سلام
پسر دانشجویی ام ( از مهر ترم ۵ میشم ) که تو دانشگاه از یه دختر خوشم اومد ، ۶ یا ۷ ماهی همه چی عالی بود : کلا گناهو ترک کرده بودم ، نماز خوندنو شروع کردم و با شوق ادامه میدادم و از خدا کمک میخواستم ، این چند ماه زندگی عالی بود. تا اینکه موضوعو به دوست صمیمیم تو دانشگاه گفتم ، ولی نمیدونم چرا همه چی بد شد دوستم بهم حرفایی زد که فهمیدم آدم خیلی حسودیه!
از فردای اون روز همه تو دانشگاه موضوعو فهمیدن، همه تو کلاسا به من و دختر خانوم تیکه مینداختن و تقریبا مسخره بازی در میاوردن، من به پسرا میگفتم بس کنین ولی اوناهم حرف دوستمو میزدن.
با صمیمی ترین دوست غیر دانشگاهی شروع کردم مثلا درد و دل کردن و خیلی هم خوب پیش میرفت تا اینکه اتفاقی دوستم، دخترخانوم و دیدن و حرف بقیه دوستان رو زدن!
همگی اصل حرفشون یکی بود اونم این که دختر خانومه خیلی خوشگله و اصلا تو رو آدم حساب نخواهد کرد، چیزی که تا اون موقع اصلن به فکرش نبودم .. ( البته من خودمم قیافم بد نیس ولی ایشون خیلی خوشگلن!)
البته با تحقیقاتی که کردم فهمیدم از لحاظ های دیگه مثل مالی و اجتماعی ما خیلی بهتریم از اونا!
دیگه با کل دوستام قطع ارتباط کردم چون همشون ظاهر بینن.
خودم هر از گاهی یه کاری میکردم ولی همش از شانس من خراب در میومد فک کنم خیلی اذیتشون کردم ولی بخدا نمیخواستم اینطور شه، دیگه چند وقت بود کاری باهاشون نداشتم.
نمیدونم چکار کنم با اینکه میدونم که میدونن دوسش دارم ولی نمیدونم چکار کنم اگه بهش بگم خوب احتمال ۹۹٪ با این وضع قبول نمیکنن و باید وضعمو بهتر کنم، اگه هم حتی ۱ ٪ قبول کنه خوب من هنوز آمادگی ندارم ، از دوست بودن هم متنفرم ( هرکس رو میبینم دوستن میخوام برم شریعت اسلام رو به روش داعش اجرا کنم حالا چه برسه خودم دوس شم ) اگه هم نگم میترسم کلن نتونم بگم یا اوضاع بدتر شه !!
( البته هیچ نمیتونم باهاش حرف بزنم نمیدونم چرا ؟ شاید میترسم ایشون هم ظاهربین باشه مثل بقیه، شایدم مغرورم یا خیلی بی عرضه ام )
خلاصه الان تابستون کلا تو فکرشم چن روز پیش دوستم بهم اس داد که خاک تو سرت یه دختر باعث شد با دوستات قطع ارتباط کنی!!!
کمی فکر میکنم شایدم دوستام راست میگن اصلن لیاقتشو ندارم شاید کس دیگه ای بهتر از من باشه و خوشبخت تر بشه ، شاید بهتره ولش کنم یعنی خیلی خواستم ولش کنم ولی نشد و بدتر شده
دوباره نماز و ول کردم و گناهو شروع کردم با اینکه خودمو خیلی مذمت میکنم
از اونورم اعصابم نمیدونم چرا خراب شده یه حرفی بهم میگن بهم بر میخوره زودی گریم میگیره خوب شایدم بد سوسولم در کل از خودم بدم اومده ولی من اصلا این طور نبودم!
با خانواده هم که صمیمی نیستم بشینم مشورت کنم
کل کارم الان یه هندزفری و نت و گوشیه که با همین نت اینجارو پیدا کردم دیدم عالیه گفتم منم نه سوال درد و دلی کرده باشم خوب دارم میترکم!!!
متشکر و سپاسگزارم
ببخشید طولانی شد
مرتبط:
راز ازدواج پسرانی با ظاهر معمولی با دختران خیلی زیبا
خواستگاری دارم که از من کمی زیباتر هستند
آیا صبر کنم دختری با چهره زیباتر پیدا کنم؟
دروغی بزرگ با عنوان استانداردها و معیارهایی زیبایی زنان
موندم تو عدالت خداوند در تقسیم زیبایی بین بنده هاش
زیبایی دختری که بهم معرفی شده منو ترسونده
یه دختر هم می تونه به خاطر زیبایی پسری رو دوست داشته باشه !
چطور از اومدن خواستگاری که ملاک اولش زیبایی هستش جلوگیری کنم ؟
دختری زیبایی که دوست پسراش اونو نمیخوان
چرا میگن مرد باید در همه چیز جز زیبایی از زن بالاتر باشه ؟
پسران به دنبال زیبایی هستند حتی اگه مصنوعی باشه ؟
هم کفو در زیبایی کمتر دیده میشه
واقعا زیبایی انقدر زود از چشم یه مرد میافته؟
برای ازدواج چند درصد به زیبایی صورت دختر اهمیت می دهید ؟
دو سوال در مورد دوام زیبایی ظاهری خانم ها
اهمیت زیبایی ظاهری برای آقایان در ازدواج
زیبایی ظاهری چنین قدرتی نداره !
اگه پسری رو با یه دختر خوشگل ببینم به هم میریزم
چرا باید یه خواستگار خوشگل منو بپسنده ؟
یه دختر خوشگل تو فامیل داریم که خواستگار دزدی می کنه !
راسته که میگن نگه داشتن دختر خوشگل سخته ؟
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۴۰۸۵ بازدید توسط ۳۱۲۲ نفر
- چهارشنبه ۲۴ تیر ۹۴ - ۲۱:۵۸