سلام
آیا راهی برای از بین بردن سیاهی زیر چشم که به صورت ارثی باشه ، و نه در اثر عوامل محیطی مثل آفتاب سوختگی یا خواب کم، وجود داره ؟ من از کرم لایه بردار استفاده کردم ولی هیچ فایده ای نداشت اما هنوز از کرم های مخصوص از بین بردن سیاهی دور چشم استفاده نکردم .
میخواستم قبل از خرید از کسایی که استفاده کردن بپرسم آیا تاثیر داشت ؟ اگه آره برند کرمتون رو بگین.
ممنون
سلام
یه سوال دارم از دوستانی که از کرم های سفت کننده و لیفت کننده پوست صورت استفاده کردن ، اینکه آیا واقعا با کرم میشه استحکام و کشیدگی پوست صورت رو افزایش داد ؟ آیا شما نتیجه گرفتین؟ اگه نتیجه گرفتین و ثمر بخش بوده لطفا اسم برند کرمتون رو بگین .
سلام
خواهش میکنم هر کمکی هر حرفی راه حلی بنظرتون میاد بهم بگین .
خانواده ای تحصیل کرده و مرفه دارم بابام مهندسه مامانم معلم خودم ۱۹ سالمه و دختر . میخوام از مشکلی بگم بهتون .
من از بچگی که تست هوش گرفتن ازم ضریب هوشی بسیار بالایی داشتم ( حمل بر خودستایی نکنید .داستان از همین جا شروع میشه ) خیلی باهوش بودم تو ۴ سالگی الفبا رو میخوندم و از سنم بزرگتر کار انجام میدادم .
این شد که همه شناختنم به باهوشی . مدرسه که میرفتم از اداره میومدن برا بازدید کلاس سوالا ها رو نپرسیده جواب میدادم و خلاصه خیلی با استعداد و حافظه ی قوی داشتم . اطرافیان ،مادر، پدر، خاله، عمه و عمو و دوست آشنا از همون بچگی حساب دیگه ای روم وا کرده بودن .
میدونستن درسم خوبه و همیشه ازم توقعات بالا داشتن . اینم بگم پدر بنده فردی فوق العاده کمال گراست ! با اینکه زندگی کاملا سالم مرفه و میلیون ها پول داره بازم میگه حقوقم کمه. و هی غر میزنه که نتونستم پیشرفت کنم !
سلام
با توجه به اینکه اخیرا شاهد هستیم تو این وبلاگ پست ها و نظرات تبلیغ کننده حجاب و چادر رو به افزایش داره میره، باید یاد آوری کنم که مراجعین به این وبلاگ اکثریت مطلق یا تحصیلات دانشجویی دارن و یا دانشجو هستن و زنان و مردان بی سواد و کم سواد روضه های بیست سال پیش نیستن.
پس قطعا هیچ چیز رو بدون دلیل کافی قبول نمیکنن . شما واقعا فکر میکنید تا حالا چند کم حجاب یا بی حجاب با خوندن نظرات و پست های این وبلاگ متحول و محجبه شدن ؟
قطعا شما هم واقعیت رو میدونید. پس بیاید به جای اقدامات بی ثمر صدا و سیما گونه که فقط بگیم حجاب خیلی خوبه و بدحجابی خیلی بده در حالی که جوان امروزی می پرسه چرا و جوابی بهش داده نمیشه ، بیاییم بصورت مستند، مستدل و با ذکر مثال از حجاب دفاع کنیم تا به نتیجه برسیم.
سلام
خانمی هستم 28 ساله که لیسانس حقوق دارم و هفت ساله که ازدواج کردم . چند وقتی هست که با همسرم مشکل پیدا کردم و بیشترین مشکلمون هم سر اینه که متاسفانه همسرم بچه دار نمیشه . البته خودش میگه بیا از هم جدا شیم و تو برو ازدواج کن و جوانیت رو به پای من نسوزون ...
برای همینم من چند ماهه ( حدود پنج ماه ) که اومدم خونه بابام تا تنها باشم و با خودم فکر کنم تا بهتر بتونم تصمیم بگیرم و تو این پنج ماه هیچ ارتباطی ( حتی تلفنی ) هم با همسرم نداشتم ...
ولی هر چی بیشتر فکر میکنم کمتر به نتیجه میرسم چون همسرم واقعا مرد خوبیه ( هم از نظر اخلاق هم قیافه و هم از نظر مالی ) و کلا همه چی اکیه ... و مشکلشم طوریه که با دکتر رفتن و دوا دورمون حل نمیشه ... من واقعا سر دو راهی موندم .
سلام رفقا
هوسم گرفته یه جمله قصار بگم . رفقای عزیزم ، دوستان خوبم اگر پول ندارید برای کسی کاری کنید و گرهی از کارش باز کنید ، اگر دستتون به جایی نمی رسه که فلان مشکل اداری و کاری یک نفر رو برطرف کنید، اگر توان جسمی ندارید که اقدام عملی برای کمک به کسی بکنید، اگر وجه و اعتبار آنچنانی ندارید که برای کسی آبرو گرو بذارید تا کارش راه بیفته و خیلی اگر های دیگر ؛
لااقل حرف های دلگرم کننده بزنید و یا به قول ما اصفهانی ها تو دهن گرم داشته باشید . باور کنید خیلی وقتا میشه با یه دلداری ساده با یه محبت که به نظر خودمون خیلی سرسری و گذرا بوده یه نفر روحیه ای میگیره که میتونه مدت ها باهاش شارژ باشه و به جنگ مشکلات بره .
حتی اگر یه نفر اومد در خونه تون و چیزی قرض خواست و مطمئن هستید ندارید سریع بهش نگید نداریم بگید برم ببینم و بیام بعد که برگشتید خیلی گرم و خوش برخورد بگید تازه تموم شده . مثلا بگید شرمنده شما که هیچ وقت از ما چیزی نمیخواستید الانم من شرمنده شدم و ...
سلام
چه دنیای دلگیری شده برای ما دهه شصتی ها ، شمای خواننده رو نمیدونم ، ولی من دلگیرم ، دلگیر از تنهایی، دلگیر از بی تعلقی، دلگیر از بی عشقی .
سن و سال خیلی هامون از عشق های رمانتیک و احساسی گذشته ، ولی یه حسی گوشه دلمون تلنبار شده که نتونستیم خرج کسی کنیم .
تا این سن کسی نبوده که عاشقم باشه و من رو با همه وجود بخواد کسی نبوده که من هم همین حس رو نسبت بهش داشته باشم .
بی پرده بگم بچه ها، دلم مدتیه عاشقی کردن میخواد، عشق تو هر سنی عشقه، فقط رنگ و روش فرق میکنه . فقط تعریفمون ازش فرق میکنه، کم سن و سال ها فکر نکنن ما که تا این سن ازدواج نکردیم سنگ بودیم، ما ها خیلی هامون پای سختگیری های خانواده هامون سوختیم.
عشق میتونه حال آدمو خوب کنه، هزار تا مشکل داریا ، ولی همین که یه پیام صبح بخیر از عزیز دلت رو صفحه گوشیت ببینی حس و حال کل روزت رو عوض میکنه.
سلام
دوستان سوالی داشتم در مورد معافیت پزشکی . لطفا اگه کسی تجربه ای داره راهنماییم کنه . من درخواست معافیت پزشکی با بیماری های صافی کف پا و سینه صدری ( سینه کبوتری ) و نارحتی ریه و همچنین شکستگی قدیمی بینی با انحراف اقدام کردم و یکشنبه باید برم مرکز استان برای معاینه و کمیسیون .
سوالم اینه که من نمیخوام معاف از رزم بشم بنا به دلایل خودم حالا اگه معاف شدم که هیچ ولی اگه واسم معاف از رزم بنویسن چطوری میتونم اون رو رد کنم ؟ اصلا امکانش هست؟
دوم این که آیا کسی که معافیت پزشکی داره شنیدم واسه گواهینامه خیلی سخت گیری میکنند و حتی امکانش هست اصلا گواهینامه ندن . آیا این حقیقت داره ؟
سلام
پستی دیدم که خانومای بد حجاب رو مورد قهر قرار داده بود . خواستم در مورد چیزی بنویسم ؛
جامعه
کنونی جامعه ایست که 80 میلیون عضو دارد نمی شود بگویم نیمی با حجاب و
نیمی بی حجاب و معیار تکه پارچه ای سیاه قرار داده شده . عزیزان این چادر یا آن مانتو یا خود کار یا آن ماشین و ... حتی این بدن ما آدمیان که اگر
عناصر ( طبق جدول مندلیف ) تشکیل دهنده آن را به ترازو وزن کنیم و در بازار
بفروشیم چند 100 هزار تومانم هم نمی ارزد به خود خودی ازرش ندارد . مهم نیت و
روح کارهای ماست . مهم اینست که این چادر یا این حجاب یا هر چیزی دیگر ، چقدر
ما را به خدا نزدیک می کند .
تقریبا همه آدمای جامعه ما خدا رو
قبول دارند درصد بالایی هم اسلام رو قبول دارند اما در عمل همه کم و بیش می
لنگیم . اگر قرار بود همه به آن سطح بالا برسند و شبیه هم باشند و پس این
دزدی ها ، خیانت ها و زشتی ها کجا بود . همه کارهای زشت بشر ناشی از پلیدی های
درون وجود بشر از کره ماه که نیامده اند .
بپذریم زشتی های مسئولان ، اشتباهات صاحبان منبر و روضه ، جوان لات محله که ایام محرم سر تا پا سیاه می کند و بعد از محرم ساقی شراب می شود و ... ، این ها همه باعث نفرت از دین در بعضی ها شده است .
سلام
لطفا مقدمه سوال من رو بخونید ؛
امسال تو عزاداری امام حسین خیلی حس و حال حسینی داشتم و خیلی گریه کردم حتی سعی کردم بیشتر از سال های قبل تو هیئات و دسته های عزاداری شرکت کنم تا شاید خود حضرت کمکم کنه و درست شم. ولی ...
باز هم شد مثل سال قبل. یکی حرفی زد و رفتاری کرد که باعث شد تموم حس و حالم عوض شه و تاسوعا و عاشورا رو درک نکنم. باز دلم پرِ کینه شد، باز تموم فکر و ذکرم شد این که "جوابشو بده"..."محلش نذار"..."مثل خودش باهاش حرف بزن"...
بذارین مفصل بگم چمه! از قدیم شنیدم که میگن دعای کسی که دلش صافه زود میگیره . مشکل من اینه که حس میکنم دلم صاف نیست... یکی دو ساله که اینجوری شدم هیچکی نمیدونه و نمیفهمه ولی خودم دقیقا میفهمم دارم سیاه میشم!
وقتی ته دلم راضی به قبول شدن فلانی تو دانشگاه های خوب کشور نیستم... وقتی کسی اشتباهی مرتکب میشه ته دلم خوشحال میشم... وقتی برام خواستگار میاد و افتخار میکنم که من خواستگار دارم ولی فلانی نداره! وقتی یه کاری از دستم برمیاد و ذوق میکنم که فلانی این کارو بلد نیست انجام بده... و ... از این نمونه ها زیاده.
سلام
من ترم اول دانشگاه ثبت نام کردم مدتى کلاسام و رفتم دیگه نرفتم. براى یک سرى شرایط که داشتم, آیا از وقتى نرفتم انصرافى محسوب میشه , میخوام برم انصراف بدم . نمیدونم چه طورى و چى کار باید الان انجام بدم.
چه شرایطى داره, من الان دو ترم نرفتم چى میشه , باید جریمه هم بدم ؟ چقدره ؟ دانشگاه آزاد بودم. هیچ اطلاعاتى ندارم ممنون میشم زود تر برام بگین.
مرتبط:
5 سال پیش بعد از 3 ترم، دیگه نتونستم دانشگاه برم
چند بار میشه از تحصیل در دانشگاه انصراف داد؟
انصراف از دانشگاه و شرکت مجدد در کنکور
سلام
اگر خدا بخواد میخوام یه همتی بکنم و دل رو بزنم به دریا و یه ریسک بزرگی کنم و بعد و محرم و صفر برم اولین خواستگاریم! البته حالا حالا ها نمیخواستم ولى اصرار میکنن و گویا مادرم یکی رو در نظر داره. ضمنا ٢٥ سالمه .
حالا دختران وبلاگ یک خواهری در حق منی که خواهر ندارم بکنید و بگین که علت رد شدن خواستگار از جانب شما تا حالا چی بوده؟
پول ؟ خانه ؟ ماشین ؟ شغل ؟ تحصیلات ؟ خانواده ؟ اخلاق و کردار ؟ محل زندگی ؟ قیافه ؟ مادر و پدرش ؟ عدم آمادگی خودتون ؟ اندام و هیکل و قد ؟ گذشته اش ؟ دین و مذهب ؟ کلا به چه دلیل آخه ؟
خداوکیلی راستشو بگین
راستش اگه من تو این خواستگاری از طرف دختر رد بشم میدونم که حالا حالا ها به خودم نمیام. آخه تو این راه فعلا پوست کلفت نشدم و میخوام از الان خودمو تقویت کنم !
سلام
دختری 20 ساله هستم که دو ساله با یکی از اقوام در ارتباط هستم و خانواده هامون به غیر از پدر من در جریانن . علت ازدواج نکردنمون اینه که من فعلا آمادگی ازدواج ندارم و همچنین ازدواج در سنین پایین رو نمی پسندم، هم اینکه ایشون فعلا شرایط شغلی مناسبی ندارن .
مشکلی که مدت هاست ذهن منو درگیر کرده و حتی باعث شده به فکر جدایی بیفتم خانواده ی ایشونه ؛
این آقا، اخرین بچه از 4 بچه هستن و در نوزادی پدرشونو از دست دادن و مادرشون در واقع هم پدرشون بوده هم مادرشون . با مادرشون فامیل هستیم اما رابطه ی خانوادگی نداریم به صورتی که هر وقت میرفتیم منطقه ی اونا در حد یه سلام و احوال پرسی سر میزدیم بهشون .
از وقتی خانواده هامون متوجه شدن که ما با هم در ارتباطیم طبیعیه که مواجه شدن با هم براشون سخت شده، حتی خود من تا خانوادشونو میبینم از خجالت آب میشم و یه سلام علیک سرد صورت میگیره بینمون .
حالا این از نظر من و مامانم مشکلی نیس اما خانواده ی ایشون در حالیکه خیلی سرد برخورد میکنن ( که از نظر ما تا حدی طبیعیه) انتظار دارن من و مامانم کلی گرم بگیریمشون و به نوعی خودشونو سرسنگین بگیرن و ما بریم جلو، انگار نه انگار که اونا خانواده ی پسرن و اگر به پا پیش گذاشتنه اونا باید بیان جلو .
سلام
بنده 19 سالمه و مهر امسال وارد دانشگاه شدم. . حدود هفته پیش بود که به خاطر مطلبی که در خاطرم نیست وارد توییتر شدم ( توییتر عضو نیستم ) و همین جوری که توییت های افراد مختلف رو میخوندم توییت یه دختری رو خوندم، اینقدر شیفته طرز تفکر و پختگی اش شدم که شاید چند صد توییت آخر شو به طور تمام و کمال خوندم و از اونجا به بلاگش رسیدم و الان هم بلاگش رو میخونم.
موضوعی که وجود داره اینه که ایشون به طرز عجیبی مثل خودم هستش. منی که تمام عمرم کسی رو پیدا نمی کردم که دغدعه های یکسانی داشته باشیم، کسی رو پیدا کردم که با وجود تفاوت های طبیعی که بین دو نفر وجود داره، مدل ذهنی یکسانی رو داریم.
ایشون هم سن بنده هستند و متاسفانه امسال چون به خاطر مشکلاتی که داشته نتونسته خوب درس بخونه و رتبه اش حدود 2 هزار شده ( البته مدال المپیاد ادبی هم داره ولی چون ریاضی شرکت کرده به دردش نخورده ) و به همین خاطر نتونسته رشته دلخواهش رو در دانشگاه های تهران بیاره. ( رشته دلخواهش همین رشته ای که من میخونم هستش. )
سلام به همه
من خواستگاری دارم که به طور سنتی و از طریق واسطه با هم آشنا شدیم ...چطور روابط را مدیریت کنم که علاقه ایشون از بین نره.
بالاخره ایشون که عاشق من نیستن میگن کیس خوبی برا ازدواج هستم و همچنین علاقه دارن ولی عاشقم نیستن