن کشورهای خارج من هیچی نمیگفتم رابطمم کمتر کرده بودم تا ایشون به مسایل مالیشون برسن و از لحاظ مالی پا بگیرن و خدا میدونه چقدر دل بسته بودم چون فکر میکردم ما قراره برای هم باشیم .

    ایشون به شدت با دنیای مجازی مخالف بودن برای من منم مطیع بودم تا یک روز از طریق دوستم اینستو ایشون رو چک کردم و دیدم با دخترها چه دل و قلوهای داده سر همین سفر برای کار به کشورهای دیگه .

    البته من قبلتر دو بار عکس این اقا رو با دخترهای دیگه دیده بودم منتها همش میگفت همکاره ولی حس بی اعتمادی من از بین نمی رفت .

    دوستاشم به شدت دختر باز بودن خلاصه با هزار تا بهونه این اقا از من ، ایرادهای الکی و مسخره ...  رابطه تمام شد .

    خانوادهام موافقت کردن ولی فقط خدا میدونه بمن چی گذشت چی کشیدم برای اولین انتخاب و تازه اول اول تشکیل زندگی بفهمی طرفت اینطوری روحتم ترک میخوره بخدا با این بازی بعد چند سال من هنوزم اشکم بی اختیار میاد دلم هنوزم میسوزه فکر میکنم خیلی ضربه بدی خوردم .

    از مردها فراریم 28 سالم هست ولی دلم خیلی شکسته خودم میدونم خیلی ساده بودم اما من زندگی با عشق میخواستم حالا هیچ امیدی به اینده و زندگی ندارم سرکارم منتها انگار قلبم سوراخ شده نمیدونم چکار کنم واقعا خودمو باختم .

    فقط دارم روزمرگی میکنم نه زندگی لطفا با راهنماییهاتون با دلگرمیهاتون منو کمک کنید چون واقعا خودم خودمو خیلی مقصر دونستم و بازخواست کردم .


    ↓ موضوعات مرتبط ↓ :
    درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه)

  • ۳ موافق ۰ مخالف
  • پاسخ های کاربران (۱۶)
    • ۲۱۷۲ بازدید توسط ۱۵۹۹ نفر
    • سه شنبه ۲۳ تیر ۹۴ - ۲۳:۱۰

    برو بالا