سلام
حتما این جمله رو شنیدین که میگن؛
و در آخر حرف های دشمنان مان را فراموش خواهیم کرد٬ اما سکوت دوستان مان را هرگز!!!
مشکل من دقیقا همینه دوستان.
مادرم مدیر ساختمونه، یه ساختمون رو از صفر رسونده به یه شرایط مناسب واسه زندگی، کارهایی کرده واسه این ساختمون که خیلی از مردهای ساختمون حاضر نشدن مسئولیت ها رو به عهده بگیرن! من خودم تلاش ها و خستگی هاش رو با چشم های خودم دیدم، ولی متاسفانه به خاطر فرهنگ پایین و نداشتن هیچ آگاهی در مورد آپارتمان نشینی چند ماه پیش دیدم یکی از خانوم ها سرا سیمه در خونه ش رو باز کرد و حمله ور شد سمت آسانسور و با آب و تاب گفت خانوم مدیر من هنوز نفهمیدم این شارژ برای چیه؟، باشه باشه شارژ هم بهتون میدیم، انقدر نگو شارژ خانوم! انقدر نگو!
منو مادرم که تازه از خرید برگشته بودیم و کلی خسته بودیم اولش کلی تعجب کردیم، بعد مادرم با خنده و خوش رویی گفت باشه عزیزم شارژ رو همه باید پرداخت کنند تا بتونیم یه سر و سامون به ساختمون بدیم و رسیدهایی که زدم تو برد رو پرداخت کنیم و ... ، چون همه پرداخت کردن و فقط شما موندین، گفتم شاید فراموش کردین٬ یادآوری کردم.
ولی اون خانوم قانع نشد و با یه قیافه حق به جانب هر چی از دهنش در اومد گفت! بدون فکر! بدون مکث!
ولی من اون لحظه داشت حالم از این به هم میخورد که سکوت کرده بودم، هر چی دهن پر کردم بگم شارژ تو جیب مدیر نمیره و توضیح بدم نتونستم.
مادر من مشکل قلبی داره، توقع تقدیر و تشکر که نداره اما رفتار بقیه واقعا زشته، واقعا زشت! چند بار دعواهای فجیع کردن، دعواهای خاله زنکی، بی احترامی کردن، توقع همه چیز دارن، ولی کوچکترین همکاری نمیکنن، نمیگن بابا این بنده خدا هم خونه و زندگی داره، باید به زندگی خودش هم برسه، مریضه، حداقل همکاری کنیم باهاش!
اگه بخوام از رفتار هاشون بگم باید تا فردا صبح بنویسم، در حالی که موضوع اینه که میخوام بدونم ریشه این رفتار من کجاست که وقتی دعوا میشه من قفل میکنم، تپش قلب میگیرم، خفه میشم و نمیتونم دفاع کنم؟
مادرم که خیلی ازم دلخور شد! ولی نتونستم براش توضیح بدم، حالم واقعا بد میشه این جور مواقع. ترس عظیمی به قلبم هجوم میاره ... ، من کلا اهل صلح هستم ولی گاهی اوقات باید دفاع کرد ...، و من کم میارم، هنگ میکنم که چی بگم، صدام میلرزه، دست و پام میلرزه، واقعا آب قند لازم میشم!چیکار کنم که اینطور نشم؟
کمک میخوام ازتون دوستان، خواهشا راهنمایی کنید. ممنون
مرتبط :
تیکه و کنایه از هر فردی شنیدم همون فرد ازم زده جلو
چطور نسبت به رفتار بد دیگران بی خیال باشم؟
بلد نیستم جواب کسانی رو که تیکه میندازن بدم
چطوری جواب متلک های خاله ام رو بدم که بی احترامی نشه؟
با افرادی که بی دلیل از ما بدشون میاد چه برخوردی بکنیم ؟
برای حاضر جواب شدن چیکار میشه کرد؟
بهترین عکس العمل در موقعی که کسی جلو چند نفر خیطت میکنه چیه ؟
مشکلم اینه که در لحظه، واکنش مناسب رو پیدا نمی کنم
از هر چی حسادت و فضولیه حالم به هم می خوره
با حسادت ها و توهین های فامیل چه کنیم ؟
جواب آدم های پر روی فامیل رو چه جوری بدیم ؟
وقتی کسی مسخره مون می کنه باید چکار کنیم ؟
← مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه) ← خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) ← خودسازی در پسران (۲۳۱ مطلب مشابه)
- ۸۳۸۳ بازدید توسط ۲۸۶۳ نفر
- پنجشنبه ۲۵ مهر ۹۸ - ۱۶:۲۳