متاسفانه پدر مادر من ازدواج شون کاملا سنتی بوده یعنی از اول نشون هم بودن یه جورایی با خواست خودشون نبوده. متاسفانه از لحاظ فکری سلیقه ای حتی درک هم کاملا متفاوتن.
من فرزند اولم 21 سالمه چند وقتی بود بابام خیلی منزوی شده بود. من خیلی بهش حساسم از هر طریقی شد تونستم به حرف بیارمش . بابام احساسات و نشاطش رو از دست داده همین طور مامانم.
پدرم برای اینکه به آرامش برسه میخواد ازدواج مجدد بکنه. همه شرایطو به من گفته متاسفانه من این وسط دارم له میشم نه میتونم به بابا این اجازه رو بدم نه میتونم ناراحتیاشو که با چشای خودمم می بینم زجر کشیدنش رو تحمل کنم.
من به همه جوانب فکر کردم. اگه اجازه بدم مامانم ازم دلش میشکنه اگه بابا رو ندید بگیرم بابام له میشه.
پدرم یه آدم تحصیل کرده موفقه. ولی مادرم نمیخواد تاکید میکنم نمیخواد پیشرفت کنه. این فاصله و تفاوت هایی که دارن از هم پر فراز و نشیب کرده زندگی مون رو .
سلام
دختری 22 ساله هستم. تو یه سایتی خوندم خواب زیاد و داشتن پوست سفید از علایم سرد مزاجی هست که دقیقا من همین علامت ها رو دارم . چون من بیش از حد می خوابم فک کردم شاید علتش کم خونی یا چیز دیگه ای باشه ولی یه آزمایش کلی دادم ولی همه چیزم نرمال بود تا اینکه به طور اتفاقی تو یه سایت خوندم که از علایم سردمزاجی هست .
فکرمو خیلی مشغول کرده و از اونجایی که خانواده من با وجود اینکه پرجمعیت هستیم خیلی سرد و بی محبتن مخصوصا مامانم ( خود منم یه جورایی بی محبت و سردم مثلا از زندگی های خیلی رمانتیک بدم میاد یا حتی برام سخت هست کلماتی مثل عزیزم و فلان رو به حتی دوستام بگم به خانوادم که اصلا نمیتونم بگم و برام سختتره یا وقتی از دوستام و خانوادم دورم خیلی کم دلتنگشون میشم .
حالا سوالم اینه با این اوصاف ممکنه سرد مزاج باشم؟ اصلا چطور کسی میتونه بفهمه سرد مزاج هست یا گرم؟ اصلا اینکه من بی محبت تربیت شدم میتونه طبعم رو تغییر بده و سرد مزاج باشم؟
من واقعا دوست ندارم در آینده خانواده ای بوجود بیارم که مثل خودم سرد و بی روح باشن. من واقعا وقتی خانواده های صمیمی می بینم بهشون حسادت میکنم.
سلام ممنون از اطلاعات تون
اگه میشه به من کمک کنید که پیش جاریم و خواهر شوهرم سیاست به خرج بدم اخه میدونید مشکل من اینجاست که خیلی ادم اجتماعی هستم با همه صمیمی میشم .
ببنید من یه خواهر شوهر دارم که یکسال از خودم کوچیکتر باهم خیلی راحتیم خداییش اونم خوبه فقط یه مشکل داره که زود قهر میکنه مثلا وقتی من با جاریم نشستیم میاد وسطمون میشینه ما هم چیزی نمیگیم .
یه بار رفته بودیم مهمونی منو جاریم با هم نشستیم مادر شوهرمونم کنارمون اون میخواست بشینه جا نبود قهر کرد منم خسته شدم از بس منت کشیدم دیگه نمی خوام منت بکشم آخه کاری نکردم .
یه مشکلم دارم اینکه طاقت دیدن ناراحتی کسی رو ندارم حالا نظرتون چیه من باید چیکار کنم راستی خواهر شوهرم 17 سال داره من و جاریم 18 ممنون اگه بتونین کمکم کنید.
مرتبط:
اقوام منو با جاری شاغلم مقایسه می کنن
از جاریم خوشم نمیاد، چه جوری تحمل کنم؟
توی عروسی جاریم زشته لباس تکراری بپوشم؟
مامانم با جاری هاش رقابت داره سر جهیزیه دادن
مادر شوهرم بین من و جاریم فرق میذاره
نسبت به جاری جدیدم حس جالبی ندارم
چطور به شوهرم بگم که با جاریم سنگین تر برخورد کنه؟
سلام
از آقایون خواهش میکنم به این سوالم جواب بدن برام حیاتیه.
شما چقدر گذشته طرفتون براتون مهمه ؟ اگه دختری قبل از ازدواج با شما بر خلاف میل باطنیش با پسری یا مردی ارتباط پیامکی داشته و حالا توبه کرده و اون فرد رو فراموش کرده باشه بعد از ازدواج دختر همون پسره یا مرده بیاد بگه که این دختر قبلا با من دوست بوده شما چیکار میکنین؟
مرتبط:
به خواستگارم بگم که قبلا رابطه ی نامشروع داشتم؟
آیا باید به یه پسر پاک راستش رو گفت؟
می ترسم خواستگارم بعدا با سابقه دوستی من مشکل پیدا کنه
اگه بعد از ازدواج فهمیدید همسرتون سابقه دوستی داره، چه می کنید؟
دختر مورد علاقه م 5 سال سابقه دوستی داره
سلام
من برای یه مشکلی میخوام برم پیش روانشناس یا پیش مشاور ...
فکر میکنید مرد یا زن بودنش فرقی داره ؟ چون مردان تو این جور موارد تو کارشون جدی ترن چون فقط این کارشونه شایدم من اشتباه میکنم و اونایی که دیده بودم استثنا بودن ... ، البته چون من یه دخترم برام خیلی راحت تره با زنی بشینم حرف های دلم رو بزنم و چون ممکنه گریم بگیره نمیخوام جلوی یه مرد غریبه غرورم بشکنه....
و از طرفی خونواده ی پول داری نیستیم و برام همین مشاور و روانپزشک رفتن هم برام از لحاظ مالی خیلی سخته و برای همینم از پول تو جیبیم میخوام استفاده کنم....
شما مشاور یا روانشناسی توی اصفهان میشناسین که کارش خوب باشه و گرون هم نباشه ؟
اگه میشناسین آدرس یا شماره و زن و مرد بودنشون و گرون یا ارزون بودنش و حدودن اگه مبلغش رو بگین ممنون میشم!
سلام من پسرم حدودا بیست ساله
من توی ذهنم مبتلا به یه انحراف جنسی بودم و هستم که اصلا نمی دونستم که این انحراف جنسیه تا وقتی که به طور اتفاقی توی اینترنت اسمش رو فهمیدم.
قبل از اون حتی فکر نمی کردم کسی غیر از من همچین تمایلاتی داشته باشه و تصور می کردم فقط خودم چنین چیزی رو دوست دارم و همیشه بهش فکر می کنم و در حد پرستیدن اون توی ذهنم پیش می رم.
اسم این انحراف جنسی که توی اینترنت پیداش کردم " .... " هست یعنی یه چیزی تو مایه های پرستیدن پا.
من توی ذهنم تصور می کردم که می تونم جلوی خانمی که دوستش دارم و از بدن و قیافه ش خوشم میاد این کار رو انجام بدم.
یعنی جلوش زانو بزنم و پاهاش رو ببوسم و نوازش کنم و حتی لیس بزنم و اون در عین حال من رو تحقیر کنه، مخصوصا وقتی جورابای نازک و کفش های پاشنه بلند میاد توی ذهنم این حالت صد چندان میشه و از اعماق وجودم دوست دارم که این کار رو انجام بدم.
سلام
اگه خطاب به " خـــــــــــرپـــرنـــده " مطلبی می خواید بگید در بخش نظرات همین پست بنویسید .
سلام
اگه خطاب به " سیندرلا :) " مطلبی می خواید بگید در بخش نظرات همین پست بنویسید .
سلام
اگه خطاب به " N.A " مطلبی می خواید بگید در بخش نظرات همین پست بنویسید .
♥ در نگاه افرادی که فلسفه ی پرواز را نمیدانند...
هر چه اوج بگیری کوچک تر خواهی شد ♥