بسم الله الرحمن الرحیم
یکی از برجسته ترین و معروف ترین ویژگیهای حضرت خصوصیت عدالت حضرت است که اصلاً به قدری بحث عدالت و عدالت گستری با امام زمان توأم است، که هر زمان اسم آن بزرگوار میآید، اصلاً مهدی یعنی عدالت. عدالت یعنی مهدی! واقعاً هم همین است.
در دعاها و روایات متعدد حضرت را با این وصف و خصوصیت توصیف کردند. در دعای افتتاح که مؤمنین شبهای ماه مبارک رمضان میخوانند، این تعبیر را آنجا میخوانند که «وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمِّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ» (تهذیب/ج3/ص110) خدایا درود و رحمت خودت را بر قیام کنندهای بفرست که مردم آرزو و امید به او دارند و او عدالت مورد انتظار است. اصلاً امام زمان به عدالت توصیف شده است. نه اینکه عادل است، اصلاً عدالت عدل محض است. سر تا پای او عدل است. مجسمهی عدالت است.
شیخ صدوق در کمال الدین یک روایتی را از پیامبر اکرم نقل کردند، «مهدی أول العدل و آخره» (کمالالدین/ ج1/ص268) امام زمان را به اول و آخر عدل توصیف کردند. یعنی صفر تا صد عدل را او محقق میکند. از ابتدا تا انتهایش را او میرود.
درست است که تمام انبیاء و اولیاء و معصومین همه هم خودشان در حد ممتاز و اعلی عادل بودند و هم عدالتخواه بودند و هم در صدد این بودند که هر مقدار که امکان دارد، عدالت را تحقق ببخشند.
اما این ویژگی منحصر به فرد برای امام زمان(ع) هست که اوست که عدل را در جهان محقق میکند. نه فقط تحقق میبخشد که پر میکند. تعبیراتی که در رابطه با امام زمان است، «فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا» (وسایلالشیعه/ج16/ص240) خداوند متعال زمین را به واسطه او پر از عدل و داد میکند.
این تعبیر بسیار تعبیر بلندی است. ما یک خانهی سه، چهار نفری را نمیتوانیم پر از عدل و داد کنیم. او کل عالم دنیا را پر از عدل و داد میکند که در روایت شیعه و سنی این تعبیر آمده است. ایشان این ویژگی منحصر به فرد را دارد.
در شب میلاد مبارک امام زمان(ع) که سحر نیمه شعبان سال 255 بود، نیمههای شب هنگام سحر بود که حضرت حکیمه خاتون که عمهی امام عسگری بودند، و امام عسگری خواسته بودند امشب را بمانند. گفتند: عمه جان بمان که آن وعدهی الهی امشب محقق میشود.
وقتی امام زمان(ع) متولد شد، حضرت همان هنگام جملاتی را گفتند. شبیه حضرت عیسی که در قرآن همه خواندیم که همان ابتدا که متولد شد، سخنانی گفت. «قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیًّا» (مریم/30) امام زمان جزء ان جملات اولیهای که فرمودند، اولاً شهادتین اول سخنی بود که گفتند. «اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان جدی محمدا رسول الله (ص) و ان ابی امیرالمؤمنین» حضرت دانه دانه امام قبلی را گواهی دادند، تا به خودشان رسیدند. وقتی به خودشان رسیدند، این دعا را خواندند. «اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی» (بحارالانوار/ج51/ص13) خدایا آن وعدهای که به من دادی، آن وعده را برآورده کن. انجاز و محقق کن. «وَ أَتْمِمْ لِی أَمْرِی وَ ثَبِّتْ وَطْأَتِی» قدم مرا استوار قرار بده و کار مرا در این عالم تمام کن، «وَ امْلَأِ الْأَرْضَ بِی عَدْلًا وَ قِسْطاً» و زمین را به واسطه من پر از عدل و داد کن.
اولین سخن حضرت در هنگام میلادشان، همین بود. در کمتر حدیثی است که یادی از امام زمان(ع) آمده باشد و یادی از عدل و قسط و عدالت حضرت نیامده باشد.
آقای شریعتی: بقیه اهلبیت(ع) هم در این مسیر گام برمیداشتند.
حاج آقای عالی: اصلاً زمینهساز آن بزرگواران بودند. نه فقط امامان، همه پیغمبران. یعنی در واقع یک سیر تاریخی را اولیای الهی طی کردند، که کلاس کلاس و مرحله مرحله بشریت را پیش بردند، تا به هر حال بشر بتواند به آن نقطه اوج که نطقه بندگی و نقطه پر شدن عدالت هست، و تازه شروع زندگی انسانی است. ما فکر نکنیم آخرالزمان تمام میشود. تازه شروع میشود. تازه به معنای واقعی کلمه زندگی انسانی شروع میشود. در هر حال این خصوصیت حضرت است که ویژگی منحصر به فرد این بزرگوار هست و مسألهی عدل و عدالت گستری، منتهی من یکی دو نکته را میخواهم به عنوان این بحث مطرح کنم.
اولین نکته که یادم هست قبلاً در مباحث یاد مرگ به تناسب و مناسبتی اشاره کردیم، این هست. درست است که مسألهی ظهور منجی و موعود در آخرالزمان یک دیدگاهی است که مشترک بین همه ادیان و مذاهب است. اما دیدگاهی که شیعه و مکتب اهلبیت به واسطهی آموزههای اهلبیت دارد، برخی تفاوتها را دارد که دیدگاهش را بسیار عمیق میکند.
یکی از تفاوتهایی که بین دیدگاهی که ما داریم و سایر ادیان و مذاهب این است که قبلاً گفتیم. ما حضرت را زنده میدانیم. ما منجی را زنده میدانیم که در عالم با همین جسم فیزیکی زندگی میکند و دلایلش هم قبلاً گفتیم. یکی دیگر از تفاوتهایی که در دیدگاه ما با دیدگاه سایر ادیان و مذاهب هست، این است که ما ظهور عدالت گستر و منجی را یکی از مراحل تکاملی به سمت خدا در سیر «انا الیه الراجعون» به تعبیر دیگر در راستای معاد میدانیم. یکی از مراحل تکاملی ظهور است.
در قیامت خداوند متعال با تمام اسماء و صفاتش در حدی که مخلوقاتش گنجایش دارند، خدا ظهور میکند. آنجا یوم القیامه است. روز است. با اینکه خورشید نیست. خورشید تاریک شده است. خورشید و ستاره نیست. اما آنجا همه حقایق آفتابی میشود. ظهور پروردگار هم هست. گفت:
یار بی پرده از در و دیوار *** در تجلی است یا اولوالابصار
یکی هست و نیست غیر از او *** وحده لا اله الا هو
آنجا خداوند متعال، عدالت مطلق پروردگار در آنجا هست که ظهور میکند. آنجا مالکیت خدا، سلطنت خدا، قدرت خدا، علم خدا، همهکاره بودن خدا، که خدا در این عالم همه کاره است، آنجا ظهور میکند. البته خدا اینجا هم همه کاره است. اینطور نیست که خدا یکجایی مثلاً همه کاره باشد، جای دیگر بیکار باشد. نخیر! اینجا هم «لا حول و لا قوة الا بالله» است. منتهی اینجا ظهور ندارد. عالم دنیا گنجایش ندارد.
آنجا به این حقیقت میرسیم و آن ظهور رخ میدهد. در اینجا اصلاً این از ضعفهای عالم دنیا است و از کوچک بودن و کم ظرفیت بودن عالم دنیا که خدا در این عالم محجوب است. پنهان است. ما خودمان را میبینیم، خدا را نمیبینیم. یعنی شما نگاه کنید چقدر چپ و وارونه است. با اینکه نور عالم است، «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض» (نور/35) ولی ما ظلمتها را میبینیم، آن اصل نور را نمیبینیم.
خدا مرحوم حاج شیخ رجبعلی خیاط را رحمت کند. تعبیر قشنگی از ایشان نقل شده که میفرمودند: من دلم برای خدا میسوزد. مشتری خدا کم است. همه دنبال همه چیز میروند و دنبال خدا نمیروند. خدا را همهکاره نمیبینند. برای رزقشان، شفایشان، برای علمشان و چیزهای دیگر دنبال همه چیز میروند، اما یاد خدا نیستند.
رضوان خدا و رحمت خدا بر مرحوم آیت الله حجت کوه کمردهای که از بزرگان مراجع و بسیار با اخلاص و متواضع بودند. در دورههای نه چندان دور این بزرگوار بودند. یک مقدار قبل از آیت الله بروجردی و یا تقریباً معاصر با آقای بروجردی بودند. این بزرگوار نقل میکنند یک مرتبه با یک جمعی در منزلشان نشسته بودند. این آقای طلبهای آمد یک نامهای به ایشان داد. این نامه را گرفت، زیر این نامه یک چیزی نوشت، گفت: بیا بگیر. نامه را به ایشان داد، طلبه خداحافظی کرد و رفت. بیرون منزل نامه را نگاه کرد و دید زیر آن نوشته: «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ» (حدید/3) برو توبه کن. این بنده خدا هر چه فکر کرد، گفت: مگر من چه گناهی کردم که بروم توبه کنم. کاری نکردم. نفهمید! بعد یک مقدار دقت کرد و دید در نامهاش برای آقا نوشته که آقا من از آن زمانی که از شهرمان به قم آمدم، امیدم اول به خدا بود، بعد به شما. الان یک احتیاج مالی دارم، آمدم اگر شود شما مساعدتی بکنید. ایشان نوشته که «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ» همه کاره خداست. من چه کسی هستم که اسم مرا کنار خدا میبری؟ اول خدا، بعد شما. برو توبه کن!
به هر حال این دید شرک آلود در دنیا هست، منتهی در عالم آخرت مراحلی که انسان تکامل پیدا میکند، تا قیامت آنجا دیگر این دید شرک آلود کنار میرود و همه اهل «لا اله الا الله» میشوند. و آنجا همه عدالت محض خدا را میبینند. «وَ نَضَعُ الْمَوازینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ» (انبیاء/47) آنجا ترازوهای عدل گسترده میشود و مو را از ماست بیرون میکشد.
هیچ ظلمی و ضربه ظلمی در آنجا نیست. «لا ظُلْمَ الْیَوْم» (غافر/17) عالم دنیا عالمی است که کم ظرفیت است. واقعاً یک ظلمهایی میشود که قابل جبران هم نیست. یک کسی ممکن است هزاران نفر را کشته باشد. یک بمب اتم را در جایی رها کرده، هزاران نفر کشته شدند. به فرض اگر او را دستگیر کنند و به فرض اگر او را بکشند، فقط یک جان را از او گرفتند.
او هزاران جان گرفته است، از او یک جان گرفتند. این عدالت نیست ولی عالم دنیا گنجایش بیشتر از این را ندارد. چون وقتی جان او را میگیرند، تمام میشود. دیگر نمیتوانند کاری با او بکنند. اما در عالم آخرت اینگونه نیست. گنجایش این را دارد که بارها برگردد و عقوبت شود. بنابراین عدالت محض و مطلق که اگر کسی اینجا خوبی کرده است و کسی نفهمیده است، ولی آن کسی که باید بفهمد، آنجا فهمیده است. ذرهای در این عالم نه کم میشود و نه گم میشود. ظلم هم همینطور است. این عدالت عجیب و غریبی که آنجا هست، و همه صفات و اسماء خدا، ما با این وضعیت روحی که در عالم دنیا داریم، اصلاً تحمل آنجا را نداریم. صلاحیت ورود به قیامت را نداریم.
از روایات اهلبیت گفتم، که نه فقط صلاحیت ملاقات با خدا را نداریم، یک صدای آهنگ بهشتی، موسیقی بهشت که در روایات دارد نسیمی در درختان بهشت میافتد، موسیقی و آهنگی پخش میشود، که اگر اهل دنیا بشنوند، از شوق میمیرند. یا مثلاً در بعضی از روایات دارد که لباس یک بهشتی وقتی در عالم دنیا بیاید، عالم دنیا گنجایش ندارد. ما چطور با این وضعیت روحی و شخصیتی که اینجا داریم تحمل کنیم. خدا از سر لطف و تفضل، دو مرحله مقدماتی گذاشت که انسانها اگر عاقل باشند، اگر زرنگ باشند، این دو مرحله را محقق میکنند. به آسانی رشد میکنند و آماده قیامت که عدالت محض خدا هست، میشوند، یکی ظهور عدالت گستر و دوم رجعت است. رجعت معصومین که به گونهی ادامهی همان دولت عدالت است.
در بهشت یکی از مشخصاتی که خیلی روی آن تأکید شده است، عدالت خداست. زمان ظهور هم خیلی روی عدالت تأکید شده است. این یک مرحله مقدماتی و آماده سازی از سر لطف است. من این کلمه لطف و تفضل را تکرار میکنم، قصدی دارم.
اگر انسانها خودشان این لطف خدا را پذیرفتند، یعنی خودشان را محیا کردند و این آمادگیهای لازم برای دریافت این لطف خدا را در خودشان به وجود آوردند. ظهور رخ داد، به آسانی یک رشدی در آنها محقق میشود، تربیتی که حضرت اینها را خواهد کرد، آن تحمل عدالت در آنها به وجود بیاید، مرحله بعدی رجعت معصومین است. و به آسانی وارد مرحله بعدی که ملاقات با حضرت حق است، میشوند.
آقای شریعتی: یک نکتهای هست و آن هم این است که احساس میشود این منحصر به افرادی است که در عصر ظهور و رجعت هستند، ما چطور؟ یا آنهایی که از دنیا رفتند چه؟
حاج آقای عالی: نکته همینجا است. خوب دست خود ما است. خودت یک کاری کن که ظهور رخ بدهد. ممکن است شما بگویی: مگر دست من است؟ بله، باید یک جمعی برای ظهور آماده شوند. ولی در رجعت که میشود برگردی. یعنی به هر حال یا شما آمادگی ظهور را به صورت جمعی در جامعهات میتوانی فراهم بکنی، یا نه به صورت فردی اگر دیگران تنبل هستند و خودشان را برای حکومت عدل و معصوم محیا نمیکنند و تحت تربیت او قرار گرفتند، تو خودت تنهایی شرایط را در خودت محیا کنی، زمان ظهور را هم درک نکردی، رجعت است.
یعنی تو را برمیگردانند. اصلاً برای خود ظهور هم برمیگردانند. برای کمک به امام زمان هم برمیگردانند. پس بنابراین راه برای کسی بسته نیست. اگر کسی بخواهد این لطف و تفضل خدا را دریافت کند و این دو مرحله مقدماتی را، راه باز است. ولی اگر کسی شرایط این لطف و تفضل خدا برای خودش را فراهم نکرد. نه ظهور و نه رجعت، این دو مقدمه را برای دریافت غیابت به آسانی، ورود به بهشت را محیا نکرد.
دیگر باید همین راه عمومی آمادگی برای قیامت یعنی برزخ، که آنوقت ممکن است سختی هایی هم داشته باشد، قبر و شب اول و قبر و مراحل دیگر بزرخ، ان راه عمومی است. اگر همین دو مقدمه را کسی در همین دنیا ندید، بالاخره باید از آن راه برای قیامت و صحنه ملاقات با خدای متعال آماده شود.
دید ما نسبت به ظهور حضرت ولیعصر و رجعت چنین دیدی است که یک نمونهای از بهشت است. یک جلوهای از بهشت و یک پیش درآمدی از بهشت است برای ورود به همان بهشتی که ملاقات خدا در آن صورت میگیرد. لذا در بعضی از روایات یک نکتهای هست. در بعضی روایات فرج امام زمان به فرج الله تعبیر شده است.
در روایتی از پیغمبر اکرم هست که «أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» (بحارالانوار/ج52/ص122) بالاترین عبادت امت من انتظار فرج است. نگفته فرج امام زمان. گفته: انتظار فرج خدا، یعنی خداوند متعال گویی در این دوره یک گشایشی برایش پیدا میشود که ظهوری کند. نه اینکه به کار خدا گره افتاده است. نه حجاب برای ما است. انوقت این حجاب که برداشته شود، آن گشایش رخ میدهد و خدا ظهوری در حد عالم دنیا میکند. ولی در حد عالم دنیایی که اصلاً قابل مقایسه با قبلش نیست. زمان ظهور حضرت ولیعصر(ع) که لطف خدا، عنایت خدا، علم خدا، عدالت خدا، به دست معصوم و بعدش رجعت با دست معصومین ظهور میکند، قابل مقایسه با قبل نیست.
هر چند که به یک معنا هنوز خیلی با قیامت فاصله دارد ولی در دنیا، اوج عالم دنیا و ظهور خدا در عالم دنیاست. اگر کسی این مراحل را درک کرد، که هیچ. اگر نکرد همان راه عمومی برزخ است.
نکته دوم هم این است که همانطور که آن بهشت آخرتی محصول یک زحمتها و تلاشهایی است که در عالم دنیا کسی کشیده است. بندگی کرده تا بهشت را به او بدهند. در اثر این بندگیها و تلاشها لیاقت پیدا کرده که بهشت را تحمل کند. یعنی روح تکامل پیدا کند، بتواند وارد بهشت شود. بهشت مهدوی و عدالت مهدوی، یک ترقی و رشدی میطلبد. یک آمادگی میطلبد که انسان بتواند عدالت مهدوی را هم تحمل کند. بهشت مهدوی هم محصول یک زحمت و یک کاری است. همینطور که بهشت آخرتی را ما باید یک کاری کنیم تا آن بهشت را به ما بدهند، یک کاری کنیم تا لیاقت و صلاحیت ورود به آن بهشت را داشته باشیم. به تعبیر شهید بهشتی که میگویند: بهشت را به بها میدهند نه به بهانه. هرچند اعمال ما هم خیلی بهایی ندارد ولی بالاخره همین اعمال را باید داشته باشیم. بهشت مهدوی را هم به بها میدهند. یعنی ظهور محصول صلاحیتها و آمادگیهایی است که ما پیدا میکنیم.
نه اینکه حضرت باید یک کاری کند. حضرت باید آماده شود. او باید یک رشدی کند. او تمام رشدش را کرده است. ما باید این رشد را انجام بدهیم. اینکه آیه قرآن میفرماید: تمام انبیاء آمدند تا بشریت یک رشد برای عدالت پیدا کند. آیهای در سورهی حدید هست که «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید/25) ما انبیاء را با کتاب و معجزه و امثال اینها فرستادیم تا مردم خودشان برخیزند و قیام به عدالت کنند. نه اینکه آنها را به زور به سمت عدالت ببرند. خودشان برخیزند. خودشان عدالتخواه شوند. بنابراین مهم این نکتهای است که ما باید خودمان را مناسب کنیم و تمرین کنیم، استعدادش را همین حالا پیدا کنیم.
همانطور که همه میدانیم عدالت حرف زدنش آسان است. امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه دارد که عدالت «أَوْسَعُ الْأَشْیَاءِ فِی التَّوَاصُف» (شرحنهجالبلاغه/ج11/ص88) وسیعترین حوزه را در حرافی دارد. آدم خیلی میتواند راجع به این حرف بزند. ولی نوبت به عمل که شد خیلی ضیغ میشود. عدالت از چیزهایی است که وقتی نوبت به خود آدم رسید، سخت است. مثل امر به معروف و نهی از منکر که وقتی نوبت به خود آدم میرسد، سخت میشود. مثل انتقاد که وقتی نوبت به خود آدم میرسد، سخت میشود و تلخی دارد. خیلیها از دور امیرالمؤمنین(ع) که پراکنده شدند، به خاطر همین بود.
یکی از اصحاب حضرت علی(ع) شاعری بود. نامش نجاشی بود و اهل یمن بود. شعر میگفت و از محبین امیرالمؤمنین بود. از همان شعرایی بود که اهل بزم بود و محب هم بود. یک بار در ماه رمضان این را به مجلس بزمی دعوت کردند. آنجا یک لبی هم تر کرد و یک شرابی هم خورد. حضرت علی(ع) این را فهمیدند، این را گرفت و حد را بر او جاری کرد. بعضی گفتند: آقا ایشان از محبین شما هستند. مردم چه میگویند؟ حضرت علی محبان خود را هم میزند!
حضرت علی فرمود: در حد الهی از این حرفها نیست. بیست شلاق هم اضافه زد چون حرمت ماه رمضان را شکسته بود که نجاشی از او پرسید: این بیست ضربه برای چیست؟ گفت: برای این است که حرمت این ماه را شکستی. یک عده از افراد یمنی که از دوستان او بودند. از جمله شخصی به نام طارق بن عبدالله که خیلی با نجاشی رفیق بود، با پرخاش خدمت امیرالمؤمنین آمد، گفت: یا امیرالمؤمنین فکر نمیکردیم تو اینطور باشی! فکر نمیکردیم بین موافق و مخالف فرق نگذاری. او محب تو بود. ما دلمان از کینه پر میشود.
حضرت فرمود: تو میگویی من کسی را که حد خدا و حدود الهی را زیر پا گذاشته است، چون مرا دوست دارد، حکم خدا را در مورد او پیاده نکنم؟ «وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ» (بقره/45) بله این عدالت سخت است. مگر برای آنها که متواضع هستند. در خانه خدا افتاده هستند.
من این کار را کردم و از این جهت هیچ چیزی هم بر من نیست. او بلند شد سمت معاویه رفت. حضرت یک مرتبه با مالک اشتر نشسته بود. خیلی صحنه عجیبی است. ابن ابی الحدید در جلد دوم شرح نهجالبلاغهاش نقل میکند. امیرالمؤمنین یک مرتبه با مالک اشتر نشسته بود و درد دل میکرد. میگفت: مالک، بعضی از اینها چرا از عدل ما فرار میکنند و به سمت ظلم ما میروند. مالک گفت: اجازه بدهید من بگویم. گفت: شما عمل به عدالت میکنید. این حرف را میزنید و پای آن هم ایستادید. تحملش را ندارند. «فَإِنْ تَبْذُلِ الْمَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ تَمِلْ إِلَیْکَ أَعْنَاقُ الرِّجَال» (شرحنهجالبلاغه/ج2/ص197) اگر یک مقدار سر کیسه را شل کنی، یک خرده ریخت و پاش داشته باشی، گردنها به سمت تو کج میشود.
البته اگر کسی نعوذ بالله گمان کند مالک اشتر خواست توصیه ریخت و پای به علی کند، واقعیت زمان را به علی میگوید. حضرت امیر(ع) فرمود: مالک چه میگویی؟ من همین مقداری هم که عمل میکنم میترسم. میترسم آنچه خدا میخواهد نکرده باشم.
تحمل عدالت سخت است، حرفش راحت است. به قول همان ضرب المثل معروف که مرگ خوب است ولی برای همسایه. از این قبیل هست. لذا تحمل عدالت مهدوی احتیاج به آمادگی دارد. تمرین میخواهد. تمرین عدالت میخواهد. اگر تا الآن فرج رخ نداده است، نشان میدهد که هنوز نخواستیم و هنوز آن آمادگیها در ما به وجود نیامده است.
آقای شریعتی: صفحه 106 مصحف شریف قرار روزانه امروز ماست. آیات پایانی سوره مبارکه نساء، و آیات ابتدایی سوره مبارکه مائده در سمت خدای امروز تلاوت میشود. باز میگردیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
«یَسْتَفْتُونَکَ قُلِ اللَّهُ یُفْتِیکُمْ فىِ الْکَلَالَةِ إِنِ امْرُؤٌاْ هَلَکَ لَیْسَ لَهُ وَلَدٌ وَ لَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَکَ وَ هُوَ یَرِثُهَا إِن لَّمْ یَکُن لهََّا وَلَدٌ فَإِن کاَنَتَا اثْنَتَینِْ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ ممَِّا تَرَکَ وَ إِن کاَنُواْ إِخْوَةً رِّجَالًا وَ نِسَاءً فَلِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَینِْ یُبَینُِّ اللَّهُ لَکُمْ أَن تَضِلُّواْ وَ اللَّهُ بِکلُِّ شىَْءٍ عَلِیمُ (176)»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَکُم بهَِیمَةُ الْأَنْعَمِ إِلَّا مَا یُتْلىَ عَلَیْکُمْ غَیرَْ محُِلىِّ الصَّیْدِ وَ أَنتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ یحَْکُمُ مَا یُرِیدُ(1) یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تحُِلُّواْ شَعَئرَِ اللَّهِ وَ لَا الشهَّْرَ الحَْرَامَ وَ لَا الهَْدْىَ وَ لَا الْقَلَئدَ وَ لَا ءَامِّینَ الْبَیْتَ الحَْرَامَ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّن رَّبهِِّمْ وَ رِضْوَانًا وَ إِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُواْ وَ لَا یجَْرِمَنَّکُمْ شَنََانُ قَوْمٍ أَن صَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الحَْرَامِ أَن تَعْتَدُواْ وَ تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْبرِِّ وَ التَّقْوَى وَ لَا تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْاثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ(2)»
ترجمه آیات:
«از تو فتوى مىخواهند، بگوى که خدا درباره کلاله برایتان فتوى مىدهد: هر گاه مردى که فرزندى نداشته باشد بمیرد و او را خواهرى باشد، به آن خواهر نصف میراث او مىرسد. اگر خواهر را نیز فرزندى نباشد، برادر از او ارث مىبرد. اگر آن خواهران دو تن بودند، دو ثلث دارایى را به ارث مىبرند. و اگر چند برادر و خواهر بودند، هر مرد برابر دو زن مىبرد. خدا براى شما بیان مىکند تا گمراه نشوید، و او از هر چیزى آگاه است. (176)
به نام خداى بخشاینده مهربان، اى کسانى که ایمان آوردهاید، به پیمانها وفا کنید. حیوانات چهارپا مگر آنهایى که از این پس برایتان گفته مىشود، بر شما حلال شدهاند و آنچه را که در حال احرام صید مىکنید حلال مشمارید. خدا به هر چه مىخواهد حکم مىکند. (1) اى کسانى که ایمان آوردهاید، شعایر خدا و ماه حرام و قربانى را چه بدون قلاده و چه با قلاده حرمت مشکنید و آزار آنان را که به طلب روزى و خشنودى پروردگارشان آهنگ بیت الحرام کردهاند، روا مدارید. و چون از احرام به در آمدید صید کنید و دشمنى با قومى که شما را از مسجد الحرام بازداشتند وادارتان نسازد که از حد خویش تجاوز کنید، و در نیکوکارى و پرهیز همکارى کنید نه در گناه و تجاوز. و از خداى بترسید که او به سختى عقوبت مىکند. (2)»
آقای شریعتی: انشاءالله زندگی همه ما منور به نور صلوات و منور به نور امام عصر(عج) باشد. اشاره قرآنی امروز را حاج آقای عالی بفرمایند.
حاج آقای عالی: آیهی دوم سوره مبارکه مائده که آیه مفصلی است. بخشی از این آیه جمله معروفی است که خداوند متعال میفرمایند: «وَ تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْبرِِّ وَ التَّقْوَى وَ لَا تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْاثْمِ وَ الْعُدْوَانِ» برای اینکه انسان الهی و یک مؤمن باشد، فقط اینکه خودش به صورت فردی خوبی را انجام بدهد و از شر و بدی دوری کند، کافی نیست. بلکه لازم هست به همدیگر هم در انجام خوبیها و در پرهیز از بدیها کمک بدهند! این آیه این مطلب را اشاره میکند. یک قانون و قاعدهای است که «وَ تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْبرِِّ وَ التَّقْوَى» همدیگر را کمک کنید.
یعنی فقط خودت خوبی را انجام نده. کاری کن که دیگری را برای خوبی کردن و دوری کردن از بدی راه بیاندازی. «وَ تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْبرِِّ وَ التَّقْوَى وَ لَا تَعَاوَنُواْ عَلىَ الْاثْمِ وَ الْعُدْوَانِ» اگر من میبینم که خانهام یا مغازهام محل گناه میشود، اینجا دادن مغازه یا خانه، یا دادن زمین برای چنین جایی تعاون بر اثم و عدوان است. تعاون بر گناه است. کمک به کس دیگر در این مسیر است. لذا فقهای ما گفتند: اگر کسی انگور را بفروشد به کسی که میخواهد از آن شراب بسازد، ولو این انگور را فروخته، ولی چون میداند که آن فرد در این مسیر میخواهد به کار ببرد و نتیجهاش یک کار حرامی است، این آیه شامل این می شود که نباید این کار را بکند و او را بر گناه تعاون کند.
کما اینکه بر عکس آن اگر شما فرض کنید برای یک محیط علمی کتابخانه درست کردن، کارهای خیر کردن، اگر قدمی بردارد، این تعاون بر برّ و تقوا است. به هر حال انجام خوبیها و ترک بدیها نه فقط باید فردی باشد، بلکه باید تشویق به خوبیها و منع دیگری از بدیها به صورت جمعی هم باشد که این توصیه خدا در این آیه است.
آقای شریعتی: بسیار ممنون و متشکرم. از ویژگیهای حضرت بحث عدالت را مطرح کردند. انشاءالله ادامه این بحث برای هفته آینده بماند. در این دقایقی که در خدمت شما هستیم. با توجه به مباحث جلسات گذشته چند سؤال از سؤالات شما انتخاب کردیم که حاج آقای عالی به آنها پاسخ بدهند و انشاءالله مورد استفاده شما هم قرار بگیرد.
گفتند: اینکه حاج آقای عالی گفتند خواندن «امن یجیب» به صورت ختم سند ندارد، در لعال المخزونه فیض کاشانی، آمده برای حصول مهمات عظیمه و برآمدن حاجات و شفای مریض و ادای دیون آیهی «امن یجیب» را دوازده هزار بار بخوانند، در همان هفته به مراد میرسند. پس چرا ایشان فرمودند که این آیه سند ندارد؟
حاج آقای عالی: ما گفتیم شرط اصلی آمدن امام زمان اضطرار ما است و این آیه را مطرح کردیم. گفتیم: مهم این است که به این آیه عمل کنیم. نه اینکه فقط به صورت ختم بخوانیم. هرچند که منعی نمیکنیم کسی را که پشت سر هم این را تکرار کند. پنج مرتبه، یا هفت مرتبه، یا دوازده هزار مرتبه، ولی گفتیم: این سند روایی ندارد. اینکه این بزرگوار در لعال المخزونه فیض کاشانی گفته شده: دوازده هزار مرتبه به صورت ختم، روایت نقل نکردیم. خود ایشان فرموده است. حالا که خود ایشان یک مدرک و سندی داشته است، ایشان خیلی بزرگوار هستند. ولی حجت ما روایات معصومین است. روایتی در این رابطه به صورت ختم بخوانید، و تکرار کنید نیست. هرچند رجاعاً و به قصد ثواب اشکالی ندارد اگر کسی این را چند مرتبه بخواند. همینطور که برای شفای مریضان و معمولاً بعد از جلسات دعا گرفته میشود. اشکالی ندارد ولی عرض کردم سند روایی هم ندارد.
آقای شریعتی: در خصوص آیهی «امن یجیب» گفتند که شما گفتید: امام زمان مضطر واقعی هستند. پس چرا همین حالا این آیه «امن یجیب» را نمیخوانند تا موانع برطرف شود؟
حاج آقای عالی: حضرت در روایات متعدد به عنوان مضطر واقعی و مصداق واقعی همان آیه «امن یجیب المضطر» شمرده شده است. این بزرگوار سؤال کردند: اگر این مضطر واقعی است. خوب خدا هم که دعای مضطر را اجابت میکند، پس چطور هست؟ ما در روایات داریم که حضرت این دعا را هنگامی که ظهور کردند، این آیه را میخوانند و دعا میکنند که موانع برطرف شود. یعنی خود حضرت ولیعصر(ع) این را میدانند که یک شرایطی باید فراهم شود. شکی نیست که دعای مضطر مستجاب میشود چون بعضی هم سؤال کردند که ما مضطر میشویم. چرا دعای ما مستجاب نمیشود؟ استجابت دعای مضطر سر جای خود، ولی خدا خلاف سنتهایش که رفتار نمیکند. من الآن مضطر هستم و با اضطرار دعا میکنم که خدایا من دیگر نمیرم. دیگر مرگ سراغ من نیاید. خدا این را مستجاب نمیکند. بر خلاف سنت است. من مریض هستم و هیچ تکانی نمیخورم. هیچ سعی نمیکنم. مضطرانه و ملتمسانه از خدا میخواهم که خدایا مرا شفا بده. یک کارهایی باید صورت بگیرد تا دعا سر جایش باشد و خدا بر خلاف سنت دعاها را مستجاب نمیکند. امام زمان(ع) چون سنتهای الهی را میداند، میداند باید یک شرایطی در مردم فراهم شود. اینها دوایی است و دعایی نیست. باید مداوا شود. آنوقت به موقعش برای برطرف شدن یک سری از موانع هنگام ظهور دعا میکنند، و خدا هم دعایشان را مستجاب میکند.
آقای شریعتی: اینکه حضرت در زمان ظهور به مردم کمک میکنند حقالناس را جبران کنند و جزء یاران حضرت باشند، این ظلم به کسانی که در آن زمان نیستند، نمیشود. اگر ما هم در آن زمان بودیم پاک میشدیم و دچار عذاب برزخ نمیشدیم و دیگر این همه سختی هم نمیکشیدیم.
حاج آقای عالی: حضرت در زمان خودشان کمک میدهند که مردم زمانشان، حقالناسهایی که بر گردنشان هست، بپردازند و از بعضی دیون خلاص شوند. این یک ظلم است که برای زمان خودشان این ارفاق رخ میدهد، ولی ما که برای آن زمان هستیم، درک نکنیم، نه! جواب این است که آنهایی که آن زمان را درک کردند یک کاری کردند. یک سعی کردند. تصادفی نیست. کسانی که آن زمان را درک کردند یک زحمتی کشیدند و یک لیاقتی برای خودشان تحصیل کردند که آن زمان را درک کردند و این ارفاق به آنها میشود. ما قبلاً گفتیم: راه برگشت برای همه افراد به صورت رجعت است. یعنی رجعت در هنگام ظهور است. یعنی افرادی که در غیر از زمان ظهور هستند، میتوانند کاری کنند و آمادگی برای خودشان فراهم کنند که در هنگام ظهور اگر هم از دنیا رفتند در هنگام ظهور برگردند و آن ارفاقهایی که حضرت در زمان ظهور برای افراد میکند، برای آنها هم خواهد کرد.
در مورد امواتی که در حال برزخ هستند، نه. چون آنها زمان ظهور را درک نکردند. که آن حق الناس را در دنیا بدهند. بحث شفاعت معصومین که در عالم آخرت هست، اینکه در چه مرحلهای شامل حالشان میشود، شامل حالشان خواهد شد. اگر برگشتند باز در همین عالم دنیا همان چیزی که امام زمان در حق افراد در هنگام ظهور انجام میدهند، در حق آنها هم انجام میدهند.
آقای شریعتی: اشاره کردید امام زمان با شادی ما شاد میشوند و با غم ما غمگین و با بیماری ما بیمار میشوند. پس همزمان که چندین نفر شاد و غمناک و بیمار هستند، چطور میشود؟
حاج آقای عالی: ما در روایات گفتیم که امام، چه امام زمان(ع)، چه امام معصوم، فرمودند: ما با غم شیعیانمان غمگین میشویم، با شادیشان شاد میشویم و با بیماریشان بیمار میشویم. خیلی از دوستان هستند بعضی شاد هستند. بعضی غمناک هستند. بعضی بیمار هستند. بعضی سالم هستند. در آن واحد امام چگونه میتواند همه این حالات را داشته باشد؟ اولاً من یک تشبیه میکنم. پدر یا مادر در خانواده، وقتی یکی از بچهها مریض است و یکی سالم است، یکی شاد است و غمناک است، معمولاً پدری که دلسوز همه است، مادری که برای همه دلسوز است، حالتی دارند که همه این حالتها در آن است. یعنی با توجه به یکی یک حالت دارد. با توجه به یکی یک حالت دیگر دارد. خلاف عقل نیست.
مثلاً فرض کنید هنگام ازدواج یکی از بچههایش در آن واحد یکی از بچههای دیگرش مریض است. این حالت را درک میکند. به علاوه اینکه امام وسعت روحش طوری است که آن صفت خدا که خداوند متعال «لَا یَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْن» (مستدرک/ج5/ص48) یک کاری او را از کار دیگر باز نمیدارند. یک مشغولیتی او را از یک مشغولیت دیگر باز نمیدارد. این صفت خدا چون مظهرش ائمه هستند، اگر به واسطهی یک شیعه این حالت را دارند، باعث نمیشود که این مشغولشان کند و مانع توجه به شیء دیگری شود.
آقای شریعتی: دعا بفرمایید و همه آمین بگوییم.
حاج آقای عالی: چون نزدیک ایام نیمه شعبان هستیم، خدا را قسم میدهیم به حق ولیاش که اولاً ما را لایق او قرار بدهد که در زمان غیبت و ظهورش بتوانیم سربازی او را بکنیم. ثانیاً بتوانیم در همین زمان خودمان ظهور حضرت را درک کنیم. خدایا تو را قسم میدهیم به حق ولیات ظهور و فرجش را تعجیل بفرما.
آقای شریعتی: انشاءالله بهترینها نصیب شما شود.
خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن *** خدای ما دوباره سنگ و چوب شد، نیامدی
والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین.
" مباحث یادی از امام زمان عج الله - حجت الاسلام عالی - برنامه سمت خدا - http://samtekhoda.tv3.ir "
مرتبط با بررسی عدالت گستری امام عصر عج :
بررسی عدالت گستری امام عصر(عج) (2)
بررسی عدالت گستری امام عصر(عج) (3)
بررسی عدالت گستری امام عصر(عج) (4)
مباحث مربوط به امام زمان (عج):
آیا در بین یاران خاص امام زمان علیه السلام، خانمها هم هستند ؟
توضیح ویژگی زنده بودن امام زمان عج الله
دلایل زنده بودن امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف
توضیح در مورد رحمت، رأفت و مهربانی گسترده امام زمان (ع) (1)
توضیح در مورد رحمت، رأفت و مهربانی گسترده امام زمان (ع) (2)
توضیح در مورد ویژگی غایب بودن امام زمان (ع)
دلایل غیبت امام زمان علیه السلام
راه های ارتباطی ما با امام زمان (ع) در عصر غیبت - (1)
راه های ارتباطی ما با امام زمان (ع) در عصر غیبت (2)
رابطهی امام حسین ( علیه السلام ) و امام عصر ( علیهالسلام )
وظایف فردی منتظران در عصر غیبت امام زمان عج الله
در محضر امام زمان عج الله بی ادبی نکنیم
وظایف منتظران – ادب زمان و مکان (1)
تجدید عهد روزانه با امام زمان علیه السلام (1)
چرا امام زمان عج الله به داد فقیران و گرفتاران نمی رسد ؟!
تبعیت از جانشینان امام زمان عج الله (1)
علائم ظهور و وظیفه منتظران (1)
← مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) ← مباحث یادی از امام زمان (عج) (۴۶ مطلب مشابه)
- ۱۳۷۷ بازدید توسط ۱۰۲۵ نفر
- جمعه ۲۰ شهریور ۹۴ - ۱۲:۰۰