خانواده برتر

سلام 

سلام

احساسی بودن تعریفش این نیست

ببین خواهر شما قبل از اینکه احساستی باشی متاسفانه یکم نازک نارنجی بزرگ شدی وگرنه شک نکن کسی که تو زندگی سختی کشیده با این مسائل خم نمیشه و اصلا ناراحت نمیشه پس ندیدن مشکلات تو زندگی این عواقب هم داره

اصلا خواهر اینا موضوعی نیست که شما ناراحت بشی به هر حال هرکی یه شرایطی داره و یه ملاکهایی داره برای خواستگاری مثلا شاید ایشون قد بلند میخواسته یا پوست سفید یا هر ویژگی که نداشتنش اصلا برای شما مهم نیست و از ارزشتون کم نمیشه پس اینهمه منفی بافی نکن و خودتو اذیت نکن

بخدا ازدواج هم همچین اش دهن سوزی نیست میدونی ازدواج اشتباه ادم رو به خاک سیاه میکشونه پس اینهمه برای بدبخت شدن تقلا نکن

نکته ی اول : این قدر از این آدمای بی*****

واقعا به مادر پسره اینو گفتی ؟؟؟؟

عزیزدلم!

به خدا هر وقت این چیز هارو در مورد خواستگاری های سنتی میشنوم ، از هرچی ازدواج سنتی و با معرفی هست بدم میاد . انگار خرید جنس داره صورت میگیره . تا آخر عمر هم مجرد بمونم اجازه نمیدم پسری ندیده و به صرف اینکه مادر یا خواهرش آدم رو پسندیدند ، پاش به خونمون باز بشه .:((

به خدا انقدر با خوندن متن ناراحت شدم انگار خودم جای تو بودم ...این چه مدل ازدواج کردنه اخه...دقیقا مثل اینه که بری یه دست لباس بخری . 

نمیشه کاریش کرد انسان سرشار ازاحساسه 

سلام عزیزم خودت رو ناراحت نکن...چ فایده‌ای داشت باهمچین خانواده هایی وصلت کنی؟اتفاقا چ بهتر ک روی واقعیشونو نشون دادن! اما نظرشخصی منه ک یکم بیشتر مغرور باشی اینجور ک بوش میاد بخاطر رفتارای اونا خودت هم باورت شده قشنگ نیستی(هیچکس کامل نیس مطمئن باش الان تو توی چهرت ی چیزی داری ک من اونو ندارم و بالعکس.هرکسی ی عضوصورتش زیباست اما مهم ب دل نشیتنه)! ب حرفو رفتار اونا توجه نکن و اعتماد ب نفست رو حفظ کن فقط اینکه اجازه نده هر کسی ازراه رسید بیاد ببینتت...اول ببین چجور موقعیتی داره اگه مناسب بود اونوقت اجازه بده بیان!درضمن مگه همخ ی پسرا یوزارسیفن؟ هیچکدوم اونا هم ایده آل نیستن ازنظر ظاهری....هیچکس ایده ال نیس!ممکنه ی چهره ازنظر من عالی باشه یا مثلا از معصومیت چهرش خوشم بیاد اما یکی دیگه بگه اون اصلا قشنگ نیس(سلایق متفاوته ) مطمئن باش یکی میاد ک لیاقت این اخلاق خوبت(احساساتی بودنت) رو بدونه!مشخصه دخترخوبی هستی برات ارزوی بهترینارو دارم....

از تمامی دوستان خوبی که بهم دلکرمی دادند وبهم قوت قلب دادن صمیمانه متشکرم_.... بعضی از دوستان فرمودن ممکنه برا هرکسی هم این اتفاق بیافته و...‏_دوستان باورکنید همانطورکه کفتم منهم به اون آقا بسرحق دادم بافرد ایده آلش ازدواج کنه...ولی میدونید خانواده م خیلی مایل بودن واین برای یک دختر خیلی دردناکه که اونجوری تو ذوقش بخوره خصوصأ جلو زن داداشاو فامیلا و... واقعأ خیلی تجربه بدی بود_خودمهم خیلی سعی کردم برام مهم نباشه ولی نمیتونم فراموش کنم بخاطرهمین بعد ازکذشت دوسال اینجا بست کذاشتم،، مسیله اصلی منم همینه جکارکنم که این قضایا برام مهم نباشه ؟جکارکنم بعضی ازمسایل انقد بد روم اثرنکنه؟؟ تو اونجور مواقع جطوری خودمو جموجور کنم که به احساساتم لطمه وارد نشه؟؟؟ امیدوارم منظورمو رسونده باشم__‏ دوباره ازتمامی دوستان خوبم بخاطر راهنمایهاتون بی نهایت ممنونم_خداوند خیرتون بدهد..

سلام.شما می تونید به خانوادتون بگید اول در مورد خانواده خواستگار تحقیق کنند اگر مناسب شما بودند بیان شما رو ببینند.و برای دیدن هم میتونی به مامانت بگی آدرس دانشگاه یا هر جایی که همیشه میری به خواستگار بدن تا اونجا شما رو ببینند.یه مزیتی که داره اینه که زن برادر و بقیه متوجه نمیشن و شما سرشکسته نمیشی.این که به اون آقا پسر حق انتخاب میدی درک بالای تو رو نشون میده.منم همین کار رو میکنم اینجوری خیلی بهتره.به نظرم نباید هر کسی رو به حریم خونه راه داد که بعد اینجوری به آدم توهین بشه

منم چندوقت پیش یه خواستگار داشتم

سلام
«حتی چند بارم خود پسره رو دیدم با رفتار و واکنشش فهمیدم که خودشم ازم خوشش نیامده و به دیدی تحقیر آمیزی بهم نگاه میکرد یه جورای منو مقصر میدونست انگار تقصیر منه که خداوند منو به شکل دختر رویایش در نیاورده»
شما از کدام واکنش یک پسر فهمیدید که هم چین قصدی داره، یا به همچین موضوعی فکر می کنه!؟ بگید که من به عنوان یک پسر بگم چنین چیزی هست یا نه!!
چرا همه چیز رو بدترین شکل تو ذهنتون بزرگش می کنید، بعد اونو باورش می کنید و بر اساس اون باور زندگی می کنید!؟ قرار نیست که اولین خاستگار همون فرد رویاهای شما باشه! یا شما فرد رویاهای اون باشید.
در ازدواج کلی مسایل هست، مالی، فرهنگی، ظاهری، شغل پدر، ظاهر پدر و مادر، طرز رفتار و برخورد خانواده با یکدیگر و و و. کسی که شما رو رد کرد که دلیل بر این نیست که تو همه این موارد مشکل دارید. و برعکس. شاید اونا احساس کردن از لحاظ رسم و رسومات فرهنگی به هم نمی خورید، از لحاظ مالی به هم نمی خورید، این که از لحاظ مالی به هم نمی خورید نه اینکه اونا خیلی بالاتر از شما باشن، شاید شما بالاترین و اونا نمی خوان هم چین شرایطی رو یا اصلا شما از لجاظ ظاهر و گفتار خیلی از پسر اونا سرتر هستید و اونا می گن الکی نیایم که جواب نه بگیریم و هزار دلیل دیگه. با اولین مشکلی که تو ذهنت میاد انقدر بزرگش می کنی بهش شاخ و برگ می دی، که همه جوانب زندگیت رو در بر می گیره. نکنه من زشتم که منو نخواستن، نکنه من چون قدم کوتاهه نخواستن، نکنه چون سفید نیستم، نکنه چون هیکلم رو فرم نیست، نکنه چون پدرم شغلش آزاده  . . . هر کسی یک معایب و خوبی ها و حسن هایی داره، ولی وقتی که تو فکرت اون عیب رو فقط مشکل خودت بدونی و به بقیه جوانب مثبتت فکر نکنی باعث بیشتر نمایان شدن اون عیب و پنهان شدن جوانب مثبتت می شه. خیلی وقت ها ما خودمون فکر می کنیم نقص یا مشکل خیلی بزگی داریم درحالی که اون مشکل اصلا مشکل خاصی نیست ولی به خاطر همین فکرهای منفی و الکی هی بزرگش کردیم و بهش شاخ برگ دادیم. مثبت فکر کن و نیمه پر لیوان رو ببین. بگو جور نشد حتما قسمت نبوده.
یک مورد هم تو نظرات خوندم که دخترها از اینکه مادر و خواهر قبل از پسر دختر رو بپسندند ناراضی بودن! و بعضا تشبیهات جالبی هم بکار نبرده بودن! خرید جنس!!!!
ولی راه حل مناسب دیگه کسی سراغ داره برای خاستگاری!؟
یکی شاید بگه برن دم در دانشگاه یا محل کار و ... واستن تا رد شد بعد ببیننش!
اما دخترا که تو خیابون و محیط کاری و دانشگاه مانتو یا چادر می پوشن و نمی شه ظاهر دختر رو به طور کامل دید. برای همین مادر و خواهر پسر می رن خونه که دختر رو ببینن!
اگه همون دفعه اول پسر بیاد برای خاستگاری و شما رو نپسنده حس توهین بیشتری بهتون دست نمیده؟
درضمن چون مادر و خواهر پسر، خودشون زن هستند هم جنس های خودشون رو هم بهتر می شناسن. برا همین اول میان که ببینن طرف چکارس.
البته اینکه نصف فامیل پاشن بیان واقعا بی فرهنگیه! این که مادر و عروس و خواهر و خاله های داماد پاشن بیان واقعا توهینه. ولی در حد مادر تنها، یا مادر و خواهر به نظرم مشکلی نداره. نظر بهتری دارید بگید.

موفق باشید

 "چیزی که خیلی اذیتم میکنه . . . دیگه کسی ازم خوشش نمیاد و احساس حقارت و رنج میکنم آخه از اون موقع تا حالا کسی ازم خاستگاری نکرده."
شما وقتی 18 سالته و به قول معروف هنوز دانشگاه یا ترم های اول دانشگاهته، پسری که در حال تحصیل لیسانس هست و 21-22 سالشه می تونه بیاد خاستگاریت ولی وقتی خودت در تمام کردن لیسانس باشی اون پسر طبیعتا به خاطر ترس از رد شدن و شاید اختلاف سنی که مورد نظرش هست قید شما رو می زنه تا شرایطش بهتر بشه.
شرایطش کی بهتر می شه، وقتی که لیسانسش تموم بشه و سربازی بره و یک کار مناسب هم داشته باشه که تقریبا 26-27 ساله می شه. و اون موقع اقدام می کنه برای خاستگاری، که سن شما حدود 23-26 سال خواهد بود. برا همین نگران این موضوع نباشید که چرا کسی تو این سن و سال خاستگاری من نمیاد. دوباره از 23 سالگی خاستگارها خواهند آمد. ان شا الله.
یک توصیه هم به دختر خانم ها! می دونم شاید خیلی هاتون با حرف من مخالفت کنید، ولی وقتی یک پسر در سنین 22-23 سالگی ازدواج می کنه، در همه زمینه های زندگی پیشرفت بهتری خواهد داشت،به جز برکت و رزق و روزی بیشتری که خداوند به زندگی متاهل میده، از سربازی بگیر (به دلیل تاهل سرباز رو میندازن شهر خودش، مرخصی سالانه اش از 12 روز می شه 30 روز، پست هاش کمتر می شه، حقوقش بیشتر می شه خخخ و ...) تا موقعیت شغلی و حتی پیشرفت تحصیلی از یک مجرد موفق تر خواهد بود. و اون موفقیتی که یک پسر مجرد در سن 27 سالگی خواهد داشت یک فرد متاهل در سن 25-26 سالگی به اون می رسه. اگه پسری در سن 22-23 سالگی اومد خاستگاریتون و شرایط کلی شما رو داشت سعی کنید با چشم بازتری انتخاب کنید. به خاطر نداشتن کار تو اون سن ردش نکنید. اون با پشتیبانی شما و مهر و محبت شما می تونه پله های ترقی رو خیلی زودتر طی کنه. و شما هم در سنینی که احتیاج به یک همدم و استقلال دارید می تونید از حضور ایشون بهره مند باشید.

سلام دوست عزیز ، وقت بخیر 

میدونم بی ربطه ولی باید بگم اونایی که همیشه دنبال بهترین و زیباترین میگردن آخرش گه ترین چیز نصیبشون میشه اینو به عینه دیدم

عزیزم شما هنوز خیلی جوونید ولی کیس های بسیار زیاد و خوبی در انتظار شماست. ولی نباید بشینی بیکار به انتطار خواستگار. درس بخون وتحصیلات رو ادامه بده. از دوسال قبل هنوز ذهنت درگیره و این یعنی نمیتونی درست درس بخونی...

وقتی واسه ازدواجت روشهای سنتی و عهد بوقی رو انتخاب میکنی همین میشه سرنوشتت.یادت باشه ادم هایی که روش سنتی رو اونم الان واسه ازدواج انتخاب میکنن نود درصدشون درست و حسابی نیستن.با کسی ازدواج کن که خودش تصمیم گیرندس نه ننه و خاله و خواهر و عمه و........

سلام عزیزم

سلام عزیزم خودتو ناراحت نکن همون بهتر که با همچین پسریی که لیاقتتو نداره ازدواج نکردی صبر داشته باش مطمئنا یه خواستگار خوب پیدا میشه که قدرتو بدونه و تورو بخاطر خودت بخواد

خواهرجان مادخترهاهمیشه بدبختیم من هم ازسن شانزده سالگی خواستگارداشتم هرکی اومد واسه خودش چای ومیوه شو خورد ورفت  که رفت همشون به چشم میبینم که چقد خوشبختن درحالی که زنهاشون ازمن کمتره من همش میگفتم خدا کریمه تا اینکه سی رو رد کردم وسال به سال هم قیافه ام بهتر میشد  و یه از خدا بی خبر اومد عقدم کرد وبعد از مدتی که خورد وخوابید ولم کرد ورفت حالا من موندم ویه دنیاحسرت  ....واینده ای مبهم 

سعی کن که احساساتی نباشی

به تجربه: آره دقیقأ همونجوری که کفتم همیطوری بود ،تجربه باورکن از رفتارش ازکفتارش ازحرکاتش کاملأ تابلو و معلوم بود حالا بکذریم که با جزییاتش دقیقأ اینجا نمیتونم بهتون بکم_ای کاش بقول شما سوتفاهم بود________‏ راستش برام تجربه شد که دیکه به هیج وجه اجازه ندم هیج خاستکاری به صورت رسمی یا سنتی بیان خونمون متاسفانه روزکار بدی شده نمیدنم جرا کسای که تو انتخاب همسر وسواسی دارن به بست ما میخورن_هعهعی .راستی بنظرمن اکر بسری بخواد از دختری خاستکاری کنه بهترین راهش اینه اون خانوم رو یه جای ببینه بعد تصمیم بکیرد بره خاستکاریش_حداقل اینطوری بهتره_‏ راستش من تجربه تلخی داشتمو ودیکه نمیخام ایجوری برام تکرار بشه_ بخاطر نظراتت و اوقاتی که کذاشتی ممنونم برام مؤثر بود..

برادران عزیز خواهشاً اگر خواستین زن بگیرین ب صورت سنتی اقدام نکنین ک دخترو ندیده باشین ک بعدش ببینین دخترخانوم ب دلتون نمیشینه و شخصیتشو پیش خودشو خانوادش خورد کنین.

سلام

سلام

عزیزم همیشه زیبایی آینده ای همراه خوشبختی راتضمین نمیکنه 

دفعه دیگه اگه خواستگار خواست بیاد که ندیدی و نمیدونی کیه و اونا هم تو رو ندیدن کلا بگو نیان و حتی به خانوادت هم بگو که نمیخوام به صورت یک کالا بهم نگاه بشه، ایا من رو میپسندن و قبول میکنن یا میگن ما یک دوری بزنیم برمیگردیم. در کل ازدواج به صورت سنتی زیاد جالب نیست و خوب از اب در نمیاد، دو طرف همدیگر رو نمیشناسند و انتظار دارند طی 2 هفته همدیگر رو بشناسند و بپسندند و ازدواج کنند، باید حداقل 3 تا 6 ماه با اون فرد در ارتباط باشی تا ببینی به درد هم میخورید یا نه، البته با نظارت خانواده ها. امیدوارم این نوع تفکر جا بیفته که در ازدواج اولین چیز شناخت مهم هست بعد چیزهای دیگه.

عزیزم چرا الکی واسه خودتون آمار میدین ۹۰٪ کسانی که ازدواج سنتی رو انتخاب می کنن درست و حسابی نیستن ..

من نمیدونم چرا یک عده ای از دوستان اومدن به اون خانواده پسر دارند فحش میدن
بابا این حق مسلم هر پسر و دختری هست که طرف مقابلش بپسنده یا نپسنده

چون هرکسی معیارهای خودش داره

و اگر دختری صرفا پذیرفته نشد نباید زیباییش را عامل انتخاب کردن بدونه یا نه
چون عوامل بسیاری هستند

برخی مواقع دختر شرایطش خوب پسر هم شرایطش خوب اما خوب بودن شرایط دلیلی بر زوج خوب بودن نیست
پس نه نیازی به سرزنش خودت هست نه نیازی به فحش دادن به اون پسر یا هرکسی دیگه ای

---

به بهنام 1994
یک دختر بهت معرفی می کنند به هیچ طریقی نمیشه بدون رفتن به خونشون اون دید باید چیکار کرد؟

به کابوی

داداش نگو ب هیچ طریقی نمیشه دیدش الا رفتن ب خونش

آقای کابوی تنها،شما درست میفرمایید باید به طرفین کاملأ حق انتخاب داد ومن هم کفتم بهش حق دادم ولی اصلأ راضی به فحش دادن و... نیستم __ راستش درخواست من از دوستان همونطورکه از تیتر سوالم مشخص بود جه کار کنم تا انقد احساساتی نباشم و اجازه ندم رو اثر نکنه؟؟ باورکنید اصلا دست خودم نیست واصلا نمیخوام اینجوری باشم ولی خاستکاری سنتی بدجوری روم اثر منفی کذاشت_امیدوارم که درکم کنید__ولی بنظرمن اکر دخترخانمی را به شما معرفی کردن و اکر بیشتر تمایل داشتن ایشون رو فقط ازخونه ببینید تاجاهای دیکه، بهتره به یک بهانه دیکه (نه بصورت خاستکاری‏)‏به منزل ایشون تشریف ببرید_مثلأ من زن داداشم باباش مغازه میوه داشت خواهر وبرادرم اول به بهانه میوه رفتن خونشون والباقی ماجرا... البته این بیشنهاد وتجربه خانوادکی خودم بود کفتم___‏ از بقیه دوستان هم بخاطر راهنمایی ها ونظراتشون متشکرم..

به مهدیسا ملکی

اولا احساساتی بودن بدنیست

اول تشکر می کنم بابت رای نظرات
اینجوری افراد میتون دق دلیشون سر همدیگر در بیارن خخخخ
به هرحال ازاینکه میبینم بهم رای منفی میدیم خیلی خوشحالم خخخخ

به آناهید
اول تند نرو
من رفتار این مادر پسر را تایید نکردم
اما این یک مساله طبیعی هست که طرفین همدیگر را نپسندن

ببین خانم پسر معمولا با مادر و خواهرش هماهنگ هستند به همین دلیل نظراتشون شبیه به هم هست چون افکار همدیگر را بهتر میشناسند
به همین دلیل وقتی مادر و خواهر میرن خونه دختر اطلاعات اولیه را کسب می کنند دیگه اگر مورد مناسبی نباشه ادامه نمیدهند

یک مورد دیگه اینکه زنها معمولا با دقت بیشتری روی جزئیات زندگی دختر دقت می کنند و این به شناخت بیشتر پسر کمک می کنه

که این مساله در امر خواستگاری به پسر کمک می کنه
پس نمیتونیم بگیم این شیوه صدرصد بد هست
بالاخره خیلی از خانواده ها هستند که دختراشون از هرگونه ارتباط میترسونن و بهترین راه همین خواستگاری سنتی هست حالا اینکه خوبه یا بد هست سالهاست که داره این شیوه اجرا میشه


اما مشکل شما دخترا این هست که پسر نیستید و فکر می کنید زن گرفتن راحت هست و زود میتونید انجام بدید اما تا یک برادر دم بخت پیدا می کنید دادتون میره هوا که وای دختر خوب نیست برای دادشم بگیرم
اینکه پسری دختری مدنظر بگیره و بره جلو خودش خیلی ایده آل هست چون این موضوع زمانی اجرایی هست که پسر در محیطی کار کنه دختر جماعت باشه حیلی از پسرا اصلا محیط کارشون نرکده هست

به بهنام
اگر دختر شاغل باشه یا تو محیط بیرون باشه میشه بری ببینش
اما اگر تو خونه باشه صرفا باید بری خواستگاریش

الان تو داری میگی پسر نباید بره خواستگاری بالا آناهید میگه پسر باید خودش بره ببین حرفاتونم باهم در تضاد خخخخ

به هرحال این مواردی که میگی پسر بره زاغ سیاهش چوب بزنه خیلی تخیلی بود چون اول طرف بیکار نیست که بخواد بره کمین بزنه دوم وجه خوبی نداره و برای هر شخصیتی مناسب نیست مگر دختر بازی هست خخخخ

به سوال کننده
خواستگار سنتی بد هست یا خوب ولی برخی مواقع چاره ای دیگه نیست
باید از کنار این مسائل ساده گذشت خیلی مهم نیست احساسات شما هم دست خودت که کنترلش کنی

چرا میگی حرفات تضاد داره.من ک نظر آناهید رو قبول ندارم ک بخواد نظرم با ایشون در تضاد باشه.

ببین همه چی به خودت مربوطه...به خودت تلقین کن و باور بده که زیباترینی و بهترینیو هرکی ببینت عاشقت میشه و هرکی خواستگاریت بیاد دیوونت میشه...اینجوری فکر کنی دقیق اینجوری میشه.تو دچار بی اعتماد به نفسی شدیدی شدی.حرفای من رو یادت نره حتما بهشون عمل کن نتیجه رو ببین

آقای حقوقدان، دقیقأ همونطوره که شما فرمودید متاسفانه اون تجربه ها اثربدی رو احساساتم کذاشت و کلا اعتمادبنفسمو از دست دادم ضمنأ من قیافه بدی ندارم وحتا ازخیلی ها راجبه ظاهرم تعریف تمجید شنیدم ولی خب این واقعیتو قبول کردم که خیلی خیلی خوشکل نیستم_متاسفانه کسای ک میخان بسمتم بیان دنباله خیلی خوشکلترینن _ نمیدنم شاید ازبدشانسی من باشه یا به قول شما از این همه تلقین منفی که به باور خودم درخورد میدم.باید بیشتر روخودم کار کنم__‏ دوستان خیلی حالم بدبود وداغون بودم ولی نظرات شما خیلی برام مفیدبود کاش زودتر این بست رو کذاشته بودم..

به بهنام
الان حرفت دوتاشد
من اونجا پرسیدم شما دختری بهت معرفی می کنند به هیچ طریق نمیشه ببینیش

اومدی سوال از من کردی آیا شما دختری تو خیابون ببینی و بری دنبالش و تعقیبش کنی و...
خب این دوتا دو مقوله جدا هست

فکر کن یک دختری بهت معرفی کنند این دختر هم خانه دار هست هیچ برنامه ای هم نداره چطوری میخواهی این ببینی

بعد اون دختری که تو خیابون میبینش میری تعقیبش می کنی مساله اش جداست

به هرحال اینکه خواستگاری سنتی خوبه یا بد این شیوه درست یانه  بخری مواقع تنها راه هست

آقای تنها همونطورکه درنظر قبلیم کفتم حتمأ قرارنیست بار اول به عنوان خاستکاری رفت میشه به بهانه ای دیکر به اونجا رفت راستش خودم خیلی هارو دیدم بااین روش ازدواج کردن ازجمله توخانواده خودمم این اتفاق افتاده........ من قبول دارم هر دختروبسری حق انتخاب دارن ولی فکر میکنم بااین روش اکر دخترخانوم رو نبسندید ایشون ازین موضوع اطلاع نخواهند داشت ودجار بحران روحی نمیشوند (خیلی سخته‏)‏نمیدنم شایدم باهام مخالف باشید ولی فکرمیکنم اینطوری به نفع هردو طرف خواهد بود..

به سوال کننده
من می فهم چی میگی
قصد کل کل و لجبازی ندارم
اما به عنوان کسی که در بطن این ماجرا بوده واقعا برخی مواقع چاره ای نیست
یا باید قید دختر بزنی یا باید بری بیینیش
خود دختر هم باید این درک کنه

بله اشتباه من هم همین بودکه درک کردم... همون درک کردنم بودباعث شد عزت نفسم خدشه دارشه..ولی دیکه هرکز این خطارو تکرار نمیکنم..