خانواده برتر

هزاران بار عذرخواهی میکنم گفتم خندم گرفت

سطرهای بعدی رو که خوندم عمق فاجعه رو فهمیدم منو ببخشید

سلام دوستان

بنده تا کنون در این سایت نظری نداده ام.

اما از روی تجربه خدمت شما عرض میکنم... عزیزان لطفا توصیه های احساسی و مفصل نکنید. نیازی به این کارها نیست.

تصور هم نکنید که این بنده خدا به مشکل جدیدی دچار شده و مورد غریبی است. امثال این خانم هزاران هزار هستند و همه هم دارای ویژگی های مشابه و داستان های تکراری.

ایشان فقط لازم و کافی است یکبار، به یک روانپزشک مراجعه کنند، دارو های بر طرف کننده حالات ایشان بسیار معروف می باشند. حدود سه تا شش ماه پس از مصرف دارو، خودشان احساس بهبود می کنند و می توانند که ایا به طور کامل درمان شده اند، یا خیر. دارو را میشود مخفیانه  هم استفاده کرد... الزاما همه دارو ها خواب اور نیست... اصلا ورم کنندگی هم ندارند، ویژگی های اون موردی که ذکر کردن، فقط مختص خودشون بوده، و عمومی نیست.

راحت دارو را استفاده کنید... شاید بعد آن احساس وابستگی یا اعتیاد به دارو کنید که برای داروهای اعصاب طبیعی است. اما بدانید بعد دو الی سه هفته از قطع کامل دارو، آثار وابستگی هم از بین میرود. پس بهترین کار این است که هر چه سریعتر به یک پزشک مراجعه کنید و مصرف دارو را شروع نمایید. بعد شش ماه اسوده خواهید شد. البته درکنار مصرف دارو، تمرین برای از بین بردن ویژگی های منفی و تغییر دیدگاه نیز فراموش نشود... خداوند شما را یاری فرماید

ب مرتضی

سلام.مرسی از انرژی مثبت و پیگیری خیرخواهانه شما.اجرتون با خدا

سلام ببخشید من معذرت میخام یه سوالی دارم امیدوارم بتونین جواب بدین من بخدا قسم از این چیزایی که گفتین وسواسی ندارم به سوال کننده خواهرم ایشالاه که خوب میشی .میشه ازشما راهنماییتون کمک بگیرم من پدرم معتاده ناس مخدر مصرف میکنه ومن فکرمیکنم نباید بریزه روفرش واز اینکه بریزه بدبخت میشم الان میگم ترک کن نمیشه ومنم نمیخام به اون فکرکنم اما ناس بده ولی وقتی که مصرف میکنه ومن مواظبم بهش نخورم نمیشه چون همیشه میاد پیشم میشینه میخابه حالا فکرمیکنم شاید ذره ذره ناس لباسش خورده به من .من بشدت ناراحت میشم قلبم تندتند میزنه گریه میکنم .بعد میرم حموم بیشتر خودمو میشورم .مامانم منو دعوامیکنه داد میزنم میگم برو واقعا هیچ امنیت نداشتم ومیبینم پدرم ناس میریزه روفرشا به حال خودش نیستم .من سیما ویک خواهر دارم .اگه لطف دارین توروخدا کمکم کنید فکرمیکنم کسی این مشکلو نداشته باشه .بخدا کمکم کنید من براتون دعای زیادی میکنم باورکنید چندسال اینطوریه من مشکل دارم هم پدرمو دوست دارم هم دوست دارم ترک کنه وبه غیرازاین ازناس مخدر متنفرم ووسواسم بهش .توروخدا به جانم برسین این همه اب اسراف کردم وحالا دارم خودکشی میکنم 😭😢

توروخدا به جانم برسین .من منتظرم که جواب بدین اگه هرکس میتونه کمکم کنه منم روم نمیشه به روانشناس بگم حتی به مامانم نگفتم .ولی چونکه شما دلسوزین میتونم بع شما بگم .من شماروخیلی دوست دارم اگه بتونین مشکلمو حل کنید .بخدادرست میشم وفکرمیکنم هم دنیامو ازدست دادم هم اخرتمو .توروخدا زود جواب بدین دلم خون شده بابامم اصلا نمیتونه ترک کنه .ومنم ازناس حساسم کع بریزه روهمین فرش .کمکم کنید زندگیم اتیشه .شب وروز راحت واسایش ندارم .من بیست سالمه توروخدا جوونم زندگی میخام .اینقدرگریه کردم که مامانم گفت چی شده چراحرف نمیزنی .منم نمیتونم بگم .یبار صدبار میگم خوش بحال کسی این مشکلو نداشته باشه 

سلام،من خودم وسواس طهارت ونجاست دارم ولی تصمیم گرفتم دیگه بهش اعتنا نکنم، اگر خدا به خاطر اینا میخواد به من گیر بده، که همه  باید برن جهنم، کسی با رعایت اینا بهشتی نشده، و کسی هم  باعدم رعایت جهنمی نشده، من که بالا تر از ائمه و امام و علما نیستم، وقتی اونا میگن اشکال نداره چرا من خودم رو اینقدر اذیت کنم، برا تمرین فقط یه هفته بی خیال میشم، تا باز این مدت رو بیشتر کنم، از طب اسلامی هم کمک گرفتم، که گفتن فساد سودا و صفرا دارم، انشالله کبا دستور درمانی که ادن خوب بشم، شیطان حمله کرده به مغزم که همه چی نجس هست، بهش میگم مگه تو نمیخوای من برم جهنم و از خدا دور باشم، باشه پس من میخوام نجس باشم تا برم جهنم، به تو چه؟ 

دکتر رائفیپور گفتن،نخس وسواس رو شیطان میده دستت،تو میکشی میکشی میکشی یه جایی شیطان دو طرف نخ رو به هم گره میده حالا هر چی بکشی دیگه تموم نمیشه خودشم میشینه بهت میخنده... 

سلام،من خودم وسواس طهارت ونجاست دارم ولی تصمیم گرفتم دیگه بهش اعتنا نکنم، اگر خدا به خاطر اینا میخواد به من گیر بده، که همه  باید برن جهنم، کسی با رعایت اینا بهشتی نشده، و کسی هم  باعدم رعایت جهنمی نشده، من که بالا تر از ائمه و امام و علما نیستم، وقتی اونا میگن اشکال نداره چرا من خودم رو اینقدر اذیت کنم، برا تمرین فقط یه هفته بی خیال میشم، تا باز این مدت رو بیشتر کنم، از طب اسلامی هم کمک گرفتم، که گفتن فساد سودا و صفرا دارم، انشالله کبا دستور درمانی که ادن خوب بشم، شیطان حمله کرده به مغزم که همه چی نجس هست، بهش میگم مگه تو نمیخوای من برم جهنم و از خدا دور باشم، باشه پس من میخوام نجس باشم تا برم جهنم، به تو چه؟ 

دکتر رائفیپور گفتن،نخس وسواس رو شیطان میده دستت،تو میکشی میکشی میکشی یه جایی شیطان دو طرف نخ رو به هم گره میده حالا هر چی بکشی دیگه تموم نمیشه خودشم میشینه بهت میخنده... 

  به سوال کنند

سلام با پاییز چکار میکنی برگا دارن زرد میشن ولی تو جون و پر انرژی هستی باید هنوز جونه بزنی و رشد کنی احوالت چطوره؟ بهتر شدی ؟ من مطمئنم که تو خوب میشی

سلام.مرسی از احوالپرسی.خوب نشدم بدتر شدم

سلام دختر خانم

منم مثل شمام ، بیشتر اینهایی رو که گفتی رو دارم مثل :چک کردن اینکه اشتباهی پیامی رو نفرستاده باشم ، اطمینان از پاک کردن پیام،حمام رفتن زیاد ،حتی مثلا وقتی حمام هستم و زیر دوش این فکر رو کنم که شاید احتمالا یکی از افراد خانواده مثلا دستش خورده به لباس کسی که من ازش بدم میاد یا باهاش دست داد و بعد اومد حمام و شیر یا دوش حمام رو دست زد ، اگه بدنم به دوش حمام بخوره ،دوباره از اول میشورم کامل

یک تصویر یا کلمه یکسره برام تصور میشه و عذابم میده ،قبل از اینکه لباس های تمیز یا وسایلی دیگه ام رو دست بزنم باید دستامو بشورم و باز اگه موقع شستن یک فکر از فردی که بدم میاد توی ذهنم بیاد ، دوباره از اول میشورم ، خشک کردن دستها داستانش جداهه ههه، لباسی که شستم حتی اگه به درب حمام بخوره دوباره میشورمش ، بعضی روزها لباس و شلوارمو چندبار میشورم و روی بخاری سریع خشک میکنم و میپوشم ، یک مدت یکبارمصرف شده بودن لباسهام یعنی الان که پوشیدم و رفتم اتاقهای دیگه و چیزی به لباسم بخوره ،دوباره میشورمشون و خشک میکنم و دوباره تکرار همینا ، الان چند روز یا هفته ای یکبار میشورم ولی به جاش خودم هر دفعه حمام میرم مثل همون حالت لباسهای یکبار مصرف که گفتم و لباسهارو یک گوشه اتاق میندازم که به من نخورن اگه بخورن دوباره میرم حمام ولی برای رفتن به اتاقهای دیگه باز همونارو میپوشم و بعدش میرم حمام

و انواع چیزای دیگه مثل اینکه اگه مثلا وقتی میخوام غذا بخورم یا حثی چایی ، تلویزیون یا کسی کلمه ی نحسی یا منفی رو بگه ، چایی رو میریزم و لیوان رو میشورم و دوباره چایی میریزم و

دیگه مثلا از اینکه در خیابان با کسی دست بدم ، بدم میاد و معمولا یک سلام میکنم و زود رد میشم تا یکموقع نایسته و دست بده

و خیلی چیزای دیگه ،از کودکی اینجوریم ،انواع مختلف وسواسهارو داشتم و بعد چیزای جدید جایگزین میشن ، الان میگم ایکاش اون قبلیا الان بودن ، خیلی بهتر بودن تا اینا و خیلی چیزای دیگه

البته موقع هایی که میخواستم برم خواستگاری ،از دو سه ماه قبلش شروع میکردم به کنترل وسواس تا از بین بره و نود درصد هم از بین میرفت ، اصلا انگار آدم یک زندگیه جدید رو شروع میکنه وقتی نود درصد کم میشد و زندگی لذت بخش میشد ، ولی وقتی خواستگاری جور نمیشد یا دخترا میگفتن نه ،همون بهانه درس و دانشگاه ، دیگه انگیزه ای نداشتم برای ترک وسواس فکری عملی و اون وسواسها سریع در مدتی کوتاه برمیگشتن

و هر دفعه تقریبا دو ماه و نیم تا سه ماه طول میکشید تا نود درصد کمش کنم ، وافعا خیلی خیلی سخته ولی وقتی کم بشه اصلا دنیا و زندگی عوض میشدن برام و لذت بخش بود ولی وقتی ازدواج جور نمیشد دوباره زودبرمیگشتن

سلام به سوال کننده

حالت چطوره ؟ چکار میکنی؟

برای رفع وسواس کلیپ رفع وسواس استاد رائفی پور رو ببینین حتما واقعا کار سازه

من وسواس نجسی پاکی دارم

سلام عزیزم وقتت بخیر
با اینکه خودمم وسواس دارم و گهگاهی که از خودم غافل میشم سمتم حمله ور میشه اما بخش بیشترش به لطف و معجزه ی خدا و بعدشم مقابله های خودم و امیدواری های پی در پی که در لحظه تغییر حالت روحی روانی بدم و با قدرت بگم چیزی نیست و نزارم ناامیدی در من رشد کنه و ریشه دار شه کاهش پیدا کرده و تونستم تا حدی کنترلشو به دست بگیرم البته بازم تاکید میکنم به لطف خدا خدا خدا ، چرا که قبل این به خودم اومدن و تحول و تلنگری که بهم زده شد که نباید از خدا که مالک اصلیه منه دور شم ، مثل خودت از نماز و دین و گفته هاش دوری میکردم و به شدددت به شکل دیوانه واری درگیر وسواس بودمو در زندان شیطان حبس ، به گونه ای که نتونم حتی کوچکترین کاریو انجام بدم و جنون داشتم به قولی و همچنین اخلاق خیلی بد و ...
بگذریم
تا اینکه تصمیم جدیو با کمک خدا استارت زدم هرچند که هنوزم در حال تلاش برای دوری عم ولی از حدودا دی ماه که آغاز تصمیمم بوده تا الان ، به نتایج حیرت آوری رسیدم و دارم با چشم خودم رفع گام به گام و معجزه آمیز خدارو میبینم که بتونم از وارد بازی کثیف شیطان شدن فرار کنم ولی خب گفتم از اول که وقتی حواسم به خودم نباشه یا از خودم غافل شم یا به عبارت ارزش خودمو ندونم که واقعا کی هستم که خدا منو آفریده ، هدف خلقتم چی بوده ، چرا من توی این دنیام و سوالای ازین دست ، خودمو در حصار و اسارت شیطان میبینم که کاری میکنه من بنده ی اون باشم بجای بنده ی خدام
ولی توجه به این دو گفته داشته باش که (از تو حرکت از خدا برکت) و (اگر یه قدم کوچولو برداری به سوی خدا ، خدا به اندازه ی یه آرنج دست به سمت تو قدم برمیداره)
خیلییییی مهمهههه هااااا
رابطه ی تو با خدا اصلی ترین رابطه ی عشق و عاشقیه ، تو هرجوریم که باشی با هر عملی ولی علی رغم ناخوشایندی عملت نزد خدا ، خود انسان بودنتو خیلییی دوست داره به گونه ای که مارو کاملترین خلایق خودش قرار داده که شبیه او باشیم و برای هرچه بیشتر شبیه شدن به او تلاش کنیم و از همدیگه سبقت بگیریم
با توجه به این گفته ی خدا(اگر مومنان من میفهمیدند که تا چه اندازه مشتاقشانم ، از نهایت شورو شوق به من ، جان می دادند)
باید تصمیم به تعویض راهت بگیری و بزرگ بین بشی و زجر دادنای بیخود به خودتو کنار بزاری
پس نباید با وجود ، وجود داشتن همچین عشق باارزشی ، منتظر یا نیازمند عشق دیگران به خودت باشی مثلا پسرایی که ذکر کردی ، البته خانواده فرق داره و باید اخلاقتو نسبت بهشون تغییر بدی و بدون روحیه ی عشق و دوست داشتن و بخشش و بزرگی از جنس خدا ، فقط در خانوادت پیدا میشه ولاغیرررر پس نگو دوست ندارن و زانوی غم بغل نگیر و بجاش تغییر بده خودتو اونم کوچولو کوچولو و گام به گام نه یهویی و یه شبه!!!!
بعدم اینکه اونی که واقعا دلی بخوادت تا آخرش پات میمونه و به قول یکی از دوستان کمکت میکنه و هواتو داره
با فاطمه ی زهرا (س)و حضرت زینب (س) حرف بزن ، حرف دلتو بگو و راهشونو ادامه بده و با اونها عهد ببند ، ایشالا دعای این دو بانوی بزرگوار پشت سرت باشه و بهترینا برات رقم زده بشه
امروز قصد داشتم با وجود مشکل داشتن خودم با نیت درست که لااقل تونسته باشم با چندتا از تجربیاتی که در اختیارت قرار میدم حالتو بهتر کنم یا تلنگری بت بزنم ، بتونم در راه امام زمان (عج) هم خدمتی به یکی از شیعیانش کرده باشم انشاالله
خب عزیز دلم
مهمترین گفته ای که توی نوشتت خیلی ناراحت کننده بود ، رها کردن نمازت بوده که مشکل گشاترین راهکاره چرا که اگه ازین دیدگاه سعی کنی بهش توجه کنی که قراره به ملاقات بزرگترین آغوش و پناهگاه زندگیت بری که بی نیاز از هرچیزیه و نامحدوده ، اونم به حدی که در ذهن تو نمی گنجه پس لزومی نداره خودتو وابسته یا آویزون اینو اون کنی یا مثلا تکیه گاهت فقط مردم محدود و کوچیک دورو برت باشن بیشترم منظورم مشاوران که کاملا نسبت به قضیه ی هزینه و سختی رفت و آمد اینها درکت میکنم که یجورایی برات امکان پذیر نیست مثل خودم
از جمله اینکه اصل وسواس نیازمند بدست آوردن امید و اراده ی زیاده و استمرار و مراقبت میخواد و این روند رو تا ۱ سال رها نکن ، حداقلشم ۲ ماه
بعدش به مرور میبینی تغییراتتو به چشم خودت!!!
بهترین کاری که میتونی نسبت به این حکمت و شرایط پیش اومده کنی اینه که با انجام کارای عبادی و معنوی ، توی دهن شیطان بزنی و به قولی بینی اونو به خاک بمالی ، مهمترینشم که ذکر کردم فقططط نماااازززز اونم حتی اگ تمرکزت رو نمیتونی اوایل کار برقرار کنی ولی حداقلش اینه که بتونی مقابله با نفس سرکشت کنی و بهانه دست شیطان ندی!
مطمعن باش شیطان به هدف اصلیش رسیده که اصل زندگیه تورو ازت گرفته!!
بعدم مداما در حال نیشخند زدن به توعه!!!
برای خوندن یه نماز بهتر بیشتر سعی کن ادبو احترامو در برابر خدا رعایت کنی و بعدم توجه ویژه ی با تمرکز روی ذکرایی که باید بگی به همراه معانیشون و هیچیو تصور نکن و بیشتر حین گفتن ذکرها سعی کن پی به بزرگی و عظمت خدا ببری تا وسواس و ریزبینی های بیخود و عمر تلف کنشو پرت کنی توی صورت شیطان و تغییر مسیر بدی
خانم گل
شاید حکمتی بوده پیامتو بخونمو یخورده عم شده راهنماییت کنم هرچند که ازم بزرگتری ، خودم ۱٨ سالمه :)
خب اون از نکته ی اول ، حالا نکته ی بعدی خوندن قرآنه حتی شده یه آیه اونم با تفکر در معنی هاش
فوق العادس وقتی توی خلوتت قرآنو باز کنی و گفته های آرامش بخش خدارو که داره باهات حرف میزنه بخونی ، خیلی کیف داره و بوی بهشت میده
راستش خودم قبل تحول ، قرآنو تقریبا داشتم رها میکردم و به طرز بدی داشتم بیناییمو از دست میدادم انگار ، چشمام تار شده بودن و مثلا وقتی میخواستم درس بخونم همه چی روی صفحه ، کدر و تیره بود برام ولی ازونجایی که میگن قرآن نور چشمه و بینایی رو افزایش میده ، به مرور دیدم بازگشت بیناییمو!!
حواستم به نیت های انجام کارات باشه که خودم برای آرامش گرفتن تمااام نیت هام از انجام کارای زندگیم ، شده در راه رضایت خدا و اهل بیت به ویژه امام زمان (عج) که انشاالله هرچه زودتر شاهد ظهورشون باشیم همچنین تا قبل ظهور ایشون خودمونو به تقوا و خودسازی و ایمان بالا و ... برسونیم و از دسته یاران ایشون باشیم
مسئله ی اذیت کننده ی لا به لای گفته هات ، ناامیدی بود که خیلی مد نظر و تحت سو استفاده ی شیطان قرار میگیره و به قول استاد پناهیان که مدیونشونم میگن که شیطان هم یه دعای جوشن کبیر داره که مداما دم گوش ما وز وز میکنه که (یا مایوسُ یا مغرور) ، ینی یا ناامید کنه یا اگرم حالت خوب شد مغرورت کنه ، حواستو خیلی جمع کن! اول هرکاری واقعا سخته بهت حق میدم ولی به عاقبت بخیری و اتفاقای خوب چه در دنیا و چه در آخرتت می ارزه!!!
به این فکر کن بعد دنیا قراره چیارو ازت بگیرن ببرن آخرت و برات باقی بمونه!!!!!!
خیلی تاثیر داره این فکر ، دل بده به آخرتت و در دنیا در راه جمع آوری توشه اونم از راه درستش برای آخرتت تلاش کن
مثلا همون کمک به خانواده که خودمم مثل توعم اما سعی میکنم زیاده روی نکنم ، به انجام کارام شک نکنم ، به خودم مسلط باشم و از همههههه مهمترررررررر اخلاقمو درست کنم!!!
من قبل تحول جلوی دهنمو نمیتونستم بگیرم و حتی بدترین حرفا ازش بیرون میریخت و داشتم رو به نابودی میرفتم که میگن اینجور بد خلقی ها و بد زبانی ها و فحاشی و اینها ، تورو از خدا دور میکنه ، چراغ دلتو که وسعت خدا در اون جا میگیره خاموش میکنه و فشار قبر آدمو زیاد میکنه
اما با یک تصمیم و همراهی خدا سعی کردم جلوی این دهنو رو به هر گفته ای بگیرم و فقط گفته هایی بیان بیرون که ارزش مطرح کردن دارن وگرنه سکووووت کن و صبرو تحمل!
یه نفس عمیق بکش و اخلاق و رفتارتو کنترل کن و اوایل فقط دردو تحمل کن
تهش به حرف من می رسی چون نتیجه گرفتم ازین عهدایی که با خودم بستم و دردایی که کشیدم روحتو برای آخرتت با این صبوریا و تحملا بزرگ میکنی ، باعث لبخند امام زمانت میشی و یه باری از روی دوششون برمیداری
به خودت بیا گلم
قدر خودتو بدون که خدا در روح تو دمیده و هرکاری برای روحت مناسب نیست!!!!!!!
میگن وسعت خدا در زمین جای نمیگیره ولی در دل تو چرا :)
پس مراقب دلت و روح و روانت و درونت که امانت های خدا دست توعن باش!
نزار هرکسی کنترلشون کنه!
شاید فردایی نباشه که زندگی کنیم پس روی خودت کار کن تا حس پرواز و رها شدن از هر غم بی ارزش دنیارو یاد بگیری
میگن خدا به اندازه ی ۵۰۰ هزاااررر مادر مهربونه!
پس با این وجود خودت میفهمی که واقعا ارزش نداره جوونیتو بابت انجام کارای بیهوده تلف و تباه کنی اونم با وجود چنین خدای بزرگی که همواره دوست داره
تو تلاشتو کن و نتیجه رو بسپر به خدا و همواره واس انجام هرکاری به او توکل کن و از رحمتش تحت هیچ شرایطی ناامید نشوووو
از تکرار و انجام کاری بیش از یکی دو بار پرهیز کن حتی اگه تلقیناتِ نه ، کمه ، فلانه ، میان سراغت! نسبت به شک و شبهه هات بی اعتنایی کن ، حواستو پرت کن ، محیطتو تغییر بده
اوایل موسیقی های آرامش بخش و معنوی رو گوش کن مخصوصا مال آقای سامی یوسف که بی نظیییییرررره مثل :asma allah ، shine mawlana ، source و ya rabbal alamin
نمونه آهنگای عالیه ایشون ، حتما دانلودشون کن و با هندزفری و صدای مناسب توی خلوت چشماتو ببند و به نور الهی فکر کن و نعمتایی که بهت داده و تو عوضش داری ناشکری میکنی مخصوصا اون اشتباهت که منم گاهی میکنم و تقاضای مرگه!
سعی کن تمرکز کنی و شاکر باشی و یه لحظه عم از یاد خدا غافل نشو چراکه همواره داره تورو میبینه و یادت باشه صبحا بعد نماز صبح حتما دعای عهدتم بخونی
از نمونه سخنرانیهای معنوی و آگاه کننده عم گفته های استاد شجاعی و استاد پناهیان و استاد رائفی پور هست که در کنار لطف خدا ، اونا هم به گردن من حق دارن و واقعا کمکم کردن بخصوص گفته های استاد شجاعی راجب شیطان شناسی که برای رفع وسواس کمکت میکنه و گفته هاشون راجب خوندن نماز خوب و موثر و درست یا مثلا حرف های من و خدا که در ماه رمضان میزاشتن و خیلی حس خوبی انتقال میداد و کلی مطالب و گفته های مفید و عالی دیگه
برنامه ی ایتارو نصب کن و عضو این کانالا شو :
۱- کانال رسمی استاد محمد شجاعی (این کانال یه لینک هم داره montazer.ir ، برو بخش مشاوره یه فرمی زیرش میاد ، میتونی پرش کنی و ارسالش کنی که رایگان برات برنامه میفرسته برای مدیریت زمان اوقاتت به صورت پی دی اف بعد حدودا ۱ ماه بررسی دقیق شرایطت ، یه بخشی راجب مطرح بیماریتم داره و ذکر کن وسواس هاتو تا برات کتاب یا دی وی دی مناسبو عنوان کنن که بعد خریداری کنی :))
۲- کانال علیرضا پناهیان
۳- کانال وسواس فقهی استاد بیگدلی بانوان
۴- کانال پروژه-زنده-شاد
۵- کانال درمانگاه وسواس فکری
۶- کانال درمانگاه تخصصی وسواس
۷- کانال وتر
!!!!!توجه!!!!!
نبینم بری صد دفعه همرو چک کنی یا خودتو مجبور کنی همرو ببینی هااااا
قبلش توی یه برگه مشکلات عمیق و اصلی و ریشه ایتو یادداشت کن و بعد عضو شدن توی این کانالا ، توی بخش جستجوی داخل کانال مثلا بزن راجب خود شناسی ، نماز ، وسواس ...
اینجوری خلاصه بزن ببین چیا میاد ، اگه اون خواسته ی مد نظرتم نبود ، راجب خودش توی گوگل سرچ کن و اطلاعات جمع آوری کن تا ذره ذره وسواستو کاهش بدی
پسسس غیر خواسته ی اصلیت بیخود توی این کانال اون کانال ولللللل نچررررررخ!!!!
راستی
یه سایتی توی گوگل هست بنام مرکز پاسخگویی به سوالات دینی که کارشناسای مختلفی داره و اگه در زمینه ی وسواس سوالی برات پیش اومد یا هر زمینه ی دیگه مثلا قرآن ، حدیث ، اعتقادی ، مشاوره ، اخلاق ... میتونی بری توی اون بخش مربوطه و رایگان سوالتو بپرسی البته هروقت زیرش زده آماده ی پاسخگویی وگرنه مشغوله و باید منتظر بمونی توی نوبت
چون بخشی از وسواس ها بابت ندانستن جواب سوالاتمون هم هست که ایجاد میشن ، پس نزار هیچ سوالی ذهنتو درگیر کنه و درجا بپرس!
بزرگترین خیانتو در حق خودت میکنی اگه جواب سوالاتو نمیگیری!
امیدوارم تونسته باشم کمکت کنم و این احساس انجام وظیفه رو به خوبی به اتمام رسونده باشم چون سعی کردم نکات کلیدی و تجارب موثرمو برات مطرح کنم که بهبود پیدا کنی به یاری خدا
خدا یارو نگهدارت:)))

سلام وای خوش به حالت همه چی تمیز بنده حصلش ندارم لباسمم به زور اتو میکشم ظرفا هر طوری شد هه حموم بابا که حوصلش رو داره دست شستن بی خیال بابا کلا بنده دنبال وسواسی ام اما نمیگیرم اه😂

سلام .

خانوم توصیه می کنم درباره ی مسائل عبادی حتما با دفتر مرجعتون ارتباط برقرار کنید و با بیام مشکلتون راهنمایی بخواهید، که حتما کمک می کنند(مثلا از طریق ارتباط تلفنی با شماره دفتر مرجعتون یا ارسال سئوال از سایت ایشون، ) دستورات اسلام در این مسائل آسون هست و ما با پیروی از وسوسه سخت کردیم.

و اینکه برای افرادی که کثیر الشک میشن یا دچار وسواس میشن هم دستورات جدایی هست . و درباره ی دیگر مسائل با کمک از راهنمایی و مشاوره و بی اعتنایی و .. به خودتون کمک کنید.(میتونید از مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی کمک بگیرید).

توصیه می کنم از ترک نماز حتما توبه کنید که خدا بخشنده هست و از این به بعد نمازهاتون رو بخونید.

سلام ،میدونم که الان مدت زیادی از گذاشتن این پست سوال کننده میگذره،من هم الان بخاطر همین مشکلاتی که گفتید تو اینترنت سرچ کردم و اومدم اینجا ...

وقتی حرفاتون رو خوندم حس کردم خودم این ها رو نوشتم ،خصوصا اونجایی که گرفتید خالم هم وسواس داره و اونجایی که لباس ها رو می تکونید.

خب ،منم که الان اتفاقی اومدم اینجا سر همین وسواسم طبق معمول با خانواده ام که عزیز ترین آدمهای زندگیمن و عاشقشونم دعوام شد .اطراف خودم رو که نگاه میکنم میبینم هیشکی مثل من نیست ،خالم هم وسواسه اما خب اون قضیش با من یکم فرق داره ،وسواس من از همه بیشتر مادرم و برادرم و عذاب میده تا خودم ،بیچاره ها اختیار ندارن از خودشون .مثلا امروز مامانم داخل کابینت ها رو که من میخواستم دستمال بکشم و البته تمییز هم بود با یه دستمال خیس ،دستمال کشید .به شدت حالم بد شد ،تمام وسایل کابینت رو شستم اونم منو نفرین کرد .البته مامانم خیلی مهربونه خیلی خیلی خیلی خیلی ولی دیگه خسته شده،خودمم حس میکنم تو دنیا و آخرت خوشبخت نمیشم چون مامانم ازم راضی نیست و بخاطر من خیلی اذیت شده،شدیدا عذاب وجدان دارم حس میکنم بخاطر مامانم و عذاب دادن هاش بدبخت میشم.خواستم بگم منم مثل خودتم .اگر کسی همچین آدمی تو خانوادش داره ببردش دکتر و نفرینش نکنه چون اون آدم خودش کلی عذاب وجدان داره ...برای ما دعا کنید 

خواهشن ایجور اقراد ازدواج نکنن

ما یکی از فامیل هامون وسواسی بود نه به این شدت 

مثلا وقتی دست هاش رو میشست بعدش شیر آب رو نمی بست چون چندش ش میشد

بعد ازدواج کترش به طلاق کشید

من وسواس تمیزی دارم،انقدرعاجزم کرده ارزوی مرگ میکنم چون دیگه زورم بش نمیرسه وادارم میکنه بهم دستورمیده وقتی یچیزویکبارکمترپاک میکنم شده تا۱هفته هردقه میگه پاشووووتمیزکن،مخم داره متلاشی میشه غذامیخورم ،راه میرم،تلوزیون میبینم،پیام میدم وووووهرکاری میکنم اینکه یکباردیگه بایددستمال بکشی ولم نمیکنه،۷سال داروخوردم،شوک الکتریکی به مغزم دادن چندجلسه فایده نداشته بدترشدم وبهترنشدم😔

سلام  دوست من هم متاسفانه حدود دوازده سیزده سال بعد از یه افسردگی که بر درگذشت  پدرم بود گرفتم ووسواسم بوجود آمد البته از طرف خانواده پدری کسانی هستن که وسواس های مختلف  دارن من هم دچار وسواس  نجسی پاکی بودم شدید ولی خداروهزار مرتبه شکر با یاری خداوند خیلی خیلی کم شده  درسته کرونا  بد هستش ولی برای من خیلی خوب شد آخه مدرسه ها که تعطیل شدن من ناچار شدم باد و تا بچه‌ها م درس کار کنم  وقتی برا کارای وسواسی نمی مو ند منکه روز دوبار حمام میرفتم شد هفته ای یه بار یا اگه غسل واجب داشتم وسط هفته زود میرفتم میام دم  دوست عزیزم کاملا درون میکنم چون به این درد دچار شدم فقط میخوام بهت بگم  اول  خدا بعد هم خودت میتونی به خودت کمک کنی   من دکترهای زیادی رفتم  ولی تا خودت نخواهی هیچ کس نمیتونه برات کاری بکنه

منم وسواس دارم دوساله بدترم انقد که صبح تا شب از خونه بیرون نمی‌رم شبا گاهی نیم ساعت یه دوری میزنم مثلا اگه کسی دستشو به بینیش بزار همه خونه رو می‌شورم تمیزمیکنید دست خودم نیست میخام نکنم نمیتونم عذابم عذاب یا پسر وشوهرم اصلا با لباس بیرون جرات نمیکنن بیان تو خونه اگه بیان همه رو باز تمیزمیکنید آخ که چقدر زجه زدم داد زدم گریه کردم انقد ضعیف شدم همه میگن چته ضعیف.  شدی روحیه ندارم زانوم وکمر درد گرفتم تو ۳۵سالگی پیرم دراومد خستم خیلی خسته وسواسی دی

م دارم اما همین بینی شاید بخندید میگم نکنه تو خواب دستشو کرده بیداریم ناشی همین جور تمیزمیکنید میخام نکنم نمیتونم پنجاه روزه خونه مادرم ندیدم بی کس تنها با درد خسته بی رمق افتادم کنج خونه دعام کنید وراهنماییم کنید لطفا

سلام خواهر خوبم، من وضعیت وسواسم از شما خیلی بدتره ...اما توی ****** دکتر ستاره جانی پیج دارن، خیلی ازشون تعریف میکنن، بصورت تلفنی و آنلاین هم انجام میدن، من خودم هنوز ازشون کمک نگرفتم... خیلی خسته ام و حتی کارای شخصیمو نمیتونم انجام بدم...

سلام علیکم خوبید؟ این جور وسواس ها از طرف شیطانه . انسان رو به حالت افسردگی میبره. قرآن رو با معنیش بخون کلا عوض میشی.

سلام.منم چند سالی هست دچار وسواس هستم. از نوع نجاست و طهارت.بخاطر فرز بودنم اکثر کارای خونه با من بود. اما دچار مشکل تکرر ادار و بی اختیاری ادرار شدم و باعث می‌شد همش یا دستشویی باشم یا در حال شستن. کم کم مشکل شدید تر شد.جوری ک دیگ مغزم میگفت همه چیز نجسه. بدتر از همه خونوادم ک درکم نمیکردن و وقتی میگفتم چیزی نجس اون وسیله رو نم دار میکردن و ب همه جا میزدن.جوری شد ک از نشستن رو فرش دست زدن ب لباس حتی تنم غذا خوردن همه چیز بدم میومد.خونوادم همش مسخرم میکردن و اذیتم میکردن کارم شده بود گریه و فکر ******.اخر گفتم بهشون حرفی از نجاست نزنم.بهتره برام. دمپایی خرید تا پام رو فرش نره.مخصوصا وقتی خیسه. غذا میخوردم بدش دهنمو  دستمو میشستم.لباس میشستم نگا میکردم ببینم کسی نگام نمیکنه با شلنگ روش سریع اب میگرفتم چون لباس ب لباس تنم برخورد میکرد هنگام شستن. وقتی ک خشک میشدن با دست خشک جمعشون میکردم.اکثر بعدظهر میرفتم حموم ک خوابن تا موقع رفتن و اومدن منو نبینن نگن چرا خیسی چرا لباست مرتب نیست.ب کلید پریز و دستگیر وقتی دستم خیس نمیزد با آرنج کار می‌کردم.کم کم اعصابم آرام تر شد. اما بازم وسواس داشتم. هنوزم دارم. اما فهمیدم وقتی بگم چیزی جز اذیت و کتک کاری نصیبم نمیشه. پس نمیگم.سخته خیلی سخته.اینه بدونی چیزی نجس و همه بهش دست میزنن و تو نمیتونی چیزی بگی. اما پرت کردنم تو کوچه و کتک خوردن بدتره. تنها هدف جمع کردن پول نبودن تو خونس تا بعدا بتونم جای اجاره کنم برم از این خونه آنوقت راحت میشم‌

خیلی ناراحت شدم این پست و خوندم.واسه خودت که زجر میکشی.آخه این چه کاریه؟به خدا گناه داری.یه فکری بکن برای خودت.من راه حلی به نظرم نمیرسه فقط به خاطر خدا به فکر درمان باش.خودت و آزارنده.هر وقت به امید خدا از وسواس دست برداشتی خبرش و به من بده نگرانتم.میدونم زمان زیادی از پستت میگذره.ولی اگه پیام منو خوندی خبر بده  هنوز هم وسواس داری یا نه..ممنون

شما باید ببینید ریشه مشکل چیه. الان مشکل شما وسواسه نه خانوادتون. ما معمولا بلد نیستیم با یه فرد وسواسی چه رفتارهایی انجام بدیم که بهتر باشه. خانواده شما هم بعضی اوقات خواستن کاری کنن شما وسواسی نشید و از وسواس رها بشید ولی تخصص که ندارن، اینجور رفتاری داشتن.

خیلی از بیماری های خاص ، خانواده ی فرد بیمار نیاز به آموزش داره. اکنون، شما باید پول جمع کنید برای درمان وسواس. نه که از خونه برید. پول جمع کنید برای بستری شدن. شش ماه بستری بشید پیش روان شناس و روان پزشک برید. روان پزشک قرص میده و روان شناس با شما صحبت میکنه. 

تا وسواس تون خوب بشه.

خودتون رو جای دیگران بذارید هر روز این کارارو کردن خیلی دردناکه و اطرافیان فرد وسواسی از خودش بیشتر اذیت میشن. 

چقدر آب اصراف کردید ، وسواس از طرف شیطانه ، و اصلا نباید به پاکی و نجسی فکر کنید. از نظر دین و خدا و پیغمبر هم چیزی نجسه که با چشماتون نجس شدن اون رو دیده باشید نه که فکر کنید هرچی در دستشوییه، نجسه. این افکار، افکار شیطانیه‌ .