با سلام.
دوستان یه سوالی داشتم. اگر تو خونه تون خیلی اوقات جنگ و دعوا بود و همه همیشه با صدای بلند و خشونت با هم صحبت میکردن چه کار میکردید برای بهبود شرایط؟ اگه پدری داشتین که اکثر مواقع عصبانیه و بد حرف میزنه و فحاشی می کنه و سر کوچکترین مسائل که حتی شما توش تقصیری هم ندارین هم بهتون فحش میده چه برخوردی میکردید؟
مرتبط با ناراحتی از پدر:
مدتی هست که احساس میکنم کاملا از پدرم متنفرم
پدرم کلا هیچ ارزشی برا ما قائل نیست
شوخی های پدرم عین مته رو روانمه
با پدرم هر روز دعوا دارم، دعوای خیلی بد
علت بسیاری از بیماری های روحی من پدرمه
به خاطر اعتیاد پدرم هر جا رفتم خواستگاری، نه شنیدم
میخوام ازدواج کنم ولی پدرم خرج جهیزیه م رو نمیده
از پدرم که خرجی نمیده شکایت کردیم
دختری هستم که پدرم منو شیطان بزرگ میدونه
برای پدرم مهم نیست که من تو چه شرایط بحرانی قرار دارم
پدرم مگه پادشاهه که سفره براش پهن کنن و جمع کنن ؟
خواستگارام به خاطر پدرم منصرف میشن
دختر 16 ساله ای هستم که پدرم حالش ازم بهم میخوره
من فقط آرامش میخوام، چیزی که تو خونه ی پدرم ندارم
دخترانی که پدرشون معتاد هستند چه حسی نسبت به اونا دارن ؟
حالم از رفتارای مضخرف پدرم بهم میخوره
دیگه تحمل زندگی با پدر و مادرم رو ندارم
← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)
- ۱۸۱۲ بازدید توسط ۱۱۳۸ نفر
- سه شنبه ۲۱ مرداد ۹۹ - ۲۱:۵۸