سلام 

راستش این چیزی که میخوام بگم شاید بهش بخندید یا ...، اما واقعا برام دغدغه شده و کلافه ام کرده... من یه دختر دم بختم با خانواده ای با آبرو و با شخصیت که واقعا تو  زندگیم آرامش دارم و کلا خانواده خوبی دارم الحمدلله... اما روم نمیشه خواستگار تو خونه راه بدم و یه جورایی خجالت میکشم ...

خونه مون نوسازه و داخلش خوبه اما بیرونش!، یعنی چطوری بگم..!؟، نمای بیرونش خوب نیست و هر چی به بابام میگم نماش رو درست کن اما...، تا حالا صد بار هم خواهر و برادرهام  بهم گفتن که اگه بخواد برای تو خواستگار بیاد ما وااقعا خجالت میکشیم!، و این حرف هاشون منو عذاب میده و منه دیوونه هم رنج میکشم...

خب دیگه پولی برا بابام نمونده که بیرون خونه رو هم قشنگ کنه...خب تقصیر من چیه!؟، خواهرهام میرن رو اعصابم، همه ش میگن ما رومون نمیشه و این جوری خواستگار راه ندین و مایه آبروریزیه و... منم  گریه میکنم. خب شایدم حق داشته باشن ...، شایدم واقعا خجالت میکشن...، اما من که تقصیری ندارم ...، چرا باید خواستگارهای خوبم رو رد کنم به خاطر این که اون ها خجالت نکشن...، مامانم همه ش میگه تو دیونه ای، بخاطر این حرف ها حرص میخوری! پسری اگه تو رو بخواد این چیزها براش مهم نیست و ...

من ۲۰ سال دارم و خواستگار زیاد دارم و خیلی هاشون هم با شخصیت، خونه نو سازه و داخلش واقعا خوبه اما نما نداره و حیاط خونه هم یه ذره خاکی و یه جاش شن ریخته ‌و یه جاش آجر و سیمان.

اما واقعا دیگه بابام زورش نمیرسه بخواد تا یکی دو سال آینده درستش کنه ...، آخه تکلیف من چیه؟،  چکار کنم از دست شون، به خدا خیلی وقت ها گریه میکنم، میگم خب چکار به من آخه، گناه من چیه که بهترین خواستگارهام رو نمیذارم بیاین، همه ش بخاطر حرف اون ها که مبادا خجالت نکشن....

بابا منم دلم ازدواج میخواد به کی باید بگم!؟ 


بیشتر بخوانید ...

کمکم کنید تا احساس بی ارزش بودن نکنم

دیگه نمیکشم، دیگه نمیخوام این زندگی رو ...

همه چیزمون رو الکی و برای هیچ باختیم

سهم من از این زندگی فقط کلفتی پدر و مادرم هست

نمیدونم سرنوشتم چرا اینجوری شد ؟

سر طبیعی ترین مسائل زندگی جیگرم خونه

این که یه دختر مجرد خونه بگیره و مستقل بشه بده ؟

چطور خانوادم رو قانع کنم که سر کار برم ؟

صبح تا شب توی خونه حسرت زندگی دوستانم رو می خورم

چرا منو کسی نمیخواد؟ ، این سوال شده عقده

تنها چیزی که تا آخر عمر با منه حسرته

درد و دل یه دختر دهه شصتی

یک دخترم که در آستانه 30 سالگی دچار بحران شدم

دختر 28 ساله ای هستم که دیگه هیچ هدفی ندارم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه) اولین جلسه خواستگاری یا قرار آشنایی (۲۷ مطلب مشابه)