من خودم یه جوون 31 ساله هستم که بنا به شرایط زمان و مکانی که در اون متولد شدم و رشد کردم از زندگی چیزی نفهمیدم، ولی دوست دارم اگه یه روزی قسمتم شد و تونستم زن بگیرم و خدا بهمون یه پسر داد اینطور تربیتش کنم، یعنی میخوام چیزهایی که هیچ کس بهم یاد نداد رو بهش یاد بدم؛
اول بهش یاد میدم که انسانیت رو سرلوحه کارهاش قرار بده و همیشه بدونه که خدایی هست که همیشه داره نگاهش میکنه، چطور جلوی والدینش خجالت میکشه یه کارایی رو بکنه باید یاد بگیره که از خدا هم خجالت بکشه و همیشه خدا رو ناظر خودش بدونه.
بهش یاد میدم همه زندگی درس و مدرسه نیست و همزمان با درس خوندن اونم رشته مورد علاقه و توانش!، نه چیزی که من فکر کنم خوبه - مهارتهای زندگی کردن، اجتماعی شدن، رفتار با انسانها از هر قشری، توان گفتن حرف حق و گرفتن حقش رو بهش یاد میدادم .
بهش یاد میدادم که از نوجوونی کم کم یاد بگیره رو پای خودش بایسته، و از همون موقع باید مسئولیت پذیری رو یاد بگیره.
بهش میگم که زودتر به فکر ازدواج باشه ولی قبلش بهش یاد میدم که یه زن چیزی که از یه مرد میخواد توان مالی و محکم و مستقل بودن یه مرد و در درجه دوم اخلاق و تیپ و قیافه شه.
چون در تمام طول تاریخ و در همه جوامع زن ها دنبال یه مرد قوی هستن واسه ازدواج- قدیم قدرت مرد تو زور بازو و قلدریش بود الان زور یه مرد تو توان مالیشه و یه آدم بی عرضه و بی مغز نمیتونه پولدار بشه ( کاری با استثنا ها ندارم) .
بهش یاد میدم نون مغزش رو بخوره نه نون بازوش رو، چون هر کی بخواد با دستاش پول در بیاره همیشه فقیر میمونه .
بهش یاد میدم فقط خدا رو بپرسته نه خرافات رو و همیشه اول از عقلش استفاده کنه بعد با توکل به خدا اقدام کنه.
بهش یاد میدادم توی هر جامعه ای زندگی میکنه تا حدودی عرف رو رعایت کنه و انگشت نما نباشه، ولی لزومی نداره حتما تو همه چیز همرنگ جماعت باشه، چون هیچ جامعه ای و رفتار کلی آدم ها اون چیزی نیست که با شان انسان ها یکی باشه!
بهش میگم که هر چی تو دلته بهم بگو یا جوابش رو بلدم بهت میگم یا با هم میگردیم جوابش رو پیدا میکنیم و بهش اطمینان میدم جهت حفظ رازش یا خواستش، نه اینکه بترسه باهام درد و دل کنه و من فردا روزش همون درد دلش رو به روش بیارم و بهش طعنه بزنم.
بهش یاد میدادم هر چیزی یه علمی داره و هر کاری یه راه حل داره و برای رسیدن به هر چیزی باید از راه درستش اقدام کرد و با مطالعه و تحقیق راه انجام هر کاری رو میشه یاد گرفت. بچه باید هم بچگیش رو بکنه هم یه چیزهایی رو یاد بگیره.
شاید یکی بیاد مطالب منو بخونه و بگه این حرفها چیه، شاید یکی خنده ش بگیره، شاید یکی بگه این ها یعنی دیکتاتوری، شاید یکی بگه تو هنوز خودت نتونستی زن بگیری الان میای راجع به تربیت بچه تز میدی؟
هر کی هر چی دلش میخواد بگه، اینا دلنوشته های من بودن، ولی اگه کسی این ها رو به من یاد میداد الان زندگیم یه شکل دیگه بود، به من فقط گفتن درس بخون، بی هدف، بدون مشاوره، حتی تو رشته ای بدون علاقه، به من گفتن فقط یه جا استخدام شو که بیمه داشته باشی و یه حقوق بخور نمیر و همیشه مطیع رئیست باش، به من راجع به آینده و جنس مخالفم هیچ چیز یاد ندادن، به من مهارت زندگی کردن تو جامعه رو یاد ندادن.
من از بیست و هفت سالگی و بعد از سربازی تازه وارد جامعه شدم! که دیدم هیچی نیستم، میفهمین هیچی ...
نه مهارتی ، نه پولی، نه شغلی، نه حتی مدرکی که از روی علاقه بوده باشه و ازش چیزی بلد باشم، و نه حتی نحوه رفتار صحیح، که به نظرم باید یه پسر از نووجونی وارد جامعه بشه و کم کم با مسائل زندگی آشنا بشه و مستقل بار بیاد.
خیلی چیزهای دیگه یادش میدادم، اگه یه پسر داشتم ...
یه بار یه مطلبی خوندم که یه جوون هندی میخواسته از والدینش شکایت کنه که چرا اونو به دنیا آوردن، شاید کار اون پسر در نظر اول احمقانه و بی خود باشه ولی میشه به هر چیزی یه جور دیگه نگاه کرد، آیا به دنیا آوردن یه بچه خودخواهی والدینش نیست که فقط میخوان حس پدر بودن و مادر بودن شون ارضا بشه، هر چند تو این سال ها والدین آگاه تر شدن و به تربیت بچه ها بیشتر اهمیت میدن (که متاسفانه اکثرا با محبت زیاد بچه رو داغون تر از نسل خودمون بار میارن) ، آیا اضافه کردن یه انسان بدبخت به این دنیا کار خوبیه؟
ای کاش جمعیت کمتر باشه ولی بهتر باشه، به نظرم بعضی آدم ها واقعا نباید بچه دار بشن، کسی که به بلوغ فکری نرسیده (همکار مسن هم دارم که هنوز به نظرم بالغ نیست و طرز فکرش داغونه!) چرا بچه میخواهد؟
این مطالب رو نوشتم شاید یه پدر و مادری گذرشون به اینجا خورد و یه ذره رو تربیت بچه شون از این مطالب استفاده کنن یا حداقل به فکر تربیت صحیح بیافتن و برن دو تا کتاب راجع به اصول تربیتی بچه بخونن ( کتاب تربیت بچه از چند ماهگی وجود داره الی آخر... )
ببینید یه بچه قرار 10-12 سال بچه باشه و 6-7 سال نوجوون و بعد بشه بزرگسال تا آخر عمرش، یعنی حدود 50-60 سال!
- باید بچه رو طوری تربیت کرد که واسه اون زمان آمادگی خوبی داشته باشه نه اینکه بگی این بچه عزیزمه و جگر گوشمه و تا صد سالش هم بشه واسه من بچه ست و احتیاج به من داره و یا بچه داغون رو با محبت بی جا و یاد ندادن چیزهای ضروری واسه زندگی تو اجتماع بار آورد.
یا حق
مرتبط:
پسرم همیشه از پسرای دور و برش کتک میخوره
بذارم پسر 13 ساله ام با بچه ها بازی کنه یا محدودش کنم ؟
چطوری بچه هامون رو ولایت مدار بار بیاریم ؟
ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﻬﺮﻭﺭﺯﯼ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯﻧﺪ؟
در برخورد با نوجوون ها سختگیری هم حدی داره
تربیت بچه های نسل گذشته بهتر بود یا حالا ؟
برای مستقل بار آوردن بچه هاتون چه کارهایی رو انجام میدید؟
طرح مراقبت از خود - مبحث خودآگاهی
سعی کنیدبرای فرزند آوری تون برنامه داشته باشید
تربیت فرزندان مون در آینده چه طور باید باشه؟
از ایده های تربیتی تون برای داشتن فرزند صالح بگید
بهترین درسی که می تونید به یه نوجوان بدید چیه ؟
تلاش کنیم پدر و مادر خوبی باشیم
روش مواجهه با ضربات روحی کودکان
حدود محبت به بچه ها برای جلوگیری از سوء استفاده ی اون ها
راهکار یا تجربه ای در زمینه یاد دادن قناعت به بچه ها دارید ؟
چکار کنم که پسرم در آینده دچار تنفر از جامعه و جنس مخالف نشه ؟
رفاقت با فرزندان ، خطر آزارهای جنسی در اون ها رو کاهش میده
اجازه بدهیم بچه ها سختی های طبیعی زندگی را لمس کنند
آموزش دشمن شناسی به نوجوانان و جوانان
بچه ها فراتر از اون چیزی که ما تصور می کنیم می فهمند
آیا شما بدنبال مطیع بودن فرزندانتان هستید ؟
دلم نمیخواد پسرم بی تربیت و بد دهن بار بیاد
نحوه ی رفتار با بچه ای که از والدینش باج گیری میکنه ؟
چطور رازداری و اهمیت اون رو به همسر و فرزندانمون یاد بدیم؟
تو رو خدا یه کم با بچه هاتون مهربون تر باشین
اصول برخورد با بچه ی بی تربیت و پر رو
خدا میگه از بچگی بچه هاتونو با دین آشنا کنید اما ...
← تربیت رفتاری پسران (۱۲۳ مطلب مشابه) ← تربیت رفتاری دختران (۱۱۰ مطلب مشابه) ← مطالب کاربران (۸۹۱ مطلب مشابه)
- ۲۱۳۸ بازدید توسط ۱۵۵۲ نفر
- پنجشنبه ۲۲ فروردين ۹۸ - ۱۳:۴۳