1 دی 94 :
مقاله :
عده ای دوست ندارند دستمال یا قرص فراموشی باشن
کمک های اولــیّـه برای ازدواج (1)
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مربوط به خانواده برتر (۵۹۹ مطلب مشابه)
1 دی 94 :
مقاله :
عده ای دوست ندارند دستمال یا قرص فراموشی باشن
کمک های اولــیّـه برای ازدواج (1)
در مورد حسابرسی و رسیدگی توضیحاتی بفرمایید .
در صحنه ی محشر وقتی جهنم آورده می شود همه باید وارد جهنم بشوند و از طریق صراط عبور بکنند . مواقف ایستگاه هایی است که تکالیفی از انسان را باز خواست می کنند و این امر روی صراط اتفاق می افتد . پس بحث رسیدگی و حسابرسی اعمال پیش می آید .
مهمترین مبحث قیامت بخش حسابرسی است . در این بخش به اعمال ما رسیدگی می شود . در این دادگاه قاضی خودش شاهد بوده است . یعنی آن کسی که شاهد است خودش می خواهد حکم بکند . کل نظام آخرت همه برای رسیدگی به اعمال و حسابرسی است .
خدا اسمائی دارد که در دعای جوشن هزار اسم خدا نام برده شده است . این دعا صد بند است که در هر بندی ده اسم خدا آمده است . این دعا توسط جبرئیل به پیامبر و پیامبر به امامان داده است . این دعا یک زره ای است که انسان را از خطرات نگه می دارد .
امام علی (ع) وصیت کرد که دعای جوشن را بر کفن من بنویسید . یکی از مستحبات نوشتن دعای جوشن کبیر بر کفن است . در روایت است که این دعا عذاب ها را دفن می کند . این دعا باید اعتقاد نوشته بشود البته صرف نوشتن هم اثر دارد ولی اثر مهم را کسی می گیرد که با این اسماء ارتباطی داشته است . سعی کنید این دعا را در غیر ماه رمضان بخوانید .
اسم خدا با اسم ما فرق می کند. اسم ما لفظی است که بصورت قراردادی روی فردی می گذارند و ممکن است که آن اسم با فرد تناسب نداشته باشد . ممکن است که یک فرد خیلی ترسو باشد و اسم او هیبت الله باشد. ممکن است که فردی خیلی زیبارو نباشد ولی نامش حسن باشد .
اما اسماء الهی صرف نامگذاری نیست و هر کدام از اسماء کمالی از کمالات الهی است و هر کدام هم آثاری دارد . یکی از اسماء خدا خالق است . خدا با این جنبه ی کمالی عالم را خلق کرده است . یکی از اسماء خدا رحمن است . چون خدا شان رحمانیت را دارد رحمت عام خودش را در عالم وجود سرازیر کرده است .
تمام عالم به تناسب خودشان فهم و شعور دارند . بخاطر همین همه ی موجودات عالم ذکر و تسبح دارند . در سوره ی نور می فرماید : هر موجودی به تسبیح خودش آگاهی دارد . تمام کمالاتی که در عالم وجود هست منشا آن اسم های خداست یعنی اسم های خدا آثاری را در این عالم پخش کرده است .
خدا با اسماء خودش عالم را اداره می کند. در دعای کمیل امیرالمومنین می فرماید : اسماء تو عالم را پر کرده است . یکی از اسماء خدا حسیب است یعنی حساب کننده و حسابرس . این اسم خدا فقط برای روز قیامت نیست . این اسم حسیب آثاری دارد . اثر این اسم این است که در این عالم هیچ حرکتی و عملی از ذره گرفته تا بزرگترین اجرام ، بی حساب و رها نیست .
این طور نیست که انسان کاری را بکند و مثل باشد که آن کار را نکرده باشد. شما هر کاری در این دنیا بکنی نتیجه ای دارد . یک دانه در زیر زمین حرکتی را شروع می کند و به سمت میوه شدن می رود و اگر به مانعی برخورد نکند اثرش این است که به یک محصول تبدیل بشود و اگر به مانع بخورد بکند به میوه تبدیل نمی شود. هر عملی نتیجه ای دارد .
ما عملی نداریم که هیچ خاصیتی نداشته باشد . محدث نوری روایاتی را آورده است که اگر خاری در دستتان فرومی رود یا سنگی پرت می شود و به صورت کسی می خورد یا کابوسی می بینید ، اینها همه روی حساب است .
ما می گوییم که شانسی بود که یک تیغ در دستمان فرو رفت . یک برگ بی حساب از روی این درخت نمی افتد . اگر این اتفاق بیفتد یعنی از حکومت خدا خارج است و خدا روی این تسلط ندارد . معنای حسابگر بودن خدا این نیست که مثل حساب دنیایی باشد که ما بخواهیم جواب مسئله ای را بدست بیاوریم . برای خدا چیزی مجهول نیست .
مرحوم نخودکی اصفهانی می فرمود در کل عمرم یک نماز صبح از من قضا شد و آن روز چنان بلایی بر سر من آمد که اگر الان یک نماز شب از من فوت بشود منتظر بلایی هستم .
حضرت یعقوب هر روز سفره ای پهن می کند و اطعام می داد . روزی گدایی به در منزل آمد ولی اهل خانه احراز نکردند که او نیازمند است . و به او توجهی نکردند و اتفاقا او نیازمند بود. نیازمند به خدا شکایت کرد که من به در خانه ی ولی تو رفتم ولی چیزی به من نداند . از طرف خدا به یعقوب خطاب شد که منتظر بلایی باش و بلا همان فراق یوسف بود که حدود چهل سال یا بیست سال طول کشید . آن بلا در اثر یک غفلت بود .
یوسف وقتی در زندان بود به هم زندانی خودش که قرار بود آزاد بشود گفت : وقتی پیش پادشاه رفتی من را هم یاد بیاورد . در انسانهای معمولی این گفتار خلاف نیست ولی این گفتار از یوسف پسندیده نبود و همانا جبرئیل نازل شد و گفت که ای یوسف چه کسی تو را از همه زیباتر کرده است و چه کسی تو را محبوب یعقوب قرار داد ؟ چه کسی قافله را به سمت چاه فرستاد تا تو نجات پیدا کنی ؟ چه کسی حسادت زنان مصری را نسبت به تو دفع کرد ؟
یوسف گفت : خدا . پس چرا تو حاجت خودت را به نزد پادشاه بردی ؟ پس چند سال دیگر در زندان می مانی . اتفاقا آن هم زندانی یوسف یادش رفت که اسم او را به پادشاه بگوید .
پس عالم بی حساب نیست و خدا همه چیز را حساب می کند. پس هر عملی عکس العملی دارد همان حسابگری خداست . اگر شما در دلتان نیتی بکنید چه شما آنرا پنهان کنید چه آشکار ، خدا آنرا حساب می کند . این نیت یک وجودی است که در شما آمده است ، این حرکت و عملی که در شما شکل گرفته است ثمری دارد و خدا همه را حساب می کند .
خدا سریع الحساب است و دقیق حساب می کند . هیچ چیزی از نظر خدا پنهان نمی ماند . خیلی از بندگان صالح الهی نسبت به اعمال شان مراقبت دارند زیرا می دانند که تبعات آن عمل دامن آنها را می گیرد .
مرحوم مرشد چلویی (احمد نهاوندی ) دیوان شعری بنام سوخته دارد . ایشان اهل معرفتی بود . ایشان از رفقای رجبعلی خیاط بود . یک روز از وضع کاسبی نزد رجبعلی خیاط گله می کرد .
رجبعلی خیاط گفت که تقصیر خودت است زیرا مشتری های خودت را می پرانی . ایشان گفتند که من حتی یک لقمه به شاگردهای مغازه می دهم . رجبعلی خیاط گفت که چند روز پیش ، سیدی سه روز پیش در مغازه ی تو غذای نسیه خورد و در روز چهارم تو به او غذا ندادی . این بی برکتی کاسبی تو به خاطر آن کارت است . ایشان آن سید را پیدا کرد و از او حلالیت خواست . از آن پس ایشان یک تابلویی درمغازه اش زد : " نسیه داده می شود حتی به شما در حد توان ، وجه دستی هم داده می شود ."
مراقبت این بزرگان بخاطر این است که می دانند عالم بی حساب نیست. چرا انسان خیلی از اوقات نمی تواند نماز اول وقت خودش را بخواند ؟ یک موقع انسان می بیند که نمی تواند این کار را بکند البته یک وقت عذری دارد .
چرا خیلی از اوقات انسان حال دعا و زیارت ندارد ؟ چرا عمر ما برکت ندارد ؟ چرا انسان در زندگی آرامش ندارد ؟ ما یک کاری کرده ایم که نتیجه اش این شده است . اینها بی جهت و بی دلیل نیست .
استاد مطهری در شب جمعه همراه با استادش میرزا آقا علی شیرازی به محفلی رفته بودند . استاد اشعاری خواند و اشعار را نقد کرد . شب برگشتند و خوابیدند .استاد هنگام اذان صبح بلند شد در حالی که همیشه قبل از اذان برای نماز شب بلند می شد و استاد گفت که این بخاطر شعر خواندن دیشب بود زیرا در شب جمعه شعر خواندن مکروه است .
صفت حسیب خدا فقط برای قیامت نیست . گاهی عکس العمل عمل ما در همین دنیا به ما می رسد یعنی کاری که اینجا انجام می دهیم بخصوص کار بد ، در همین جا چوب آنرا می خوریم و بی حساب می شویم که امیرالمومنین می فرماید که خدا شیعیان ما را به سختی ها مبتلا می کند که در همین دنیا بی حساب بشوند .
گاهی عکس العمل عمل ما در آن دنیا به ما داده می شود . ممکن است که جنایتکاری در هنگام جنایت از بین برود یعنی نتواند اثرش را در دنیا ببیند . و اثر آن به آخرت می رود . خدا آثار عمل کفار را به قیامت می گذارد . پس هیچ عملی بی اثر نمی ماند .
خدا سریع الحساب است زیرا شما هر کاری انجام بدهید اثرش بوجود می آید . پس شما هر عملی انجام بدهی سریع عکس العملش بوجود می آید و منظور از سرعت این است . پس در قیامت هر عملی حسابش روشن است . در روایت داریم که خدا مثل یک چشم بهم زدن حساب می کند . حساب کردن خدا سریع است ولی حساب پس دادن ما طول می کشد . توقف در مواقف صراط ما را تطهیر می کند .
پس خدا حساب را طول نمی دهد زیرا او سریع الحساب است . حساب پس دادن ما طول می کشد . ما باید تاوان کارهایی که در دنیا نداده ایم ، در آنجا بدهیم . زواید زندگی و تجملات انسان را در مواقف قیامت نگه می دارد البته منظور ضرویات زندگی نیست .
از مسکن و پوشاک و خوراک در حد کفاف و شان طرف سوال نمی شود اما تشریفاتی که باعث دلبستگی ها شده است سوال می شود .
حسابرسی در قیامت گوشه ای از حسابرسی خدا در عوالم دیگر است . خدا همه جا حسیب بوده است . خدا از همه حساب می کشد . ما گفتیم که کفار خالص بی حساب به جهنم می روند و مومنین خالص هم بی حساب به بهشت می روند . اگر عده ای بی حساب به بهشت و جهنم می روند پس حسابرسی خدا چه می شود ؟
مومنین خالص و کفار خالص مرحله ی روی صراط را ندارند نه اینکه هیچ حسابرسی نداشته باشند . آنها فقط نیازی به توقف گاهها ندارند . ولی خدا در مورد آنها هم حسیب است . حسیب بودن خدا در اینجا یعنی آنها بخاطر کار خوب به بهشت یا جهنم می روند ولی دیگر حساب روی صراط را ندارند .
اگر کسی در اینجا حسابرسی کند و به کارهایش برسد دیگر در قیامت نیازی به حسابرسی ندارد . خداوند دو بار از کسی حساب پس نمی گیرد .
در سوره ی واقعه گروهی بنام سابقون داریم . آیا این افراد با اصحاب یمین فرق دارند ؟
اصحاب یمین کسانی هستند که از سمت ملکوت اعلی نامه ی عملشان را به آنها ارائه می دهند . اصحاب شمال کسانی هستند که از سمت ملکوت اسفل ، نامه ی اعمال شان به آنها ارائه می شود . در قرآن گروه سومی بنام سابقون معرفی شده است . سابقون کسانی که در راه الهی پیشی گرفتند مقربین هستند . این افراد نامه ی عمل ندارند . به تعبیر دیگر قرآن سابقون همان مخلصین هستند . آنها مراحل قیامت را ندارند و بی حساب به بهشت می روند زیرا در دنیا این مراحل را زودتر رفته اند و سبقت گرفته اند . قرآن می فرماید : همه را در عرصه ی محشر جمع می کنند بجز مخلصین . مخلصین همان مقربین هستند .
این مراحل برای کسانی است که می خواند تطهیر بشوند تا لایق بهشت بشوند .کسانی که این مراحل را در دنیا رفته اند و مخلَص شده اند و نیازی به تطهیر ندارند .( مخلِص کسی است که تازه وارد وادی اخلاص شده است ) پس مقربون کسانی هستند که نامه ی عمل ندارند . و مراحل محشر را ندارند .
در دعای کمیل داریم : خداوند شاهد چیزهایی است که بر فرشتگان پوشیده است ولی شما گفتید که ملائک تمام کارهای ما را ثبت می کنند . راهنمایی بفرمایید.
دو فرشته هستند که همه ی اعمال ما و حتی نیات ما را ثبت می کنند . در دعای کمیل حضرت امیر می فرماید که خداوند تو خودت شاهد هستی بر چیزهایی که بر فرشتگان مخفی است . انسان لایه های عمیقی دارد که حتی بعضی از لایه های درونی انسان برخودش هم پنهان است . امروزه به آن ضمیر ناخودآگاه می گویند .
امام صادق (ع) می فرماید : خدا هم سِر شما را و هم پنهان تر از سِر شما را می داند. سر شما یعنی چیزی که من می دانم ولی دیگران نمی دانند . پنهان تر از سِر این است که نه تنها دیگران هم نمی دانند بلکه خودم هم نمی دانم . یعنی چیزی در اعماق وجود من هست که فراموش شده است و خودم هم به آن آگاهی ندارم .
ملائک از بعضی از این لایه های پنهان خبر ندارند . ذات انسان که ریشه ی اعمال خوب یابد انسان است و گاهی در انسان بروز می کند ، مخفی است . این یکی از الطاف الهی است که کسی از ذات انسان خبر پیدا نکند . ستاریت خدا باعث می شود که فرشتگان از ذات ما خبر نداشته باشند .
چطور می شود فهمید که خدا جواب ظلم انسانی را در همین دنیا به او می دهد ؟
ظلم درجاتی دارد و بعضی از ظلم ها خیلی شدید است . ظلم گاهی باعث ساقط شدن زندگی فردی یا آبرو ریختن فردی می شود . ظلم های شدید آثار و تبعات سنگینی دارد و خدا آنرا جواب آنرا برای آخرت گذاشته است . زیرا در این دنیا جزای کامل عمل داده نمی شود. زیرا دنیا محدود است . کسی که چندین نفر را می کشد نمی تواند او را چند بار کشت . البته اصل این است که خدا جواب مومنین را در همین دنیا بدهد مگر اینکه ظلم خیلی سنگین باشد که باید مقداری از آن به برزخ یا قیامت واگذار بشود .
انشاء الله خدا با ستاریت خودش لایه های درون ما را بپوشاند .
" مباحث یاد مرگ - حجت الاسلام عالی - برنامه سمت خدا - http://samtekhoda.tv3.ir "
سلام
دختری هستم 21 ساله، من اندامم لاغره و همین طور سینه هام کوچیکه ، سایزشو نمیدونم ولی فکر کنم شصت و پنج باشه. خانمای سایت لطفا راهنمایی کنید . چطور میتونم اندازشون رو بزرگ کنم بدون اینکه از داروی شیمیایی استفاده کنم؟
داروی گیاهی خوبه چه نوع دارویی بخورم؟
مرتبط:
سوال در مورد دستگاه بادکش یا همون وکیوم سینه
سلام
قبل از پرسیدن سوال فقط ازتون میخوام اگه میتونید خودتون و جای من بذارید جوابم رو بدید و اگه فکر میکنید آدم بدی هستم و ذاتم خرابه و هوس بازم و ... جوابی ندید چون واقعا حال خوبی ندارم و نمیخوام سرزنش بشم
بابت طولانی بودن متن هم معذرت میخوام ولی مجبور بودم یه جاهایی با جزئیات بنویسم . به کمک هر کسی که بتونه کمکم کنه احتیاج دارم پس ممنون میشم متن و بخونید
من متاهلم . 7 ساله که از عقد و ازدواجم میگذره و هنوزم بچه ندارم (خودم نخواستم). خیلی بچه بودم که ازدواج کردم و از روی بی عقلی اون شخصی رو که انتخاب کردم هیچ تناسبی با من نداشت. فاصله ی سنیمون حدودا 10 ساله و هر کدوم توی یه دنیای دیگه . ولی برخلاف اونایی که با این فاصله ی سنی ازدواج میکنن و همسرشون بی حوصله ست و خودشون پرجنب و جوش ، من ساکت و آروم هستم و ایشون اهل رفت و آمد و شلوغی و ...
از روز اول مشکل داشتیم. بزرگترین مشکلمون هم خانوادش. همیشه اونارو به من ترجیح میداد. همیشه به خاطر اونا با من دعوا میکرد سر خیلی چیزای مسخره مثل کار کردن توی خونه ی مامانش باهام دعوا میکرد و بعد بدرفتاری هاش و لجبازی هاش شروع میشد.
منم بچه بودم و هیچ جوری نمیتونستم مشکلات بینمون و حل کنم و اونم برخلاف سنش خیلی لجباز بود و توی حل کردن مشکلاتمون حتی یه قدم کوچیک هم برنمیداشت. به خدا تا جایی که تونستم سعی کردم خودم و باهاشون وفق بدم. یادمه وقتی ازدواج کردیم همه میگفتن ... که انقدر ارومه چطور میخواد با این خانواده خودش رو وفق بده. با این خانواده ی شلوغ و بی فرهنگ و ... با سن کمم خیلی سعی کردم مشکلاتمون که اگه بهتون بخوام جزء به جزء بگم خنده تون میگیره رو حل کنم ولی همین مشکلات جزئی انقدر زیاد شدن تا طاقتم دیگه طاق شد
منه آروم تبدیل شدم به یه دختر افسرده ولی پرخاشگر. از لحاظ عصبی کلی مشکل پیدا کردم که هنوزم این دردهای عصبی بعضی وقت ها به سراغم میاد
شوهرم مرد خوبیه . دوستم داره و توی فامیل از خوبی زبانزده و به شیوه ی خودش برام هیچی کم نذاشته .
ولی انقدر با هم متفاوتیم که این تفاوت ها نذاشته حتی یه روز خوش با هم داشته باشیم . حتی یادم نمیاد یه بار مسافرت رفته باشیم و بهمون خوش گذشته باشه و تهش کارمون به دعوا نکشیده باشه. شده بودیم سوهان روح همدیگه. من اون و ناراحت میکردم اون منو.
هردومون هم ناخواسته . تمام خانوادم دوستش دارن ولی وقتی یه مسافرت کوچیک با خانوادم میرفتیم انقدر ناسازگاری میکرد و مثل یه بچه با همه لجبازی میکرد که این مسافرت تهش با دلخوری تموم میشد و بعدش مثلا خواهرم که همیشه هم میگفت ...آدم خوبیه بهم میگفت واقعا کنار اومدن باهاش با رفتارای خاصی که داره سخته و بازم تو خوب خودت و باهاش وفق دادی. جالب اینه که این رفتارا توی خانواده ی خودش کاملا نرماله و همشون همینجورین .
سلام
سلام
اولای دانشگاه بود . یکی از هم کلاسی هام که از خودم کوچیکتره ازم خواستگاری کرد و من بهش جواب منفی دادم اما بیخیال نشد گفت میخوام با خانوادتون حرف بزنم منم بهش گفتم بذار بزرگ شی بعد به کنایه البته.
الان سه چهار ترم یعنی حدود دو سال میگذره ولی بیخیال نشده و ظاهرا و به قول خودش خیلی دوسم داره و جدیه اما من به این دلایل بهش نه گفتم و چندین بار هم خیلی صریح و تند باهاش حرف زدم :
سنش از من یه سال کمتره من 20 ام...
مذهب هامون فرق داره...
قیافش و صداش بده...
خوبی هایی که داره:
سر به زیر ...
خیلی دوستم داره ...
مهربون ...
منطقی ...
اروم ...
حالا من نمیدونم باهاش چیکار کنم از یه طرف بهش علاقه ندارم از طرفی میگم ادم بدی نیست بعدا علاقه به وجود میاد . البته اینطور میگن بعدا به وجود میاد .
از طرفی اختلافات مذهبی و ... واقعا نمیدونم چیکار کنم هر چی هم میگم جوابم منفیه میگه من باید سعی خودمو بکنم که بفهمی چقد دوستت دارم و برای خوشبختیت هر کاری میکنم و....
لطفا راهنماییم کنید خواهشا
ممنون
سلام
من و شوهرم 4 ساله ازدواج کردیم. 3 سال اول که من دانشجو بودم. الآن هم یک ساله سر کار هستم. شوهرم هم از صبح تا عصر سر کاره. خلاصه اینکه سرمون شلوغه و گاهی حتی درست درمون نمیتونیم کنار هم باشیم.
شوهرم مدتی هست که میگه بچه دار شیم. خودمم بچه ها رو خیلی دوست دارم. اما مشکل اینه که فکر میکنم که چطوری بچه مو بزرگ کنم؟! بالاخره بچه ابتدایی ترین نیاز هاش توسط مادر تأمین میشه بچه آغوش پر مهر پدر و مادر میخواد. آرامش میخواد.
خانواده خودم که شهر دیگه ای هستن و نمیتونن کمکم کنن. از طرفی دوست ندارم که بچه م خونه مادربزرگ بزرگ بشه. چون چند تربیته میشه و هزار تا مشکل دیگه. کارمم نمیتونم کنار بذارم چون واسش چند سال درس خوندم.
"پسر" :
سلام
از خانم ها سوال دارم .
اینکه آیا زنان خود را از نیاز جنسی بری می دانند ؟
آیا زنان خود را از انحرافات شهوانی مصون می دانند ؟
آیا زنان فکر میکنند انحراقات جنسی مخصوص مردان است ؟
مخصوصا اینکه اگر حیای بسیار زیاد زن از بین برود آیا می تواند شهوت بسیار بالای خود را کنترل کند ؟
-------------------------
"آقا" :
سوالم اینکه آیا بطور کل زنان خود را قدیسه الهی می دانند و مردان را ماشین
شهوترانی ؟ یعنی اینکه زنان در برابر شهوت قوی آفریده شده اند و مردان ضعیف ؟
سلام
من پسرم
جنب شدن در خواب شرط گرم مزاج بودنه؟ قبلا شنیدم یکی از فاکتورهایی که روانشناسان برای تشخیص گرم یا سرد مزاج بودن افراد قبل ازدواج میپرسن دفعات احتلامه. من میل نسبتا زیادی دارم . البته در حد حداکثر یک دقیقه یا شایدم سی ثانیه میمونه. متوجه شدم اگر آب زیاد بخورم و رو به هوا (پشتم به زمین) بخوابم معمولا جنب میشم.
بنابراین با دستشویی رفتن قبل خواب و به پهلو خوابیدن به نوعی این اتفاق برام نمیفته. من خیلی دیر به دیر شاید سالی چند نوبت مثلا حداکثر ماهی یا دو ماه یکبار این اتفاق افتاده اونم وقتی که اون دو مورد رو رعایت نکرده بودم. یعنی بیدار شدم دیدم رو به هوا خوابیدم.
حالا الان یعنی من سردم یا مشکل فیزیولوژیک دارم؟ بقیه آقایونی که سالم و گرم هستن هم مثل من ممکنه انقدر دیر جنب شن در مجردی؟ (خ.ا نمیکنم) مثلا ماه رمضان فقط یکبار این اتفاق برام افتاد و یک بار هم اخیرا.
ممنون
در مورد افزایش قد با عمل جراحی سوال داشتم
دوستانی که اطلاع دارند بگن چه ریسک هایی داره، شرایطش چجوری هست، تا چقدر می شه افزایش قد داشت، هزینه هاش، به چه مکان هایی باید مراجعه کرد واسه این کار و ....
از نظرهاتون ممنونم
مرتبط با افزایش قد:
تجربیات شما در افزایش قد با روش گروتالر داینامیک
تجربیات شما در مورد افزایش قد با هیپنوتیزم
با عرض سلام و احترام خدمت دوستان
یه مسئله هست که خیلی ذهنمو مشغول کرده
همه ما کم و بیش گناهکاریم. خواستم بدونم از کجا بفهمیم اتفاقات ناگوار یا مشکلاتی که تو زندگی برامون پیش میاد مکافات دنیوی اعمالمونه یا حکمت خدا و تقدیر ؟
مسلما اگر بدونیم خواسته خداست برخوردمون با مشکلات راحت تره.
یه سوال دیگه اینکه ما حدیث داریم گاهی فرزندان یا حتی نوادگان باید تاوان گناه والدین یا اجدادشون رو پس بدن یا همون حکایت خشک و تر با هم سوختن.
آخه این با عدالت خدا جور در نمیاد.
دوستان اگر اطلاعاتی دارند در این مورد ممنون میشم.
سلام
از دوستان خواهش میکنم متن رو تا انتها بخونن .
با توجه به نظراتی که داشتم امروز می خوندم تصمیم گرفتم درد دل خیلی از جوان ها رو بگم . ما داریم واقعا به کجا میریم؟!
دوستان این سایت برای این هست که با انتقاد سازنده و مشاوره ، مشکلات ازدواج جوان ها حل بشه نه این که خودمون درگیر بشیم و به جون هم بیفتیم . هر کس عقایدی داره و محترم . ولی محترم تر و قابل استناد تر از اون قران ، و احادیث امامان و پیغمبر و دستوراتی هست که از جانب خدا داریم. یادمه اقای قرائتی مثال جالبی می زد و می گفت هر کالا یه دفترچه راهنما داره و خدا هم ما رو بی دفترچه که نذاشته!
متاسفانه هر کی اون بخش از قران و دین رو که به نفع خودش هست رو برمی داره و این دیگه تقصیر ماهاست. اگه خدا گفته یه چیز حلاله ،پس حلاله ، دلیلی نمیشه ما با کار خودمون حرامش کنیم. اگه هم دلیلش رو نمیدونم نباید انکارش کنیم .
متاسفانه هر چی علم ما توی این هزاره بیشتر شده حقایق قران رو دیرتر قبول میکنیم و اونا رو زیر سوال میبیریم . مثلا قدیم میگفتن گوشت خوک چرا حرامه ! خوب حرامه دیگه . حالا تازه متوجه مضراتش شدن دانشمندان. یا می گفتن چرا به سمت قبله نماز بخونیم . الان فوایدش اثبات شده . کلی دستور دیگه داریم از این قبیل : مثلا روز ایستاده اب بخور و شب نشسته ، رو به قبله بخواب ، فلان ماه ها حرام هست و هزار چیز دیگه . چرا همش دنبال دلیل می گردیم !!!! ما چرا چنین تفکراتی داریم ؟
وقتی یه چیز رو خدا گفته عیبی نداره چرا بد میدونیم؟
بذارید از گذشته های نه چندان دور بگم (زمان پدربزرگ مادربزرگ ها ):
- مردای بد یا بهتره بگم نامرد کمتر پیدا می شد که ناموس و زنش رو به بهانه های مختلف و الکی و از سر هوس ول کنه به امان خدا و بره سراغ یکی دیگه .
-خانم ها هم با خیلی شرایط سازگارتر بودن.
-اون موقع ها شاید چند همسری عیب نبود و حتی برخی موقع ها همسرهای یه مرد مجبور بودن توی یه خونه زندگی کنن.
اما حالا چه بلایی سرمون اومده ؟
در صحنه ی محشر بعد از اینکه نامه ی عمل را ارائه کردند و انسان به اعمال خودش دست پیدا کرد ، جهنم را می آوردند و بر جهنم صراطی زده می شود که انسانهایی که می خواهند به بهشت بروند باید از آن عبور بکنند .
روایت داریم که پل صراط نازکتر از مو و بُرنده تر از شمشیر است . در سوره ی فجر داریم : موقعی که زمین به شدت کوبیده بشود و عرصه ی محشر آماده بشود و پروردگار ظهور بکند و ملائک صحنه ی حسابرسی را آمده بکنند جهنم آورده می شود .
پیامبر فرمود : هزاران ملک زمام جهنم را در دست دارند و آنرا وارد محشر می کنند . جهنم مثل یک حیوان سرکش و درنده سرکشی می کند و اگر خدا آنرا نگه ندارد همه جا را می سوزاند . جهنم و بهشت یک موجود زنده هستند . در قرآن صحبت کردن و شنیدن جهنم نقل شده است . جهنم ناله و صدا دارد .
در سوره ی فرقان آیه دوازده می فرماید : وقتی جهنم مجرمین را از راه دور می بیند یک مرتبه مجرمین یک صدای غضبناک را از جهنم می شنوند . پس جهنم حی است. امام سجاد (ع) در دعای سی دو صحیفه ی سجادیه می فرماید: پناه می برم از جهنمی که آسان آن هم سخت است . مثل اینکه ما چیزی را می گوییم که کم آن هم زیاد است .
یکی از شاگردان سید بحرالعلوم خیلی گریه می کرد . از او پرسیدند که تو چرا اینقدر گریه می کنی ؟ او گفت: من یک روز در درس علامه بحر العلوم بودم که ایشان حدیثی از احمد بن محمد نقل کردند . من به آقا گفتم که اسم او محمدبن احمد است ؟
علامه بحر العلوم فرمودند : خیر نام ایشان احمدبن محمد است . من خودش و پدر و اجدادش را می شنام . من تمام افرادی که در این مجلس نشسته ام را می شناسم و حتی می دانم چه کسی بهشتی و چه کسی جهنمی است و با چشم به من اشاره ای کرد .
از آن موقع ترسی در من افتاده است که نکند من جهنمی باشم . ما نمی دانیم که جهنم را از کجا می آورند . ظاهرا جهنم یکی از اسماء خداست . یعنی یک تنزلی از اسم منتقم الهی است . اسماء رحمت خدا ظهور بهشت و اسماء قهر و غضب ظهور جهنم است .
پس جهنم آورده می شود و همه بی استثنا باید وارد جهنم بشوند حتی اولیاء و معصومین .