سلام
نمیدونم از کجا شروع کنم , از شدت غصه و رنج دارم آب میشم . پارسال اولین خواستگارم که پسر داییم بود اومد این موقع ها خواستگاریم ,ترم دوم بودم و کوچیک تر ,اونم اولین خواستگاریش بود ,صداهایی از قبل شنیده بودم که میگفتن دوسم داره ,وقتی اومد بخاطر اینکه تو شهر دیگه درس میخوندم گفتم دوست دارم تو اون جا درس بخونم و این چند سال رو صبر کن , هیچی گفت نمیتونم و رفت ولی بهش گفتم من جوابم منفی نیست فقط این یه چیز رو ازت میخوام اما قبول نکرد,اینم بگم اون موقع هیچ حسی بهش نداشتم متنفرم نبودم ولی خب علاقه ای نبود .
گذشت و گذشت و علاقه بهش پیدا کردم عید بهش پیام دادم که نظرم برگشته و براش توضیح دادم اون موقع بچه بودم , بهش گفتم مادرم قرص اعصاب میخوره و اون موقع حال روحیش خوب نبوده , بهش گفتم فکرام رو بیشتر کردم و حتی بهش گفتم حسم بهت مثبته ,بهش گفتم شرایط خانوادگیم اون موقع نذاشت خوب فکر کنم بخاطر اینکه پدر و مادرم از هم چند ساله جدا شده بودن و این اولین خواستگارم بود به نوعی هول شدم ,بهش گفتم چون خواهرم رتبه ی پزشکی رو آورده بود و نمیرفت میگفت فقط تهران میخوام اعصاب همه رو خورد کرده بود جوری بود من گریه و التماسش میکردم که بره و نمیرفت , بهش گفتم تو از من بزرگ تری اگه غرورت شکسته ببخش ,حتی من این بار با وجود اینکه دخترم اومدم ,اینا رو بهش گفتم اما در جوابش بهم گفت ازت متنفرم و دیگه بهم پیام نده!
وای خدا دنیا رو سرم خراب شد , چند روز پیش شنیدم رفته سراغ دختری که اونم تو شهر دیگه داره درس میخونه و داروسازه ,پسر داییم مخالف کار کردن زن بود اما نمیدونم چی شد با این اکی شد ,هنوز باورم نمیشه ,هنوز باور نمیکنم چرا ؟ به چه گناهی این جوری یه سال سوختم ,حسودیم میشه به اون دختر که اونو داره , میگم پسر خوبی بود ,دوسش داشتم چرا نشد , شماها یه چیزی بگید . یه چیزی بگید آروم شم ,یعنی حالم خوب میشه ؟ قلبم اروم میگیره ؟ اینم بگم بعد از خواستگاری خیلی به مادرم و اینا بی احترامی کرد پسر داییم , به خاله هام میکرد , 29 سالشه پسره
مرتبط با برگرداندن خواستگار:
به خواستگارم جواب منفی دادم ولی الان پشیمونم
بیشتر از 2 ماهه که از خواستگارم خبری نشده، ممکنه برگرده ؟
پسری که از خودم دورش کردم، حالا مشکلاتش حل شده، میترسم تحویلم نگیره
چکار کنم که دوباره بیاد خواستگاریم ؟
چیکار کنم پسر مورد علاقم دوباره ازم خواستگاری کنه ؟
آیا برگردوندن یه خواستگار مناسب درسته ؟
آقا پسرتون تشریف نمیارن برای خواستگاری مجدد
چطور میتونم بهش بفهمونم که از رد کردنش پشیمونم؟
خواستگارم در جواب واسطه گفته که دیگه شرایط ازدواج ندارم
دوسش دارم اما امیدی به برگشتش ندارم
همه خواستگارامو دارم رد میکنم امید به بازگشتش دارم
تا حالا شده که خواستگارتون رو دوباره برش گردونید؟
چطوری خواستگاری رو که رد کردم برگردونم ؟
چطور سر راه پسر مورد علاقم که پدرم ردش کرده قرار بگیرم؟
به خواستگاری که رد کردیم چطوری بفهمویم دوباره بیاد؟
چطوری به خواستگارم بفهمونم که من اون رو رد نکردم؟
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ← درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ← رد کردن خواستگار (۱۴۳ مطلب مشابه) ← رد کردن خواستگار فامیل (۲۹ مطلب مشابه)
- ۱۰۴۵۸ بازدید توسط ۷۸۰۱ نفر
- دوشنبه ۶ اسفند ۹۷ - ۰۷:۰۶