خانواده برتر

سلام متأسفانه شرایط جامعه به گونه ای شده که شانس ازدواج حلزونا بیشتر از آدماست ; چون هم خونه دارن هم ماشین . شاید به خاطر شرایط خیلی خوبتون هست که هر کسی خودشو در حد ازدواج با شما نمی دونه و اونایی هم که پا پیش میذارن ، بدون توجه به شرایط خودشون و شرایط شما ، یه یا نصیب و یا قسمت میگن و اقدام می کنن . با کمال تأسف ، یه جاهایی از زندگی ، آدما تلخ ترین سیلی ها رو از کسایی میخورن که یه زمانی ، شیرین ترین نوازش ها رو از اونا دریافت می کردن . این اصلا رسم مسلمونی نیست که یه دخترو به خاطر اینکه شرایط ازدواجش جور نمیشه ، تحت فشار قرار بدن و انواع کنایه ها رو بهش بزنن . کاش آدما یاد می گرفتن که هیچ وقت ، به کوچه ی بن بست ناسزا نگن ; چون رنج بن بست بودن ، برای کوچه کافیه . همانطور که کاش بعضی پدر و مادرا یاد می گرفتن که راه ازدواج دخترشون ، سرزنش شدن و توهین شنیدن نیست ; چون همینکه خودش از درون خودش ، به خاطر نرسیدن به چیزی که آرزوی رسیدن بهشو داره ، عذاب میکشه ، براش کافیه . میگن هر وقت از دست کسی یا چیزی ناراحت شدی که واست عزیزه ، فقط یه لحظه به نبودنش یا نداشتنش فکر کن . امیدوارم این روش براتون جواب بده و هیچ وقت کارتون به جایی نرسه که مثل بعضیا آرزوی نبودن اونا رو بکنی . سعی کن از ختم ها یا دعاهایی استفاده کنی که برادرت متوجه نشه . مثلا یه دعایی برای کسایی هست که خواستگار ندارن و یا خواستگار دارن ، ولی به سرانجام نمی رسه . اونم اینه که به مدت ۴۰ روز بعد از هر نماز واجب ، بدون اینکه با کسی حرف بزنی ; یه صلوات بفرستی و ۷ مرتبه آیه ۸۹ سوره ی انبیا ( رب لا تذرنی فردا و انت خیر الوارثین ) رو بخونی و در سایر زمان ها این آیه رو نخونی . امیدوارم بهترین ها نصیبتون بشه

بابا شما دخترا چرا اینجوری هستسن

مرسی برادر خوبم چقدر دلسوزانه و با کمال احترام و همدردی پاسخ دادین درود بر شما درود بر این همه مردانگی 

از دست ادم هایی که نمی،دونن ناراحت نشین   به این فکر کنین که بخاطر فشار مشکلات دیگه  این واکنش بشما میدن  ادم مجرد بهتر یک ازدواج اشتباه  یا زندگی که فقط مجبور باشی بسازی  بدون  هیچ   حسی   بخاطر حرف  بقیه  خودت ناراحت نکن با ارامش  باهاشون حرف بزنین    

به نظرم به جای اینکه به فکر نشستن تو خونه و دعا کردن باشید همین کار رو برید تو مساجد، هیئات و نماز جمعه بکنید. شما باید راه های رسیدن به خواسته تون رو هموار کنید.
البته شاید هم شما فعالیت اجتماعی داشته باشید ولی اگر می بینید خواستگار ندارید باید نگاه کنید ببنید مشکل چیه
فکر نمی کنم دختری باشه که مسجد رفتن روزانه داشته باشه ولی چنتا خواستگار نداشته باشه.

در ضمن از دست پدر و مادرتون هم نگران نباشید. اونها بیش تر از اینکه بخوان با حرف هایشون زخم زبون بزنن می خوان به روش خودشون شما رو یه تکونی بدن تا مثلا وضعیت به وفق مرادشون(ازدواج شما) تغییر کنه.
چه می دونم شاید با اینکار فکر می کنم که شما مثلا بیشتر به فکر ازدواج می افتی و اگر گزینه ای بیاد ردش نمی کنی و از این حرف ها.
فقط توصیه ای که می کنم اینه که تا اونجایی که می تونید به پدر و مادرتون احترام کنید. حتی بیشتر از قبل
چون رضایت اونها اگر نباشه، صد سال هم دعا کنید بهترین صلاحتون نازل نمی شه
شاید ازدواج کنید ولی نه با بهترین گزینه
خدا ان شاءالله مشکل همه رو حل کنه

سلام

عزیزم ناراحت نباش.دعا میکنم خدا پدرومادرتو به راه راست هدایت کنه.27 که دیر نیست.الان سن ازدواج  بین سی تا چهل شده.واقعا چرا جامعه ما انقدر عقب افتادست.دختر بدبخت ازدواج نکنه میگن ترشیده ازدواج کنه شوهرش خوب نباشه باید بسازه که مطلقه نشه.به خدا من نمبدونم این ادما که این شرایطو واسه دخترها و زن ها به وجود میاورند چه طور جوابگو خواهندبود.والله به خدا آدم میگه دخترو زنده به گور میکردند بهتر از این بود که انقدر عذابش میدهند گناهشم کمتر بود. 

عزیزم غصه نخور.برنامه های تلویزیونی مثل دورهمی رو با پدرمادرت تماشاکن که دخترخانومای بازیگر در سنین بالا مجردند.پدر مادرت متوجه بشن ست ازدواج بالا رفته.تازه ازدواج همجین آش دهن سوزیم نیست.بمیرم برات.میفهمم چی میگی.یکی از دخترای فامیل ما این طوری بور.از ته قلبم دعا میکنم برات

چه قدرناراحت کننده....فقط خواهشا برای رهل شدن از وضعیت خونتون ازدواج نکن. با خدا بسیار حرف بزن ولی اصلا به خانوادت بی حرمتی نکن. ان‌شالله که همسر مناسبی پیدا کنی و بدون یه ازدواج دیر ولی خوب بر همه چیز ارجحیت ذاره. اگر بتونی بری سر کار خیلی خوبه اینجوری هم یه استقلال نسبی پیدا کردی هم روزا درگیز کار هستی و‌شبا هم خسته تر از اینی که بخوای به حرف ها گوش کنی. ازدواج رقابت نیست.

رفتار خانواده شما درست نیست. ولی قصد بدی هم ندارن. نگرانن. اونا میترسن سن شما بالاتر بره و مجرد بمونی. که به نظر من اشکالی هم نداره. ولی اونا نمیخوان تنها بمونی. شما باید تو جامعه ظاهر بشی. اگه دنبال خواستگار مذهبی یا نیمه مذهبی هستی تو سفره ها و روضه ها و مجالس زنونه حاضر شو...اگه برات ممکنه برو کلاس. هر کلاسی. خودتو نشون بده. اخلاق خوبتو...ظاهر متین و موقرت رو...

اقای اسماعیل شما چقدر خوب حرف زدین... از پسرا بعییییده...

سوال کننده ( غم دل ) : خواهش می کنم . این کمترین کاری بود که می تونستم بکنم . اگه خونوادت می دونستن که نه خدا از این وضعیت راضی هست و نه ائمه و معصومین ; هیچ وقت کمتر از گل بهتون نمی گفتن و تا این حد روح شما رو آزرده نمی کردن . مثلا اگه میشد بهشون بگید که خودتون حاضرید برای پسرتون دختری بگیرید که اونقدر از طرف خونوادش متلک شنیده که غم و ناراحتی همه ی وجودشو گرفته ، شاید به خودشون می اومدن . اینکه ازدواج نیمی از ایمانه درسته ; ولی نباید شرایط به گونه ای بشه که با فشار آوردن به شما ، باعث بشن که هر دو نیمه ی ایمانتون دچار آسیب جدی بشه . درکتون می کنم که در برابر رفتارای اونا چقدر صبوری می کنید تا بهشون بی احترامی نکنید ; حتی به قیمت اینکه خودتون دچار آسیب های روحی و روانی بشید . به همین خاطر ، از خدا میخوام که هم صبرتونو زیاد کنه و هم خیلی زود ، یه فرد مناسب رو قسمت شما بکنه .

منم مثل توام فقط من ۲۴سالمه...

مطمینا صبر برای سختی ساخته شده و نه در راحتی ها .و نتیجه اش هم 20 هست .شما با وجود اینکه فشارهایی روتون هست ولی باز در مقابل خدا مسؤل هستید با وجود هر فشاری هیچگاه به ازدواج با افراد بی اعتقاد و کم اعتقاد و مشروبخوار و ... تن ندهید علاوه برباد دادن اینده دینی و اعتقادی از لحاظ خانوادگی و رفتاری هم چنین ادمایی سابقه درستی ندارند.

دوست عزیز من هم تا سال گذشته دقیقا شرایط شمارو داشتم...تنها راه حل در حال حاضر اینه که خونه نباشید ، به هرقیمتی شده برید سرکار که هم استقلال مالی داشته باشی هم کمتر جلوی چشم پدر و مادرتون باشید...من  همین اوضاع رو داشتم گاهی دلم میخواست از دست تیکه ها و حرفهاشون بمیرم هزارجور فکر به ذهنم میرسید! با اینکه تک دختر بودم و خواستگار زیاد داشتم اما به دلیل عدم کفویت اعتقادی ، هیچکدوم رو قبول نمیکردم...معیارهای من با معیارهای والدینم زمین تا آسمون فرق داشت، وقتی کیسی رو بخاطر عدم اعتقادش به روزه رد میکردم واسشون مسخره بود و میگفتن تو سخت میگیری و بعدا برید تو زندگی درست میشه و از این حرفا ، اما من مقاومت میکردم و از معیارهام کوتاه نمیومدم...خیلییییییییییییییییییییییی سخته که مدادم در معرض نیش و کنایه اطرافیانت باشی...ترکش های اون روزها هنوز هم داره به زندگیم میخوره اما کاری نمیشه کرد
 اون ذکری که آقای اسماعیل گفتن رو بعده نمازهاتون بخونید حتما
و ذکر : اللهم ارزقنا زوجه صالحه بحق محمد و آل محمد در قنوتها

و تجربه ای که من در ازدواج کسب کردم این بود که هیچ چیز قابل پیش بینی نیست ، بعد از اینکه من اونهمه خواستگارام رو رد کردم و شاغل شدم و دیگه به کل قید ازدواج رو زدم ...کیسی بهم معرفی شد که اولش با اصرار بقیه باهاشون صحبت کردم ...اگر میخواستم با منطقم پیش برم شرایطشون نرمال بود و تقریبا کفویت اعتقادی داشتیم ، علاوه بر اونها اصلا آدم منفعلی نبود بلکه برعکس اهل مطالعه و پرسش و تلاش در زمینه های دینی بود ( چیزی که در اطرافیان من پیدا نمیشد اصلا)  همونطور که میخواستم....اما احساسی نداشتم ....دلم باهاشون نبود...نمیدونم چرا اصلا حس خوبی نداشتم اما قبولشون کردم و خداروشکر مدتی بعد علاقه بوجود اومد و خیلی دوستشون داشتم چون از نظر اخلاقیات فوف العاده از من بهتر بودن در حالیکه از روز اول اصلا نمیدونستم اخلاقیاتشو چطوریه ..جالبه که حتی ایشون ظاهر مذهبیی هم نداشتن اما تقریبا با معیارهام هماهنگ بودن...حالا خداروشکر میکنم که مجبور بودم اون روزها رو تحمل کنم برای اینکه با همسرم آشنا بشم ، چون فکر میکنم هیچکس به اندازه ی ایشون نمیتونست من رو خوشبخت کنه

توکلتون به خدا باشه...و لحظه ای شک نکنید که خدا بهترینهارو برای ما میخواد...گذروندن این روزها و نگهداشتنه احترام والدینتون هم امتحانی هست که خدا برای این روزهای شما در نظر گرفته

سعی کن از روزهای مجردیت لذت ببری...هیچکس از آینده خبر نداره ، شاید مجبور شدی تا ده سال بعد ازدواج نکنی ، آیا همینطور میخوای بشینی خونه و حرفای اطرافیان رو تحمل کنی؟ پس به فکر ساختن آینده ت باش...حالا چه مجرد بمونی چه متاهل بشی... خودت رو از این فضا بکش بیرون...هیچکس جز خودت نمیتونه حالت رو خوب کنه عزیزم


موفق باشید

سلام میشه روش جذب شوهر رو بفرمایید به درد ما هم میخوره لفطن

آقای حسینی راست میگه پدر مادرت راضی نباشن صدسال دعا کنی خوشبخت نمیشی.تو احترامشونو نگه دار عزیرم.اونا یه کم قدیمی فکر میکنن همین.نمیخوان اذیتت کنن.تو به اونا احترام بزار و به خدا توکل کن.همه چیو بسپار به خدا.به مدرومادرتم بی احترامی نکن.ان شا الله درست میشه خواهر عزیزم.

عزیزم میدونم چى میگى:

تو ایران ازدواج خیلییییی مهمه.ینی تو اگه آنگلا مرکلم بشی میگن طفلک ترشیده امکان نداره بگن ماشاءالله ببین به کجا رسیده.

آخییییی.چه غم انگیز.به خصوص اون صحنه ی بغل کردن خواهرزاده.

اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی زَوْجَةً صَالِحَةً وَدُوداً وَلُوداً شَکُوراً قَنُوعاً غَیُوراً إِنْ أَحْسَنْتُ شَکَرَتْ وَ إِنْ أَسَأْتُ غَفَرَتْ وَ إِنْ ذَکَرْتُ اللَّهَ تَعَالَى أَعَانَتْ وَ إِنْ نَسِیتُ ذَکَّرَتْ وَ إِنْ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِهَا حَفِظَتْ وَ إِنْ دَخَلْتُ عَلَیْهَا سُرَّتْ وَ إِنْ أَمَرْتُهَا أَطَاعَتْنِی وَ إِنْ أَقْسَمْتُ عَلَیْهَا أَبَرَّتْ قَسَمِی وَ إِنْ غَضِبْتُ عَلَیْهَا أَرْضَتْنِی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ هَبْ لِی ذَلِکَ فَإِنَّمَا أَسْأَلُکَ وَ لَا أَجِدُ إِلَّا مَا قَسَمْتَ لِی. فَمَنْ فَعَلَ ذَلِکَ أَعْطَاهُ اللَّهُ مَا سَأَلَ ثُمَّ إِذَا زُفَّتْ إِلَیْهِ وَ دَخَلَتْ عَلَیْهِ فَلْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ لْیَمْسَحْ یَدَهُ عَلَى نَاصِیَتِهَا وَ لْیَقُلِ: اللَّهُمَّ بَارِکْ لِی فِی أَهْلِی وَ بَارِکْ لَهَا فِیَّ وَ مَا جَمَعْتَ بَیْنَنَا فَاجْمَعْ بَیْنَنَا فِی خَیْرٍ وَ یُمْنٍ وَ بَرَکَةٍ وَ إِنْ جَعَلْتَهَا فُرْقَةً فَاجْعَلْهَا فُرْقَةً إِلَى خَیْر...

پروردگارا، همسری صالح مهربان و بچه آور و شکرگزار و باغیرت به من عطا کن که اگر به او نیکی کردم شکرگزار باشد، و اگر به او بدی کردم مرا ببخشد، و اگر یاد خدا کردم مرا یاری کند، و اگر خدا را فراموش کردم مرا به یاد خدا بیندازد، و اگر از نزد او خارج شدم (اسرار و اموال و آبروی مرا) حفظ کند، و اگر بر او وارد شدم مرا خوشحال سازد، و اگر او را به کاری امر کردم مرا اطاعت کند، و اگر بر علیه او قسم خوردم (که او کاری را انجام دهد) او (آن کار را انجام داده) و مرا از آن قسم بریء­الذمّه ­کند، و اگر بر او غضب کردم مرا راضی سازد. ای پروردگار صاحب جلال و اکرام، چنین همسری را به من ببخش! پس به درستی که من او را از تو خواسته ­ام و به من نمی رسد مگر آن چیزی که تو منت می گذاری و عطا می کنی...

ببین مطالب زیر رو بهت میگم :

سلام

این فرهنگ غلللط ایرانیا کی درست میشه پس ..دیگه حالمون داره بد میشه ازین گیر دادنا ب دخترا

خانوم فرزان : نظر لطف شماست . اگه فقط واسه یه لحظه خودمونو جای طرف مقابل بذاریم ، میشه تا حدود زیادی اونو درک کرد . ازدواج یه نیاز اساسی هست که نرسیدن بهش ، برای پسرا و دخترا مشکل ساز میشه ; ولی چون دخترا به خاطر لطیف و احساساتی هستن و اینکه نیاز به تکیه گاه دارن ; به دلیل نیازی که به انتخاب شدن دارن و اینکه اگه انتخاب نشن ، احتمالا با سرکوفت های آدمای دور و برشون روبرو میشن ، در صورت بالا رفتن سن شون و ازدواج نکردنشون با مشکلات بیشتری روبرو میشن . یعنی اگه ازدواج نکردن ، برای یه دختر ، زخم محسوب بشه ; زخم زبون شنیدن ، نمک روی زخم پاشیدن به حساب میاد . در صورتی که پسرا تا حدود زیادی می تونن با طعنه ها و کنایه ها کنار بیان .

این رو یادم رفت بگم : 

از خوندن سوالت ناراحت شدم عزیزم....

 ببخشید اینو می پرسم . شما آقا هستید یا خانم ؟؟؟

خیلی راه ها هست برای جذب ولی حلال بودنشو نمیدونستیم
مثلأ فقط نگاه اول اونم یه بار حلاله،که فکر نکنم موجب جذب کسی بشه
جزوه که براهمه کاربردنداره
تیپ و آرایش و.. که حرامم نباشه ولی دلیل برجذب نیست
مزاحمت تلی که حلال نیست
نکنه راه کارهای شما فضائیه؟!
بفرمائید استفاده کنیم آدم سو استفاده کننده خودش راه شو بلده شما ایده های حلالتو بفرما ببینیم شدنیه آیآ!!؟

عزیزم بهت درمورد دلشکستگیو ناراحتیت حق میدم ولی سعی کن با مادرت رفیق شی واقعا این خیلی موثره و شرایطتو باهاش در میون بزار و شرایطتتو که خود توام ناخواسته بهش رسیدی و تو این برهه ای که هستی رو درک کنه و ایشالا دیگ ازین حرفا نشنوی و بعدشم پدرا خیلی تحت تاثیر حرف مادران پس دوستیه نزدیک با مادرتو حتما شروع کن 

من کلا چه از نظر کمی وچه کیفی خواستگار مناسب نداشتم سختگیر نبودم بعداز لیسانس نشستم خونه تا خواستگار بیاد ولی پسرای اوایل دهه 60 قصد ازدواج نداشتن 

در کمال ادب و احترام جواب پدر و مادرتو به شوخی بده مثلا میتونی بگی مرد خوب قدیما زیاد بود ولی الان نسلشون منقرض شده مرد خوب پیدا نمیشه( به اقایون برنخوره فقط برای فرار از فشار روحی پدر و مادر ) 

من که نمیدونم چکار باید کرد اصلا چرا دارم برات مینویسم!!!فقط خواستم بدونی تنها تو این شرایط رو نداری.خواهر منم مثل توئه.ا ز این به بعد هر وقت واسه خواهرم دعا میکنم واسه تو هم میکنم.دیگه بضاعت ما هم در همین حده...

دقیقا تک تک حرفات و با تمام وجودم تجربه و حس کردم وموقع خوندنش فقط گریه کردم...منم هم سن خودتم و دیگه بریدم..فقط میتونم برات دعاکنم...تو هم واسم دعاکن

مگه دخترم نون خور اضافه میشه؟؟  منم دخترم البته ازت کوچک ترم این وظیفه پدر مادره که خرج بچه هاش رو بده  در ضمن بحث کار کردن ونکردن نیس دختر خاله منم شاغله ولی مجرد خالم ناراحته میگه چرا ازدواج نمیکنه

منم عین توام با این تفاوت که سه سال بزرگترم مادرم خیلی متلک های وحشتناکی بهم می گه کارمم حقوقش کافی نیس و همش می گه دیگه پیر شدی حداقل در حد اجاره خونه پول بدی الان که می نویسم دارم گریه می کنم من دیگه از خیر ازدواج گذشتم و تمام متلکها رو هم سکوت می کنم یه دختر دایی دارم که هشت سالی کوچیکتره اونم هر وقت می ببیندم هی می گه پس کی عروس می شی ترش لیته شدی و این حرفا یکی نیس بهش بگه اگه خواستگار داشتم که منتظر تو دستور تو نبودم  حرفاشون تا استخون ادم و می سوزنه من دیگه خیلی کم جایی می رم بدبختانه کلا خواستگار نداشتم فقط کاش زودتر عمرم تموم شه 

بحث شاغل بودن فقط برای این مطرح شد که هم استقلال مالی داشته باشن و نگاهشون به پدر نباشه و هم اینکه سرشون جای دیگه گرم باشه و کمتر فکر و خیال کنن و از طرفی هم کمتر با والدینشون در تنش باشن...

درکت میکنم. منم مامانم دو سه بار یه حرفایی زد که واقعا دلم شکست :( بقیه بگن مهم نیس ولی مامان ادم تیکه بندازه جیگرت اتیش میگیره. ولی با این وجود میدونم از قصد این حرفارو نمیزنه. بیشتر از هرکسی ازدواجم براش مهمه و نگرانه. من تصمیم گرفتم فقط تو خونه نباشم که حرف بینمون پیش نیاد. الان میرم سرکار با اینکه کارم سخته ولی شرایط بهتر شده.

سعی کن کسی رو انتخاب کنی که درکش بالا باشه نه مدرکش من خودم لیسانسمو گرفتم ولی به نظرم ادمی که درکش بالا باشه تو هر شرایطی سعی میکنه خوشبختت کنه و احترام بگذاره بهت .

سلام دوست عزیزم 

بله  همینطوره

ازدواج بالاخره اتفاقا میفته..دیر یا زود....اونموقه با خودت میگی کااااش از روزهای مجردیم لذت میبردم...
ببینید هر زمانی زیباییها و لذتهای خودشو داره
از فرصتی که داری نهایت استفاده رو بکن...زمان تاهل هم از فرصتهات لذت ببر
جوری نباشه که الان تمام فک رو ذکرت بشه خواستگار و ازدواج و چشم به هم بزنی 4 سال گذشته و دیگه نه شاداب هستی و نه انرژی داری و ازدواج میکنی تازه فیلت یاد هندستون میکنه که کااااااااااااش از مجردیم لذت میبردم

با سلام ان شا الله مشکلتون حل بشه

سلام خواهر عزیز زیاد غصه نخور خیلیا مثل شما هستن که دهه شصتی هستن و نتونستن ازدواج کنن.برو حرم امام رضا دعا کن خودش یه خوبشو برات میفرسته وبرای کار که درآند داشته باشی یه مرکز تو مشهد راه افتاده قانونی که میتونی اینترنی کار بگیری و تحویل بدی چمد وقت پیش ثبت نام میکرد و کارش مناسب شما بود و درآمد بدی نداشت حداقل خرجتو خودت درمیووردی 

مگه انتخاب دست دختراست؟؟؟

خانوم محترم مگه قرار جنس بره توی ویترین تا براش مشنری پیدا بشه.70% آقایون با دختر های بسیجی مشکل دارن.من حتی نمی تونم تصورش کنم با دختر خانومی ازذواج کنم که خودشو توی ویترین بسیج و مسجد به نمایش بداره.انسان بخاطر خودش و خدایی خودش میره مسجد نه بدلیل دیده شدن و شوهر پیدا کردن. 

به سوال کننده و خانم هایی که گفتن همون مشکل رو دارن: