سلام
من یک پسر 17 سالم که اعتماد به نفس پایینی دارم و در بین فامیل و اشنایان مثل بقیه هم سن و سالام اون احترامی که باید داشته باشم رو ندارم .
این موضوع برای من قبلا مهم بود ولی الان خیلی مهم نیست و این وضعو هم پدر و مادرم به وجود اوردن با کوچیک کردن من جلو بقیه .
ولی این الان مشکل اصلی من نیست مشکل اصلی من اینه که خیلی تنهام و کسی و ندارم برای درد و دل برای اینکه منو درک کنه و سنگ صبورم باشه با پدر و مادرم هم نمیتونم حرف بزنم چون نه به حرفام گوش میکنن نه حوصله این حرفا رو دارن ف.
قط میمونه تنها برادرم که اونم مثل پدر و مادرمه و از اینا بدتر اینه که من خواهرهم ندارم نمیدونم شاید فکر میکنم اگه یه خواهر داشتم اون حداقل منو درک میکرد. اینو قبلا هم گفتم که دختر خالم که نامزد برادرمه به من گفت منو عین خواهر واقعیت بدون و با من درد و دل کن ( از 10 مرداد 94 ) اوایل که باهاش درد و دل میکردم خوب بود و خیلی هم خدایی منو کمک کرد .
مثلا اینکه به من فهموند که حرف مردم مهم نیست و سوتیا وا شتباهاتی که کردم و فامیل فراموش کردن اما بعد کمتر از یک ماه دیگه مثل سابق نبود و هر چی باهاش درد و دل میکردم میگفت بیخیال حوصلمو نداشت و نداره .
کسی که میگفت تا اخر عمر به عنوان خواهر در خدمتمه شاید من توقع بی اندازه داشتم البته ما با واتساپ حرف میزدیم و میزنیم و زماینم که حضوری تو خونه پدر بزرگم یا خونه خودمون میبینیم همو همون دختر خاله و پسر خاله ایم من ادم خجالتیم سلام و علیک هم با خاله ها و دختر خاله ها و بقیه دخترا و زنای فامیل به زور میکنم.
حالا میمونه دوستام که من دوست زیادی ندارم و فقط یک دوست صمیمی داشتم که تا حدودی باهاش درد و دل میکردم که اونم چند وقته رفته و از هم جدا شدیم (پسر بود).
یه مدت تو فکر پیدا کردن دوست دختر بودم که هنوز هم هستم ولی من تجربه و جرات این کارو ندارم و اما ترس از خدا و اینکه رسوا بشم و ابروم بره و دوست دخترمم عین خواهرم با احساساتم بازی کنه .
خدا رو شکر یا متاسفانه فعلا دوست دختر هم پیدا نکردم فقط تنها کاری که بلدم بکنم زمانی که دلم میگیره و تنهام گریه کردن و درد دل باخداست که قربون خدا برم به دادم میرسه .
حالا شما بگید چکار کنم ؟ ببخشید اگر طولانی شد و سرتونو به درد اوردم و اگر اشتباه داشت
مرتبط:
چطوری باید با احساس تنهایی کنار بیام
چه طوری از تنهایی و یکنواختی در بیام ؟
تنهام ، خسته ام ، از تنهایی دلم یه همسر میخواد
تنهایی از همه جهات دیوونم میکنه
چه پاسخی به نیاز های جنسیم و عاطفیم و تنهاییم بدم ؟
چرا یه دختر باید کل تابستونش زل بزنه به دیوار اتاقش از تنهایی ؟
اینرسی ازدواج - شاید عمق تنهایی رو درک نکردی
اینرسی ازدواج - تنهایی رو عشقه!!!
چیکار کنم تنهایی و خیالبافی منو اذیت نکنه؟
احساس تنهایی زیاد مانع حرکت رو به جلوی من شده
من موقع تنهایی هام با یه آدم خیالی حرف می زنم
ایها الناس به چه زبونی بگم که بابا مُردم از تنهایی
کی واقعا دلش میخواد همیشه احساس تنهایی کنه ؟
برای رهایی از تنهایی چه راهکارهایی دارید ؟
افسردگی به خاطر تنهایی و رفت و آمد نکردن با دیگران
← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)
- ۹۶۶۳ بازدید توسط ۶۶۷۱ نفر
- پنجشنبه ۱۶ مهر ۹۴ - ۱۸:۳۸