خانواده برتر

۶سال بزرگتر ؟!؟!😷😨😨😨☹☹☹😱😱😱

به نظرمن کارت اشتباهه فراموشش کن جای مادرته

من بهت پیشنهاد میکنم که از این ازدواج منصرف بشی 

6 سال خیلیه

حتی برای اینکه پسر بزرگتر باشه چه برسه به اینکه دختر بزرگتر باشه

داداش گلم توجه به نما که این فکریه که خودت می کنی

خودت فکر میکنی که با اون خانوم خوش بخت میشی در صورتی که اصلا این تضمین شده نیست، درسته ازدواج های این سبکی درست نیست چون درصد مشکلاتی که بعدش به و جود اومده خیلی بیشتر بوده ولی خوب شاید ماله شما از اون مدلای بی مشکل باشه

توصیه میکنم اول راجبه ازدواج با دختر بزرگتر از خودت یه تحقیقات و مطلاعاتی داشته باش که چه مشکلاتی داره بعدش تصمیم تو بگیر

به خدا توکل کن اون میدونه این ازدواج به نفع شماس یا نه تمام نلاشتو انجام بده برا رسیدن بهش ولی اگه نشد بدون که به صلاحت نبوده

شما ماشالا دیگه مستفل شدی برا خودت و خودت باید برا زندگی خودت  تصمیم بگیری و اما راجبه سوالت:

بنظرم شما اول مزه ی دهن دختر داییتونو بدونین بعدش اقدام به خاستگاری کنین خیلی بهتر باشه ،اول ببینین اصلا ایشون از شما خوشش میاد یا می تونه شمارو به بعنوان همسرش قبول کنه یانه، چون حس میکنم ایشون براشون کمی دشوار باشه ،ولی در کل باید خیلی منطقی با مادرتون صحبت کنین و بهش سعی کنین قانعش کنین ، ایشونم اگه مخالفت میکنن چون فک می کنن این به صلاح شما نیست و سره این قضیه ازشون دلگیر نشین

بی‌خیال بابا ازت شش سال بزرگتر هست مدرکش هم که خیلی بالاتر از مدرک شماست 

از کجا میدونی که ایشون جواب مثبت بهت میده 

اگر به شما احترام میذاره و محبت می‌کنه شاید دلیل علاقه برای ازدواج با شما نباشه

اگه اینقد دوستش داری خب یعنی ارزش نداره بری امتحان کنی؟

الان شما هر ثانیه که صبر کنی شاید کار از کار بگزره به هر حال

شرایط رو هم که داری من شرایطو ندارم و هر بار که به دختر مورد علاقم با استرس نگاه میکنم نکنه حلقه انداخته باشه

آخه قربونه شکل ماهت ما که نه مادر گرامی نه دایی بزرگوار و نه دختر دایی محترمت رو میشناسیم که بخوایم با توجه به اخلاقشون بهت راه حل بدیم ، خیلی سخته از روی همین چند خط بگیم چیکار کنی....

شما اصن از علاقه دختر داییت اطلاع داری؟ مطئمنی ازت خوشش میاد؟ مطمئنی با سن و مدرک و شغلت مشکلی نداره؟ اینطور که از ایشون تعریف کردی بهش نمیخوره که بی خواستگار باشه و خیلی راحت بخواد بله رو هر کسی که پا پیش میذاره بگه، اونم خواستگاری با شرایط شما...

به نظر من اول حالا مستقیم یا غیر مستقیم از احساس خودش نسبت به خودت اطلاع پیدا کن بعد بیا ببینیم باید چیکار کنی...

سلام.برادر 

محمد  پیام بهرامپور یکی اساتید فن بیان کشور شش سال از همسرش  همسرش کوچیکتره ,یکی از همسر مدافعان حرم  ده سال از همسرش کوچیکتره مصاحبش تو برنامه ملازمان حرم هست 

تمام اینایی ک تزدواج کردن با دخترای کوچیکتر خودشون خانوادشون مخالف بودن ولی اینقدر اصرار پشت اصرار سمج بودن و خواستن شون محکم بوده ک رسیدن بهمسراشون و زندگی بسیار عالی ای ه داشتن

سلام

اول اینو بگم که کاملاً مطمعن شو ( که گویا مطمعن شدی )

درسته چهرشون کمتر میزنه ولی خب از نظر جسمی و روحی ممکنه زودتر شکسته شن

نکنه ده سال دیگه بیست سال دیگه به روش بیاری چه توی دعوا چه ناخوشی چه مریض شدنش چه زودتر پیر شدنش چه ...

بگذریم

یه نکته ی خیلی مهم اینه که ایشون ۳۳ سالشه و کم کم داره دیر میشه واسه بچه دار شدن

پس زودتر اقدام کن

زود یعنی خیلی زوووووووووود

نذا هفته ی بعد بشه

همین فردا شروع کن

یا کاملا مخالفت میشنوی و نمیشه که دیگه هیچی ...

حداقل زودتر تکلیفت معین میشه و بیشتر ازین دل نمیبندی

یا اینکه مخالفت نمی شنوی ولی تا بره درباره ازدواج و مراسم و شدن و نشدنش حرف بزنین ممکنه یه سال طول بکشه

بعدشم تا بره اقدام کنین واسه بچه داری میشه ۳۵ سالشون

پس زودتر اقدام کن

هرچی زودتر اقدام کنی بهتره

سنشون بالاتر نره بهتره

هرچی سن بالا تر بره احتمالِ سالم نبودنِ بچه و اختلالات مختلف بیشتره

چه بهتر که جلوی همون احتمال گرفته بشه

پس همین فردا بگو قضیه رو

حالا یه نکته ی کنکوری بگم بهت

چون دختردائیت هست پس تا آخر عمر بارها و بارها میبینیش حتی اگه کارتون به ازدواج نرسه

پس خیلی مواظب باش سلسله مراتبِ افرادی که ازین قضیه مطلع میشن درست رعایت شه به این صورت :

اول قضیه رو به مامانت میگی

چطوری؟

میگی مامان من به سنی رسیدم که احساس میکنم نیاز دارم به ازدواج

و دختر مورد علاقم رو انتخاب کردم و کامل همه چیزو سنجیدم

اون دختر مدرس حق التدریسِ فلان دانشگاهه و بعدشم کامل میگی منظورت دختر دائیت هست

بلافاصله مامانت واکنش نشون میده که از چند حالت خارج نیست:

یا درجا نفرینت میکنه و داد و بیداد میکنه 🤣

یا تعجب میکنه و به یه نقطه متمرکز میشه

یا میگه باید بیشتر فک کنیم و ازین حرفا( که اگه خیلی متمدن باشه این حالت پیش میاد)

بعدش بهش بگو به بقیه ی خونوادت بگه

قطعا از جانب خواهر برادرت واکنشای متفاوتی میبینی

ولی مساله ی اول اینه که باید توی خونواده ی خودتون به نتیجه برسین

پس مرحله ی اول شد خونوادت

بعدش خودت یا ترجیحا مامانت با دختر دائیت حرف میزنین که قضیه ازین قراره

بعدم که ادامه ی مسیر

نکنه اول به دائیت یا دخترش بگی بعد به خونوادت چون ممکنه اونا رضایت داشته باشن ولی خونوادت شدیدا مخالفت کنن و حالا بیا و درستش کن

تا آخر عمر خصومت ایجاد  میشه

پس سلسله مراتب رو رعایت کن

داداش دلم برات از همین الان میسوزه

مسیرِ سختی داری واسه رسیدن به هدفت

آماده ی حرف و حدیث باش

اگه خونوادت اولش مخالفت نکنن باید تعجب کنی ولی اصرار کن ، پافشاری کن،دلایلت رو بگو

همینایی که به ما گفتی

بگو متدین و معتقده،با شخصیته،  مودبه،بسازه،زنِ زندگیه و ..

بعدشم باید مطمعن شی پسری توی زندگیِ دختر دائیت نباشه

ان شاءالله اگه صلاحه باهاش ازدواج کنی

اگه صلاح نیس خدا مهرشو از دلت بیرون کنه

چیزایی که گفتمو لطفا بهش فک کن

سلسله مراتب،سریع اقدام کردن و ...

همین فرداشب به مامانت بگو

نذا پس فردا

ههععیی دنیا

یادِ خودم افتادم وقتی قرار بود به ننم بگم ...

چقد حسِ عجیبی داشتم

خجالت هیجان شور و شوق

الانم حسرت پشیمونی سردی

عاقبت بخیر بشی داداش

میگفت  ۳سال اومدن و رفتن شب درروزمون رو یکی کردن صد نفر رو از آشنا و غریبه و چغال وبقال رو واسته کردن خستمون کردن مخالف بودم هم خودم هم خانوادم وفقط به خاطر اینکه ۳سال من از اون بزرگتر بودم 

هزار بار قسم و آیه ودست رو قرآن که برام مهم نیست و عاشقم و هیچ این موضوع اهمیت نداره برام وبرای خانوادم

آخرش قبول کردیم و ازدواج کردیم همه چیز خوب بود تا دوسال اول بعد از به دنیا اومدن بچمون از این رو به اون رو شد 

حرفایی میزد که سنگ‌رو آب میکرد 

که تو پیری ،چه غلطی کردم گرفتمت،طعنه و کنایه تبدیل شد به کتک،کتک‌تبدیل شد به روزی چند بار زیر دست پاش آش ولاش شدن

که من تو رو نمیخوام  و عاشق یه دختر ۲۱ساله شدم بالاخره جونم رو به لبم رسوندوبعد از ۳سال طلاق گرفتم

حالا هی بگو عاشقم

هی بگو دوستش دارم، وبرام هیچ کس اون نمیشه ولی...

میگفت  ۳سال اومدن و رفتن شب درروزمون رو یکی کردن صد نفر رو از آشنا و غریبه و چغال وبقال رو واسته کردن خستمون کردن مخالف بودم هم خودم هم خانوادم وفقط به خاطر اینکه ۳سال من از اون بزرگتر بودم 

هزار بار قسم و آیه ودست رو قرآن که برام مهم نیست و عاشقم و هیچ این موضوع اهمیت نداره برام وبرای خانوادم

آخرش قبول کردیم و ازدواج کردیم همه چیز خوب بود تا دوسال اول بعد از به دنیا اومدن بچمون از این رو به اون رو شد 

حرفایی میزد که سنگ‌رو آب میکرد 

که تو پیری ،چه غلطی کردم گرفتمت،طعنه و کنایه تبدیل شد به کتک،کتک‌تبدیل شد به روزی چند بار زیر دست پاش آش ولاش شدن

که من تو رو نمیخوام  و عاشق یه دختر ۲۱ساله شدم بالاخره جونم رو به لبم رسوندوبعد از ۳سال طلاق گرفتم

حالا هی بگو عاشقم

هی بگو دوستش دارم، وبرام هیچ کس اون نمیشه ولی...

این سوالو باید از یه مشاور زبده بپرسین نه چند تا جوون همسن و سال خودتون

مطمئن هستین دختر داییتون هم با وجود تفاوت سن موافقه؟! دخترا اکثرا به شدت مخالف همسر کم سن ترن 

میخواستم یخورده نصیحت کنم دیدم با این اوصاف منم بودم عاشقش میشدم😁

ان شاء الله هرچی به صلاحه پیش بیاد

ازشهامت شما وپافشاری که روایشون دارین خوشم اومدبااینکه شرایطتتون خیلی خاصه وباید تمام جوانب وتبعات بلندمدتشودرنظربگیرید مثلااینکه پشیمون نشی؟

ولی من اطرافم چندمورداین سبک ازدواج دیدم که موفق باشه شماهم ناامیدنباش

همونطور که مطمئن هستین که دختر دایی تون خوشبخت تون  میکنه باید مطمئن بشید که دختر دایی تون هم نسبت بهتون کششی نسبت به ازدواج داره و  یا خیر....

شما اززاویه دید خودتون دارید نگاه میکنید  از ازویه دید اون هم نگاه کنید ببینید اصلا شما میتونید خوشبختش کنید یا نه؟

قبل از اینکه ار طریق خانواده وارد عمل بشید باید مزه زبون اون رو بدونید موافقه یا مخالف....

 البته اگر جسارت نشه  بعید میدونیم همچین دختری با چینین شرایطی  قبول کنه .

جدا از تفاوت سنی بالا دخترایی که تحصیلات عالیه دارن اونم شریف ، معیارهایخاص خودشونو  دارند.

مطمئنین دختر داییتون هم با وجود تفاوت سن موافقه؟! دخترا اکثرا با همسر کم سن تر شدیدا مخالفن 

میخواستم یکم نصیحت کنم دیدم با این اوصاف منم بودم عاشقش می شدم 😁

ان شاء الله هرچی که به صلاحه اتفاق بیفته  

به یه نفر از اعضای خانواده ات باید بگی اینطور بهتره , حالا به خواهری, پدری, برادری, اگه نشد در مرحله ی بعد مادربزرگی, پدربزرگی, خاله ای ... که مامانت رو بتونن درست و منطقی قانع کنن

اگه خودت هم میخوای به مامانت بگی, باید ببینی مامانت از چه طریقی کوتاه میاد یا چطوری میشه نرمش کرد, فوقش طی چند روز بگو , یه روز از مزایای اختلاف سنی معکوس تو ازدواج بگو و اگه مثال عینی وجود داره بزن ( البته من خودم علاقه ای به اختلاف سنی معکوس ندارم ولی شدنش که میشه), یه روز از عدم علاقه ات به دخترای سن پایین و تینیجر برای ازدواج بزن و ویژگی های همسر آینده ای که مد نظرت هست رو بگو و به واضح از ویژگی های دختردایی ات توی معیار همسر آینده ات بگو ولی اسمی از دختردایی نبر و در نهایت یه روز از خوبی های دختردایی ات بگو و بگو چقدر این دختر شبیه همسر ایده آلمه

به طور کلی باید بدونی مادرت با چه حرفهایی قانع میشه یا با حرفهای چه کسی

موفق باشی

سلام. 

منطقی صحبت کن. با احترام و آرامش . وقتی ببینن آرامش داری و درست خواسته ت رو میگی احتمال پذیرششون بیشتر میشه.چون ممکنه اینطوری بیشتر متوجه بشن که پشت انتخابت دلایل منطقی هست. 

حالا من ی سوال دارم. 

از شما و بقیه. 

تحت چه شرایطی ی پسر ممکنه به خواستگاری دختری بره که اونو ندیده و ازش چند سال بزرگتره؟مثلا 3 ،4 سال؟فرض کنید دختر بی بی فیسه و معرف از خانواده ی پسر باشه ( نکته ی مهم اینکه پسر تابحال دخترو ندیده باشه).

خود شما آقای سوال کننده اگه دختری بهتون معرفی بشه که ازتون بزرگتر باشه اما ندیده باشیدش ،ممکنه  دل به دریا بزنید و برید ببینیدش و بعد تصمیم بگیرید؟ 

نگو

پسر خوب دختر دایی شما خیلی از شما بزرگتره .ممکنه شما عاشقش باشید وفکر کنید باهاش به ارامش میرسید ولی از فکر دختر دایی تون که خبر ندارید

دخترها دنبال مردانی هستند که بتوانند بهش همه جوره تکیه کنند.به نظر من سن هم یکی از همین ایتم هاست.

به نویسنده پست:

یک نصیحتی بهت بکنم اونم اینکه هیچ وقت تو زندگیت برای ازدواج سراغ دختری که حتی در یک مورد از تو سر تره نرو چه برسه دختر داییت که از همه لحاظ از تو سر تره. دکتری از دانشگاه شریف، استاد دانشگاه، آز لحاظ مالی،فرهنگی، خانوادگی، اون وقت تو معلم ابتدایی، با یک ماشین قراضه.

خدا وکیلی چه فکری پیش خودت کردی؟ 

میدونی چرا چون چند سال که از ازدواج شما دو نفر بگذره داعم داشته های خودش رو به روت مییاره. همش بهت میگه من عاشق چی تو شدم، تو هرچی داری از صدقه سری پدر من و خودم داری. تو مگه یه معلم ساده ابتدایی بیشتر بودی با ماشین  قراضه زیر پات.

خلاصه اخوی چاره ای نداری باید بیخیال شی. من جای تو بودم پا رو دلم میزاشتم. گول حرف دختران اینجا را هم نخور که میگن حداقل شانست رو امتحان کن. حتی اگر ازدواج هم کنی دچار اون مشکلاتی که گفتم ممکنه بشی. بارها دختران همین سایت گفتند که پسری که از خودمان پایین تره حتی اجازه نمیدیم پاشو تو خونمون بزاره. چه رسد به اینکه باش ازدواج کنیم. کلا دخترا حرفاشون ضد و نقیض هست.

ارادتمند همگی پسری با نام کاربری

              🦂  Scorpion🦂

داداش من با دخترای همسن خودم کنار نمیام تو چه جور از یکی 6 سال بزرگتر از خودت خوشت اومده.

ببین کاملا درکت میکنم. دختره به دلت نشسته و فکر میکنی فقط با اون میتونی خوشبخت باشی. ولی این یه حس گذراست مطمئن باش من تجربه کردم میگذره میره. ولی حالا که جدی هستی توروخدا دقت کن. دقت کن که این احساسی که نسبت بهش داری رو تصمیمت تاثیر نذاره این حس میگذره میره ولی تو یه عمر باید باهاش زندگی کنی و باید با شرایطش کنار بیای. مخصوصا که فاصله سنی زیادی هم دارید بعدا میتونه برات مشکل ایجاد کنه. به نظر من تو این دخترو بعنوان یه کیس ازدواج در نظر بگیر ولی بر اساس عقلت بهش امتیاز بده و سعی کن احساستو دخیل نکنی که خدایی نکرده بعدا پشیمون بشی. اگه با عقل و منطقت به این نتیجه رسیدی که گزینه ی خوبیه برو جلو. توروخدا دقت کن تا خودت و اون دختر رو بدبخت نکنی. 

اینکه چه طور به مادرت بگی که قبول کنه بازم بستگی داره به این که چقدر رو انتخابت مصمم باشی به مادرت بگو و پافشاری کن اصرار کن وقتی مادرت اصرار تو رو ببینه باهات راه میاد. 

البته تاکید میکنم قبل از اینکه به مادرت بگی با عقل و منطقت اون دخترو بررسی کن اگه منطقت تاییدش کرد بعد به مادرت بگو. 

فقط تورو به هر کی دوست داری احساسی تصمیم نگیر پشیمون میشی من تجربه کردم

دختر داییم با یه نفر ازدواج کرد که سه سال از اون بزرگ تر بود 

هیچ مشکلی در زندگی ندارن الان.

یکی از اقوام ما هم با یه نفر که ۷  سال بزرگ تر بود ازدواج کرد 

اونا هم مشکلی ندارن 

به حرف  دلتون گوش بدین 

مهم خودتون هستین 

به حرف مردم هم توجه نکنید 

ولی در ابتدا مطمئن بشین 

ایشون مشکلی ندارن با این موضوع 

و بعد با مادرتون صحبت کنید 

همکار عزیز،سلام...

داداش بیخیال ازدواج شو...تمام

این زندگیه شماست...

شما بزرگ شدین و میتونین برای خودتون تصمیم بگیرید..و با رعایت ادب و احترام این موضوع رو با خونوادتون درمیون بذارید.

در ایران دو نفر باهم وصلت نمیکنن...دوتا خونواده باهم وصلت میکنن...

متاسفانه پدر و مادرها خیلی دخالت میکنن تو زندگی بچه هاشون...

چقدر خوبه پدر و مادر ها بدونن بچه ها دیگه بزرگ شدن و به خواسته هاشون احترام بذارن و اعتماد کنن و البته از بچه هاشون حمایت کنن....

موفق باشید :)

صبرکن داداشم یوااش خیلی داری احساسی و یه طرفه به قضیه نگاه میکنی با ویژگی هایی که ازش گفتی قطعا میتونه خوشبختت کنه ولی ایا تو همسر مناسب اون هستی که بتونی خوشبختش کنی؟ خیلی به عشق خودت تکیه کردی درصورتی که همه چیز عشق نیست

علاوه بر اختلاف سنی زیادتون شرایط دیگه شما هم از ایشون پایین تره این فاصله رو احساس میکنید؟؟!

یه وقت اون گوشه موشه های ذهنتون این نباشه که سنش بالارفته و به خودت اجازه بدی بری خواستگاریش و توهم جواب مثبت هم زده باشی

وااالا

این چ وعضشه:/

فقط درصورتی دختره راضی میشه که عاشقت باشه رفتار خاصی دیدی ازش؟ 

خوشم میاد پسرا موقع خواستگاری به راضی کردن مامانشون بیشتر فک می کنن تا دختره 

حالا یه تحقیقی بکن ببین اصلا این خانم نظر مثبتی در مورد شما داره بعد برو سراغ خانواده 

خب با توجه به اینکه اختلاف زیادی باهم دیگه دارین این ازدواج اصلا به صلاح شما به خصوص اون دخترخانم نیست و بعید بدونم که اون دخترخانم به شمایی که تنها معلم هستین و ی ماشین که احتمالا پراید هستش جواب مثبت بده..سعی کن کسی رو انتخاب کنی که از همه لحاظ در یک سطح هستی...در ضمن اینکه برخورد خوبی باهات داره به معنای این نیست که میخواد باهات ازدواج کنه

چرا ملت اینجوری شدن؟؟پسرا عاشق دختر و زن های 40 ساله میشن، دخترا هم عاشق مردای میانسال و...

ده سال دیگه به خودت بیای میبینی چه کلاه بزرگی سرت رفته، ازدواج کردن با دختری که ازت 6 سال بزرگتره اشتبا نیست یک فاجعه س..

به جناب سوال کننده

وقتی نوشتتون رو خوندم هیچ فرقی بین شما 27 ساله با بعضی از پسرهایه زیر 20 ساله ندیدم جز عمر بیشتر ( البت این قضاوت از روی نوشتتونه ) اما اگر بازم این توضیح رو فقط به نوشتتون بدم پختگی که میگن و شنیدیم که در مثلن سن 25 یا بیشتر دیده میشه در نوشته شما انتقال داده نمیشه و دیده نمیشه حتی با داشتن تحصیلات و ... . بماند

اولن ازدواج با شرایط ضد پسر کشورمون به هیچ دردت نمیخوره هموطنم ( اینم در آینده میفهمی گفتم که فقط در ذهنت باشه که یکی بهم گفت ) اینم بماند 

اما برای جواب دادن به سوالت ( از لحاظ عقلی هیچ مشکلی برای ازدواج شما با دختر داییتون با 6 سال اختلاف سنیه بیشتر نیست و راحت میتونید در کنار هم طی عمر کنید و زندگی خوبی داشته باشید و کاملن نرمال )

اما از لحاظ عرفی و ... شاید در نگاه اول بگن نه و نمیشه یا فلان میشه و ... ( ولی اگر انجام بشه کسی دیگه تو فکر شما نمیوفته که فلانی چی شد ) اما خانوادت همیشه باید در اولویت باشه 

ولی چیزی که هست روی دیگر سکه اون دختر خانمه که قبول کنه یا نه ( که احتمالن 99 درصد اتفاق نیوفته و اگرم بیوفته ما شما رو باید در برنامه ماه عسل سال بعد با لبانی تشنه زیارت کنیم ) 

میدونیم که در عالم دوست داشتن و بقولی عشق و داشتن دین و در عمل تقوا داشتن ( فقط اخلاق هست که به چشم میاد و مهم شمرده میشه نه تفاوت سنی یا معیارهایه کاذب دیگه ) چون شرایط شما هیچ فرقی با شرایط یک مرد چهل ساله برای اون نداره و اون دختر هم هیچ فرقی با دختر 20 ساله برای شما نداره ( البت این از نظر عقلانیست ) حالا اگر عقل بر وجود شما دو نفر حکم بده که این ازدواج صورت میگیره 

اما اینم فراموش نکن که طرف فامیله و یک عمر از درون با شنیدن جواب نه باید جنگ و ستیز داشته باشی ( دختران رو فرشته تصور نکن عمون دختران بابته آموزش غلط بسیار بسیار بی رحمتر و نامردتر با چیزی که نتونن ازش سودی ببرن برخورد میکونن بر عکس پسرها ولی سیستم ضد پسر جامعمون نمیزاره که پسران از این موضوع اطلاع پیرا کنن ) پس برای همه چیز خودتو آماده کن 

پ ب 

به نظر من ۲ سال هم حتی زیاده

چه برسه به ۶ سال

پس فردا یه بچه بیارین اون انگار ۱۶ سال ازت بزرگتره

به هر حال کاری به این بعدش ندارم

از هیچ نظر مناسب نیست

تو هم هورمونات زده بالا

برو خود ا.ر.ض.ا.ی.ی کن بعد کاملا از رها میشی!

شما الان داغی حالیت نیست

در ضمن ثابت شده امکان ندارد ازدواج فامیلی باشه و بچه ها معلول با مشکلاتی ایجاد نشن

حتی اگه ظاهراً سالم برسن در تمام ازدواج های فامیلی خطر بروز مشکلات مختلف وجود داره

دست کم اگه جسما سالم باشند از نظر عمر کوتاه تر و از نظر اعصاب و روان مشکل دار، بهره هوشی پایینتر

توجیه هم نکنید نگید فلان جا دیدید ازدواج فامیلی کردن خوبه انگار بچه نه خوب نیست شما ظاهرم میبینی

آزمایش و اینجور چیزام تاثیر نداره ازدواج فامیلی غلطه غلط

اینم ۲ تا دلیل که باید بیخیال ازدواج بشی

تو مامان میخوای یا زن؟

سلام

دخترخاله ی من دو سال هز شوهرش بزرگتره

اون یکی دخترخالم پنج سال ازشوهرش بزرگتره.

عروس داییم پنج سال ازپسرداییم بزرگتره.

دخترعموم هشت سال ازشوهرش بزرگتره

وهمشون بسیار خوشبخت و هرکدوم ده سالی اززندگیشون میگذره و همشونم دختر اوردن چندتا و خیلی هم شوهراشون براشون میمیرن.فکر نکنید کمسال بودن ازدواج کردن.مثلا الان دخترخالم چهل سالشه دخترعمومم که هشت سال بزرگتره سی و هفت سالشه.

منم چهارده سالمه. با سه تا پسر و چهارده ساله خاهم موند

آخه اگه یک دختر عاشق مرد میانسال یا سن بالا بشه غیرطبیعی نیست! حداقل میگه اونو به چشم بابا نگاه میکنه یا پولداره اون از سن و سال های خودش پولدارتر و با عرضه تره و مرد هم که یائستگی نداره و این باز قابل توجیه هست که دختر بره دنبال مرد سن بالاتر از قدیم هم که همیشه مردا سنشون بالاتر بوده.

ولی اینکه پسر میره دنبال دختر سن بالا قابل درک نیست دختر هم زودتر به بلوغ میرسه و هم زن پولدار نیست باید خرجشم بده و هم یائستگی در زن وجود داره، کیفیت فرزند آوری میاد پایین و خیلی از چیزای دیگه.

تنها دلیلش فقط میتونه یک اختلال روانی باشه یا خلائی مثل اینکه مادر رو از دست داده یا از سمت مادر محبت ندیده به همین خاطر دنبال شوگر مامی میگرده که جای مامان رو براش پر بکنه که بعدا میفهمه اشتباه کرده.

و یا اینکه هورمون ها دارن کار خودشونو میکنن، نیاز به خود ارضایی داره و یا نیاز به این داره که صیغه کنه درست شه.

قبل از همه چیز اول مطمئن شو دختر داییتم با ازدواج با شما موافقه یا نه.

اگه بری جلو و بعدا نه بگه بدجوری میخوره تو حالت.

اول اصلا ببین کسه دیگه ای رو نمیخواد.

سلام

من متن پست شما رو که خوندم ،بعد اومدم نظرات رو خوندم تعجب کردم.

فکر می کردم الان همه راهکار می دن که شما چه جوری این موضوع رو به مادرتون بگید ولی کلا پست رو زیر سوال بردن.

بنده خدا عاشق شده.عشق و عاشقی که سن نمی شناسه.

خودش عاقله بررسی کرده از روی هوس انتخاب نکرده.

شاید دختر عمه ی شما هم با این ازدواج موافق باشه ما که نمی دونیم ولی همه ی احتمالات رو در نظر داشته باشید.

به نظر  من مشکل شما راضی کردن مادرتون نیست 

مشکل عواقب چنین ازدواجیه که بیشتر برا شما زیانباره 

از دست تو سرم بزنم،توی دیواره،  فاجعه،کجاست،هیچ مشکل خاصی پیش نمیاد، دختره 6سال هم از پسره بزرگتر باشه،  حرف مردم هست که باعث،فاجعه،میشه،به ادم میگن،با پیرزن،ازدواج،کردیه،اگر بی خیال حرف مردم،آدم باشه،هیچ فاجعه،ای پیس،نمیاد،برادر،من،

سلام 

اول با دختر داییت مطرح کن اگه نظر اونم مثبت بود قدری کارت راحتر پیش میره ...

و بعد هم خونواده ها مطلع بشن و یا موافقت و یا مخالفت میکنن در کل اول با دختر داییت اصل کاریه حرف بزن و نظرشو بدون...

با یه مشاور صحبت کن

من همچین موردی برام پیش اومد با دکتر صحبت کردم چون از من شناخت داشت و میدونست که ادم منطقی ای هستم و احساسی تصمیم نمیگیرم گفت مشکلی پیش نمیاد تو زندگی ولی به هر حال یه مشکلایی پیش اومد که اون مورد جور نشد.

بچه های خانواده برتر شاید تو علم حقوق و پزشکی و ریاضی و فیزیک به اندازه یه استادک تبحر داشته باشن ولی تو مسائل زندگی زیر صفر هستن

به خصوص اینکه هنوز حرفاشونو در مورد شادابی و تازگی خانما و سن بارداری تکرار میکنن

معلومه اینا چهل سالشون بشه نمیرن دختر سی ساله بگیرن 

بعد میگن خانواده دخترا سخت گیرن و دخترا توقعاتشون بالاست و ....

سوالی که برای من پیش اومده اینه که این خانم با این همه کمالات و امتیازات چرا هنوز ازدواج نکرده؟

چرا این همه ، گذاشتی تو متن!

از کجا معلوم با همون دختر غریبه هم که عاشقش شدی کارت به جدایی نمی‌کشید شمایی که با دختردایی که از نزدیک می‌شناختیدش به بن بست رسیدین

مطمئن بودم با دختر غریبه، به بن بست نمیخورم،اگر میدانستم به بن بست میخورم،هرگز عاشق،دختره نمیشدم،دختر دایی راه منو بن بست کرد، انصافا هم دختره هم خانواده،اش،خیلی خوب بودن،همین طلاقه،باعث شد ترس،کنند به من زن ندن،نظر خودمه،ازدواج فامیلی،را قبول ندارم،،،،هر چه بگردم،تا دیگه نیست،هیکل مثل سبزه،گندمی،،،،، دل داخل این دلم نیست،تا بیاید،سبزه گندمی،،،،، برادر من نمک روی زخم من نپاش،دلم زخمیه،،،دیگه کجا بروم، دختر و خانواده مثل اینها پیدا کنم،،، فکر نکنم موفق بشم،

چرا فکر می کنید این وسط فقط آقاپسر تلف میشن حیف میشن؟ 

الان مثلا چی؟ اونا خوب کاری کردن؟ اونا خوشبخت هستن؟ شاید نباشن شما فکر بکنی هستن. اصلا بر فرض خوب و خوشبت هستن.

اما قاعده و استثناء همیشه هست. شما از استثناء داری صحبت میکنی. قاعده اینه که به گفته روانشناسان و روحانیون و عاقلین و علم پزشکی و فرهنگ و همه چیز، بهتره که پسر بزرگ تر باشه یا دست کم هم سن باشن.

الان همین دخترایی که اومدن اینجا از دختر سن بالا دفاع کردن و برای پسر سن پایین دندون طمع بستن! و به این آقا پیشنهاد میکنن و تشویقش میکنن.

همینا وقتی که یک پسر میگه من عاشق دختری شدم که مثلا ده سال ازم کوچیکتره و ... بهش هزار تهمت میزنن و ... در ضمن باز سن پسر بالاتر باشه به دلیل علمی و غیرعلمی قابل توجیه هستش ولی دختر نباید باشه.

سخنرانی های آقای شاهین فرهنگ و ... رو گوش بکنید همه میگن که باید سن دختر کمتر باشه، بزرگتر نه.

استسناء رو هم در نظر نگیرید همینایی که نام بردید معلوم نیست شاید چند سال دیگه طلاق بگیرن یا بعدا پشیمون بشن وقتی که سن هاشون یکم بالاتر رفت.

نگاه کن برادر من وقتی میگن دختر کوچکتر از مرد باشه،نه بخاطر اینه نمی تواند باهم زندگی،بکند،بخاطر اینه شاید دختر بزرگ،سال،بچه دار نشه،به مشکل بخورن،یادت،باشه،چه دختر چه پسر 5سال هم ازیکدیگر ،کوچکتر،یا بزرگتر باشد،هیچ مشکی پیدا نمی کند،در زندگی مشترک،این خدمان هستیم،دنبال بهانه،و مشکل میگردیم،

نگاه کن برادر من وقتی میگن دختر کوچکتر از مرد باشه،نه بخاطر اینه نمی تواند باهم زندگی،بکند،بخاطر اینه شاید دختر بزرگ،سال،بچه دار نشه،به مشکل بخورن،یادت،باشه،چه دختر چه پسر 5سال هم ازیکدیگر ،کوچکتر،یا بزرگتر باشد،هیچ مشکی پیدا نمی کند،در زندگی مشترک،این خدمان هستیم،دنبال بهانه،و مشکل میگردیم،

به سوال کننده :

سایت https://www.bishtarazyek.comمربوط به زوجی که شش سال خانم از آقا بزرگتره و 7ساله که ازدواج کردن و زندگی کاملا خوبی دارن فایل صوتیشونم موجوده .حتما گوش بدین خیلی کمک کننده ست .

صحبتهای دکتر افروز در برنامه تلوزیونی وقتشه و بحثهای علمی که راجع به تحقیقات علمی بروز داشتن و موفقیت بیشتر در این نوع از ازدواج  رو هم سرچ کنین و گوش بدین خیلی کمک کننده است .

برنامه تلویزیونی حضور زوج ده سال بزرگتر در برنامه تلویزیونی شبکه یک ماه رمضون امسال هم ببنید .

این ازدواج مشگلی نداره چون هر دو از نظر سنی به ثبات رسیدین مشرط به اینکه دختر دایی هم مثل شما فکر کنه و با شما هم عقیده وهم فکر باشن .

با مادرتونم صحبت کنین و فایل صوتی سایت https://www.bishtarazyek.comف وصحبتهای دکتر افروز در برنامه تلویزیونی وقتشه و برنامه تلویزیونی شبکه یک هم براش بزارین نگاه کنن با شماموافق میشن و براتون آستین بالا میزنن . از راه درستش وارد بشین این ازدواج مشگلی نداره اگر دو طرف هم عقیده باشن .

فقط این بخش صحبتات 

آخه مادرم برای من دنبال این دخترهای تینیجر زیر 20 ساله که من اصلا ازشون خوشم نمیاد،

😂😂😂😂

انتخاب سختیه 

1_انتخاب دختری که 6 سال بزرگتره 

یا 2_انتخاب یه دختر زیر 20 سال تینیجر که مسلمن دهه هشتادی محسوب میشه

باید بین بد و بدتر انتخاب کنی 

باتوجه به صحبتای دوستان و وضع فعلی دخترای به اصطلاح تینیجر که همه شاهدش هستیم انتخاب من گزینه 1 هستش

البته یه گزینه دیگم پینشهاد میدم اونم هیچکدوم هستش

___________________________________________________________________________________

سلام

اولا من اون دانشجوی محترم اولی که نظر دادن نیستم!

دوما مطمئنی عشقه؟ چجوری فهمیدی عشقه؟ از کی علاقه مند شدین به ایشون؟؟ 

مثلا قبل از استخدام مدام نگران ازدواج کردن ایشون بودین؟ نگران بودین دیر استخدام شین و ایشون ازدواج کنن؟

...

اینارو بی زحمت به خودتون جواب بدین بعد اگه واقعا علاقه بود برین با یه مشاور جوانب کار رو بسنجین!

چرا؟ چون اونا کیس های مشابه شما زیاد دیدین هم از موفقیت هاشون و هم از ناکامی هاشون میتونن براتون مثال بزنن که شاید شما بیشتر تامل کردین!

...

در هر حال در این دنیا برای ازدواج چارچوب سنیه خاصی رو ننوشتن ...انشاالله خوشبخت بشین !

ازدواج  موفق  چند  شرط  دارد  که  اینها  در  این  درخواست  رعایت  نشده  است 

سلام دوست عزیز

امیدوارم دیر نشده باشه!

من زوج بسیار خوشبختی رو میشناسم که خانم 6 سال از آقا بزرگتره( آقای محمد پیام بهرام پور سرچ کنید پیداشون میکنید) ولی نیاز به یه سری بررسی ها بین خودتون و اون خانم داره فکر میکنم ایشون توی سایتشون هم یه صوتی درباره ازدواجشون و اینکه چطور با خانوادشون صحبت کردن رو گذاشتن.پیشنهاد میکنم یه سرچ کنید دربارشون.

موفق باشید و خوشبخت.

به 

سوال کننده نکن داداش نکن

به samiraزهرا هاشمی ، هادی

آقا ...؟

محمد پیام بهرام پور ورژن تبلیغات و بازاریابیه .کی گفته استاد فن بیانه ؟آدم عادیم تو سایتش بره متوجه میشه....استادمون می گفت تمام ورژنا فوت وفنای بازیابی مشتری یابی (به اصطلاح عامه مخ زنیو ) با هم خوراک کرده به اسم فن بیان ... مهارتای ارتباطی ..روانشناسی ...ارتباط با همسر ... چه وچه .... میده به خورد ملت کلیم آدم دور خودش جمع کرده و سمینار و فلان به اسم استاد و فلان وبمان میده به خورد ملت ...  استادمون می گفت غیر روانشناس حق نداره نظر روانشناسی بده ...اووووه کلی حرف حدیث دیگه که معلوم میشه آقا برای جذب مخاطب و فروش بیشتر سایتش با فایلهای صوتیش کرده ... می گفت یه آدم عادیه فقط زبون داره  ...نه تخصص داره نه علم ... کارشناسی علوم تربیتیم بیشتر نداره ...کی گفته استاد فن بیانه ؟ خودش رو خودش با تبلیغ فوت وفنای بازاریابی مخاطب شناسی اسم گذاشته استادفن بیان ... می گفت خودشو مطرح کرده چون زنه از خودش بزرگتره  شده سوژه ملت ...

به زهرا هاشمی آبجی برنامه ماه رمضونو دیدم پسره 29سنشه رفته زنه39 گرفته  یعنی نه نه اشو گرفته برنامه وقتشه دیدم..دکتر افروز ازدواجبا دختر یک تا سه سال علمی گفته نه شیش سال.

ملت چیزایی یاد گرفتنا... جل الخالق ...بابا دخترای دهه شصتی همشون موندن مجرد قطعی شدن نمیدون چه کلکی بزنن . می گن ازدواج با دختر بزرگترعیب نداره ... مگه ما پسرا چه گناهی کردیم؟؟؟

انصافم خوبه ..این همه بی عدالتی کاری برامون نی رفاه نی مانع ازدواج هس هیچی به هیچی نمیتونیم ازدواج کنیم دختر سن بالا بمون می ندازن.اسشم شده علم. پس فیزیولوژی بدن چی ؟ مگه زایمان بالا35خطرناک نی؟ استغفرالله....چیزایی یاد گرفتن ملت...

سلام آقای نجفی چرا نظر منو نذاشتین؟

سلام من خودم اگر عاشق دختری باشم 6سال که هیچی 60سال هم ازم بزرگتر باشه بهاش ازدواج میکنم، وقتی یک آدمی میگه نمیدانم دختر دوسال بزرگ تره،یا پسره  بزرگ تره حالم به هم میخوره،کدام علم اینها را ثابت کرده،من خودم تا جایی خبر دارم  تمام علم ها،و تحقیقات نصف و نیمه هست ،هنوز ما با علم واقعی خیلی فاصله داریم،  من که قبول ندارم ،این حرف ها،    

سلام من خودم خیلی ها را سراغ دارم مثلا دختره 5سال از پسره بزرگتر بوده ازدواج کردنه بهترین زندگی را هم دارن ،ماها نمیدانیم، معنی علم یعنی چه،میاییم درباره چیزی که کوچکترین،اطلاعات،ازش،نداریم صحبت،میکنیم،  

ممنون از همه عزیزانی که نظر دادن

این چند روز تلخ ترین روز های زندگیم بود،خلاصه میگم ،با هر بد بختی ای بود مادرمو قانع کردم ،موضوعو مطرح کرد ،هم با داییم ،همم به صورت جداگانه با دختر داییم،دختر داییم یه جورایی (غیر مستقیم ولی نسبتا تابلو)جواب مثبت داد،اما داییم گفت :....(اسم دختر داییم)غلط کرده ابراز تمایل کرده ،مگه دخترمو از سر راه آوردم به یه معلم بدم،بالا برین پایین بیاین دختر به معلم نمیدم،هر چه قدر مادرم با داییم و زن داییم   صحبت کرد نشد،قهر کرد اومد،میگه این برادرم بمیره تشیع جنازش نمیرم...

تا حالا اینقد تحقیر نشده بودم ،تا حالا اینقد ذلیل نشده بودم،افسرده بودم بدتر شدم،تو جوونی نصف مو هام سفید بود حالا بدتر داره میشه....

خدا اون روزو نیاره کسی واسه شغلش تحقیر شه...

منی که تو تشیع جنازه پدرم یه قطره اشک نریختم و همه رو ریختم تو خودم ،الان که دارم می‌نویسم بغضم ترکید...

ای کاش منم پدرم مثل خیلیا سابقه دار نبود که با رتبه زیر ۱۰۰ انسانی منطقه دو تو گزینش دانشگاه علوم قضایی به خاطر سابقش رد بشم ،مجبور بشم برم تربیت معلم ،شغلی که ازش بدم میومد....

متنفرم از شغلم .....

ای کاش میشد زمانو ۱۰ سالی برگردوند عقب....

می‌خواستم برم ناصر خسرو تهران ۶،۵ تا سیانور بخرم خودمو بکشم ،تنها دلیلی که انجام ندادم ترسم از جهنمه....

ای خدا مطمئن باش اون دنیا یقتو میگیرم ،به خاطر له شدنام،به خاطر خورد شدنام،به خاطر سابقه پدرم،به خاطر اینکه هیچ چیزی رو که خواستم بهم ندادی ،بابا نمی‌خوام تو استجابت دعا مصلحتمو رعایت کنی چیکار کنم ؟؟؟

روت میشد اگه خودمو میکشتم می‌بردیم جهنم.....

بابا مرگمو برسون دیگه ،چی میخوای از من بدبخت ،هیچی ندار ،بی کس وکار.... 

خدایاآااااااا...

هیچ وقت هوامو نداشتی ....

نه تو نوجونی ،

نه تو دوره کنکور و انتخاب رشته 

نه هم حالا ....‌‌

نه دیگه واست نماز میخونم ،نه روزه میگیرم ،نه هم هییت و عزای امامات میرم ....

این چیزارم از همونایی بخا که به هر چیزی خواستن رسوندیشون،به اونایی که به شغل مورد علاقشون رسیدن،اونایی که به دختر مورد علاقشون رسیدن ،اونایی که پدر سابقه دار نداشتن ،از زندگیم حذفت میکنم ....

نخیر بهت نیازی ندارم....

اون زمانی که نیاز داشتم ولم کردی حالا هم برو با بنده هاییت که بهشون همه چی دادی خوش باش ،ما بدبختا رو ول کن....

سلام اینم از پیشانی سیاه من و تویه،به خدا،من عاشق دختر غریبه میشم میگن دختر به غریبه نمیدیم، به جزء اقوام باشه بهش زن بدیم، تو عاشق دختر دایی میشی میگه به اقوام دختر نمیدم میخام دخترم بدم غریبه،،من که باور نمیکنم دایی ات بهت دختر نمیده حالا دختره دکتر که هم باشد، باید خیلی خوشحال میشد دخترش بده به پسر خواهرش،فکر کنم دایی ات دلش میخاد دخترش بده به  غریبه، که دخترش هر روز کتک بخوره،تو چرا خودت سرزنش،میکنی بخاطر،شغلت، معلم بودن یک شغل با افتخاریه،خیلی ادم آرزو دارن معلم بشن،من که مشکل جایی دیگر می بینم،یا دایی ات سرمایه،داره دنبال ادم میلیاردی،میگرده،یا بد بین هست از خانواده شما ،،باید دلش از دست بیاوری، فعلا کاری با دایی ات نداشته باش،هر چی میخاد بگه،بی خیال باش،دختره عاشق خودت کن  اگر دختره عاشقت بشه 80صدرصد،راه برات هموار،میشه، بعد میشه دایی افراد های اقوام راضی اش میکنن، نا امید نباش،دست بردار هم نباش،واقعا اگر عاشق دختره هستی، اینم از من بدان تا دختره عاشقت نشه هر راهی بروی بی فایده هست،به فکر عاشق کردن دختره باش، از میخواهی موفق بشی، 

سلام اینم از پیشانی سیاه من و تویه،به خدا،من عاشق دختر غریبه میشم میگن دختر به غریبه نمیدیم، به جزء اقوام باشه بهش زن بدیم، تو عاشق دختر دایی میشی میگه به اقوام دختر نمیدم میخام دخترم بدم غریبه،،من که باور نمیکنم دایی ات بهت دختر نمیده حالا دختره دکتر که هم باشد، باید خیلی خوشحال میشد دخترش بده به پسر خواهرش،فکر کنم دایی ات دلش میخاد دخترش بده به  غریبه، که دخترش هر روز کتک بخوره،تو چرا خودت سرزنش،میکنی بخاطر،شغلت، معلم بودن یک شغل با افتخاریه،خیلی ادم آرزو دارن معلم بشن،من که مشکل جایی دیگر می بینم،یا دایی ات سرمایه،داره دنبال ادم میلیاردی،میگرده،یا بد بین هست از خانواده شما ،،باید دلش از دست بیاوری، فعلا کاری با دایی ات نداشته باش،هر چی میخاد بگه،بی خیال باش،دختره عاشق خودت کن  اگر دختره عاشقت بشه 80درصد،راه برات هموار،میشه، بعد میشه دایی افراد های اقوام راضی اش میکنن، نا امید نباش،دست بردار هم نباش،واقعا اگر عاشق دختره هستی، اینم از من بدان تا دختره عاشقت نشه هر راهی بروی بی فایده هست،به فکر عاشق کردن دختره باش، از میخواهی موفق بشی، 

به خانم ها اقایون به این نتیجه رسیدنه،مدرک ،پول خانه طلا شغل قیافه،برای خانم ها مهم هست،هر دختری هم میگه مهم نیست ،دروغ کاذب هست،شعار میده،،،،،به اقایون،،،،،ما اقایون هم به خدمان بیاییم،،،رنگ،چشم،دختره،سایز باسن،وسینه،سایز اندام،رنگ الت، مدرک و غیره،برامون،مهم بشه،     از کوچکترین،عیب،خانم ها گذشت نکنیم،

 سلام  آقای نجفی

با احترام فراوان

آخ آخ آخ ببخشید قصد توهین نداشتم یادم نبود معلمین

به هر حال قصد توهین نداشتم

نظر واقعیمو گفتم

منم نباشم جامعهمو خوب میشناسم

آقای نجفی میدونین چی نوشتم

ببخشید قصد توهین نداشتم

دلگیر نشین

ببنین دوستان سوال پرسنده

یه خانم دکتر با موقعیت شغلی اجتماعی حتی دوران دانشجویی خواستگاران هم سطح وبالاتر از خودشونو دارن

همونطور که منو همکارام در موقعیت خودمون خواستگاران همسطح  بسیار عالی خودمونو داریم

هر کی در زندگیش اهداف وبرنامه های خودشو داره ممکنه ازدواج هم یکی از این اهراف و برنامه ها باشه

چه پسر چه دختر  در شرایط و موقعیت خودشون دنبال بهترین هستن

لطفا ناراحت نشین چرا جواب رد دادن

ببنید سوال پرسنده عزیز علت اینکه شما عاشق دختر دایی6 سال بزرگتر شدین عشق نیست.

شما عاشق موقعیت شغلی و اجتماعیشون شدین

همونطورکه از موقعیت شغلی خودتون راضی نیستین

مسلما هر کی تحصیلات و موقعیت اجتماعی خوبی داره پخته تره رفتار قابل قبول تری داره 

غیر از این باشه جای تعجبه

به عنوان یه خانم دکتر عمومی  32 ساله ترم اول تخصصم به همه دوستان وپسرای وبلاگ اعلام میکنم 

من وجامعه ام حاضر نمیشیم زن پسر کوچکتر خودمون با موقعیت پایین تر بشیم

لطف کنین دنبال دختران بزرگتر با موقعیت اجتماعی تاب و بهتر نرین 

هممون میدونیم چرا دنبالمون هستین

برای همتون آرزوی داشتن زوج مناسی دارم

باز هم میگم قصدم توهین وجسارت به کسی ندارم

آخرین نظرم در وبلاگ

 با احترام فراوان

موفق باشید

علم واقعی در پیش خدا است و هیچگاه اشکار نخواهد شد خدا برخی از ان را داده تا با علم خود واسه راحتیمون تلاش کنیم مثل اختراع برق و ماشین و .......

تو این دنیا بعد دو اختراع مهم ظهور میرسه که هیچکس نمیدانه چیه اگه اینطوری بود که ما از اینده هم خبر داشتیم.

به سوال کننده

مگه معلمی کار خبط و خطاییه؟

مگه شما دزدی میکنی یا اختلاسگری که بخاطرش پشیمون باشی؟

این آدمی که بخاطر شغلتون (اونم شغل به این خوبی ) تحقیرتون کنه ارزش نداره

نزارین کوچیکتون کننن مگه خودشون جه مرگی هستن؟

معلم دکتر مهندس اشپز وکیل بنا کارگر مغازه دار  همه باهم برابرن 

دلیلی نداره شمابیشتر ازین خودتونو کوچیک کنین

درضمن از خدا گله نداشته باشین 

شاید یه چیزی به صلاحتون نباشه و شرتون تو اون کار باشه و برعکس یه چیزی رو نخواید ولی خیرتون اون ماجرا باشه

___________________________________________________________________________________

همجنان  به سوال  کننده

درضمن روح  پدرتون شاد و قرین رحمت باشه

شما فک میکنین همه مثل شما فکر میکنن نه اصلا و دخترا یعنی خیلیامون به پول و طلا و ....

اهمیت نمیدیم ما فقط میخوایم که یه همدم خوب باشه با اخلاق با ادب باشه کمی هم از نظر خشگلی خوب باشه همین و همه ی پسرا  نه همشون نصفشونبه بدن دخترا حساسیت دارن شما وقتی ازدواج میکنی به شکل و بدن و چیزای دیگه یه دختر نامحرم نگا میکنی شرم نداری  اینارو میگی.

سلام یعنی فکر میکنی دروغ میگم همه چیز اقایون برای خانم ها مهم هست، مطمئن،مطمئن،، آن دسته از خانم هایی که براشون شرایط آقا مهم نیست، بزرگ سال یا سن آنها رفته بالا،مجبور هستن شرایط آقا قبول کنن،،مطمئن مطمئن باش،،،،،  من خودم از کوچکترین عیب خانم ها نمیگذرم،اگر یک روزی بخام ازدواج کنم،همه چیزش باید چک بشه، خجالت کشیدن شرم هم نداره،،،   

سلام ** **** **** ***** ******* *** ****  ** ** *** **** ** **** ***** *** **** **** ***** **** ***** ***** ** **** ************** ** ** *** *** ***** ************ه  ،بد من خودم مطمئن هستم سوال  کننده، عاشق دختره شده  نه موقعیت شغلی و غیره، ما اقایون مثل خانم نیستیم  فقط دختر را بخاطر موقعیت شغلی و غیره انتخاب کنیم، فقط برای دلمان انتخاب میکنیم و سلام،،،،اگر مهم بود مثلا آقا بوده دکتر یا مهندس  رفته با خانم بی سواد و بیکار ازدواج کرده،،،خدایی اگر یک دختری دکتر باشد میرود ازدواج کند با  یک،پسر بیکاری،یا شغل ازاد،،، وای خدا از دست خانم ها کجا بروم،یک جایی برای من انتخاب کن تا خودم پرت نکردمه توی دره،،،

سلام  تو هم خیلی بدبختی به خدا من خودم عاشق شدم نشد که نشد به جهنم سیاه یعنی اگر میشد دختره میخواست چه دسته گلی به سر من بزنه،دختره را  می بینم پوس پیاز  بهاش نمیدم  نگاهش هم نمیکنم   اینقدر هم بی خیالش هستم که نگو  من عاشقش بودم اون هم عاشق من بود ،می خواست تلاش خودش کنه ،وقتی می ترسید از خانواده تلاش نمی کرد میخام برود هرگز بر نگرده، توهم بی خیال باش،بهخودت نگو شکست خورده ،،بگو به جهنم سیاه که نشد ،تو خودت ناراحت میکنی،باسه،طرف،،،، عاشقی بی خیاللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللل بهش نرسیدم،بی خیالللللللللللللللللل  چهکاره بود  بی خیالللللللللللللللللل  گل فهلیانی و پیامت،دیگه دل خوش نمی کنمممممممم،،،،،،،،،، اگر  بروم داخل اتیش،بسوزم،،،، من دیگه خبر ازت نمیگیرممممممم،،،،، داداش،خواهر،فقط  برو باسه خودت زندگی ات کن ،لذت ببر،دنبال چی میگردی ،

سلام  تو هم خیلی بدبختی به خدا من خودم عاشق شدم نشد که نشد به جهنم سیاه یعنی اگر میشد دختره میخواست چه دسته گلی به سر من بزنه،دختره را  می بینم پوس پیاز  بهاش نمیدم  نگاهش هم نمیکنم   اینقدر هم بی خیالش هستم که نگو  من عاشقش بودم اون هم عاشق من بود ،می خواست تلاش خودش کنه ،وقتی می ترسید از خانواده تلاش نمی کرد میخام برود هرگز بر نگرده، توهم بی خیال باش،به،خودت نگو شکست خورده ،،بگو به جهنم سیاه که نشد ،تو خودت ناراحت میکنی،باسه،طرف،،،، عاشقی بی خیاللللللللللللللللللللللللللللللللللللللللل بهش نرسیدم،بی خیالللللللللللللللللل  چهکاره بود  بی خیالللللللللللللللللل  گل فهلیانی و پیامت،دیگه دل خوش نمی کنمممممممم،،،،،،،،،، اگر  بروم داخل اتیش،بسوزم،،،، من دیگه خبر ازت نمیگیرممممممم،،،،، داداش،خواهر،فقط  برو باسه خودت زندگی ات کن ،لذت ببر،دنبال چی میگردی ،

به منوچ :

سعی میکنم زندگیِ عادیمو داشته باشم و دارم

البته با یه سری تغییر

خیلی عوض شدم

راستی من پسرم

خوبه که زندگیت ازین نظر روال شده

فقط یه سوالِ فنی

چرا اکثراً دوبار پشتِ هم کامنت  میدی؟😁

داداااااش نوکرتم خخخخخخخخخ با خودت چند چندی ؟خیلی عاشق شدیا....خخخخخخ دست به گوش نمیرسه پیف پیف راه انداختی....ههههه غصه نخور بیخی بابا دنیا دوروزه میذره میره...به همه بد نگو ...همه که مث هم نیستن....خداوکیلی راس میگنا آدم برا چی باد زن سن بیشتر بگیره ...مگه یه چی بش بماسه ..پول مولی شغلی ..درسی ..چیزی .اگه نه برا چی دختر سن بالا بگیریم . من مجردم. ولی خداوکیلی فاز دخترسن بالاحالیم نی... چی بابا زایمان کنه ا قدوقواره میوفته .فوق فوقش همسن ...دیگ خیلی ارفاق کنم اینم یکونیم بالا...حالا خوبه خانم دکتره اومده عقل روشنی داده به حضرات ...آقا دیگ ول کنین بابابیخییییی.

دنبال روزایی میگردیم که با همدممون خوش بودیم با اون روحیه بچگیامون ولی الان افسرده با این دل شکست خورده تو چه میدانی دختر یعنی چه تو پسری دختر یعنی هیچکسی نیست که بهش دل ببندی و اخر و اخر و.... تو رو ولت نکنه دختر یعنی اینکه یار تو جز خدا نیست چون هر جا باشی به هر کی دل ببندی اخرش جهنمه  . من به این نتیجه رسیدم که پسرا زود فراموش میکنن  و وقتی کردند یعنی تو نیستی تو مغزش  میدونی همیشه سواله واسم که چرا پسرا علاقهمند واقعی نمیشند و اگه شدند با یه حرکت اشتباه دیگه همه چی تموم و چرا نگه داشتن پسرا سخته ولی میتونند یه دخترو با یه دوست دارم بکشن  سمت خودشون واسه همینه میگن دختر ۱۰۰۰ پسر یکی یه پسر و هزار دختر اخه اینا اصلا مهر و محبت حالیشونه بیخیال کار ما نیست اقا پسر سعی میکنیم دیگه به جای کلمه عشق از کلمه برادر استفاده کنیم منچ خان تو که میگی دخترا اینطوریینو فلانیو نه  اینطور نیست عشق من از خانواده خوب برخوردار نبود مشکل فقر داشتن ولی ما تو مقام بالاتر خودشم   که ....

ولی من دوسش دارم به خاطر مرامش دوسش دارم به خاطر غیرتش دوسش دارم به خاطر مهربونیاش همین . 

سلام خیلی هم خوبه ،خود میدانی 

سلام من که متوجه نمیشم پسری دختری نیست بهش دل ببندی،ولت نکنه ،،،،،،من هزاران زن بگیرم باز عاشق همان دختره هستم،،،تا روزی زنده،باشم  عاشقشم،این عشق تمام شدنی فراموش شدنی نیست، که نیست، دنیای دختر هم پیشم باشه، دل بهشون نمی بندم،،،

کجایی پسر؟

این حالِ لعنتیِ الانتو درک میکنم

چقد آدمیزاد ضعیفه

میبینی؟

خبری نشده؟دائیت،مامانت،دختردائیت

اگه خبری شد بگو

امیدوارم حالت زودتر خوب شه

انسان میخواد بره از این جور کانالا وقتی میره یه پشت میخوره برمیگرده.

دلم واست گرفته

عجیب درکت میکنم

تنها چیزی که سخته تو این دنیای دو روزه درک کردنه .

ای خدا بر هر که دل بستم درکم نکرد به هر گفتم ادم حسابم نکرد 

به دنیا گفتم پشت کرد به مادر گفتم کم درک کرد رو به تو کردم چه خوب درک کردی منو تو تنها یار منی . شکست خورده چرا گذاشتی  عزیزم اسمتو بذار یارش خدا و خود قهرمان. تو این هوای گرم اب میوه میچسبه تقدیم به همه عزیزا🍹🍹🍹🍹🍹🍹🍹🍹و ..........................

به شکست خورده

ممنونم از لطفت 

تو حقیقی که هیچیکی حتی مادرم....حتی صمیمی ترین رفیقام نمیگن خرت به چند من؟

چتهه؟؟.

ممنون از تو🙏🌹

به فرزانه خانوم:

حرفتون درسته

کسی که خدا رو داشته باشه نه تنها میشه نه میبازه

فقط تجربه کسب میکنه و قوی و قوی تر میشه

امیدوارم حالتون همیشه خوب باشه

به سوال کننده:

احتمالا چیزی از خودت بروز نمیدی

اونا هم متوجه نیستن که به فکرت باشن

هرچی عشقت میکشه اینجا بگو داداش

نه کسی بهت برچسبی میزنه نه بعداً چماق میکنه میزنه تو سرت

هرچی تو دلته اینجا بگو

امیدوارم حال و روزت همیشه عالی باشه

خبری شد بگو

سلام عرض ارادت. شما بگو در کار که دخالت کردم من بدم فلفل بریزم تو دهنم ادم شم من به جز راهنمایی سوال کردن و نظر دادن کاری نکردم یا شاید فراموشی گرفتم اینطور که شما میگین. تازه اینجا جایی که همه دخالت کنن ادم که مریض نیست که بیاد بگه راهنماییم نکنین من میخوام خودم خودمو راهنمایی کنم اینجا همه مثل خواهر و برادرن و من به نظر همه احترام میذارم حتی شما که تهمت پشت تهمت به اون خدایی که تو میپرستی و اون قران  که پر ایات حکمت امیزه قسم من جز یک گوشی و سیمکارت  ایجا نیومدم و گوشی و سیمکارت دیگری ندارم و اینکه برادر عزیز ما انسان و مقام انسانی داریم و درست و جایز نیست اسم حیوان بر روی هم بگذاریم شما برو جنگلی چیزی مارمولک هست برو صداش کن قلبش از محبت میاد تو دهنش میگی اره منم مقام حیوانی دارم.

شما هرچی میگین بگین تهمت مسغره کردن حالا هرچی من ناراحت نمیشم ولی از این ناراحتم که شما قسم به خدارو دروغ فرض میکنین قدیما کسی که میخواست چیزی ثابت کنه قسم میخورد و باور میکردند و دروغ فرضش نمیکردند کسی که قسم دروغ میخوردو میکشتند اینو از بزرگترا یعنی خیلی بزرگا به اگاهیم افزودم. اگه دروغ گفتماز خدا هر چی خواستی سرم بیاد بیاد درسته خدا شاهد بنده هاشه حضرت یوسف چه سعادتی داشت که خدا شاهدش درامد و ان طفل معصوم ارزوی موفقیت را برای شما خواستارم بدی از من سر زده حلالم کنین.😀😁😉😎🤗🍁🐸🐊🐥🐦🐉🐉🐉🐙🐰🍹🍹🍹🍹🍹🍺🍺🍺🍺🍺 ابمیوه و نوشابه به تموم عزیزانی که اینجا هستند و پست های خانواده برتر رو دنبال میکنن به ویژه ممنون از بچه های خانواده برتر.

سلام . هووووووواه.

دختر خود شیرینی نکنه که دختر نیست دختریم لج کردیم لج کردیم دعوا کردیم دیگه بیا جمع کن هواه .

قربونه تموم دخترای جهان برم دخترا خدا پشت و پناهتون.

اقای منوچ خان مگه من با شما کاری داشتم شما گیر دادین به من دیگه بحث چرا داداش من ارزوی موفقیت و سعادت را برای تو و تمامی مردم کشور از جمله مدیر این سایت خواستارم. هر چی دیدی حلالم کن برادر دل شکستم دل نشکن بلکه دل صفا ده .

غرور دارم دخترم ولی اینو میخوام بگم پند هایی پنهان از شما اموختم برادر شیرازی نظرت محترمه ولی من یه خواهر حساب کن از من گناهکار بگذر .

اسمشم بزار مهلبونی و خواهری .

یه پند بشنو از من بر روزگار دل مبند . قربونه تموم خواهرا و برادرای مهلبونم.😙😍

سلام سوال کننده کجایی خبری ازت نیست چهکار کردی به کجا رسیدی   

اهان اونوقت یه پسره سی و خورده ای ساله دختر هیجده ساله بگیره عیب نداره ولی اگه برعکس باشه اخ و پیف راه میندازن اصلا نمیدونم کدوم احمقی اینو تو ذهن انداخته که زن باید کوچکتر باشه به نظرم برو همینو بگیر اگر به طلاق هم کشید هیچوقت حسرت عشقت تو دلت نمیمونه برای ما حسرتش موند 

** ***** 

***** ** *** * ******** ** ** ** ** *** ****** **

چطوری داداش؟

بیا یه کامنتی بذا

پنج و بیست و یک دقیقه ی صبح/ شب یهو یادت افتادم

چه خبر از دائیت،  دخترش،  مامانت ؟

به شکست خورده

نه داداش داییم یک کلامه....فقط میگه نه....

این روزا کارم فقط شده غصه و حسرت ،امروزم نرفتم مدرسه  غیبت کردم،سر کلاس از بس تو خودمم ، چشام قرمزه و بغض دارم و نمیتونم خودمو جمع و جور کنم بچه ها میگن آقا معلم چیزی شده؟؟؟😞😞😞

تو دفتر میرم مدیر و همکارامم همینطور....

چی بگم بهشون؟؟؟؟😞😞

شاید یه عده بگن حالا اینقد ناله بیخودی نکن و....ولی جای من که نیستن....

تا حالا جوون به سن خودم اینقدر داغون و پیر و شکسته ندیدم ....

نه از داییم ناراحتم نه از هیچکس دیگه...

فقط از خدا ناراحتم ...

آخه من چه گناهی کردم باید چوب سابقه های پدرم قبل از تولدمو بخورم؟خدایا اگه قرار نبود به دختر داییم برسم چرا محبتشو تو دلم انداختی؟؟

میخواست لابد امتحانم کنه؟آخه این چه امتحانیه خدا .....

تو هم ممنون به فکرمی داداش..

اخی .....

خیلی دلم سوخت.😟

کاش سوال کننده

یک خبری از احوالش و دختر داییش می داد.

برادر گلم شما با دختر دایی تون حرف بزنید که آیا اونم شما رو دوست داره یانه اگر اونم به شما علاقه داره از دختر دایی تون خواهش کنید اون به مادرتون بگه که شما رو دوست داره و شما هم به دایی تون بگید 

خدانگهدار