تجربیات شما در مورد درمان وسواس با هیپنوتیزم

سلام

یه سوال مهم دارم دلم میخواد فقط کسانی نظر بدن که واقعا اطلاع دارن یا تجربه دارن ، من مشکل وسواس دارم چندین سال دارو درمانی کردم تاثیر خاصی نداشت،

فقط یه مقدار کنترل میشد یعنی درمان نشدم ،الان دیگه خودمم میدونم که دارو درمانی چاره ساز نیست و وسواس من انقدر ریشه دوونده توی وجودم که کل ذهنم رو بیمار کرده ، من الان ذهنم بیماره و کلا به هم ریخته یعنی ذهنیت من و افکار من کاملا با یه آدم سالم و عادی فرق میکنه .

دید من نسبت به همه چیز کلا با دید دیگران متفاوته،من همه چیز رو کثیف و آلوده میبینم در صورتی که دیگران اصلا ممکنه به ذهنشون هم نرسه و خیلی راحت زندگی میکنن ،من میدونم باید اساسی و ریشه ای درمان بشم ، تو این سالها یه وقتایی مشاوره هم گرفتم ولی کامل ادامه ندادم .

حس میکنم مشاوره هم برای من فایده نداره چون خیلی مقاومت میکنم در برابر درمان ،حالا من مدتیه که تبلیغات راجع به هیپنوتیزم رو میبینم و میشنوم که میگن توی هیپنوتیزم چون روی ضمیر ناخودآگاه کار میشه و به ضمیر ناخودآگاه دستور داده میشه درمان خیلی خوب و نتیجه بخش هست.

البته نمیتونم صرفا به شنیده ها اکتفا کنم و اعتماد کنم یه جلسه رفتم پیش یه هیپنوتراپیست معروف و صدهزار تومن هم بابت یه جلسه پرداخت کردم و مشکلم رو مطرح کردم و ایشون یه تست هم روی من انجام دادن و من دیدم که ایشون توی همون چند لحظه با هیپنوتیزم چه کاری روی بدن من انجام دادن .

یعنی اصلا الکی نیست چون قبلش فکر میکردم غیر ممکنه،بعدش به محض اینکه پله های مطب رو اومدم پایین سردرد گرفتم و تا چند روز سردرد شدیدی داشتم خیلی شدید بود طوری که هر چی مسکن میخوردم خوب نمیشد ( البته من توی دوران پریودم این سردردهارو دارم اکثرا ) یادم نیست اون جلسه همزمان بود با اون دوران یا نه؟

بعدش رفتم یه سرچ کردم در مورد عوارضی که هیپنوتیزم میتونه داشته باشه و یه چیزایی خوندم که نگرانم کرد،از طرفی هم هزینه سنگین و راه دور ،با توجه به اینکه حداقل 14 جلسه باید برم و نمیدونم با این هزینه کردن و وقت گذاشتن و رفتن و اومدن آیا نتیجه ای حاصل میشه یا نه؟

حالا میخوام بدونم کسی هست اطلاع خاصی داشته باشه یا تجربه ای داشته باشه ؟ لطفا از روی تعصب جواب ندید یا اینکه ممکنه همینطوری یه چیزی شنیده باشید و بیاید بگید من شنیدم اینطوریه و ولش کن فایده نداره یا برعکسش،نظر علمی و تجربیات بدید ممنون میشم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
تجربیات پزشکی (۳۲۲ مطلب مشابه)

نسبت به همه چیز وسواس فکری گرفتم

سلام

میشه کمکم کنید؟ من  نسبت به همه چیز وسواس فکری گرفتم . مثلا وضو گرفتن یا سر نماز همش شک میکنم که درست بود غلط بود ؟

مثلا غسل کردن همش میگم درست انجام دادم یا بعد غسل همش فکر میکنم اشتباه داشتم و یا بر روی جنب بودن خیلی حساسم کوچکترین کاری انجام میدم حس میکنم به غسل نیاز دارم .

مثلا  به امور دیگه م وسواس دارم مثل چک کردن شیر گاز یا بستن درها ولی امور مربوط به نماز خیلی منو به شک میندازه که اشتباه درش نباشه .

بعضی وقت ها فک میکنم اینا کلک شیطان برای حواس پرتی منه .  شما چه راهکاری پیشنهاد میکنید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

دختر ۲۰ ساله ای هستم که از وسواس فکری رنج میبرم

سلام به همه

من دختر ۲۰ ساله ایم که از وسواس فکری رنج میبرم . تا حالا پیش مشاوره رفتم ولی فایده نداشته.

مثلا تو ذهنم ۲ تا چیز و با هم مقایسه میکنم, هر چیزی که فکرش رو بکنید, از دو تا مورچه گرفته تا مقایسه کردن اخلاق دو نفر. انقدر تو ذهنم مقایسه میکنم که سرم درد میگیره و میخوام گریه کنم, آخرشم به نتیجه نمیرسم!

لطفا کمکم کنید

مرتبط:

به خاطر وسواس هم دنیام رو از دست دادم هم آخرتم رو

درمان وسواس شستشو ، طهارت و نجاست

مبتلا به بیماری اختلال اضطراب، افسردگی و وسواس فکری هستم

نداشتن خواب راحت و داشتن وسواس های عجیب ذهنی

من دچار وسواس فکری و کمال گرایی بیش از اندازه هستم

متاسفانه وسواس فکری دارم طوری که واقعا منو منزوی کرده

نسبت به همه چیز وسواس فکری گرفتم

فکر میکنم در مسائل مذهبی دچار وسواس هستم

تجربیات شما در مورد درمان وسواس با هیپنوتیزم

تکنیک هایی برای درمان وسواس فکری و جبری

در بعضی از مسائل شرعی وسواس دارم

دوستم بعد از اطلاع در مورد خودارضایی ، وسواس گرفته

وسواس فکری زیادی روی مرتب بودن ظاهرم دارم

وسواس نجاست، آرامش را از زندگیم گرفته

درمان وسواس فکری در طهارت و نجاست

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) رفع وسواس (۱۶ مطلب مشابه)

وسواس فکری گرفتم یا حقمه که بپرسم؟

سلام
من به طور سنتی برای ازدواج با 5 6 دختر برای آشنایی قرار گذاشتم. هیچ کدوم جور نشده. این وسط یه سوالی برام پیش اومده.  آیا شما در جلسه اشنایی یا در ادامه اون به نحوی از دختر خانوم سوال میکنید که ایا رابطه ایی قبل ازدواج داشته یا نه؟ البته منظورم از رابطه یه رابطه دوستی در هر سطحی هستش.

برای من که تا سن 28 سالگی بدون هیچ رابطه ایی زندگی کردم اصلا قابل هضم نیست که همسر آیندم قبلا با یکی رابطه عاطفی داشته بوده باشه یا اینکه بدتر ... از طرفی هم اهل پلیس بازی و اینا نیستم. فقط دلم میخاد خودش از ته دل یه بار بهم بگه و بهش اعتماد کنم همین.

تو یکی از جلسات دختره گفت این بی عدالتیه که که یه دختری که با کسی نبوده نصیب پسری بشه که قبلا رابطه داشته. حرفش خیلی به دلم نشست. حیف که شهر دیگه بودن ... من 28 سالمه . تیپ و درامد خوبی دارم. با در نظر گرفتن دوره دکتری الان 9 ساله تو محیط دانشگاهم.

اینو گفتم که بگم همه جوره امکان داشتن رابطه رو داشتم  ولی از وقتی یادم میاد حتی از مهمونیای خونوادگی زدم و سرم تو کتابها و کارهای شرکت خودم بوده... الان برام زور داره حتی تصور کنم دختر اینده زندگی من قبلا به کسی گفته باشه عشقم .

حالا آیا من وسواس فکری گرفتم یا حقمه که بپرسم؟

انکه از ته دل یکی بگه با کسی نبوده برام کافیه، ایا به نظرتون الان این صداقت تو دخترا هست؟ راستی دخترا یا پسرایی که قبلا دوست شدن، ایا اگه رک این سوال ازشون پرسیده بشه و طرف بگه واقعا براش خیلی مهمه، وجدانشون راضی میشه دروغ بگن، حتی اگه اون فرد فرد ایده آلشون باشه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

متاسفانه وسواس فکری دارم طوری که واقعا منو منزوی کرده

سلام
من متاسفانه وسواس فکری دارم طوری که واقعا منو منزوی کرده. بخدا خودم دیگه خسته شدم. همش در حال شستن دستامم .

موقع ظرف شستن اینقدر طول میکشه که خودم خسته میشم. چند وقتیه تو نمازمم مشکل دارم چند بار شاید مجبور بشم کلمه ای رو تکرار کنم که نمازم دیگه درست نیست بخاطر این قضیه چند وقته نمازمو نمیخونم بخاطرشم عذاب وجدان دارم.

این حالت وقتی عصبی هستم بیشتره. همش نگرانم که اتفاقی بیفته.همه چیو چند بار چک میکنم ولی بازم از بقیه میپرسم بعد خیالم راحت میشه

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) نماز خواندن (۷۷ مطلب مشابه) رفع وسواس (۱۶ مطلب مشابه)

نداشتن خواب راحت و داشتن وسواس های عجیب ذهنی

سلام دوستان

راستش یه هفته ای هست اصلا راحت نمیتونم بخوابم . دو ساعت فقط باید هی غلت بزنم تا خوابم ببره . تو خواب هم یه حالتی ام . انگار نیمه هوشیارم . مدام فکر های مسخره از تو ذهنم رد میشه ( البته نه جنسی )  . خواب های بی سر و ته . جوری که هی از خواب میپرم . وقتی هم بیدار میشم به جای احساس سرحالی و آرامش انگار مغرم از اون همه فکر خسته باشه و کسل ام .
میخواستم ببینم علتش چیه و شما راهکار هایی چه از نظر پزشکی چه مذهبی و طبق سخنان اهل بیت برای خواب راحت  میدونید بهم بگید . ممنونم .

------------

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل متفرقه (۷۵۸ مطلب مشابه) رفع وسواس (۱۶ مطلب مشابه)

به خاطر وسواس و استرسی که دارم می ترسم ازدواج کنم

سلام

من یه پسر هم هستم ولی کمی متفاوت از پسرهای دیگه . به سنی رسیدم که میگن باید ازدواج کنم ولی من می ترسم ازدواج کنم و اونم به خاطر مشکلاتی هستش که دارم 

1. من مشکلی دارم که بهش میگن وسواس فکری بذارید مثال بزنم مثلا تو نونوایی دقیق دو ثانیه بعد از این که پولم رو دادم شک می کنم که ایا من هزاری دادم یا کمتر یا مثلا وقتی می خوام از ساندیویچی بیام بیرون حتما باید به فروشنده بگم که اقا من نی هم برداشتم و یا کبابی حتما باید بگم که نون و گوجه هم داشت ، غسلم خیلی طول می کشه یا وضو بعضی وقت ها و......

حالا چرا این همه اسمون ریسمون بافتم علتش این بود که از خانم ها بپرسم ایا با این وضعیتی که ذکر کردم هیچ دختری حاضر می شه با من ازدواج کنه البته خودم هم می ترسم از این که حالا اگر دختره هم راضی بشه فردا این مشکلات به بچه های من به ارث برسه من چه خاکی توی سرم بریزم 

2. استرس شدید دارم گاهی چنان می شه تپش قلب و لرزش بدن می گیرم البته بگذریم از این که حدود دو سال پیش حمله های عصبی هم داشتم و یک سال دارو مصرف کردم به خاطر اختلال اضطرابی به اسم پنیک اتک.

باز هم اینارو گفتم که نظر خانم ها رو بدونم که ایا اگر من راست و حسینی این ها رو تو جلسه ی خواستگاری بگم ایا دختری حاضره با من ازدواج کنه ؟

3.می ترسم از این که یک روزی همسرم بعد از این که احساسات فروکش کرد دیگه دوستم نداشته باشه و یه جوری حالت تحمل کردن به خودش بگیره

4. بدبینی دارم گاهی وقتا به همه چی مشکوکم خیلی سخت چیزی رو باور می کنم فقط کافیه یک بار از کسی دروغ بشنوم دیگه کار تمومه رفت تو لیست سیاه . اسمون زمین بیاد هر کاری کنه باور نمی کنم

ممنون می شم نظراتتون رو بگید هر چند می دونم با این وضعیت شاید نظر اکثرتون این باشه که من ازدواج نکنم ولی نمی دونم چی کار کنم من هم ادمم خوب خیلی هم عاطفی . واقعا باید همسر داشته باشم و مساله ی دیگه این که چون از لحاظ خانوادگی وضعیت خوبی نداشتم همش توی این فکر هستم که نکنه یه روزی بچه های من هم به روزگار من دچار بشن و من مسولیتم رو نسبت به اون ها درست انجام ندم و بهشون نرسم 

ممنون می شم نظراتتون رو بگید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

من دچار وسواس فکری و کمال گرایی بیش از اندازه هستم

با سلام و عرض ادب

من دختر 26 ساله ای هستم که در آخرین روزهای کارشناسی ارشد و شرف فارغ التحصیلیم. به شدت به ادامه تحصیل علاقمندم اما رزومه پژوهشی پرباری ندارم و بر فرض که در آزمون هم قبول بشم، میدونم که توی مصاحبه دچار مشکل میشم.

من مشکلم رو تا به حال پیش مشاوران مختلفی مطرح کردم اما راهکار عملی دریافت نکردم... طبق تستهای مختلفی که داده ام من دچار وسواس فکری و کمال گرایی بیش از اندازه هستم و همین مورد موجب شکست من شده. من مقالات و کارهای پژوهشی زیادی رو با علاقه شروع میکنم اما نمی تونم به سرانجام برسونم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) رفع وسواس (۱۶ مطلب مشابه)

در بعضی از مسائل شرعی وسواس دارم

اولین سوالم ؛

حالا که دیگه یه کم از تب و تاب  دهه اول محرم افتادیم یه سوالیه که خیلی وقته در گیرم کرده نمی دونم کسی دیده یا نه ولی تو فضای های مجازی دو تا کلیپ ارسال میشد یکی اینکه در مورد مداحیها به طنز بود که انتقاد می کرد بعضی نوحه ها  و ... که منم خود قبول داشتم یکی دیگه آقای شهاب مردای بودن تو برنامه خندوانه که قسمتی از برنامه بود که میگفتن که مثلا انتقاد نکنید به نوع عزاداری ها چرا این اومده چرا اون نیومده و میگفتن اگر قبول نداریم به اون مجلس نریم (البته میدونم این بخشی از حرفهای ایشون بوده)

یا حتی خود شما در پاسخ به بد حجابی و بعضی حرکات تو مجالس عزاداری گفتید اینها دعوت شده ی پس کاری نداشته باشید اره منم قبول دارم این دعوت شدن ولی الان سوالی که بارم پیش اومده پس اگر ما هیچی نگیم پس امر به معروف چی میشه؟

چیزی که اینقدر بهش سفارش میشم یا عزاداری های و مراسم اشتباه چی، اگر ما جلوش رو نگیریم این که ما پا پس بکشیم و نریم که به نظر من درست نیست و بزاریم اینا رواج پیدا کنن ( البته میدونم امر معروف کردن کار هر کسی نیست و شرایط داره منم ادامش نیستم ) پس ما چه کنیم ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه)

شوهرم به شدت وسواس داره

من زنی 24 ساله هستم یک سال و نیمه ازدواج کردم همسرمم هم 27 ساله هستش
مشکل بزرگی که من در زندگی دارم وسواس شوهرمه به شدت وسواس داره غذایی که من براش درست می کنم رو نمی خوره یا خیلی با اکراه می خوره ظرف ها رو خودش میشوره به لباس شویی اعتماد نداره بعضی لباساشو با دست می شوره و...
در هنگام خواستگاری به من نگفته بود که وسواس داره بعد ازدواج فهمیدم دیگه تصمیم گرفتم ازش جدا بشم نظرتون چیه راه حل بهتری سراغ دارید هیچ جوری نمی تونم با این مرد ادامه بدم

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه)