مادرم اخلاقش تنده ولی تا تونسته باهاش ساخته . هرچی فک می کنم می بینم علت تندی اخلاق مادرم اینکه کسی واسه حرفش تره هم خرد نمی کنه اون هم عصبانی می شه
بالتبع این موضوعات تمام اعضا خانواده سر هر چیز کوچیکی بهم می پریم و از کوره در می ریم
پدرم مرد بدی نیست اما یه مدت با بالا رفتن سنش خیلی اخلاقای بدی پیدا کرده. اخلاق هایی که قبلا حتی یکی شم من ندیده بودم اما حالا .......
این وسطه یکی مثل منم شدم پاسوز یه آدم عصبی که سریع قاطی می کنم. این درحالیکه با دوستام اصلا برخورد بدی ندارم و بیرون که می رم خیلی صبورترم. بعضی اوقات رابطه دوستامو با اعضا خانوادشون می بینم پیش خودم می گم خوش به حالشون ، ای کاش........
حالا با این اوصاف باید چیکار کنم؟چیکار کنم که دیگه کمتر تحت تاثیر این مسائل قرار بگیرم . لطفا کمکم کنید
مرتبط با ناراحتی از پدر:
مدتی هست که احساس میکنم کاملا از پدرم متنفرم
پدرم کلا هیچ ارزشی برا ما قائل نیست
شوخی های پدرم عین مته رو روانمه
با پدرم هر روز دعوا دارم، دعوای خیلی بد
علت بسیاری از بیماری های روحی من پدرمه
به خاطر اعتیاد پدرم هر جا رفتم خواستگاری، نه شنیدم
میخوام ازدواج کنم ولی پدرم خرج جهیزیه م رو نمیده
از پدرم که خرجی نمیده شکایت کردیم
دختری هستم که پدرم منو شیطان بزرگ میدونه
برای پدرم مهم نیست که من تو چه شرایط بحرانی قرار دارم
پدرم مگه پادشاهه که سفره براش پهن کنن و جمع کنن ؟
خواستگارام به خاطر پدرم منصرف میشن
دختر 16 ساله ای هستم که پدرم حالش ازم بهم میخوره
من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم
دخترانی که پدرشون معتاد هستند چه حسی نسبت به اونا دارن ؟
حالم از رفتارای مضخرف پدرم بهم میخوره
الان که از مادرم بدم میاد راحت ترم
دیگه تحمل زندگی با پدر و مادرم رو ندارم
← جهت اطلاع پدران و مادران (۱۵۸ مطلب مشابه)
- ۱۸۶۰۶ بازدید توسط ۱۲۷۲۲ نفر
- شنبه ۲۳ فروردين ۹۳ - ۰۰:۰۴