سلام دوستان
من یه پسر ۱۷ ساله هستم، چند وقتیه یه مشکلی همه ش تو ذهنم هست، وقتی با رفیقام میرم بیرون می بینم دوست دختر دارن و میگن که از این حرف ها، خیلی احساس تنهایی می کنم و منم دوست دارم این جوری باشم.
موقعی که دارم درس می خونم همه ش تو ذهنم هست، از طرفی هم همه بهم میگن که بی احساسی و خشک، ولی یه حس غروری تو و جودم هست که نمی ذاره زیاد با دخترها حرف بزنم نمی دونم چرا و می خوام از شرش خلاص شم، و چون از بچگی تو خانواده دعوا بزرگ شدم، محبت این ها بهم زیاد نشده و بی احساسم.
دوست دارم یه کم عاطفی شم ولی یارش نیست، و رفیقامم که می بینم شون زنگ میزنن با دخترها حرف می زنن من دلم برای این کارها میزنه، به نظرتون چه کار کنم؟
چطوری باید با احساس تنهایی کنار بیام
چه طوری از تنهایی و یکنواختی در بیام ؟
تنهام ، خسته ام ، از تنهایی دلم یه همسر میخواد
تنهایی از همه جهات دیوونم میکنه
چه پاسخی به نیاز های جنسیم و عاطفیم و تنهاییم بدم ؟
چرا یه دختر باید کل تابستونش زل بزنه به دیوار اتاقش از تنهایی ؟
اینرسی ازدواج - شاید عمق تنهایی رو درک نکردی
اینرسی ازدواج - تنهایی رو عشقه!!!
چیکار کنم تنهایی و خیالبافی منو اذیت نکنه؟
احساس تنهایی زیاد مانع حرکت رو به جلوی من شده
من موقع تنهایی هام با یه آدم خیالی حرف می زنم
ایها الناس به چه زبونی بگم که بابا مُردم از تنهایی
کی واقعا دلش میخواد همیشه احساس تنهایی کنه ؟
برای رهایی از تنهایی چه راهکارهایی دارید ؟
افسردگی به خاطر تنهایی و رفت و آمد نکردن با دیگران
دیگه خسته شدم بس که همه چی رو ریختم توی خودم
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)
- ۳۴۶۶ بازدید توسط ۲۵۷۶ نفر
- چهارشنبه ۴ فروردين ۰۰ - ۱۶:۴۶