سلام به اعضای خانواده برتر
پسری 23 ساله هستم و تقاضا دارم شما من رو قضاوت و سپس راهنمایی کنید.
مدرک لیسانس دارم و در حال حاضر شغلی ندارم، اما در جستجوی اون هستم. فردی اجتماعی هستم اما خیلی سریع هم با کسی صمیمی نمیشم. از خانواده ای با سطح اجتماعی بالا و سطح اقتصادی متوسط رو به بالا هستم و همچنین تک فرزند.
مشکل من از جایی شروع میشه که مدتیه حسابی با خودم کلنجار رفتم تا با خانواده در مورد ازدواج صحبت کنم اما پدر و مادرم اعتقاد دارن هنوز برای فکر کردن به این موضوع خیلی زوده. مواردی از قبیل نداشتن شغل و سن پایین رو به عنوان دلیل میگن که خودم نداشتن شغل را قبول دارم اما در این بین نکته ای هم وجود داره.
من فردی هستم که متاسفانه و یا خوشبختانه تا الان هیچ ارتباط دوستی با دختر ها نداشتم و همیشه تنها روابط معمولی اجتماعیم را حفظ کردم با این که احساس نیاز عاطفی و غریزی شدیدی هم داشتم و دارم. به دلایل خاص خودم از این گونه ارتباط ها دوری کردم که حالا احساس میکنم شاید کارم اشتباه بوده.
در حال حاضر کار من به جایی رسیده که دیگه خواب و خوراکی برام نمونده. متاسفانه وزن زیادی در این مدت کم کردم و بعضی شب ها از شدت فشار عصبی و حال بد، حالت تهوع میگیرم و استفراغ می کنم. به دکتر مراجعه نکردم چون دلیل این حالم رو خودم میدونم دوای دردم رو هم همین طور.
زندگی روزمره ی من به شدت یکنواخت شده و انگیزه و قدرت انجام کاری رو ندارم. به شدت احساس تنهایی من رو آزار میده. احساس میکنم به یک همدم نیاز دارم تا دوباره انرژی و انگیزه ی سابقم را بهم برگردونه و یقین دارم تنها به این شکل می تونم به زندگی نرمال خودم برگردم.
بارها به پدر و مادرم اصرار کردم که مقدمات ازدواج من رو با حمایت اولیه خودشون فراهم کنن چون میدونم این توانایی رو دارن. من هم سعی می کنم در عین حال شغل مناسبی پیدا کنم تا استقلال داشته باشم.
اون ها میگن کسی به پسر بیکار هر چند تحصیل کرده به اعتماد این که خانواده ش ازش حمایت می کنن زن نمیده و فعلا باید فکر ازدواج رو از سرم بیرون کنم و به ادامه تحصیل و پیدا کردن شغل مشغول باشم.
بله این حرف درسته و این رو هم میدونم ازدواج یک امر پیچیده و بسیار مهمه، ولی واقعا کسی که نیاز جدی به ازدواج داره باید چیکار کنه؟
من حتی خونه و ماشین دارم ولی دنبال یک شغل مناسبم، آیا واقعا خانواده های دختر خانوم ها و خود دختر ها تنها در صورتی حاضر میشن ازدواج کنن که یک پسر تمام شرایط را از ابتدا در تکمیل شده ترین حالت داشته باشه؟
با این حساب من با این حس تنهایی و بی انگیزگی که تمام وجودم را گرفته چیکار کنم؟
اگر فقط بدونم کسی این شانس رو بهم میده که همراه با مقدمات ازدواج من هم بحث پیدا کردن شغل را دنبال کنم انگیزم دو چندان میشه. در حال حاضر بدون کوچکترین درک شدنی بهم گفته میشه به ازدواج فکر نکنم. آیا شما هم با خانواده ی من موافقید؟ اگر نه چطور می تونم اون ها رو متقاعد کنم و یا باید توی این درد افسردگی و تنهایی یه مدت نامعلوم بسوزم و بسازم تا ببینم در آینده ی مبهم چی پیش میاد؟
خودم قصد ادامه ی تحصیل را هم دارم اما با وضع روحی فعلیم بعید میدونم قدرتش رو داشته باشم. پیشنهاد شما چیه؟ خوشحال میشم نظرات تون رو بدونم.
مخالفت خانواده با ازدواج با فرد مورد علاقه:
می ترسم به خاطر دوری راه و ...، خانواده دختر مورد علاقه م مخالفت کنن
چطور والدینم رو راضی به ازدواج در سن 22 سالگی بکنم؟
دختر مورد علاقه م گفت دیگه فایده نداره برو پی زندگی خودت
به خاطر ارتباط پنهانی با دخترم مورد نظرم، پدرش مخالف ازدواج ماست
خانواده های ما با ازدواجمون مخالف هستند
مادرم عکس های پروفایل دختر مورد علاقم رو دیده و مخالف ازدواج ماست
مادر پسر مورد علاقم ظاهر منو نپسندید و مخالف ازدواج ماست
چکار کنم خانواده م با ازدواجم در سن پایین مخالفت نکنن
خواهران خواستگارم با ازدواج ما مخالف هستند
مخفیانه با دختر خالم برای ازدواج ارتباط دارم چون پدرامون مخالف هستند
خانواده خواستگارم با ازدواج ما مخالف هستند
مادر خواستگارم به دلیل این که بیوه هستم مخالف ازدواج ماست
با وجود مخالفت خانوادم با یه پسر کوچکتر و تحصیلات پایین تر ازدواج کردم
مخالفت مادر با ازدواج به دلیل بی پولی پدر دختر
خانوادم بشدت با ازدواج مجدد ما مخالفت میکنن
فقط به خاطر مخالفت خواهرش از ازدواج با من منصرف شد
← ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه) ← رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه) ← مسائل تک فرزندان (۱۵ مطلب مشابه) ← درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه) ← مخالفت خانواده با ازدواج (۳۷ مطلب مشابه) ← خسته شدم از تنهایی (۲۶ مطلب مشابه)
- ۳۷۳۸ بازدید توسط ۲۸۷۷ نفر
- شنبه ۲۶ مرداد ۹۸ - ۱۱:۳۶