سلام خدمت دوستان محترم
امیدوارم حال تون خوب باشه 🌺
در این صفحه شما عزیزان می تونید هر نوع سوال حقوقی ،کیفری ، خانواده و.... داشتید مطرح کنید در صورت امکان تا جایی که مقدور باشه پاسخگوی سوالات تون هستم 🙏
سلام خدمت دوستان محترم
امیدوارم حال تون خوب باشه 🌺
در این صفحه شما عزیزان می تونید هر نوع سوال حقوقی ،کیفری ، خانواده و.... داشتید مطرح کنید در صورت امکان تا جایی که مقدور باشه پاسخگوی سوالات تون هستم 🙏
سلام
لطفا منو راهنمایی کنید. واقعاً دارم نابود میشم ۶ ساله پشت کنکورم. عاشق بینایی سنجی ام. اصلا ارزش نداره حتی برای دندون پزشکی ام ۶ سال پشت کنکور بمونی چه برسه به لیسانس. اصلا نفهمیدم چی شد این همه پشت کنکور موندم.والا من پزشکی هم نخواستم.به خدا خیلی اکتیو بودم و درسمم عالی بود.اهل روابط خازج از عرف نبودم و سرم تو کتاب بود.ولی آخرش شدم این.فقط بعد شش سال تازه فهمیدم روش درس خوندنم غلط بوده و اینکه خواستم هر سال، هر روز ۱۴ ساعت بخونم ولی چون نمی شد فکر می کردم درس نخونم و اعتماد به نفسم از بین میرفت. واقعاً خسته م. همه چیزم رو باختم. روحیه م رو . جوونیم رو .
جدیدا از همه چیز نفرت پیدا کردم. متولد نیمه اول ۷۷ ام.َ شکست عشقی و یک سری از مسائل هم منو از پا در آورد. اصلا سال ۹۸ و ۹۹ کنکور ندادم به خاطر شکست عشقی. فقط نگید برو پیرای آزاد چون بودم و بعد دو ترم انصراف دادم و اصلا و ابدا نتونستم تحمل کنم. آخرین کنکورم سال ۹۷ بود. بعدش نظام تغییر کرد. منم بعد دوری از درس ۱۴۰۰ شرکت کردم.. نظام هم تغییر کرده شرایطم سخت شده.۲ماه دیگه کنکوره.واقعاً از اینکه بخوام یک سال دیگه پشت کنکور بمونم دیوونه میشم..نمی کشم..از همه چیز عقب افتادم... چه کار کنم...لطفا خواهرانه برادرانه کمک کنید.
سلام دوستان
من چند ماه دیگه بیست و یه ساله میشم و دانشجو ام. خلاصه اینکه در مورد ی موضوعی باهاتون می خوام مشورت کنم. اخیرا ی آقایی ابراز تمایل کردن که با من آشنا شن 35 ساله هستن، مهندس برق و شاغل و خانواده فرهنگی دارن و طبق گفته خودشون تا به حال عاشق نشدن و حالا خیلی تمایل دارن که ما همدیگه رو بیشتر بشناسیم و ببینیم به هم می خوریم یا نه!
اول برام ی چیزی عجیبه که چطور ی مرد ۳۵ ساله تا این سن دلش نلرزیده باشه و مسئله بعدی برام اختلاف سنی ما هست راستش یکی دو بار که باهاشون صحبت کردم حس کردم حوصله م سر میره و سلایق مون متفاوته و حتی اسم خواننده ها یا سرگرمی های مورد علاقه منو نمی دونستن!
و جدای این ها از ی جهت نگرانم چون دوستم می گفت مردانی که سی سال رو رد می کنن چون پخته میشن نمی تونی راحت تحت تاثیرشون قرار بدی و اون ها خواسته خودشون رو به تو القاء می کنن! من قبل ایشون به کلاسیم که مثل خودم متولد ۷۹ بود علاقه داشتم ولی رابطه مون تموم شد چون نمی تونستیم ازدواج کنیم و واقعاً انگار هر چقدر هم دعوا می کردیم درک بهتری از هم داشتیم!
الآن طوریه که اکثر پسرهای زیر سی سال شرایط ازدواج رو ندارن و الآن این آقا که اومدن و میگن به من علاقه دارن حس غریبگی با و خودش و دنیاش می کنم راستش! و این هم بگم که منظورشون از آشنایی برای ازدواجه و در جریانن خانواده ها.
سلام
من دختری حدود ۲۴ ساله و فرزند آخر خانواده هستم. با توجه به مشکلاتی که داشتم الآن دارم برای کنکور تجربی خودم رو آماده می کنم هدفم با توکل به خدا پزشکی هست نه صرفا به دلیل پول بلکه من از صمیم قلبم میخوام به جایی برسم و بتونم به همه کمک کنم از جمله قشر کم درآمد جامعه که خودم هم جزوشون هستم.
مشکلات ریز و درشت زیادی داشتم و دارم از جمله مریضی خواهرم و برادری که ضعف اعصاب داره و با هر کسی کنار نمیاد. با توجه به وضع مالی نه چندان خوب و مشکلات خانواده م که من وظیفه خودم می دونم بعد ازدواج هم دائم حواسم بهشون باشه(حضور دائم به معنی حضور حداقل دو روز یکباره). خواستگارانی داشتم که شرایط منو قبول دارن و وضع مالی خوبی دارن امّا مشکلی که وجود داره این هستش که یا حرف همدیگه رو نمیفهمیم یا به دل من نمیشینن، بعضی هاشون هم هستن که ازم می خوان ظاهر مانتویی سادمو با اون ها وفق بدم و خودم رو تغییر بدم بشم یا چادری سفت و سخت یا یه دختر بیحجاب/بی احترامی به هیچ عزیزی نباشه هرکس با هر پوششی قابل احترامه.
سلام
من دختری هستم که حدود ۵ سال پیش و قبل تر از اون هم چند بار مورد آزار جنسی یکی از افراد فامیل قرار گرفتم که متأسفانه جزء محارم هم بود.
من خواب بودم که این اتفاق افتاد فرض کنید، دختری حدود ۱۶ ساله داخل اتاق خودش یعنی جایی که امنیت طبیعی ترین حقشه و در حال خواب مورد آزار قرار بگیره. اون فرد اون شب مهمون ما بود و حتی حق مهمون بودن رو هم بجا نیاورد.
از اون شب ازش متنفر شدم و حتی با شنیدن صداش حالت بدی بهم دست میده و متأسفانه عقاید خانوادگی مون هم طوری نیست که بتونم به کسی بگم و دلداری بهم داده بشه. سوال من از شما اینه که آیا من همچنان دختر پاکی ام یا نه؟ (خدا رو شکر آزار در حد کامل نبوده).
امّا حس می کنم چون بهم دست زده با اون نیت من از حالت پاکی خارج شدم. خیلی گریه کردم بابت این موضوع خودم رو لایق ازدواج با یک انسان پاک نمیدونم. به نظرم اوج کثیفی یک مرده که به خاطر طبیعی ترین نیازش پاکی یک دختر رو اون هم بدون رضایت ازش می گیره.
جالبه که اون آدم هم زن داره و هم بچه، یعنی شرایط رفع میلش رو هم داشته امّا چنین کاری کرده. متأسفانه طی این ۵ سال حتی کوچکترین حرکتی به نشانه متاسف بودن از اون آدم ندیدم و حتی با سکوت من حس می کنم پر رو تر هم شده.
من دخترم سوالی دارم از هم جنس های خودم. ( با احترام زیاد لطفا آقایون نظر ندن .بحث کاملا زنانه ست ) .
گیر افتادن خانم ها تو دوران آشنایی مشکل بزرگی شده . گاهی آشنایی دام و تله می شود که گاهی همه ما خواه نا خواه گرفتار میشیم . لطفا بگید توی دوران آشنایتون با پسرهایی که سریش بودن و احیانا علاقه ای بهشون نداشتین و رو مخ بودن چگونه رهایی پیدا کردید. لطفا تجربیات تون رو بگید .اگه حسی از اول نبود چرا وارد آشنایی شدیدن ؟ اصلا چی شد که به این آشنایی وارد شدید. چه رفتارها و آزارهایی از اون آقا دیدید.
چه کردید تا از این آشنایی نجات پیدا کردید .چه تجربه ای کسب کردید و چه نصیحتی برای من دختر 20 ساله و همجنس های خودتون دارید . آیا از روی کنجکاویی آشنا شدین . از روی رو دربایستی و یا اجبار بوده . به خاطر موقعیت بوده و جوگرفتگی بوده یا به خاطر احساس تون بوده. یا همین جوری آشنا شدین براتون سرگرمی بود . یا چی می دونم پسره از آشناهاتون بوده یه لحظه تو موقعیتی افتادین مجبورشدین برای اینکه بی احترامی نشه پیشنهاد آشنایی شون و قبول کنید .
سال هاست که غالب سیستم های مدیرتی در دست مردان هست. به نظرتون زن ها می تونن مدیران مدبر و خوبی باشن . اگر آره چه ویژگی ها متمایزی باید داشته باشند و اگر نه چرا نمی تونن. حرف تون با تکیه بر دلایل بیاین کنید. اگر تجربه ای از همکار مدیر خانم داشتین ضعف و قوتش بگین. چه ویژگی های ذاتی زن ها برای یک سازمان بهتره و چه ویژگی هاش ضرر داره.
از آقایون می پرسم به عنوان یه مرد می تونید زیر دست یه زن کار کنید و چرا؟
سلام به همه خواهر و برادرهای گلم
یه قضیه ای یه مدته ذهنم رو درگیر کرده و مطمئناً این سوال خیلی از دخترهای هم سن و سال منم هست که متأسفانه تو جامعه ما خیلی رواج پیدا کرده. صد البته با راهنمایی های شما داداش های مهربون، خیلی از دخترهایی که این موردها داره براشون پیش میاد، و می خوان از اصل قضیه سر در بیارن، تاثیر می گیرن، می فهمن، درک می کنن از ته دل، و پاک میمونن. و چون دنیا تمام آینه ایست از اعمال و کردار خودمون، شما پسرها هم ناموس خودتون حفظ میشن از خطرات.
من واقعاً دوست دارم از پسرها بپرسم (خواهش میکنم برای جواب دادن اول فکر کنین خواهر خودتون پرسیده، با صداقت جواب بدین و راهنمایی مون کنین)
ببینید منه دختر حتی اگه ادعا هم داشته باشم به هیچ عنوان نمی تونم کاملاً بگم یک پسر رو کامل میشناسم و هیچ وقت نمی تونم به قضایا و اتفاقات، تمام و کمال از دید یک پسر نگاه کنم. این قضیه برای خودم اتفاق نیافتاده خدا رو شکر.
سلام
دوستان میخواستم نظرتون رو راجب یه موضوعی بدونم .
حدود 3 هفته پیش از یه خانومی خواستگاری کردم و خواهرم به مادر ایشون زنگ زده و صحبت هایی رو انجام دادن و مادرش گفت من به شما اطلاع میدم که بیشتر همدیگه رو بشناسیم ، ولی از اون تاریخ به بعد مادرشون گوشی شون رو از دسترس خارج کردن و خودم به اون دختر خانوم زنگ زدم گفت من فردا به شما زنگ میزنم و خبر رو میدم که بازم زنگ نزدن .
به نظر شما قضیه از چه قراره و آیا بازم پیگیری کنم یا نه؟ به ما نه جواب نه میدن نه جواب مثبت کلا هیچی نمیگن
مرتبط :
دختران گرامی، لطفا موقع جواب "نه" دادن به پسر، ادب رو رعایت کنید!
سلامببه همگی
می خوام بدونم وقتی اعتماد به نفس تون رو بابت برخی چیزها از دست می دید چکار می کنید ؟
یکی هست قیافش بده ! یکی اندام و هیکلش ! یکی یک سری مشکلات در بدنش داره و ...، من دختری هستم که رشد قدم متوقف شده با توجه به سنم قدم ۱۵۸ هست .
همیشه احساس بدی بهم دست میده بعد توی لرستانم زندگی می کنم اکثریا بلندن تو مدرسه واقعاً بعضی اوقات دیدن بعضی ها برام سخته گردنم در حد شکستن میره بالا.
قد پدرم ۱۷۷ و مادرم ۱۵۵ هست. اوایل نسبت به خیلی ها قدم بلند تر بود در حالی که بهم می گفتند تو روز دو سانت میری بالا ولی بعدش این از بین رفت .
همه دوستانم از خودم بلندترن یا نهایت اون هایی که خیلی یه زمانی ازم کوتاه تر بودن هم قدم شدن. تو فامیل هم قدم کوتاه تره...
سلام
من یک دختر 28 ساله هستم مدرکم کارشناسی ارشد و مشغول به کار در شرکتی با محیط زنانه و درآمد نسبتا خوب هستم. از نظر چهره زیبایی دارم و بیبی فیسم (البته این رو بقیه میگن) اندامم هم متناسبه و ورزش می کنم. آرومم و بی حاشیه و همین طور گرم و اجتماعی هستم و اینکه تا حالا پسری تو زندگیم نبوده و نمی تونسته هم باشه خخخ چون کلا دانشگاهم دخترانه بود و محیط کارم همه خانمن اصلا با پسرها مواجه نمی شم فقط در حد پسرهای فامیل سالی یه بار که اون هم به خاطر کرونا دیگه نیست. مانتویی محجبه ام رنگ های شاد می پوشم امّا تا حالا یه تار موم بیرون نبوده.به واجبات دینی پایبندم.
معیارهای من برای ازدواج اینهاست:
از نظر اخلاقی خوش اخلاق باشه و اهل معاشرت و اجتماعی باشه و تا حد امکان دختری تو زندگیش نبوده باشه ولی خب اگر بود در حد دوستی ساده اشکالی نداره(به شرط توبه واقعی و ابراز پشیمانی) امّا خط قرمزی و رابطه ج ن س ی نداشته باشه.
مثلا من خودم بارها شده که خواستم دست به کار اشتباهی بزنم یا زمانی که کلا نا امید بودم از زندگی یه حرف هایی از بقیه شنیدم که خیلی به دلم نشسته.
خودم یه مثال می زنم. یه زمانی خیلی گرفتار بودم و دلمم نمی خواست از این و اون کمک بخوام ولی چاره ای هم نمی دیدم. اون زمان یکی از رفقام گفت: حضرت یوسف وقتی تو زندان بود به هم زندانیش گفته بود وقتی آزاد شدی پیش پادشاه مصر از من یاد کن (شاید اون پادشاه کمک کنه و من آزاد شم) ولی اون فرد یادش میره به پادشاه بگه و حضرت سال ها تو زندان می مونه امّا بعد ها از خداوند طلب بخشش می کنه که من تو رو نادیده گرفتم و به جای کمک خواستن از تو دست نیاز به سوی بندت دراز کردم...
این حرف هاش این قدر رو من تاثیر گذاشت که از اون به بعد توجهم به خدا خیلی بیشتر شده بود. دوست دارم بقیه هم از قشنگ ترین حرف هایی که تا حالا شنیدن بگن.
چرا بیشتر مردم جذب افراد زیبا میشن؟، آیا افراد زیبا بهترن؟، باهوش ترن؟، چه برتری ای دارن؟
در مورد اینکه هر کسی معیارهایی برای زیبایی داره کاری ندارم چون خودم معیارهام به شدت با بقیه فرق داره و ... (حالا بگذریم ... من یه موجود خاصی ام که با هر چهره ای کنار میام و زیاد توجهی ندارم) الآن دارم در مورد نظر اکثریت کسانی که نظرشون رو درباره یه زیبایی بروز میدن میگم:
اندام مرد و زن قدرت باروری اون ها رو نشون میده و بر اساس انتخاب طبیعی ژن های ما طوری طراحی شدن که مجذوب اندام خاصی بشیم. ( در این مورد فکر می کنم تحریک جنسیه و زیباییش بیشتر به خاطر نظمه، چون ذهن ما نظم رو دوست داره)
همچنین سرخی لب های خانم ها (این رو مطمئن نیستم)(لعل لب یار) و چهره یه مردانه داشتن آقایان.
آقایونی که چهره یه مردانه تری دارن تستسترون (و احتمالا دوپامین) بالاتری دارن و بطبع قدرت باروری و همچنین محافظت از قلمروشون هم بیشتره، معلومه چنین آدم هایی احتمال بقای بیشتری هم دارن و پسران بیشتری در نسل بعدی دارن، به خصوص اون هایی که می خوان همه چی رو به دست بیارن (شایدم بشه این جوری به قضیه نگاه کرد که اون هایی که همه چیز رو می خوان و قدرت طلب و ریاست طلبن حضور همدیگه رو نمی تونن تحمل کنن و رقباشون رو از میدون به در می کنن، برای همین تعدادشون اونقدرا هم زیاد نمی شه)
سلام
من یک دختر ۲۰ ساله ام که این اواخر از لحاظ روحی خیلی به هم ریختم. عزت نفسم صفر شده اون هم به خاطر حرف یک عده از اطرافیان . سوالم اینه اگه شما جای من بودید موضوع این قدر رنج آور بود و اذیت تون می کرد یا من خیلی حساسم؟ ۱۵ ساله که بودم دیدم یکی از فامیل ها به مامانم گفت که خواهرم خیلی از من قشنگ تره و شب خواستگاری من اون داخل اتاق باشه نیاد بیرون بهتره، با حالت خنده و تحقیر گفت این ها رو و مامانمم خندید.
متأسفانه و کوچکترین دفاعی ازم نکرد که دلم خوش باشه من هر چی که باشم (هر چند از نظر خیلی ها زیبام و دوست داشتنی که متأسفانه اصلا قبول ندارم ) باید چنین حرفی گفته بشه؟ چرا اون آدم فقط یک ذره به احساسات من فکر نکرد؟ نگفت با دل این دختر دارم چه کار می کنم ؟ من خیلی شب ها به خاطر حرف اون آدم و واکنش مامانم گریه کردم و اشک ریختم .
مگه ازدواج مثل رفتن به مغازه ست که ببینی کدوم جنس بهتره همون رو بخری اگه ازدواج این قدر پوچه من هیچ وقت نمی خوام ازدواج کنم. و متأسفانه در حال حاضر خودم رو لایق هیچ آدم خوبی نمی دونم به خاطر همین موضوع. البته امیدم به خداست و می دونم خدا جای حق نشسته و مواظب دلم هست (قربونش برم) لطفا بهم بگید شما جای من بودید چطور خودتون رو آروم می کردید و سعی می کردید اون آدم رو ببخشید
کتاب صورتت را بشور دختر جان که با عنوان خودت باش دختر نیز ترجمه و چاپ شده است، اثری نوشته ی ریچل هالیس است که اولین بار در سال 2018 وارد بازار نشر شد.
هر بخش از این کتاب جذاب با دروغی شروع می شود که هالیس زمانی به آن باور داشت؛ دروغی که باعث شده بود احساسی از بی ارزشی، سردگمی و ناامیدی در او به وجود آید.