↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
میخوام تجربه خودم رو از رفتن به چند خواستگاری و چند مورد صحبت و آشنایی به قصد ازدواج در اختیارتون قرار بدم.
من یک پسر بین بیست و هشت تا سی و شش ساله هستم و میخواستم تجربه ام رو از به سرانجام نرسیدن هیچ کدام از مواردی که تاکنون باهاشون صحبت کردم رو در اختیارتون قرار بدم.
برای دختران که از قبل انتخاب میشن این مورد صادق نیست ولی مواردی که میگم باید مورد استفاده پسرها قرار بگیره، من خیلی بچه صادقی بودم و هستم و فکر میکردم اگه کاملاً صادق باشم و همه چیز رو همون اول کاملاً بگم این خوبه و شخص مقابلم از صداقتم خوشش میاد.
در صورتی که اصلاً این طور نیست یعنی خود انسانها میطلبند که بهشون حقیقت گفته نشه، یا اینجوری بگم که دیرتر گفته بشه. در ضمن اینها فقط و فقط برداشت و تجربیات شخصی من هستن و تعمیم نمیدم و فقط برداشت و نتیجه گیری شخصیمه.
در واقع نمی گم که دروغ بگیم. امّا همه حقیقت رو هم اول نباید گفت. چه درباره مشکلات درون خانواده مون، چه درباره روابط قبلی اگه باشه چه هر چیز دیگه.
البته باید قبل از عقد کردن و ازدواج گفت. منظورم توی دوران شناخت یا مراحل اول خواستگاری و قبل از ایجاد علاقه ست. چون وقتی علاقه ایجاد بشه از یک سری موارد می شه چشم پوشی کرد و چشم پوشی می کنن.
سلام به همه ی شما
اگر امکان داره تجربه ی آخرین خواستگاری که داشتین (از مشخصات نسبی خودتون و طرف مقابل و نحوه ی آشنایی و برگزاری مجلس و صحبت هایی که شد) و این که موفقیت آمیز بود یا نه و دلیلش چی بود رو با دیگران به اشتراک بذارید .
یعنی مثلا خانم ها یه کم از شرایط خودشون بگند و این که چرا طرف رو راه دادن برای خواستگاری و چه صحبت هایی رد و بدل شد و اگر از طرف اونا کنسل شده چه چیزی رو متوجه شدن درباره ی آقا که جواب رد دادن ( ظاهر , خانواده , صحبت و طرز فکر خاصی یا ... )
یا اگر پسندیدن ولی آقا دیگه نیومده به نظر خودشون دلیلش چی بوده ( یعنی آیا به دلیل ظاهرشون بوده یا خونه زندگیشون یا صحبت خاصی شده یا ... )
همین طور برای آقایون دختر خانم چه ویژگی داشته که برای خاستگاری اقدام کردند ( یعنی اگر سنتی بوده آشنایی چطوری بوده یا مثلا شماره ی خانم رو از کجا گرفتن و یا قبل از خاستگاری ظاهر و پوشش خانم رو دیده بودن یا خیر و جلسه ی اول خودشون هم رفتن یا نه ؟ و چه صحبت هایی رد و بدل شده و اگر نپسندین دلیلش چی بوده و اگر جواب رد شنیدن فکر می کنن دلیلش چی بوده ( ظاهر , کار, سربازی, پول, خانواده, سطح فرهنگی, صحبت خاصی , سن یا .... )
عرضِ سلام و ادب خدمتِ همه ی عزیزان
چند وقت پیش یه واسطه ای، یه دختر خانومی رو به مامانم معرفی کرد و گفت ایشون گزینه ی خوبی هستن واسه ازدواج با داداشم، داداشم و مامانم به همراهِ عمه م، رفتن به دیدنِ اون دختر، و قرارشون توی یه کافه بود و اون دختر خانوم هم با مادر و زن داداشش اومده بود.
داداشم ایشون رو نپسندید، هم اینکه از نظر ظاهری دلخواهش نبود هم اینکه از پوششِ اون دختر خوشش نیومد (دختره مانتو جلوباز پوشیده بود و در کل حجابش موردِ پسندِ داداشم نبود)، ولی گویا اون دختر به این وصلت بی رغبت نیست.
از طرفی نظرِ ما کاملا منفیه، از طرفی هم نمیخوایم دلیلِ منفی بودنِ نظرمون رو این اعلام کنیم که داداشم ظاهر و پوششِ اون دخترو نپسندیده، چون هم اعتماد به نفسِ اون دختره از بین میره و هم اینکه ما با خونواده ش زیاد چشم تو چشم میشیم و نمیخوایم باهاشون بد رفتاری کرده باشیم ... .
متاسفانه اون روز هم داداشم با دختر خانوم به صورتِ خصوصی حرف نزد وگرنه همون جا یه جوری همه چیز رو تموم میکرد، حالا سوالم از شما عزیزان اینه که، به نظرتون، مامانم به واسطه زنگ بزنه و چی بگه؟
سلام
دوستان بنده دختری هستم که قراره برام خواستگار بیاد؛
ما خیلی کم جمعیتیم، برای همین اومدم اینجا تا نظرات شما رو هم بدونم و برادری هم ندارم که از دید مردونه خودش منو راهنمایی کنه.
چیزی که ذهنم رو درگیر کرده چند تا سوال زیره که هم پسرها هم خانوم های باتجربه لطفا جوابم رو بدین:
1- موقع ورود خواستگار و خونواده شون بهتره من هم همراه خونواده م به استقبال برم یا بعدا بیام واسه خوش آمد گویی؟
خونه ما یه جوریه که اگه بخوام از اتاق بیرون بیام درست رو به روی درب اتاقم، مبل و مهمون ها رو میبینی و یه جورایی خجالت میکشم.
از اون طرف اگه بدو ورود برم استقبال بعدش برم تو آشپزخونه؟، یا نه بشینم کنار بقیه؟
2- چایی آوردن اونم با چادر واسم سخته، البته غیر ممکن نیست ولی نگرانم چادرم بیفته، به نظرتون اگه مادرم یا یکی از خانوم های فامیل مون بیارن به جای من بد نیست؟
سلام
راستش این چیزی که میخوام بگم شاید بهش بخندید یا ...، اما واقعا برام دغدغه شده و کلافه ام کرده... من یه دختر دم بختم با خانواده ای با آبرو و با شخصیت که واقعا تو زندگیم آرامش دارم و کلا خانواده خوبی دارم الحمدلله... اما روم نمیشه خواستگار تو خونه راه بدم و یه جورایی خجالت میکشم ...
خونه مون نوسازه و داخلش خوبه اما بیرونش!، یعنی چطوری بگم..!؟، نمای بیرونش خوب نیست و هر چی به بابام میگم نماش رو درست کن اما...، تا حالا صد بار هم خواهر و برادرهام بهم گفتن که اگه بخواد برای تو خواستگار بیاد ما وااقعا خجالت میکشیم!، و این حرف هاشون منو عذاب میده و منه دیوونه هم رنج میکشم...
خب دیگه پولی برا بابام نمونده که بیرون خونه رو هم قشنگ کنه...خب تقصیر من چیه!؟، خواهرهام میرن رو اعصابم، همه ش میگن ما رومون نمیشه و این جوری خواستگار راه ندین و مایه آبروریزیه و... منم گریه میکنم. خب شایدم حق داشته باشن ...، شایدم واقعا خجالت میکشن...، اما من که تقصیری ندارم ...، چرا باید خواستگارهای خوبم رو رد کنم به خاطر این که اون ها خجالت نکشن...، مامانم همه ش میگه تو دیونه ای، بخاطر این حرف ها حرص میخوری! پسری اگه تو رو بخواد این چیزها براش مهم نیست و ...
پسری هستم ۳۲ ساله، هر چقدر سنم بالاتر میره انتظاراتم از همسر آینده کمتر میشه، از اول هم مادیات دختر مهم نبود هرگز، جهیزیه هم برای من اهمیتی نداشت. اما برای من مهم بود که زنم تمام نوبت ها در خانه آشپزی بکنه و یه زن سنتی باشه و مادری کنه.
ولی الان می خوام حتی در جلسه خواستگاری به دختر بگم که تو همه ش نباید آشپزی بکنی و من در کارهای خانه به تو کمک می کنم. یه بار تو بپز من میشورم یه بار من میپزم تو بشور. الان دیگه فکر می کنم زندگی فراتر از فقط خوردن و خوابیدنه.
فقط نیاز به یک همدم دارم، کسی که بتونم سختی های زندگی رو باهاش پشت سر بذارم، کسی که بتونم نیاز هاش رو برطرف کنم و اون هم نیازهای من رو برطرف کنه.
وظایف رو در تمام کارها با هم تقسیم میکنیم، اگه اون شاغل باشه، من هم در خانه باهاش کار می کنم، اگه شاغل نباشه باز هم اگه انرژی و وقتی باشه هر کمکی از دستم بر بیاد در خانه براش انجام میدم.
قبلا مخالف بودم که زن بخواد بره بیرون بچرخه، ولی الان موافقم و مشکلی با این موضوع ندارم، بره باشگاه بره دانشگاه، برای هزینه ها کمک هم می کنم و این دیدگاه های من برای ازدواجه جدیدا.
با سلام و احترام
تا به امروز نزدیک حدود 4 سال هست که از خوانندگان خاموش این وبلاگ وزین بوده ام و قصد هم داشتم خاموش بمانم اما دیگه رسیدم ته خط .
راستشو بخواید من در مکانی آموزشی مشغول آموزش بودم ( سر بسته مینویسم شاید ایشون هم باشند تو وبلاگ) .
نظر من رو دختر خانمی محجبه و نماز اول وقت خون و مذهبی جلب کرد ، البته خودمم هم ریا نباشه به خیلی چیزها پایبند هستم از جمله همین نماز اول وقت ، خب حالا بگذریم ، گذشت و گذشت دیدم نظرشون متوجه من هست و منم بعد از مدتی موضوع رو با مادرم در میون گذاشتم. که بیان با ایشون صحبت کنند و شماره منزلشون رو بگیرند و مزاحم بشیم برای امر خواستگاری و ایشون هم امروز طبق صحبت هایی که داشتند با مادرم شماره مادرشون رو دادند و ملاک اصلی شون هم مذهبی بودن بود و من هم دقیقا ملاک اصلیم همینه .
خب سوال های من اینه ؛
1 - کی و چه تایمی زنگ بزنیم که نه زود باشه نه دیر که یه وقت نگند چقدر حولن یا چقدر بیخیال ؟
2 - مادرم زمانی که زنگ میزنه چی بگه ؟ چطور صحبت کنه ؟
3 - آیا جلسه اول فقط با حضور مادرم و خواهرم باید باشه ؟
4 - لطفا هر چی در این رابطه می دونید بگید و دریغ نکنید ، انگار بردارتون هستم
سلام به همگی دوستان
خیلی ممنون از بچه های خانواده برتر خواهش میکنم هم آقایون مجرد و هم دختر خانوما جواب بدن. سوئال من درباره جلسه اول خاستگاری هست.
دختری هستم محصل، زیبا و خوش برخورد و اجتماعی. میخواستم بدونم بهترین پاسخ در جلسه اول خاستگاری به آقا پسر چی هست؟ یعنی بعد از اتمام سخنان دو نفره وقتی آقا پسر گفت نظرتون درباره ادامه جلسات بگین؟ باید بله رو سریع گفت و یا اینکه کمی به اصطلاح جوری حرف زد که پسر فکر نکنه دختر چقدر ذوقی و سریع موافقت به ادامه جلسات داشته؟
همچنین اگه در حین صحبت ها قیافه پسر به دلت نشسته اما خب در بعضی موارد نظر مخالف داد ( مثلا در مورد نماز که برای پسر مهم نیست اما خب برای من خیلی مهم هست ) می خواستم بدونم که نظر مخالف دادن آیا دلیلی میشه که پسر بترسه که ما شاید به درد هم نخوریم ؟
سلام
راستش چند روز دیگه قراره بریم خواستگاری. بار اولمه ولی من چهارچوب کلی رو میدونم اما یه چند تا نکته ریز هست که دقیق اطلاعی ندارم .
1- وقتی دخترخانوم میاد مثلا واسه پذیرایی،خب راستش من با توجه به شناختی که از خودم دارم احتمال میدم یه کم شااااید تحریک شم. خب اگه بفهمن که میدونم کلا دیدشون عوض میشه. از چند نفرم پرسیدم گفتن شورت و شلوار تنگ بپوش، چند تا دیگه گفتن نپوش ضرر داره، این مشکل اول
2- وقتی دختر و پسر میرن حرف بزنن، باید نزدیک بهشون بشینم یا دور ؟ روبرو یا کنار ؟
3- وقتی حرف میزنیم تو چشماش نکاه کنم؟ به صورتش نگاه کنم؟ گه گاه نگاه کنم یا اصلا نگاه نکنم ؟ میخوام فکر نکنه پیش خودش که شاید هیز و چشم چرون باشم .
3- خندیدن و جدی بودن چطور ؟ خلاصه شما دخترا چه ویژگی هایی به دلتون میشینه ؟
از نظر صحبت مشکلی ندارم و از اینا که پرسیدمم یه چیزایی تو ذهنمه ولی میخوام بهترین حالتشو انجام بدم.
ممنون
سلام
سوالم بیشتر از خانومهاست . اگر کسی به خواستگاری تون بیاد و در همون جلسه اول به دلتون نشینه، همون جلسه جواب رد میدید یا اینکه بیشتر رفت و آمد میکنید و بعد تصمیم میگیرید؟
ممنون میشم اگر کسی تجربه ای در این زمینه داره، در اختیار همه قرار بده. مثلا کسی به خواستگارش جواب منفی داده باشه و بعد پشیمون شده باشه ، یا اینکه جواب مثبت داده باشه و بعدا بفهمه که همون برداشت اولش درست بوده.
به نظر خودم برداشت اول آدما و اون حسی که در نگاه اول به ادم منتقل میشه، حس درستیه و میشه بهش اعتماد کرد. البته فقط در زمینه به دل نشستن، نه قضاوت ندیده و نشناخته دیگران.
مرتبط با اولین جلسه خواستگاری یا قرار آشنایی:
کسب شناخت از دختر در اولین جلسه خواستگاری
سلام
طاعات و عباداتتون قبول
من یه سوال داشتم...
حدود یک ماه پیش یه پسر با خانواده به خواستگاری من اومد که شرایط خوبی داشت با هم حرف زدیم و به نظر اون آقا هم با همه چی موافق بود و موقع رفتن هم مادر پسر گفت که ان شاء الله دفعه ی بعد مزاحمتون می شیم...
این سومین خواستگاری بود که داشتم و به نظرم خوب بود پس وقتی مادرش اینو گفت با خودم فکر کردم که حتما برمیگردن ولی رفتن و خبری نشد...
یکی دو نفر بهم گفتن با توجه به اینکه بعضی خانواده های پسر بعد از خواستگاری منتظر تماس خانواده ی دختر میشن مادر پسر وقتی گفته ان شاء الله دفعه ی بعد نظر مثبت خودشونو اعلام کردن و منتظر بودن شما تماس بگیرید...درسته به نظرتون؟ ما باید تماس می گرفتیم؟
سلام
این سوالی که میخوام بپرسم یه بار پرسیده شده از خانمها ، حالا دوست دارم همینو آقایونم جواب بدن ، تو جلسه اول خواستگاری آقایون به چه چیزایی توجه میکنند؟
چی براشون مهمه و اگه اون معیارها نباشه ، ادامه نمیدن ، حتی توی صحبت کردن با دختر به چه چیزایی توجه میکنین؟
مرتبط با اولین جلسه خواستگاری یا قرار آشنایی:
کسب شناخت از دختر در اولین جلسه خواستگاری
برای شناخت ، یک جلسه خواستگاری بهتره از چند سال دوستی است
روش افزایش شناخت از دختر در یک جلسه خواستگاری
خواستگاری راهی درست برای شناخت
نوع پوشش دخترها و شناخت ذائقه پسرهای دم بخت
در جامعه ما آقایون و خانم ها شناخت ناقصی از هم دارند
در خواستگاری بهتر میشه طرف رو شناخت یا در دوستی ؟
شیوه ی برگزاری جلسه اول خواستگاری
نوع لحن و نحوه برخورد در جلسه اول آشنایی برای ازدواج
خانم ها تو جلسه اول خواستگاری به چه چیزهایی توجه می کنن؟
برگزاری جلسه اول خواستگاری در بیرون از خونه دختر
اگر خواستگاری در جلسه اول به دلتون نشینه، بازم ادامه میدید؟
بعد از جلسه اول خواستگاری چطور بگیم که مایل به ادامه هستیم ؟
در جلسه اول آشنایی چطور میشه سنگین، منطقی و با احساس بود ؟
رفتار پسر در جلسه اول خواستگاری چطور باید باشه ؟
نوع لحن و نحوه برخورد در جلسه اول آشنایی برای ازدواج
شرح واکنش های مراحل اول آشنایی برای ازدواج
در جلسه آشنایی بین پدرم و خواستگارم بحث شد
در جلسات آشنایی ازدواج خودِ واقعی مون رو معرفی کنیم
مدیریت اولین قرار آشنایی برای ازدواج
مرتبط با اولین جلسه خواستگاری یا قرار آشنایی:
کسب شناخت از دختر در اولین جلسه خواستگاری
برای شناخت ، یک جلسه خواستگاری بهتره از چند سال دوستی است
روش افزایش شناخت از دختر در یک جلسه خواستگاری
خواستگاری راهی درست برای شناخت
نوع پوشش دخترها و شناخت ذائقه پسرهای دم بخت
در جامعه ما آقایون و خانم ها شناخت ناقصی از هم دارند
در خواستگاری بهتر میشه طرف رو شناخت یا در دوستی ؟
شیوه ی برگزاری جلسه اول خواستگاری
نوع لحن و نحوه برخورد در جلسه اول آشنایی برای ازدواج
در جلسه اول خواستگاری آقایون به چه چیزهایی توجه میکنند ؟
برگزاری جلسه اول خواستگاری در بیرون از خونه دختر
اگر خواستگاری در جلسه اول به دلتون نشینه، بازم ادامه میدید؟
بعد از جلسه اول خواستگاری چطور بگیم که مایل به ادامه هستیم ؟
در جلسه اول آشنایی چطور میشه سنگین، منطقی و با احساس بود ؟
رفتار پسر در جلسه اول خواستگاری چطور باید باشه ؟
نوع لحن و نحوه برخورد در جلسه اول آشنایی برای ازدواج
شرح واکنش های مراحل اول آشنایی برای ازدواج
در جلسه آشنایی بین پدرم و خواستگارم بحث شد
مرتبط با اولین جلسه خواستگاری یا قرار آشنایی:
کسب شناخت از دختر در اولین جلسه خواستگاری
برای شناخت ، یک جلسه خواستگاری بهتره از چند سال دوستی است