خانواده برتر

دور از انسانیت و ادبه

و به خانوما یه انتقادی بکنم ؟

به نظر من بخشی از دخترا البته بازی داده میشن با فریب و دروغ ... طرف قصدش سوء استفاده است و نیت خیری نداشته و برای رسیدن به خواسته های کثیف خودش به هر دروغی متوسل شده ...

بخشی خودشون عامل اصلی ناراحتیه پیش اومده هستن, ساده بگم یعنی دختره دزد گیراش خاموش بوده !

اما ! اما یه درصدی هم برا اوناییه که رابطه هه کات شده ولی نه دختره مقصره نه پسر هیولا ! بالاخره رابطه است دیگه !!!

به نظرم دخترای ما یاد گرفتن مسئولیت ناپذیر باشن و مظلوم نمایی کنن

به جاش بهتره واقعیت زندگی رو ببینن و مسئولیت زندگی و تصمیماتشونو بپذیرن و در عین حال از کنار یک سری مسائل راحت بگذرن!

پ ن : به سوال کننده :

عزیزم متاسفم اگر تلخی دیدی ...

یه مدتی میگذره ان شاء الله این حال رو پشت سر میگذاری

بهت قول میدم اون موقع دستت از الان پر تر باشه , به قول محسن چاوشی که می خونه;

توی هر ضرر باید 

استفاده ای باشه

باخت باید احساس

فوق العادهای باشه!

شما دخترا اگه به خواستگارتون جواب مثبت دادین  این جواب مثبت تا زمانی هس که یه خواستگار پولدار تر و خوشتیپ تر نیومده اگه اومد شما هم پسر بنده خدا رو ول میکنین 

هر کی از بازی با احساسات حرف بزنه شما دخترا دیگه نباد حرف بزنید که به خاطر پول  همه چیز یادتون میره

این دیگه چه سوالیه!!!!

اما فراموش نکنیم که هدف از خواستگاری آشنایی دو نفر با هم است تا به واسطه این آشنایی و تحلیل فرد مقابل اگر به این نتیجه رسیدند که میتوانند زوج و مکمل هم باشند برای ازدواج اقدام کنند. گاه این سیر آشنایی دختر و پسرو خانواده هایشان به بیش از یک جلسه خواستگاری و همنشینی نیازمند است و طبیعیست که در این شرایط امکان دارد خانواده پسر چند بار به حواستگاری دختر روند و پس از آنکه به شناخت کافی از ایشان رسیدند به این نتیجه برسند که نمیتوانند با هم وصلت کنند و این مساله کاملا طبیعیست و نمیتوان برچسب بازی با احساسات روی آن گذاشت. فراموش نکنیم قبل از جاری شدن عقد دائم میان زوجین اساس رابطه آنها بر شناخت یکدیگر است و حتی در دوران شیرین نامزدی هم اگر هر یک از طرفین به این نتیجه برسند که فرد مقابل نمیتواند هم مسیر و مکمل خوبی برای او باشد این حق را دارد که با او ازدواج نکند و این نیز نه سوء استفاده است نه بازی با احاسات.

به نظرم اینکه حالا یه پسری میره خواستگاری و چند جلسه با دختر صحبت میکنه و بعد به این نتیجه میرسه که دختره به دردش نمیخوره ، بازی با احساسات نیست ، چون بالاخره باید دو طرف همو بیشتر بشناسن ، سبک سنگین کنن که به درد هم میخورن یا نه ، ولی به شرطی که خیلی طولانی نشه و پای احساسات وسط نیاد.

در کل پسرا خیلی وضعیتشون بهتر از دختراست ، قدرت انتخا بشون خیلی بیشتره ،  به نظرم دخترا خیلی بدبختن خصوصا اون پاک و نجیبا ، باید بشینن که یکی بیاد انتخابشون کنه ، به غرور و شخصیت آدم بر میخوره ، درسته دخترا هم قدرت انتخاب دارن ولی خیلی کمتره ،  تو خواستگاری سنتی خانواده پسر میان یه نگاه خریدارانه بهت میندازن ، انگار اومدن نمایشگاه ههههه حالا اگه باب میلشون باشی برمیگردن  و اگه نباشی میرن ، پسره چند جا باید بره خواستگاری که دختر مورد نظرشو پیدا کنه ، دختره چند تا خواستگار براش بیاد که یکیشون به دلش بشینه  ، خلاصه که خیلی رسم و رسومات مسخره ای داریم کهههههه 

ولی کلا با احساسات کسی بازی نکنید که بد جوری تقاص پس میدید .

کسی ک واسه خواستگاری میاد و میره واقعا بی انصافی کرده ک اجازه ایجاد 

علاقه رو بده بعدش بزنه زیر همه چی...

  قسمتی درباره خواستگاری گفتی 

خوب عزیزم این جلسات واسه آشنایی بیشتره که چه بهتر اگه به درد هم نمی خورین دیگه ادامه پیدا نکنه چون تو خواستگاری این چیزا پیش میاد و طبیعیه حالا یا دختر نمی پسنده یا پسر 

 

  بازی با احساس 

یعنی جوری وانمود کنه که تو رو می خواد حتی اطرافیانم بفهمن اصلا به اونا گفته تو رو دوست داره  یعنی جوری رفتار کنه که خیلی عاشقته فقط تو می ببینه همیشه حواسش بهت باشه  ولی بی خبر بره و حتی یه بارم به خودت نگفته باشه دوست داره 

مرده شوره این احساس دخترونه عوضی رو ببرن که ببرن فقط همییییین 

    با من تکرار کن به درک به جهنم که رفت مهم نیست حیف احساس قشنگت نیست احساستو حروم یه عوضی نکن 

   بعدم ببخشش حتما ببخشش وقتی می بخشی زود یادت میره و خودت راحت تری این جوری خودت اذیت میشی 

  امیدوارم یه کامنت بزاری بگی بخشیدی به خدا بخشیدن خوبه دلت آروم می گیره و مطمئن باش وقتی دلت شکسته حتی اگه ببخشیشم اون تقاص کارشو میده از این بابت خیالت راحت;-)

تو جایه دختری نبودی که صدتا خواستگار میاد براش و دیگه زنگ نمیزنن میگن نپسدیدیم نمیدونی دختره چقد جلو باباش خجالت میکشه کاش فقط بازی با احساسات باشه شکستن غرور و شخصیت یه دختر نباشه که خداییش خیلی درد داره به خدا باید روزی هزار بار واسه نعمت هایی که خدا داده و ما نمی بینیمشون خدارو شکر کرد

شما از اینکه تو بیشتر پست ها به دخترا توهین کنید چه لذتی میبرید ؟؟؟

 البته بعضی نه همه

مثلا میاد میگه پسره اغفالم کرد منو برد خونشون و...

در حالی خودش هم میدونه بخاطر میل جنسی و عاطفی خودش تن به این کار داده

 حالا میخاد با این کار گناهشو بندازه طرف یکی دیگه

     شورش رو در آوردی حقی نداری بگی دخترا بگو اون دختری که اون چیزی که فکر می کردی نبوده 

   منم خیلی بی شرمی و پدر سوختگی گیری ببحشید البته از شما پسرا دیدم بیام بگم پسرا بی شرفن  نه دیگه همه مثه هم نیستن 

   

  به خدا بعضی پسرا خیلی بد شدن ببین هم جنساتو واقعا شورش درآوردی تو یکی پستم خوندم نوشته بودی دخترا دنبال پول و این 

 چیزان فقط 

  

     بازم میگم هیچ حقی نداری بگی دخترا از حرفام ناراحت نشیا اصن تند و دعوایی نیستم فقط حرفامو گفتم 

  یه چی ام بگم اگه شکست خوردی دیگه بهش فکر نکن بریزش دور میدونی خودت اذیت میشی با این جور نظر گذاشتنام تخلیه 

 نمیشی پس فراموش و به این فکر کن که همه مثه اون نیستن دید تو عوض کن   

راستش 

  یا امام غریبت خیلی قلقلکم داد 

پسرا هم برعکس

واقعا چه دلیلی برای این همه نفرین و ناله هست؟؟؟

خب یه زمانی خوشش اومده یه نادونی ای کرده یه ابراز احساساتی کرده نمیگم خوب کاری کرده نه کار خوبی نکرده اما این ویژگی ای نیس که مخصوص پسرا باشه

خود ما دخترا هم گاهی دچار این اشتباه میشیم

پسری نمیخوایم ولی خواسته یا ناخواسته یه جوری رفتار میکنیم که اون پسر جذبمون میشه خب اینم بده هم اون بده هم این بده

این به اون در

اگر پسر خواستگاره که خب درسته نباید ابراز احساسات کنه ولی شما هم نباید تا زمانی که چیزی رسمی نشده جوگیر شی و هل شی و احساساتی بشی

اگرم دوس پسرت بوده که دیگه رسما حقته نمیگم کار پسرا درسته ولی شماها خودتونم کم مقصر نیستین و کم خطا نمیکنین

(همه ی حرفم خطاب به سوال کننده نبود ببخشید اگر جایی از کامنتم حالتون گرفته شد کلی عرض کردم قصد قضاوت نداشتم)

واقعا منم سر از کار بزرگتر ها در نیاوردم...

خداروشکر که صلح کردین. تواین عصاب خوردیا فقط دعوا و قهرمون کمه. خدا به دادمون برسه.

امیدوارم زندگی روی خوششم بما نشون بده ما که هرچی از این خواستگارای هفت رنگ دیدیم دورنگی و ریا بوده. خدا همه رو به راه راست هدایت کنه مام همراه بقیه

به نظرتون این چطوری تاوان دل منو پس میده؟من هر شب و روز گریه کردم و رنج کشیدم

سلام خانوم یه سوال دارم

شما اگه ازدواج کنی همسرتو بیشتر دوست خواهی داشت یا اون پسره رو ؟

بله من بهتون حق میدم هرجور دوس داریدفک کنید فک کنید کتاب داستان خوندم یا از خودم این داستانو گفتم یا صفحه روزنامه ها رو گفتم بله نطرات شمارو رو تخم چشمم میزارم ولی اینو بدونید من اون قرانو گذاشتم تو بین الحرمین همونی که روش قسم دروغ خورده شده و به همون قران این جریانی که من برا دوست خوبم تعریف کردم نه تو کتاب بود نه هیچ جای دیگه واقعا واقعیت داره اگرمن بخوام دروع بگم توروز قیامت جواب این دروعو به هموتون میدم بخدا بقران واقعیت داره تا الانم تو نت تعرف نکرده بودم تا اتفاقی این سایتو دیدم  اتفاقا ممنونم از نطرتون پیش روانشناسم رفتم تعریف کردم حقو به من دادحتی اونم باورش نشد تا مادرمم اومد تعریف کرد گفت بسپار بخدا منم سپردم به خدای بزرگ دیگه بحثشم نکردم تا وقتی که صحبت این دوست عزیزمو دیدم  این فقط خلاصه این جریان بود بله من دوبار بیشتر ندیدمش مسجدم فک نمیکردم بیادمیدونید من از کجا فهمیدم اومده اتفاقی دیدمش بخدا فک نمیکردم بیاد  زنداداشم دیده بودش و فک کرده بود من باهاش قرار گداشتم از اونجاکه برگشتیم روز بعدش به داداشم گفته بود اونجا بود که من کتک خوردم  من براتون قسم خوردم  حالا هرجور دوس دارید فک کنید به دوست خوبمم که گفته بودن چرا خواستگاراتون پا پس میکشند نمیدونم واقعا خواست خداست تو کار خدا نمیشه دخالت کرد ولی پیش یکی دونفر رفتم گفتن بختت بستس ولی من میگم هرچی قسمته وبه دوست عزیزم که گفته بودن اگه دوسش داشتی الان راضی نمیشدی ازدواج کنی اون چرا منو دوس داشت و رفت با یه دختر دیگه قراره چون اون ازدواج کرده وما قسمت هم نبودیم من دیگه تشکیل زندگی ندم اگه اینجوریه خیلیا هم عاشق بودن و ازدواجم کردن دیگه نباید تشکیل زندگی میدادن منم حقی دارم درسته تنهایی خیلی سخته ولی این جریان مال خیلی وقت پیشه مادرم از من بیشتر بیاد داره تاریخاشو با امسال که حساب کردم میشه پنج سال پیش که من گفتم شیش سال برا اون معدرت میخوام بعدشم من بخاطر اون پسربا پدرم دعوا نکردم سر این دعوام میشد چون داداشم برا بابام با نامردی زنداداشم همه چیزو گفته بود بابام فکر بد کرد هرچقدر میخواستم حرف بزنم نمیزاشت فقط کتک میزد تا براش دست گذاشتم رو قران اونم خودش قسمم داد که هیچ رابطه کثیفی بین ما نبوده اونا یه جوری گفتن که پدرم فکر بد کرد تا اینکه خودم منطقی باهاش حرف زدم و گفتم فقط یه خواستگاری بوده بخدا رابطه ما پاک پاک هیچ رابطه کثیفی بین ما نبود میگم اون گفت دس بزار تو دستم بجاش من براش قران دراوردم وگفتم.محرم نامحرم الانم زنداداشم یه جوری رفتار کرده از رفتاراش همه فهمیدن دروع زیاد میگه فقط نه با من بلکه با بقیه همینجور رفتار میکنه کافیه یه رفتار اشتباه از یکی ببینه شروع میکنه به داستان درست کردن  حالا شما فک کنید این جریان دروعه ولی من قسم خوردم که تو قیامت اگه دروع میگم جواب همه رو بدم این جریان خصوصی زندگی خودم برا دوست خوبم صادقانه تعریف کردم که بدونه فقط ایشون نیست خیلیا شبیه ایشون هستن برام دعا کنید همتونو دوس دارم 

مرسی عباس جان ان شالله که خدا کمکم کنه من توکلم فقط بخداست فقط و فقط خدا ..و بخاطر مامانم گریه هامو بغض میکنمو اشک نمیریزم ولی قلبم به شدت درد میکنه انقد بغضمو خوردم .خدا کنه هردختری یا هرپسری همچین بلایی سر کسی میارن به یه بلایی گرفتار شن که خداهم به دادشون نرسه 

دوستای خوبم میخوام داستان زندگی خودم براتون تعریف کنم یه پسر اومد خاسگاریم به ادعای خودش خیلی با ایمان مومن و متعهد.با کلی حرف های عاشقانه وعده وعید هایی که همش سرابی بیشتر نبود من عاشق و دلبسته خودش کرد چهارماه تمام با خانواده  مزخرفش هرشب مزاحم ما میشدن کل فامیل میدونستن من نامزد فلانی شدم همه جوره با احساس و جسم و روح روان من بازی کرد.شب خاسگاری و مهربرون هم برگزار شد نوبت به این رسید ما بریم ازمایش خون و محضر.خانوادش بدون هیچ دلیلی ازدواج ما را به هم زدن که نباید با این دختر ازدواج کنی چون غریبه هستش و نسبت فامیلی با ما نداره.ابروم رفت احساسم خدچه دار شد روح و جسمم به بازی گرفت نابود شدم افسردگی شدید گرفتم که الان با دارو تونستم رو پاهام وایسم. دوستان من دختر خانواده دار و متینی بودم حق من این نبود..... ایا خدا تقاص دل و اه من از این پسر میگیره؟؟؟؟؟؟ ایا خدا اه من نادیده میگیره و این پسر خوشبخت میشه؟؟؟؟

حالا واقعا مرده تو بد وضیعتی افتاده و دختره هم ۴۰ سالشه و تازه با خودش کنار اومده و تدریس قران انجام می ده 

بازی با احساسات یه دختر کم گناهی نیست هم پسرا و هم خانواده ای که باعث این اتفاق شدن سزای کارشون رو می بینن