سلام
من تو دوران دبیرستان عاشق دختر داییم شدم اونم همینطور و حتی اون اول بیان کرد
با هم ارتباط داشتیم ولی بعد از مدتها کات کردیم و من رفتم دانشگاه و اینا
بعد یه سال اشتباه کردم و از سر بیکاری دوباره رفتم سراغش
ولی خب زود قطع کردم و بهش گفتم اگه دیدم ما به درد هم میخوریم و عشقمون بچگونه نبود میام برا ازدواج ، ولی واقعا دیگه دوسش ندارم
هیچ حسی ندارم بهش ... الان نگرانم با احساساتش بازی شده. در ضمن من همسر آیندم و انتخاب کردم و چند ماهه دیگه میرم خواستگاریش باهاشم ارتباط دارم
الان همه نگرانیم اون دختر داییمه که یهو با احساساتش بازی نشده باشه ولی به خدا دوستش ندارم... من عاشق این دختری که قراره با هم ازدواج کنیم شدم البته بعد از کات کردن با اون
تو را خدا کمکم کنید چیکار کنم
مرتبط:
تجربه من از بازی با احساس یه دختر
احساسم به بازی گرفته شد و من نمیتونم خودم رو ببخشم
مرتبط:
مقدمه چینی برای خواستگاری از دختر دایی
این که به دختر دایی 15 ساله م علاقمندم و باهاش چت می کنم کار درستیه ؟
دوست دارم برادرم و دختر داییم با هم ازدواج کنن ولی ...
فکر دختر داییم نمی ذاره که درست درس بخونم
چطوری خودم رو به دختر عموم اثبات کنم ؟
عاشق دختر عموم شدم ولی اون نسبت به من سرده
دختر عموم رو دوست دارم ولی نمیدونم چیکار کنم
طلبه ام و به دنبال فرصت برای خواستگاری از دختر خاله ام هستم
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۶۲۴۲ بازدید توسط ۴۵۲۰ نفر
- شنبه ۳ مرداد ۹۴ - ۲۲:۰۰