خانواده برتر

به زنبور 

فقط استقفروالللله 

چقققدر حال بهم زنه جاری تون

این سوالو قبلا جایی خوندم فک کنم سایت همدردی بود!

شما اشتباه میکنید که عکس العمل نشون نمیدید

بعد یه چیز دیگه شما با سکوتت در واقع رفتارشو تایید میکنی. فک کن من بیام مدتم باهات راجع به روش های خود ارضایی حرف بزنم. 

عزیزم رک و پوسکنده بگو به جاریت 

به شوهرت بگو حوایسش باشه که اینگونه گرم گرفتنها سبب وابستگی میشه...بسبب میشه دیگران شک کنند...بی اعتماد بشند.با جناقش هم دلخور میشه...بگو خیانته.بگو شما خوشت میاد من با پسر عمو یا حتی برادرت گرم بگیرم؟

مواظب شوهرت باش، شیطون بیکار نمیشینه، زودتر برو سر خونه زندگیت از اونا هم دور باشید، با همسن پدرش ازدواج کرده و برادر شوهر شما هم اشتباه کرده یه دختره کم سن و سال گرفته، اینجور آدما فکر میکنن زرنگی کردن در صورتی که هم در حق خودش و هم در حق دختره ظلم کرده، ظاهرا تو فکر شوهر شماست، البته ان شاءالله اینجوری نباشه، شاید منظوری هم نداره و شوهر شما هم مشخصه به چشم زن برادرش بهش نگاه میکنه ولی ممکنه این حمایت کردنا در نهایت خدای نکرده برای این شخص که با همسرش فاصله سنی زیادی داره کم کم معنای دیگه ای بگیره،  ولی چون سنش کمه شاید هنوز تو فکر و خیال دوران نوجوانیه
در هر صورت حواست به زندگیت باشه

ببین  مواظب زندگیت باش یه دختر زیر بیست سال کلش هنوز بوی قرمه سبزی میده 

ای کاش بفهمیم نامحرم نامحرمه چه دختر بغالی سرکوچه چه دخترخاله و زن برادر.....مااگه رفتارمون سرسنگین باشه هیچ کس به خودش جرات اشوه گری درمقابلمون نمیده....بهتره باهمسرتون صخبت کنید وازعاقبت راحت بودن با زن داداشش باخبرش کنید تاکاربیخ پیدانکرده

از بس بی فرهنگه.و شایدم عقده ای.یا اینکه با شوهرت خیلی صمینی شده.ولی بالاخره حس نامحرمی داره ک میخاد جلب توجه کنه.بعد عروسی ارتباطتا کم کن باهاش.نشون بده خوشت نمیاد.حرفاشو تحویل نگیر

این چیزا این روزا خیلی زیاد شده ( روابط نامشروع داخل فامیل)
خیییییلی مراقب باش
منم یه جاری دارم که با شوهرم دست میده حتی میپره روبوسی میکنه و بعد به من نگاه میکنه که حرصم بده
من اول با شوهر خودم حسابی صحبت کردم و اتمام حجت کردم که اجازه نده بهش نزدیک بشه
به جاریم هم چند بار غیر مستقیم ولی جوری که متوجه بشه فهموندم که این رفتارها کار زن های هرزه اس
یطوری گفتم که تو جمع همه متوجه شدن و تا بناگوش سرخ شد
الان مدت هاس دور شده از شوهرم 
نمیدونم روشم کاملا درست بوده یا نه اما نتیجه داد

اختلاااف سنیووووو😂

به نظرم تو حرفات خودت غیر مستقیم بگو به جاری محترم که از ادمای راحت خوشم نمیاد 

به نظر میاد مشکل از این خانونه و بچه گانه رفتار میکنه.. نه اینکه هدف خاصی داشته باشه. شوهرتون هم فقط بخاطر حفظ ارتباطات فامیلی بهش کمی رو داده

واقعا صبرت زیاده

سلام.نگفتید که همسرتون اعتقادات مذهبی داره یا خیر.

شما اولین و مهمترین کاری که باید انجام بدی اینه که همسر خودت رو توجیه کنی. راهشم دعوا و اوقات تلخی نیست. یه روز بشین در آرامش و خیلی منطقی باهاش صحبت کن.

بهش بگو عزیزم من بهت اطمینان دارم و هیچ فکر بدی راجع به شما ندارم. اما یه مسئله ای هست که شما ظاهرا روش دقت نداشتی. زن برادر شما نمیگم دختر بدیه اما سنش خیلی کمه و هنوز بچه است و یه جورایی تو حال و هوای نوجوونیه هنوز، از اون طرف شوهرشم خیلی ازش بزرگتره و ممکنه با رویاهای بچگونه خانمش در بعضی موارد جور درنیاد. تو این شرایط نزدیک بودن شما و همراهی بیش از حدت ممکنه باعث بشه واسه اون وابستگی پیش بیاد و پیش خودش فکر و خیالایی بکنه که در درجه اول لطمه ش رو برادر خودت میخوره و بعدشم بقیه.

از طرفی این صحبتا هم که نباشه (که حالا من بهت میگم تا یه حدی هست) ایشون به هر حال نامحرمه. من خودم خانومم و میدونم دخترا تو سن کم چقدر زود ممکنه هوش از سرشون بره و خیلی زود دلبستگی پیدا میکنن و رفتارای آقایون رو به منظور میگیرن. ایشونم الان متاسفانه همینطور شده.

واقعیت اینه که صمیمیت شما شاید حس حسادت من رو به عنوان یه زن تحریک کرده باشه، اما چیزایی که الان دارم بهت میگم از سر حسادت نیست، از سر یه نگرانی منطقیه. رفتارا و حرفای .... ممکنه هم باعث بدنامی خودش بشه و هم شما. منم مطمئنم تو نمیخوای به خاطر بچگی ... رابطت خدای نکرده با برادرت خراب بشه. لزمی هم نداره این همه نزدیکی واقعا.
... شوهر داره، پدر داره، برادر داره، خودشم جوری نیست که از پس کار خودش برنیاد، مفهوم نداره راه و بیراه شما پیگیر انجام کاراش و ببر و بیارش باشی.

ببین عزیزم نه یک بار و دو بار، بارها پیش اومده که ... میاد پیش من و هی سعی میکنه با حرفاش به من حالی کنه که نزدیکیش به تو بیش از یک زن برادره، یا تو محبت و توجه ویژه ای بهش داری، یا خدا نکرده نگاه بدی داری و ... . (دو سه تا از ماجراها رو براش تعریف کن) بعدم بگو اگه واقعا این موضوعات براش عادی بود دلیل نداشت راه و بیراه تا به من میرسه اینا رو بگه!

من نمیگم کلا باهاش بد برخورد کن و ... ولی یه مدت تا زمانی که این فکرا از سرش بیفته و بفهمه که دچار سوتفاهم شده و خبری نیست ازت خواهش میکنم سنگینتر باهاش برخورد کنی و حتی کم توجه بهش باشی تا متوجه بشه نوع این رابطه چیه و شما برادر همسرشی...
حتی دیگه زیر بار رفت و آمدشم نرو و اصلا بنداز گردن من و بگو زنم ناراحت میشه که من همیشه دنبال ببر و بیار یه زن جوون نامحرمم. برادرم خودش هست بره دنبال زنش! بذار ملتفت بشه شما دیگه متاهل شدی و اگرم پیش خودش خیالاتی داشته ناامید بشه.

شیطون همینجور وقتا میره تو جلد آدما. البته من ازت مطمئنم و میدونم بخوای در حق منم نامردی کنی در حق برادرت نمیکنی اما این دختر وقتی سر به هوا بشه و از تو هم ناامید بشه ممکنه جور دیگه به خطا بره. از همین الان این فکرا رو از سرش بنداز. البته انشاالله که من اشتباه شدم و اونم از سر شیطنت اینا رو به من میگه و به حساب خودش داره موض میدوونه اما اگه یه درصد من درست فهمیده باشم و ... وابسته شده باشه، اگه همین الان جلوش رو نگیری بعدا افتضاح به بار میاد.


اینا رو در آرامش و با مهربانی و با یه لحن منطقی و سرشار از اعتماد به همسرت بهش بگو، انشاالله مشکلت حل میشه

موفق باشی

چقدر همتون اون دخترو قضاوت کردید😒

سفت ب چسب ب شوهرت وگرنه فیلمای جمو ب طور زنده جلوت میبینی

و اینجوری  دوتا عروس  روابط برادری و خانوادگیو میریزن به‌هم.........

سلام بخاطر اختلاف سنی زیادش با همسر خودشه ک فکر میکنم یه مقدار حسودی میکنه البته بازم ی احتماله..شاید واقعا از روی بچگی باشه و متوجه نباشه این کارش ایجاد سوتفاهم کرده..حالا شما خیلی رک و راست بشین با همسرت صحبت کن بگو من ناراحت میشم از این چیزا بهش بگوهرچند بی.منظور باشه این رفتارها ولی بازم من اذیت میشم نمیتونم همچین چیزی رو قبول کنم به هیییچ عنوان لطفا روابطتتو محدودتر کن..

ببین مراقب باش 

چقدر خوب میتونید خودتون رو کنترل کنید

فکر کنم سرکاری باشه چون توی ذهنم هست که این سوال رو دقیقا یکجای دیگه و حداقل یکسال پیش دیدم .

قابل توجه آقایونی که میرن با دختر بچه ازدواج می کنن

این پست سرکاریه1-خیلیا میگن این پستو یه جایه دیگه هم دیدیم2-اختلاف سنی زیاد بین برادر شوهر و زنش3-حاج خانوم چطور میشه توی سن حدود 20سالگی سال آخر کارشناسی بود البته امکان خیلی کمی داره شایدم نابغه باشید.

بهتره غیر مستقیم به شوهرت بگی که این رفتارها شما را ناراحت کرده و ازش بخای که ازاین به بعد با جاریت سرسنگین رفتار کنه

رها به اتوسا：عقل اگه به سن بود!!!خدای من ۲۰دقیقه تنفس مصنوعی!!!!!!!!!!رها به سوال کننده ：قبل از هرچیز اگه میخوای هرچیزی به شوهرتون بگید لدفا براش تأیین تکلیف نکنین.مردا از کلماتی به این عنوان دیگه این کار رونکن,این کار نکنی من میدونم تو.....به این عنوان متنفر هستن.شما باید باسیاست رفتار کنی ونسبت به رفتارت خیلی محتاط باشی واونجور که اونخانم گفتن رفتار نکنی یعنی چی جاریت رو به رگباررر بگیری شاید,شایییید همه چیز یه سوءتفاهم ساده باشه واون قصد بدی هم نداشته باشه.هیچ وقت بااون به صورت رک برنگرد وصحبت کن چون بالاخره قرار یه عمر همدیگرو ببینید ومسایل بین خودتون وشوهرتون اونم باید غیر مستقیم بگی )حل کنی.مثلا به همسرت بگی ：عزیزم یه موردی پیش اومده که خیلی فکر منو مشغول خودش کرده وکم کم از رفتار جاریت بگی بهش بگو میدونم شاید فکر کنی برای تو یه موضوع بی مورد هس وشاید اشتباه کنم اما ازت میخوام روابطت رو کمی رسمی تر کنی هنگام برخورد بااون اینجوری اگه اتفاقی هم نیفته خیاله من راحت تر هس.مطمئن باشی اگه دوستون داشته باشه بهتون افتخار میکنه که نسبت بهش وادمایی که بهش نظر دارن حساس شدید وباکللله قبول میکنه وخیلی خوشحال میشه که اون رو وارد بحث های زنونه نکردید.واما اگه حرفتون رک وپوسکنده باشه بهتون قول میدم نتیجه عکس بده به خصوص اگه طرفتون لجباز هم باشه.

چقدررر با شروین موافقم لایک داشتی داداچ👏👏👏ما توی فامیل همچین موردی رو داریم دقیقا برادر شوهرش مثل برادرش و صمیمیتشون بخاطر همینه ولی خوب بعضیا حرف دراوردن واسشون طفلیارو  

ببخشین چطور حدود 20 سالتونه و سال آخر کارشناسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آقای مدیر سایت:/

سلام پست منو بخون.

پس من چی بگم ک جاریم هم میشه دختر دایی شوهرم هم میشه دختر عمه اش چند ساله ک دارن تو یه خونه زندگی میکنن اونا حتی از یه خواهر و برادر هم راحت ترن غذا میزارن دهن هم جاریم هم خیلی بی حجاب و تمام حواس شوهرم به جاریم هس  برادر شوهرم هم بیکاره من از حقوق شوهرم هیچی نمیدونم چون همش واسه اونا خرج میکنه همین جوری هم بهم توجه نمیکنه خواهرش یه شهر دیگه اس وقتی میاد دیگه اصلا شوهرم نمیخواد منو ببینه خیلی به خانوادش وابسته اس ما هنوز عقدیم همین ماه عروسیمون هس قراره با جاریم و مادر شوهرم یه جا زندگی کنیم هر وقت به شوهرم گفتم بهم میگه خفه شو اون واسم زحمت کشیده اون خیلی شیرینه به عنوان زن داداش و دختر دایی ودختر عمه  به هیچ کس نمیتونم حرفی بزنم تنهای تنهام بعد بعضی ها بهترین زندگی ها رو دارن قدرش رو نمیدونن خیلی سخته کنار شوهرت باشی اون دهن کس دیگه ای غذا بذاره خیلی سخته تو کنار شوهرت باشی اما بهت توجه نکنه خیلی سخته تو چشات نگاه کنه و بگه زن داداشش شیرینه حتی واسه انتخاب لباسش اون باید نظر بده واسه انتخاب لباس عروس میگه زن داداشم باید باشه در کل بدون اجازه اون آب نمیخوره 

سلام .. دقیقا منم همین مشکل رو دارم .. من نمیدونم این پیام صحت داره یا نه اما حرف دل خودم هست .. من پنج ماهی میشه با همسرم ازدواج کردم و دقیقا مشکل این خانومو دارم ..خیلی حس بدیه ..خیلی