بسم الله الرحمن الرحیم

الآن خصوصیتی که حضرت دارند، مثل بقیه‌ی ائمه است. ولی در زمان ظهور چون یک حیات برتری برای همه‌ی موجودات است، به واسطه‌ی همان عدالتی که حضرت به عینیت و فعلیت می‌رساند، در بستر عدالت دلها به هم نزدیک می‌شود. مهربانی‌ها ظهور می‌کند و حضرت ورق را بر می‌گردانند به گونه‌ای که انقلابی در افکار و در دلها رخ می‌دهد، یعنی انقلاب جهانی حضرت فقط در بیرون انسان‌ها نیست، در درون انسان‌ها است.

یک تغییری در درون انسان‌ها و در همه‌ی موجودات به وجود می‌آید. یعنی واقعاً یک جلوه‌ای از بهشت است، همینطور که در بهشت موجودات بهشتی یک حیات برتر دارند. موجوداتی هم که در زمان حضرت ولیعصر (ع)، با ظهور ایشان و تحقق عدالت و آن رأفت و رحمت گسترده خواهند بود، تمام آن موجودات یک تکاملی در وجودشان رخ می‌دهد.

زندگی انسانی تازه آن موقع شروع می‌شود و همه‌ی موجودات دیگر هم ارتقاء حیات پیدا می‌کنند. حکومت ولیعصر (ع) حکومتی است که قبل از اینکه بر معیشت انسان‌ها، بر اجتماع جهانیان باشد، بر دلهاست. آن خصوصیاتی که حضرت دارد، مهربانی‌های او، رحمت او، عدالت او، صافت او، اینقدر گرایش پیدا می‌کنند که دلها ابتدا نسبت به ایشان یک خصوصیتی پیدا می‌کند که همه نسبت به ایشان گرایش دارند.

یک روایتی به نام حدیث لوح فاطمه است. در روایات ما، در اصول کافی آمده است، وقتی که امام حسین (ع) متولد شد، حضرت زهرا (س) روضه‌ی امام حسین را توسط جبرئیل شنید. یعنی شهادت حضرت اباعبدالله (ع) هم با آن خصوصیات برای مادرش نسبت به دل مهربان حضرت زهرا (س) کاری کرد که ایشان خیلی محزون شد.

خداوند متعال یک لوحی را فرستاد که در این لوح سرگذشت فرزندان حضرت زهرا تا امام زمان(ع) در آنجا ثبت شده بود که این لوح را جبرئیل از طرف خدا برای پیغمبر آورد. پیغمبر اکرم این لوح را به حضرت زهرا هدیه کرد و گفت: زهرا جان اگر حسین تو به آن صورت به شهادت می‌رسد، اما آخر تاریخ به گونه‌ای است که مهدی تو محصول آن زحمات را، به نتیجه خواهد رساند و در دست او هست که تمام زحمات بچه‌های تو به بار خواهد نشست.

آنوقت در این لوح که جابربن عبدالله انصاری می‌گوید: من آن لوح را در دست حضرت زهرا (س) دیدم که لوح سبزی بود، گویی زمرد سبز بود که بر روی او نقش‌ها و خطوط سفید و نورانی نگاشته شده بود که در واقع این را خداوند متعال به گونه‌ی یک نامه‌ای به پیغمبرش داده بود که به حضرت زهرا داده شود.

جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: من دیدم وقتی به آخرین امام، یعنی امام مهدی (ع) رسید، آنجا این نوشته شده بود که «أُکْمِلُ ذَلِکَ بِابْنِهِ م‏ح‏م‏د رَحْمَةً لِلْعَالَمِین‏» (کافی/ج1/ص527) رشته‌ی امامت و فرزندان حضرت زهرا (س) و امیرالمؤمنین را با فرزند عسگری تمام می‌کنم و تکمیل می‌کنم. به کار بردن «م ح م د» برای امام زمان اشکالی ندارد. منتهی در بعضی روایات احتیاط شده که به هر حال این اسم را به این صورت نبرید. در مورد این عبارت و به کار بردن آن مفصل توضیح خواهم داد.

خدای متعال می فرماید: به او و آخرین امام ما رشته‌ی امامت را تمام می‌کنیم. وصف «رَحْمَةً لِلْعَالَمِین‏» برایش آمده است. یعنی برای هر کدام از امام‌ها یک وصف و خصوصیت آمده است، برای امام زمان (ع) «رَحْمَةً لِلْعَالَمِین‏» آمده است. همان چیزی که برای پیغمبر اکرم است، منتهی با این ویژگی که همان خصوصیت پیغمبر و سایر ائمه در دست مبارک امام زمان به فعلیت و به کمال می‌رسد. گسترش برای همه‌ی جهانیان خواهد بود.

حکومت امام زمان (ع) بر دلهاست. پیغمبر اکرم در یک روایتی فرمود: «یفرح به أهل السماء و الأرض» (دلایل الامامه/ص250) آسمانیان و زمینیان با آمدن امام مهدی (ع) خشنود می‌شوند. «وَ الطَّیْرُ وَ الْوُحُوشُ وَ الْحِیتَانُ وَ دَوَابُّ الْبَحْر» (بحارالانوار/ج14/ص17) پرنده‌ها، حیوانات وحشی در بیابان و ماهی‌های دریا. یک ارتقاء حیات و یک حیات برتری در زمان او ایجاد می‌شود که شامل حال حتی حیوانات خواهد بود. در یک روایت دیگری هست که پیغمبر فرمود: «یَرْضَى عَنْهُ سَاکِنُ السَّمَاءِ وَ سَاکِنُ الْأَرْضِ» (بحارالانوار/ج51/ص104) همه از او راضی هستند. «حَتَّى یَتَمَنَّى الْأَحْیَاءُ الْأَمْوَات‏» (بحارالانوار/ج51/ص104) تا آنجایی که زندگان آرزو می‌کنند ای کاش اموات بودند و این زمان را می‌دیدند.

در روایات ما هست که حتی اموات که از دنیا رفتند، در عالم قبر، در عالم برزخ با آمدن امام زمان و ظهور حضرت ولیعصر (ع) یک سرور گسترده‌ای به آنها دست می‌دهد. یعنی به تعبیر دیگر حتی این عالم به گونه‌ای تأثیر در مؤمنین آنها هم می‌گذارد. این همان مسأله‌ای است که در تعقیبات نمازهای ماه مبارک رمضان می‌گوییم. «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور».

روایتی از امام صادق(ع) است. فرمود: گویی می‌بینم که فرزند ما، مهدی ما در کوفه است. «وَ قَدْ لَبِسَ دِرْعَ رَسُولِ اللَّهِ ص‏» که زره پیغمبر را پوشیده است، «وَ لَا یَبْقَى مُؤْمِنٌ مَیِّتٌ إِلَّا دَخَلَتْ عَلَیْهِ تِلْکَ الْفَرْحَةُ فِی قَبْرِهِ» (بحارالانوار/ج52/ص328) هیچ مؤمنی نخواهد ماند، مگر آنکه آن سروری که در زمینیان هست که در تمام موجودات زمینی سرور و خوشی و رضایت خاطری پیدا می‌شو‌د، این سرور در عالم قبر هم بر مؤمنینی که در عالم قبر هستند وارد می‌شود.

«وَ ذَلِکَ حَیْثُ یَتَزَاوَرُونَ فِی قُبُورِهِمْ وَ یَتَبَاشَرُونَ بِقِیَامِ الْقَائِم‏» آن زمان که اینها در قبر و عالم برزخ همدیگر را ملاقات می‌کنند و همدیگر را بشارت می‌دهند که حضرت مهدی (ع) آمد. این همان دعای تعقیبات ماه مبارک رمضان است. در ماه مبارک رمضان بعد از نمازها گفته شده این دعا را بخوانید.

«اللهم ادخل علی اهل القبور السرور» خدایا بر همه اموات خوشی و سروری قرار بده. امواتی که مؤمن هستند، آنهایی که اهل عذاب و جهنم هستند، «اللهم اغن کل فقیر» خدایا هر فقیری را غنی کن. «اشبع کل جائع» هر گرسنه‌ای را سیر کن. «اللهم اقض دین کل مدین» خدایا قرض هر قرض داری را ادا کن. بعضی‌ها متأسفانه معنای این دعا را نفهمیدند و اشکال کردند. گفتند: اصلاً این دعا شدنی نیست. بی‌خود ما این دعا را می‌‌کنیم. مگر امکان دارد که همه‌ی گرسنگان سیر شوند. همه‌ی برهنگان پوشیده شوند. قرض همه‌ی قرضا داران ادا شود. همه‌ی مریض‌ها خوب شوند. دنیا، دنیاست و این چیزها هست. فقر هست، اسارت هست، مریضی هست، قرض هست، مگر آخرت و بهشت باشد که این پیدا باشد و الا دنیا، دنیاست و چنین چیزی تحقق پذیر نیست و اشکال کردند.

غافل از اینکه اتفاقاً ما در این دعا می‌خواهیم که یک بهشت غیر از بهشت آخرت بیاید. در همین دنیا قبل از بهشت آخرت بهشتی خواهد آمد که این اتفاقات بیفتد. در واقع این دعا، دعای فرج است.

منتهی با این بیان که تفصیلاً اتفاقات زمان فرج را بیان کرده است. به صورت تفصیلی بیان شده که چه اتفاقاتی در آنجا رخ می‌دهد. خوشی و سروری بر همه‌ی اموات دست می‌دهد. چون چیزی که در دنیا همه چشم به راه آن هستند، ظهور حضرت ولیعصر است. کدام مؤمن هست که چشم به راه حضرت ولیعصر(ع) نبوده است؟ این تحقق پیدا کرده و خبرش به آنها می رسد. قرض، قرض‌دارها ادا می‌شود. همه‌ی اتفاقاتی که در دنیا می‌افتد، به واسطه‌ی آن حیات برتر مشکلات مسلمین برطرف می‌شود. بنابراین جواب آن اشکال این است که این دعا، دعای فرج هست که تمام این اتفاقات در زمان حضرت ولیعصر (ع) رخ خواهد داد.

واقعاً ظلم کردند آن کسانی که حضرت ولیعصر (ع) را یک چهره‌ی خشنی نشان دادند. جفا کردند و گناه بزرگی مرتکب شدند که مظهر رحمت وسیع خدا را به عنوان غضب خدا نشان دادند. این واقعاً ظلم به این وجود مقدس و مبارک هست.

از امام باقر (ع) روایت است که وقتی ولیعصر (ع) می آید، آنچنان تربیت می‌کند و موانع رشد انسان‌ها را برمی دارد، نسبت به همان انسان‌هایی که گنهکار و آلوده هستند، به گونه‌ای با آنها برخورد می‌کند، که همان آدم‌ها به مؤمنینی تبدیل می‌شوند که در رکاب حضرت خواهد بود. در جلسه‌ی قبل عرض کردم که به واسطه‌ی جهالت‌ها، به واسطه‌ی عدم معرفت‌های لازم و بد معرفی کردن‌ها باعث شده بعضی افراد که در خودشان حس می‌کنند گناهکار و آلوده هستند، تمایلی برای دعا کردن جهت فرا رسیدن ظهور را ندارند. می‌گویند: با آمدن ظهور حضرت با ما برخورد می‌کند.

امام باقر (ع) این مطلب را نقل کردند. فرمود: «یُجْمَعُ إِلَیْهِ أَمْوَالُ الدُّنْیَا» (بحارالانوار/ج52/ص350) وقتی که حضرت بر همه‌ی ثروت‌های جهان تسلط پیدا می‌کند، آن زمان که حضرت بر جهان حاکمیت پیدا می‌کنند، «مِنْ بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا» همه‌ی ثروت‌های زمینی و زیر زمینی، «فَیَقُولُ لِلنَّاسِ» امام زمان(ع) به مردم می‌گویند: «تَعَالَوْا إِلَى مَا قَطَعْتُمْ فِیهِ الْأَرْحَامَ» این همان چیزهایی است که به خاطر آن با هم قطع رحم کردید و کینه داشتید، بیایید بردارید. «وَ سَفَکْتُمْ فِیهِ الدِّمَاءَ الْحَرَامَ» خونریزی‌هایی که به واسطه‌ی این صورت گرفت، «وَ رَکِبْتُمْ فِیهِ مَا حَرَّمَ اللَّهُ» چقدر برای رسیدن به این ثروت‌ها مرتکب حرام‌هایی شدید. «فَیُعْطِی شَیْئاً لَمْ یُعْطِهِ أَحَدٌ کَانَ قَبْلَهُ» اینقدر به آنها می‌دهد که قبل از او کسی به آنها نداده بود. اینجا خطاب حضرت به چه کسی است؟ خطاب حضرت به انسان‌های خیلی متعالی درجه یک نیست. خطاب به مردم خیلی عادی است که اشتباهات و لغزش‌هایی در اثر تربیت‌های ناصحیح و غیر الهی مرتکب شدند و خطاها و لغزش‌ها و حتی حرام‌خواری‌ها و حق‌الناس‌ها  دین‌ها و مظالمی بر گردنشان است.

امام باقر(ع) در روایت دیگری می‌فرمایند: وقتی حضرت می‌آید، اصلاً به گونه‌ای برخورد و کمک می‌کند که آن حق‌الناس‌ها و دیونی که بر گردن مردم نسبت به همدیگر بوده است را بپردازند. لغزش‌هایشان را جبران کنند. چون حق‌الناس یک غل و زنجیر و مانعی جدی برای رشد است که نمی‌گذارد آدم رشد کند. غیبت، تهمت، خوردن مال دیگران، ریختن آبروی دیگران، اینها چیزهایی است که مثل بند ما را به زمین چسبانده است و باعث می‌شود که آدم حال دعا نداشته باشد، حال عبادت نداشته باشد، لذت عبادت را نچشد. باعث می‌شود آن پروازی که انسان باید به سمت آسمان داشته باشد و روحش پرواز کند، از بین برود. حق‌الناس آدم را در بند می‌کند. گفت:

نی صفا می‌ماندش، نی لطف و فرّ *** نی به سوی آسمان راه سفر

فردی که دهها حقوق مردم بر گردنش است، این نمی‌تواند بالا برود. نمی‌تواند رشد کند. در عصر ظهور حضرت ولیعصر(ع) می‌آید کمک می‌دهد که اینها رفع شود. اگر رفع نشود، حتی در زمان ظهور هم که باشد رشد نمی‌کند. چون حق‌الناس حق مردم است. کسی نمی تواند بگذرد. آنهایی که صاحبان حق هستند، باید بگذرند. منتهی حضرت ولیعصر(ع) کمک می‌دهد.

خدا مرحوم ملکی تبریزی را رحمت کند. عارف با عظمت و بزرگ که مدتی استاد حضرت امام هم بودند. ایشان در یک مجلسی بود که یک شبهه‌ی غیبتی شد. بلند شد بیرون آمد. ایشان گفت: این شبهه‌ی غیبت مرا چهل شب عقب انداخت. خوب ببینید آن روح لطیف می‌فهمد که اگر حقی بر گردن آدم باشد، چقدر می‌تواند به آدم لطمه بزند.

مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه‌ی علمیه‌ی قم هستند. ایشان آنقدر روح لطیفی داشت، می‌گفت: هر زمان اگر من یک غذایی که شبهه ناک است، بخورم حالم به هم می‌خورد. چون غذای آلوده، لقمه‌ی آلوده، حقوق‌ها و درآمدهای آلوده و حرام با جسم و روح پاک سنخیت ندارد. او را تاریک می‌کند. چون لقمه‌های حرام که از دست رسول خدا و واسطه‌های فیض به ما نمی‌رسد. از دست شیطان به ما می‌رسد. آدم را تاریک می‌کند. «یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمات‏» (بقره/257)

مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی منزل کسی مهمانی رفته بود. آن بنده‌ی خدا به پسرش گفته بود: برو از باغ مقداری میوه بچین و بیاور. پسر رفته بود و مقداری میوه آورده بود، ایشان دست دراز کرد که یک میوه را بردارد، یک مرتبه دستش را کشید. طوری که میزبان هم متوجه شد. گفت: آقا بفرمایید، گفت: نه، خیلی ممنون! خیلی اصرار کرد، بعد آقا فرمود: من نمی‌توانم این را بخورم.هر موقع دستم به سمت یک لقمه‌ای می‌رود که لقمه نا‌بجا است، نباید وارد بدن من شود. شبهه‌ناک است، خدای نکرده حرام است، ناراحتی در بدن من ایجاد می‌کند و حالت تهوع در من ایجاد می‌شود. الآن آن حالت به من دست داده است.

میزبان دنبال کرد و از پسرش پرسید: این میوه‌ها را از کجا آوردی؟ مگر نگفتم از باغ بچین. گفت: بعضی از میوه‌هایش خوب نبود، از باغ همسایه چیدم. البته قصدم این بود که بعد به آنها بگویم. پولش را به آنها بدهم. منتهی فعلاً این کار را نکرده‌ بود. روح‌ها و جسم‌های پاک حق‌الناس و ظلم و مظالم را درک می‌کنند.کدورت و ناراحتی‌هایش را می‌فهمند.

حضرت ولیعصر (ع) چون می‌خواهد تربیت کند و رشد بدهد و آن حیات برتر انسانی را ایجاد کند، طبیعتاً این موانع را باید کنار بزند. اینها مانع رشد است. لذا حضرت کمک می‌دهد که انسان‌های آلوده و گناهکار، اینهایی که حق‌الناس بر گردنشان است، این حقوق را بپردازند.

آقای شریعتی: یک بخشی از این اتفاقات خیلی خوب که شاید نمونه‌ی خیلی کوچکی از بهشت است، یک بخشی از این به دست خود ما اتفاق می‌افتد. البته به کمک حضرت، یعنی اینطور نیست که حضرت نگاهی کنند و همه چیز گلستان شود.

حاج آقای عالی: خود ظهور حضرت به واسطه‌ی اعمال و کارهای ماست که زمینه‌ی ظهور را فراهم کنیم. «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏» (رعد/11) این یکی از محکمات قرآنی است که خداوند متعال سرنوشت یک قوم و ملتی را تغییر نمی‌دهد، مگر که آنها در خودشان یک تغییراتی ایجاد کنند.

ما خودمان هستیم که باید به سمت آن ظهور برویم و آمادگی آمدن ولی خدا را داشته باشیم. این آمادگی‌ها باید در ما ایجاد شود. ان شاءالله بعدها در قسمت وظایف خواهیم گفت که وظایف کسانی که در این زمان هستند نسبت به ولی‌شان چیست و چه انتظاراتی از ما دارند و باید چه کار کنیم؟

ولی وقتی ما این تغییر را در خودمان ایجاد کردیم و آمادگی را در جامعه‌مان ایجاد کردیم که حضرت تشرف بیاورند، آنوقت با آمدن حضرت و تربیت الهی، یک زندگی انسانی و یک حیات برتری ایجاد می‌شود. ما فعلاً آن دوره و رفتار امام زمان با مردم را می‌گوییم. رفتار، رفتار استبدادی و خشونت با مردم نیست.

حضرت نسبت به افراد لجوج و عنودی که به همه شکلی حق برای آنها ثابت شده، حجت بر آنها تمام شده و آگاهی به آنها داده شده، اما باز در مقابل امام زمان (ع) مقاومت می‌کنند، حضرت در مقابل آنها محکم می‌ایستد و با آنها برخورد می‌کند. اما با مردم معمولی که به خاطر تربیت‌های ناصحیح، و آلودگی‌هایی که از قبل به شکل یک فرهنگ شیطانی در جهان گسترش پیدا کرده و دچار لغزش شدند و حقی را ضایع کردند و گناهی را مرتکب شدند، حق‌الناسی بر گردن دارند، حضرت دست اینها را می‌گیرد.

حالا ما بعد خواهیم گفت که اینطور نیست که ما فکر کنیم یاران امام زمان 313 نفر هستند. نخیر! در روایات ما هست که انبوه مردم یاران حضرت خواهند بود. انبوده مردم از آسمان نمی‌آیند. ملائکه نیستند، همین مردمی هستند که به هر حال خطاها و اشتباهاتی داشتند. در اثر تربیت‌های ناصحیح و حکومت‌های غیر الهی که دنیا را گرفته بودند، فرهنگ شرک آلودی که دنیا را گرفته بود، دچار لغزش شدند. حضرت به اینها دستگیری و کمک می‌کند.

امام باقر(ع) برخورد حضرت با آلودگی‌های مردم، لغزش‌ها، دیون، مظالمی که بر گردن مردم بوده را اینطور توصیف می‌کنند. امام باقر(ع) می‌فرمایند: «ثُمَّ یُقْبِلُ إِلَى الْکُوفَة» (بحارالانوار/ج52/ص224) مهدی ما به کوفه خواهد آمد. یکی از منزل‌های امام زمان در کوفه است. «فَیَکُونُ مَنْزِلُهُ بِهَا» منزل حضرت آنجاست. «فَلَا یَتْرُکُ عَبْداً مُسْلِماً إِلَّا اشْتَرَاه‏» هیچ غلام و برده و بنده‌ای که در اسارت هست، نیست مگر اینکه حضرت او را آزاد کند. «وَ لَا غَارِماً إِلَّا قَضَى دَیْنَه‏» هیچ بدهکاری نیست مگر اینکه کمک می‌کند که بدهی‌اش داده شود. اینها موانع رشد است.

البته اینها برای آن کسانی است که دوستی حضرت را داشتند. در دایره‌ی مؤمنین بودند. کسانی بودند که لجوج و عنود نیستند. کسانی نیستند که با خدا، اهلبیت، قرآن، دین، حق و حقیقت عنودانه و لجوجانه برخورد کنند.

حتی به صاحبان ادیان دیگر هم کاملاً مهلت داده می‌شود. تا مدتی به آنها مهلت داده می‌شود، این موضوع را در بحث‌های آینده کم کم باید مطرح کنیم. مسیحیت به طور گسترده خواهند دید که حضرت عیسی (ع) آمده‌اند و خود حضرت عیسی به عنوان وزیر امام زمان (ع) هست و دیگر دلیلی ندارد که گرایشی پیدا نکنند.

وقتی یهودی‌هایی که در آموزه‌هایشان و در تعالیم‌شان این است که مسیح خواهد آمد و او منجی است. وقتی ببینند مسیح آمده و کاملاً اثبات شده که او مسیح است و در خدمت ولیعصر(ع) است، دلیلی ندارد که گرایش پیدا نکنند مگر اینکه عناد داشته باشند.

تمام حجت‌ها بر افراد تمام می‌شود و آگاهی داده می‌شود، در این فضا آن کسانی که دوست حضرت هستند، اهل عناد و لجاج نیستند، حق را دوست دارند، ولی در عین حال بر گردن آنها ظلم‌هایی است و حق الناس است، حضرت به اینها کمک می‌دهد. «وَ لَا غَارِماً إِلَّا قَضَى دَیْنَه‏» بدهکاری نیست مگر اینکه کمک می‌دهد و دین او را ادا می‌کند. «وَ لَا مَظْلِمَةً لِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ إِلَّا رَدَّهَا» مظالمی که بر گردن مردم بوده است، حضرت رد می‌کند. این همان است که باز در دعای تعقیبات ماه رمضان می‌خوانیم. «فک کل اسیر»، «اللَّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدِینٍ»، این اتفاقات رخ می‌دهد. این همان بندهای نامرئی است که به دست و پا زده شده و آدم‌ها را گرفتار کرده است.

آقای شریعتی: شما اشاره کردید که این دعایی که در تعقیبات نماز در ماه رمضان می‌خوانیم، «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور» این دعای ظهور حضرت است. یعنی اهلبیت (ع) و پیامبر اعظم (ص) برای عصر ظهور دعا می‌کردند؟

حاج آقای عالی: شکی نیست، همه‌ی آنها دعا می‌کردند. از دعاهای مهم اهلبیت همین بوده که فرج امام زمان فرج الله است. در واقع گشایش اسماء و صفات خدا در این عالم است. حکومت الهی در این عالم است. امام زمان دستگاهی غیر از دستگاه خدا ندارد. همان حکومت است. لذا تمام انبیاء و اولیاء در طول تاریخ چشم‌اندازشان ظهور بوده است. این دعایی هم که مؤمنین در ماه مبارک رمضان می‌کنند، درست است که تحقق این در زمان ظهور است، ولی مؤمنین باید این کارها را آرام آرام یاد بگیرند و تمرین کنند. یک تمرینی هم هست که در عین حال که داریم مثلاً فرض کنید می‌‌گوییم: خدایا، «اللهم اصلح کل فاسدٍ من امور المسلمین» در زمان ظهور همه‌ی مفاسد و مشکلات مسلمین را برطرف کنم. خودت هم در اینجا گامی بردار که می‌توانی. شما هم در تحقق آن ظهور نقشی داشته باش. اگر این دعاها را می‌کنید، آن مقداری که می‌توانید.

یک تعبیری مقام معظم رهبری داشت که ما نمی‌توانیم خورشید را به سادگی روشن کنیم. ولی می‌توانیم یک شمع روشن کنیم. به همان اندازه‌ی خودت یک شمع روشن کن. به همان اندازه‌ی خودت یک شمع روشن کن و یک روشنایی ایجاد کن و ظلم را برطرف کن.

هم در خودت و هم در اطرافیانت، هر مقدار که می‌توانی. حضرت که تشریف می‌آورند، کامل آن مظالم و دیون و غل و زنجیرها را بر می‌دارد. این همان است که در جلسه‌ی قبل گفتیم: خداوند متعال وقتی به حضرت آدم نور اهلبیت و آخرین نور حضرت مهدی را به او نشان داد، پروردگار عالم فرمود: به این بنده‌ی سعادتمندم، «أَفُکُّ عَنْ عِبَادِیَ الْأَغْلَالَ وَ أَضَعُ عَنْهُمُ الْآصَار» (بحارالانوار/ج21/ص311) غل و زنجیرها را از جهانیان برمی‌دارم. حالا حضرت بخواهند چنین کاری کنند، کار او کار تربیت است، اصلاح است، این کار دلسوزانه‌ترین کار برای مردم است. این چهره، چهره‌ای است که می‌خواهد فقط برخورد کند و از بین ببرد، این چهره‌ای که اینطور دستگیری می‌کند، را ما ستختگیر معرفی کنیم؟ این ظلم به حضرت نیست؟

در این بحث شما یک صفحه‌ی دیگری باز کنید.یک ورق دیگری به این بحث بزنید. در دعاهای حضرت ولیعصر (ع) که مرحوم مجلسی در بحار نقل کرده است، در جاهای دیگر هم نقل شده است که اصل این برای سید بن طاووس است. مرحوم سید بن طاووس می‌فرمایند: می‌خواستم در سرداب سامرا وارد شوم، روی پله‌های اول که بودم، یک صدایی از داخل سرداب شنیدم. دقت کردم فهمیدم صدای مناجات حضرت امام زمان(ع) است. صدا را می‌شناخت. اینقدر محرم بود که از صدا تشخیص داد که حضرت ولیعصر است. همان‌جا روی پله‌ها نشستند و پایین‌تر نرفتند. دیدند امام زمان(ع) برای شیعیانشان دعا می‌کنند که خدایا شیعیان ما، دوستان ما، مؤمنین، اینها با ما سنخیت دارند. اینها از طینت ما هستند. «فقد فعلوا ذنوباً کثیراً» گناهانی مرتکب شدند و دچار لغزش شدند. خدایا اگر آن گناهانشان حق‌اللهی بوده، آنها را به ما ببخش. «بینک و بینهم» بین تو و بین خودشان بوده است. «و ما کانت فیما بینهم» اگر حق‌الناسی بوده، خودشان به همدیگر یک ظلمی کردند، خدایا دلهای اینها را از همدیگر راضی کن، و از خمس ما اینقدر به صاحبان حق بده، که مالشان برکت پیدا کند و بگذرند.

چنین کسی که الآن در زمان غیبت، اینچنین دعا می‌کند، در زمان ظهور که دستش باز می‌شود، و فرج رخ می‌دهد کمک نمی‌دهد برای آنکه آن دیون ادا شود. آن مظالم برطرف شود. گیرها و گرفتاری‌ها و غل و زنجیرها از دست و پاها باز شود تا بتوانند رشد کنند.

تعبیری در دیوان شمس است و خیلی زیباست. به این صورت شروع می‌شود.

ملولان همه رفتند، در خانه ببندید *** بر آن عقل ملولان همه جمع بخندید

به معراج درآیید، چو از آل رسولید *** رخ ماه ببوسید، چو بر بام بلندید

همان یار بیاید، در دولت بگشاید *** که آن یار کلید است و شما جمله کلندید

امام زمان(ع) قفل‌ها را باز می‌کند. گره‌هایی را باز می‌کند که شاید ما نمی‌دانیم. گاهی این گره‌ها کور شده است.حضرت با دست مبارکشان باز می‌کنند. این چهره، چهره‌ی رحمت واسعه‌ی خداست. ما اینها را در مباحث یاد مرگ گفتیم. در قیامت دستگیری و شفاعت معصومین حتی نسبت به حق‌الناس هم خواهد بود. منتهی به چه صورت است؟ نسبت به حق الناس به این صورت خواهد بود که اهلبیت برای کسانی که زمین خوردند و دچار لغزش شدند، از مؤمنینی که حق بر گردنشان هست، آنجا می‌آیند نسبت به صاحبان حق پا درمیانی و وساطت می‌کنند.

از آنها درخواست می‌کنند که ما از خدا می‌خواهیم اینقدر به شما بدهد، که شما بگذری و حلال کنی. آنجا به کسی ظلم نمی‌شود. آنجا صاحبان حق بالاخره صاحب حق هستند. اینطور نیست که نادیده گرفته شوند. اما اهلبیت از آنها درخواست می‌کنند، شما بگذرید، ما از خدا می‌خواهیم که خدا عوضش را به شما بدهد.

آقای شریعتی: همان‌جا هم خاطرم هست که شما اشاره کردید و در این زمینه صحبت شد که اهلبیت باید هزینه‌ای را بپردازند، این هزینه را ما زیاد و زیادتر نکنیم.

حاج آقای عالی: هم در دنیا و هم در آخرت این دستگیری‌های اهلبیت برای افرادی که اهل گناه و لغزش هستند، محتاج به یک سرمایه‌گذاری و ریش گرو گذاشتن و هزینه پرداختن است. درست است آنها سپر بلا می‌شوند، در همین دنیا هم همینطور است اما با صدمات و غصه‌ها و ناراحتی‌هایی که بر آنها ایجاد می‌شود. یک پدر مهربان وقتی می‌بیند بچه‌اش در برف می‌لرزد، کت خودش را در می‌آورد و روی بچه‌اش می‌اندازد. اما صدمه‌اش را پدر می‌خورد. سپر بلا می‌شود اما صدمه می‌خورد.

امام زمان(ع) باید گریه‌هایش را بکند، آنهایی که دچار لغزش هستند. آنهایی که دچار گناهانی هستند. حضرت ولیعصر باید پیش خدا شرمنده باشد. وقتی یک پدر می‌بیند بچه‌اش بازیگوشی می‌کند، شیطنت می‌کند، دیگران را اذیت می‌کند، آن بچه شاید متوجه نباشد، اما آن پدر خیلی غصه می‌خورد. دعا هم می‌کند که خدایا بچه‌ی ما بازیگوش است. بچه‌ی ما شیطنت می‌کند، بچه‌ی ما اذیت می‌کند، اما بالاخره آن پدر شرمنده می‌شود. این همان هزینه‌هاست.

این هزینه‌ها را باید کم کنیم.لذا اهلبیت فرمودند: ما دست شما را می‌گیریم ولی «أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَاد» (بحارالانوار/ج32/ص473) ولی خودتان به ما کمک بدهید که کمتر هزینه شود. روایتی هست که در دستگیری اهلبیت نسبت به حق‌الناس در عالم قیامت است که اگر فرصتی شد عرض خواهم کرد.

آقای شریعتی: بسیار خوب، آقا خیلی ممنون و متشکرم. انشاءالله توجهات حضرت ولیعصر شامل حال همه‌ی ما شود.

ای که یک گوشه‌ی چشمت غم عالم ببرد *** حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد

چقدر خوب است ثواب تلاوت آیات امروز را به روح بلند حضرت ام‌البنین هدیه کنیم. آیات 71 تا 77 سوره‌ی مبارکه‌ی آل عمران در سمت خدای امروز تلاوت می‌شود. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

«یَأَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنتُمْ تَعْلَمُونَ(71) وَ قَالَت طَّائفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْکِتَابِ ءَامِنُواْ بِالَّذِى أُنزِلَ عَلىَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَجْهَ النَّهَارِ وَ اکْفُرُواْ ءَاخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ(72) وَ لَا تُؤْمِنُواْ إِلَّا لِمَن تَبِعَ دِینَکمُ‏ْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى‏ هُدَى اللَّهِ أَن یُؤْتىَ أَحَدٌ مِّثْلَ مَا أُوتِیتُمْ أَوْ یُحَاجُّوکمُ‏ْ عِندَ رَبِّکُمْ  قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ  وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ(73) یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن یَشَاءُ  وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ(74) وَ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ وَ مِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِینَارٍ لَّا یُؤَدِّهِ إِلَیْکَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَیْهِ قَائمًا  ذَالِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَیْسَ عَلَیْنَا فىِ الْأُمِّیِّنَ سَبِیلٌ وَ یَقُولُونَ عَلىَ اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ(75) بَلىَ‏ مَنْ أَوْفىَ‏ بِعَهْدِهِ وَ اتَّقَى‏ فَإِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ(76) إِنَّ الَّذِینَ یَشْترَُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَیْمَانهِِمْ ثَمَنًا قَلِیلاً أُوْلَئکَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فىِ الاَْخِرَةِ وَ لَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لَا یَنظُرُ إِلَیهِْمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لَا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(77)»

ترجمه آیات:

«اى اهل کتاب، با آنکه از حقیقت آگاهید، چرا حق را به باطل مى آمیزید و حقیقت را کتمان مى‏کنید؟ (71) طایفه‏اى از اهل کتاب گفتند: در اول روز به آنچه بر مؤمنان نازل شده است ایمان بیاورید و در آخر روز انکارش کنید، تا مگر از اعتقاد خویش باز گردند. (72) و گفتند: جز پیروان دین خود را تصدیق مکنید. بگو: هدایت، هدایت خدایى است. و اگر گویند که به دیگران همان چیزهایى ارزانى شود که به شما ارزانى شده است، یا اگر گویند که فردا در نزد پروردگارتان با شما به حجت مى‏ایستند، بگو: فضیلت به دست خداست، به هر که خواهد آن را عطا مى‏کند، که او بخشاینده و داناست. (73) هر که را بخواهد خاص رحمت خود مى‏کند و خدا صاحب کرمى است بس بزرگ. (74) از میان اهل کتاب کسى است که اگر او را امین شمرى و قنطارى به او بسپارى آن را به تو باز مى‏گرداند، و از ایشان کسى است که اگر امینش شمرى و دینارى به او بسپارى جز به تقاضا و مطالبت آن را بازنگرداند. زیرا مى‏گوید: راه اعتراض مردم مکه بر ما بسته است و کس ما را ملامت نکند. اینان خود مى‏دانند که به خدا دروغ مى‏بندند. (75) آرى هر کس که به عهد خویش وفا کند و پرهیزگار باشد، خدا پرهیزگاران را دوست مى‏دارد. (76) کسانى که عهد خدا و سوگندهاى خود را به بهایى اندک مى فروشند در آخرت نصیبى ندارند و خدا در روز قیامت نه با آنان سخن مى‏گوید و نه به آنان مى‏نگرد و نه آنان را پاکیزه مى‏سازد. و برایشان عذابى دردآور است. (77)»

آقای شریعتی: ان شاءالله زندگی همه‌ ما منور به نور قرآن باشد. تلاوت آیات را از مسجد مقدس جمکران دیدیم و شنیدیم. ان شاءالله زیارت مسجد مقدس جمکران نصیب همه‌ی ما بشود. ادای احترام می‌کنیم از مقام شامخ مادران صبور شهدا و آنهایی که به رحمت خدا رفتند، ان شاءالله با حضرت ام‌البنین محشور شوند و خداوند به آنهایی که هستند را هم عافیت و سلامت بدهد. اشاره‌ی قرآنی را امروز را بفرمایید و بعد هم ان شاءالله خدمتشان باشیم.

حاج آقای عالی: آیه‌ی 75 سوره‌ی آل‌عمران می‌فرمایند: بعضی از اهل کتاب کسانی هستند که اگر شما ثروت فراوانی به عنوان امانت به آنها بسپاری، به شما برمی‌گردانند. اما بعضی از آنها کسانی هستند که اگر یک دینار هم به آنها بدهید، به شما بر نمی‌گردانند. اینقدر خساست و بخل و امانت‌خوری در آنها زیاد است. یک نکته این است که پروردگار عالم در ملاک خوبی و بدی دست روی امانت‌داری گذاشته است که درست برگرداندن امانت یا برنگرداندن، ملاک این است که شخص خوب و درست باشد یا نه!

بعد در ادامه‌ی آیه خداوند متعال می‌فرماید: آنهایی که امانت را می‌خورند و ادا نمی‌کنند، توجیهی هم برای این گناه خودشان می‌کنند. چون خدا در مورد اهل کتاب صحبت می‌کنند. یهودیان و بنی اسرائیل گناهشان را توجیه می‌کنند. «لَیْسَ عَلَیْنَا فىِ الْأُمِّیِّنَ سَبِیلٌ» نسبت به آدم‌های بی‌سواد و بی‌فرهنگ چیزی بر ما نیست،

اگر حق اینها را بخوریم و ظلمی کنیم. خداوند می‌فرماید: «وَ یَقُولُونَ عَلىَ اللَّهِ الْکَذِب‏» این دروغ بستن به خداست. توجیه گناه از خود گناه بدتر است. ادم یک گناهی مرتکب می‌شود، بد توجیه می‌کند، می‌گوید: خوب کاری کردم. حق بود که این کار را کردم. یک مبنا درست می‌کند، یک تئوری درست می‌کند.

خدا می‌فرماید: این دروغ بستن بر خداست که نه ما گناهی نداریم. خدا ما را مؤاخذه نمی‌کند. بنابراین اولاً خدای نکرده گناهی آدم مرتکب نشود، ثانیاً اگر مرتکب شد، این گناه را توجیه نکند. توجیه گناه، از خود گناه بدتر است. آدم بپذیرد که اشتباه کرده است. خداوند متعال از او می‌گذرد.

آقای شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم. خیلی خوشحالیم که روزهای یکشنبه‌ی ما مزین و منور به نام حضرت ولیعصر(عج) است، انشاءالله در مسیر اضطراری که جلسه‌ی اول با حاج آقای عالی صحبت کردیم، بتوانیم گام برداریم. اگر نکته‌ای هست، بفرمایید.

حاج آقای عالی: اهلبیت کسانی هستند که در قیامت خیلی فرصت‌ها گذشته است، جای جبران گذشته است، باز آنجا پا درمیانی و وساطت می‌کنند. روایت این است که سماعة ابن مهران می‌گوید: شبی با امام کاظم(ع) در مسجد الحرام نشسته بودیم، طواف مردم را نگاه می‌کردیم. امام کاظم(ع) فرمود: «یَا سَمَاعَةُ إِلَیْنَا إِیَابُ هَذَا الْخَلْقِ وَ عَلَیْنَا حِسَابُهُم‏» (کافی/ج8/ص162) حساب و کتاب این مردم با ما است. «فَمَا کَانَ لَهُمْ مِنْ ذَنْبٍ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ» آن گناهانی که بین خودشان و خدا انجام دادند، حق اللهی بوده است، «حَتَمْنَا عَلَى اللَّهِ فِی تَرْکِهِ لَنَا» ما از خدا می‌خواهیم که خداوند متعال این را به ما ببخشد. «فَأَجَابَنَا إِلَى ذَلِکَ» خدا هم جواب ما را می‌دهد و ما را می بخشد. «وَ مَا کَانَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ النَّاسِ» آن گناهان حق‌الناسی که مردم انجام دادند، «اسْتَوْهَبْنَاهُ مِنْهُمْ» ما از صاحبان حق درخواست می‌کنیم که از هم بگذرند.

به صاحب حق ظلم نمی‌شود. نادیده گرفته نمی‌شود. بالاخره او صاحب حق است. او طلبکار است. او باید حلال کند. اهلبیت از او درخواست کنند که بگذرد. «وَ أَجَابُوا إِلَى ذَلِکَ» آنها هم قبول می‌کنند، «وَ عَوَّضَهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ» خدا به آنها عوض می‌دهد.

من فقط یک نکته بگویم. البته امثال این روایت، روایت دیگر هم داریم که اهلبیت در رابطه با حق‌الناس وساطت می‌کنند ولی این نباید باعث جرأت ما شود و بگوییم: الآن دیگر اهلبیت وساطت می‌کنند و دیگر هرکاری کنیم. خدای نکرده گناهان و آلودگی‌ها چه بسا آدم را از زمره‌ی اهل ایمان بیرون ببرد که دیگر آنها وساطت نکنند. ثانیاً بعد از مدت‌ها باشد، ثالثاً هزینه روی دوش اهلبیت داریم.

نتیجه‌ای که من می‌خواهم بگیرم، این است. اهلبیتی که در آخرت فرصت‌ها گذشته است، فرصت جبران گذشته است، اینطور می‌آیند و وساطت می‌کنند و سیره‌شان این بوده، اینجایی که در دنیا هستند و می‌توانند بیایند وساطت کنند، یک کاری کنند که هنوز فرصت‌ها نگذشته و قابل جبران است، این کار را نمی‌کنند. امام زمان(ع) در زمان خودشان می‌آیند و به افراد مدیون که بدهکار هستند، کمک می‌دهند که الآن می‌توانید بروید و حلالیت بطلبید. شما بروید ما هم به کمک شما می‌آییم.

کسی از یاران امام صادق (ع)، علی بن ابی حمزه بطائنی می‌گوید: من یک رفیقی داشتم در بنی امیه بود که دفتر دار بود، به من گفت: یک وقتی از امام صادق بگیر، من خدمتشان برسم. می‌گوید: من یک وقتی گرفتم، با این رفیقم خدمت امام صادق رسیدیم. گفت: آقا من دفتردار بنی امیه بودم، الآن دیگر نیستم، ولی اموال زیادی از آن زمان در مال من هست.

حضرت فرمود: اگر بنی امیه مثل شما را پیدا نمی‌کردند، اینقدر ظلم نمی‌کردند. شما نردبان ظلم آنها شدی که بالا رفتند. آن طرف گفت: آقا راهی برای من هست، چه کنم؟ حضرت فرمود: من بگویم انجام می‌دهی؟ گفت: آقا شما بفرمایید، من انجام می‌دهم. حضرت فرمود: تمام اموالی که از آن راه بدست آوردی، آنهایی که می‌شناسی مردانه به آنها برگردان. آنهایی که نمی‌شناسی از طرف آنها صدقه بده. من هم برای تو بهشت را تضمین می‌کنم و تو را دعا می‌کنم.

علی بن ابی حمزه می‌گوید: چون در کوفه زندگی می‌کردیم با رفیقم به کوفه برگشتیم. بعد از مدتی دیدم این رفیق ما تمام اموالش را برگرداند، حتی لباس‌های تنش را هم داده بود. سریع از بین دوستان و شیعیان پول جمع کردیم و برای او لباس تهیه کردیم و بردیم. بعد از یک مدتی مریض شد، نزدیک مرگش بود، کنارش نشستم. تا مرا دید، گفت: یا علی! «وفاء لی والله صاحبک» به والله صاحب تو امام صادق به من وفا کرد. آن قولی که به من داده بود، پایش ایستاد و از دنیا رفت.

علی ابن ابی حمزه می‌گوید: بعد از مدتی که او را دفن کردیم، من خدمت امام صادق رسیدم، تا حضرت مرا دید، گفت: علی! ما به آنچه به رفیق تو گفته بودیم، وفا کردیم. اهلبیت اینگونه هستند. بنابراین امام زمان(ع) همین سیره را خواهد داشت. وقتی که حضرت می‌آیند، کمک می‌کند کسانی که لغزشی، گناهی، حتی حق‌الناس بر گردنشان بوده بتوانند ادا کنند.

آقای شریعتی: خیلی ممنون و متشکرم. مثل همیشه بهترین‌ها را برایتان آرزو می‌کنم. والحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمدٍ و آله الطاهرین.


" مباحث یادی از امام زمان عج الله - حجت الاسلام عالی - برنامه سمت خدا - http://samtekhoda.tv3.ir "


مباحث مربوط به امام زمان (عج):

آیا در بین یاران خاص امام زمان علیه السلام، خانم‌ها هم هستند ؟

یادی از امام زمان عج الله (1)

توضیح ویژگی زنده بودن امام زمان عج الله

دلایل زنده بودن امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف

توضیح در مورد رحمت، رأفت و مهربانی گسترده امام زمان (ع) (2)

توضیح در مورد ویژگی غایب بودن امام زمان (ع)

دلایل غیبت امام زمان علیه السلام

راه های ارتباطی ما با امام زمان (ع) در عصر غیبت - (1)

راه های ارتباطی ما با امام زمان (ع) در عصر غیبت (2)

رابطه‌ی امام حسین ( علیه السلام ) و امام عصر ( علیه‌السلام )

بررسی عدالت گستری امام عصر(عج) (1)

نقش امام عصر در تقدیر انسانها

وظایف فردی منتظران در عصر غیبت امام زمان عج الله

در محضر امام زمان عج الله بی ادبی نکنیم

وظایف منتظران – ادب زمان و مکان (1)

تجدید عهد روزانه با امام زمان علیه السلام (1)

چرا امام زمان عج الله به داد فقیران و گرفتاران نمی رسد ؟!

تبعیت از جانشینان امام زمان عج الله (1)

علائم ظهور و وظیفه منتظران (1)


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مباحث یادی از امام زمان (عج) (۴۶ مطلب مشابه)