بعد از فوت یکی از همسایه ها ، نگرانم که مرگ منم نزدیک باشه

سلام دوستان

خواهشا کمکم کنید ، اول شرایطم رو بگم بعدش مشکل رو بگم .

من دختری ۱۸ سالم که ویژگی های شخصیتیم برونگرا ،احساساتی ،محافظه کار و بلند پرواز ! حقیقتش تابستون قبل کنکورم  استرس داشتم و و کلا کنکور رو نخوندم .

امسال ولی میخونم حسابی . حقیقتش حدود ۱ هفته بعد کنکورم یکی از دخترای آشنا که حدود ۲۵ سالش بود از بالکن پرت شدن زمین و به طور ناگهانی فوت شدن . شبش هم مراسم خواستگاریش بوده ... من تابستون امسال کلا چون استرس کنکور داشتم و ناراحت بودم و غمگین و تپش قلب هم داشتم و وقتی این خبر فوت رو شنیدم خیلی متاثر شدم و از اواسط تیر ماه فکرایی میاد سراغم و اعصابم بهم میریزه...

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه)

دختر جوان و زیبایی هستم ولی صفت جذابیت رو ندارم

سلام دوستان ...

من یه مطلبی تو همین سایت خانواده برتر خوندم که شدیدا منو نگران کرد... مطلب فرق بین دختر زیبا و جذاب . ( چه فرقی بین دختر خوشگل و دختر جذاب هست؟ )

مشکل من اینه همیشه هم بوده ... من دختر جوان و زیبایی هستم ولی دقیقا همین صفت جذابیت رو ندارم ...

در اون جا گفته شده جذابیت یه صفت جدا از ظاهره و بیشتر مربوط به اخلاق و رفتاره ... اینکه خوش صحبت باشی رفتارت با نازی داشته باشی و خیلی چیزای دیگه .

میخواستم عاجزانه خواهش کنم بهم بگین چطور خوش صحبت باشم چطور جذاب باشم ... چطور خوش سرزبون باشم ؟

من ناخواسته گوشه گیر و ساکت و آروم و شاید نچسبم . به اعتماد به نفسم ربطی نداره. ایرادام رو میگم تا راه حل پیدا شه..

اینا صفت های اکتسابیه و هر کس باید سعی کنه خودشو بهتر کنه... لطفا دقیق بگین چیکار باید کنم ...

و لطفا بیشتر پسرا جواب بدن

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه)

به یکی از همکارهای خانم که مطلقه هستند علاقمندم ولی ...

سلام
بنده پسری بین ۳۰ تا ۳۵ ساله و مجرد هستم. شاغل یکی از بهترین شرکت های دولتی با مدرک مهندسی ٬ خدمت رفته و با خانواده ای عالی از نظر سطح فرهنگی٬ اخلاقی ٬ تحصیلی و با وضع مالی متوسط رو به بالا.

نزدیک به ۳ سال ( از ابتدای ۹۳) در محیط کار رفتار و پالس های خانمی را فهمیده ام که دائما در حال چراغ سبز نشان دادن بود به قدری که هم موارد از دستم خارج شده و هم ۳ نفر از همکاران در مقاطع مختلف موضوع را حس کرده اند که آخرین مورد چند ماه گذشته بود به نحوی که برداشت همکارم هم مثل من بود . یعنی خانم علاقمنده .

از شما چه پنهان بنده هم تدریجا علاقمندش شدم. این را هم بگویم که خدا را شکر چه در محیط کار و یا دوستان موارد زیادی جهت آشنایی پیشنهاد شده و اتفاقا از طرف های مقابل ابراز علاقه هم شده اما مطلوب من نبودند.

بالاخره از طریق همان همکاری که موضوع را فهمیده بود ابراز علاقمندی کردم و درخواست آشنایی و یا حتی خواستگاری کردم تا با توجه به شرایطشان و انتخاب ایشان جلو بریم. اما جواب ها در چند مقطع که واسطه جلو رفته اینطور بوده:

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج زنان مطلقه یا بیوه (۷۷ مطلب مشابه) رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه)

دید مردم نسبت به ازدواج با دختر بزرگتر و بلند قدتر چیه ؟

سلام

ازدواج با دختری که یکسال بزرگتر و پنج سانت بلند قدتر باشه میتونه مشکل ساز بشه؟ سن ازدواج رو نزدیک سی سال در نظر بگیرید. اگه از نظر مابقی معیار ها هر دو طرف قابل قبول و در یک سطح باشن و خانواده ها از هم شناخت خوبی داشته باشن و همو قبول داشته باشن، اصلا نباید اینجور گزینه ها رو برای ازدواج در نظر گرفت یا نه ؟ منظورم اینه دختر خانم نباید پسرهای با این ویژگی رو به عنوان خواستگار ببینه و پسر هم نباید خواستگاری فردی با این ویژگی ها بره؟

دختر خانوم هایی که خواستگاری با سن کمتر داشتن چه حسی دارند؟ اصلا بهش فکر میکنن؟ ( اختلاف سن زیاد نه، اختلاف چند ماه یا نهایت یک سال )

دید مردم نسبت به این جور ازدواج ها چیه؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج با دختر بزرگتر از خود (۲۳ مطلب مشابه)

خواستگار سابقم موقع روابط خانوادگی با من معذب رفتار میکنن

سلام

مسئله ای هست که مدت هاست منو درگیر کرده ممنون میشم کمکم کنین.

راستش من تا قبل ازدواجم خواستگاران زیادی از اشنا و غریبه داشتم. یکی از خواستگارانم که پسر فوق العاده خوبی بود تو دانشگاه عاشقم شده بود البته باید بگم شاید علت علاقه اش خودم بوده باشم و رفتارم ، آخه منم اوایل به ایشون تمایل داشتم ولی خب بعد از چند ترم نظرم عوض شد و دیگه ایشون رو مناسب برای همسری نمیدیدم ولی خب ایشون از همه نظر عالی بودن. البته هیچ دوستی بین ما نبود در حد همکلاسی.

ایشون اومدن خواستگاری و انگار مطمئن بودن جوابم مثبته ، شنیدم بعد که جواب منفی دادم روحیه شون خیلی بهم ریخت. الان دو ساله که هم من و هم ایشون ازدواج کردیم و اتفاقا ایشون از دوستان همسرم هستن. و من زیاد پیش میاد ببینمشون.

همسرشون هم دوست خودمه و دختر فوق العاده زیبا و خوش اخلاقیه. با این وجود ایشون هر وقت منو میبینن خیلی معذب رفتار میکنن و من ناراحت میشم . مثلا جایی که کسی حواسسش نباشه بهم خیره میشن و ...

تعجب میکنم با وجود اینکه دو سال گذشته و ایشون هم همسر خوبی دارن چرا باید رفتارشون اینطوری باشه ؟

ممنون میشم اقایون متاهل راهنمایی کنن

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل زنان (۱۸۵ مطلب مشابه)

مدیریت دیدارهای خانوادگی بعد از ازدواج برای زوج های احساسی

سلام

روزتون بخیر .

راستش من تقریبا مدتیه که ازدواج کردم و اومدم سر خونه زندگی خودم. زندگی خوب و آرومی دارم و از همسرم راضی ام اما یه مشکلی هست که واقعا آرامش زندگی ام رو داره ازم میگیره. متاسفانه من آدم فوق العاده احساسی هستم که همین موضوع به شدت آزارم میده.

من در کودکی پدر و خواهر برادرام رو از دست دادم و الان مادر و برادرم برام موندن و من تا قبل ازدواج خیلی بهشون وابسته بودم. شهری که با همسرم زندگی میکنم از خانوادم دور هست و من هر تعطیلی دوست دارم کنار خانوادم باشم ولی خب همسرم هم دوست داره کنار خانواده خودش باشه.

آخه مادر و برادرم جز من کسی رو ندارن و تنهان و این مسئله به شدت اذیتم میکنه و آرامش زندگیمو ازم گرفته .

خواهش میکنم راهنماییم کنین که چطور میتونم مدیریت کنم این مسئله رو.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه)

بدون شناخت، با یکی از اقوام نزدیک نامزد کردم

سلام

دختری 21 ساله هستم . مدتیه که نامزد کردم با یکی از اقوام نزدیک که به دلیل فاصله و عدم ارتباط شناختی ازش نداشتم .
همسن خودم و دانشجو هستن  با این شرایط  قبول کردیم که خانواده شون ( وضع مالی نسبتا خوبی دارن ) براشون خونه تهیه کنند و خودشون هم حتما فوق لیسانس قبول بشن . شرایط رو پذیرفتن  قرار شد که نامزد کنیم تا زمانی که شرایط برقرار بشه و ازدواج کنیم .

اما بعد از مدتی اولا که متوجه شدم از نظر شخصیت خیلی با هم تفاوت داریم من درونگرا و ایشون برونگرا و اینکه از نظر پوشش و سبک زندگی هم شبیه نیستیم ( جوری لباس میپوشن که من تایید نمیکنم میشه گفت لباس های کوتاه و جذب  من تیپ های شخصیتی رو ترجیح میدم)

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج فامیلی (۸۹ مطلب مشابه) آموزش روش های تحقیق برای ازدواج (۴۶ مطلب مشابه)

خانمم گیر دادن که من از لباس پوشیدن شما خوشم نمیاد

با سلام خدمت دوستان عزیز

بنده تازه ازدواج کردم 32 ساله هستم و خانمم 27 ساله هستند ، من عاشق خانمم هستم ، خانم من خیلی محجبه لباس میپوشن و خانواده ایشون کلا خانواده خیلی مذهبی هستند و من عاشق پوشش ایشون هستم  و هیچ مشکلی ندارم.

اما مشکل اینجاست بعد از چند ماه که از ازدواجمون میگذره ایشون گیر دادن که من از لباس پوشیدن شما خوشم نمیاد ،باید مثل داداشام لباس بپوشی، چند بار بهشون گفتم  که مگر قبل ازدواج من رو اینطوری ندیدی ؟ 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در زن داری (۳۳۷ مطلب مشابه)

محاسن و معایب زندگی با مردهای خیلی آرام و خجالتی

سلام

من قسمت هاى مختلف این وبلاگ دیدم که دوستان از معیارهاشون براى ازدواج میگن و اکثرا میگن اولویت اولمون اخلاقه! خب چه جور اخلاقى مد نظر هست؟

راستش من خودم از بچگى عاشق مرداى آروم و منطقى میشدم مثلا یه عمو دارم که فوق العاده آدم مهربون و منطقیه و براى من حساب شون از تمام فامیل جداست، هر مشکلى برام پیش میاد میگم عموم بگه چیکار کنم همون کار رو انجام میدم.

یه تار موى داداشم رو با تمام دنیا عوض نمیکنم و خیلى مهربونه ولى به اصطلاح یه اخلاقه مردونه اى داره که من خیلى براى همسر آیندم نمیپسندم مثلا بحث باهاشون فایده اى نداره حتى اگه خودشون بدونن اون کارو انجام نمیدم فقط براى اینکه راضى شن میگم باشه و با این باشه از بحث احتمالى جلوگیرى میشه.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)

چه جوری پسر مورد علاقم رو عاشق خودم کنم؟

سلام

دختر ١٦ساله ای هستم که عاشق پسر ٢٤ ساله ای شدم. ایشون دبیر هستن. شاید به نظر مسخره باشه ولی من واقعا عاشق ایشون شدم و با فکر کردن بهش واقعا تپش قلب میگیرم.

خواهرشم دوست صمیمی منه ولی هر بار که بهش میگم که داداشت رو دوست دارم پای شوخی میذاره. الان مشکل من اینه که ایشون هرگز به چشم غیر خواهر بهم نگاه نمیکنن و حتی منو با اسم کوچک صدا میکنن و حتی به دوستمم گفتن که با فلانی ( من ) دوست شو چون خیلی دختر خوبیه.

باور کنید روزی که دوستم اومد گفتش که ایشون توی مدرسه معلممون هست یهویی فشارم افتاد و ضربان قلبم رفت رو هزار. تازه با توجه به اون چیزهایی که دوستم از داداشش گفته ایشون دوست دارن که با دختر چادری و تپل و قد کوتاه ازدواج کنن که صدهزاااار مرتبه شکر که اون ویژگی ها رو دارم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
جذب خواستگار دلخواه (۱۲۵ مطلب مشابه)

این هم بپره بره من دیگه ازدواج نمیکنم

سلام

من چند ماه پیش شکست عشقی بدی خوردم و حالم خیلی بد بود . البته هنوزم رو فرم نیومدم .

یه بنده خدایی رو میخواستم ولی خانوادش و بخصوص مادرش اجازه ندادن ! اونم به این دلیل که بنده چون قبلا حدود 3 سال پیش  و به قبل ، دوست دختر داشتم! خودم که خیلی پشیمونم چون هممون میریم زیر خاک و نابود میشیم .

این زیبایی موقت هم از بین میره! امیدوارم خدا منو ببخشه چون از سال پیش که توبه کردم سمت هیچ دختری نرفتم و نخواهمم رفت ،ولی سوختم از این که اون دختر رو از دست دادم فقط بخاطر گذشتم!

جوون بودم و بی فکر قبول دارم ولی حقم این نبود! حالا بگذریم من چی کار کنم؟ خیلی افسردم خداییش دوستش دارم  . مامانش هم کوتاه بیا نیست و منم دیگه خسته شدم خونواده منم مدام بهم نیش میزنن میگن خودتو سنگین بگیر چی کم داری ؟ یه کم واسه خودت شخصیت قائل شو و از این حرفا که البته بهشون حق میدم .

ولی من چیکار کنم؟

کار من به کجا رسیده ؟ منی که اراده کنم بهم شماره میدن الان اونی رو که میخوام نمیدن! هه! خنده داره نه؟
دختره خیلی خاصه!

پاکیشو

چهرشو

اخلاقشو

همه چیشو دوست دارم مامان سرتقش ! اه حالمو بهم میزنه! من چه خاکی تو سرم بریزم ؟

این هم بپره بره من دیگه ازدواج نمیکنم!

" یکی از کاربران قدیمی وبلاگ "

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)

هر مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست

سلام

وَ مَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُو عَن کَثِیرٍ ﴿شوری - 30﴾

و هر [گونه] مصیبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و [خدا] از بسیارى در مى‏ گذرد .

این جمله رو زیاد شنیدیم که میگن " مگه من چه گناهی کردم که این بلاها باید به سرم بیاد ؟ " . خدا در این آیه صراحتا می فرمایند که علت مصیبت هایی که به ما وارد میشه خود ما هستیم .

به نظرم نباید همه ی اتفاقاتی که برای ما می افته رو مصیبت تلقی کنیم . گاهی اوقات اتفاقات به ظاهر بد ، یه نعمت محسوب میشن که ما رو از بلاهای بزرگتری حفظ میکنن .

یه حادثه ای رو سراغ دارم که شاید بشه به این موضوع ربطش داد ؛

یه جوان معدن کار ، صبح خواب می مونه و به سرویس نمیرسه ، ایشون با مشقت و بدبختی خودشون رو به محل کار میرسونن .

میرن داخل یه محفظه رو تمیز کنن ، راننده لودر یا ... متوجه اون نمیشه و حجم زیادی از سنگ رو داخل محفظه میرزه و متاسفانه اون جوان فوت می کنه . 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل اعتقادی (۱۲۲۸ مطلب مشابه) تفکر در قرآن (۳۴ مطلب مشابه)

احساس میکنم علت هر مشکلم ، مشکل دیگرم هست

سلام

ببخشید که پراکنده میگم . مشکلاتم هر چند شاید بی ربط به هم باشن اما تو ذهنم دارای درهم تنیدگی عجیبی هستن ، طوری که احساس میکنم علت هر مشکلم مشکل دیگرم هست و باید همه رو با هم مطرح کنم نمیدونم کدوم منشا اصلی مشکلاتم هست.

بزرگترین مشکلم از نظر خودم منزوی بودنه بیش از حدمه ، خیلی دوست دارم با آدما ارتباط برقرار کنم . خوب شروع میکنم اما بعد یه مدت دیگه حرفی برای گفتن ندارم . کلا از ارتباط با اون آدم زده میشم تا حدی که ازش فرار میکنم .

نمیدونم چرا به نظرم احساس میکنم که انتظار داره باهاش گرم بگیرم اما اصلا حوصله اش رو ندارم یه جور احساس ضعف در مقابلش دارم. تو جمع ها همیشه هیچ کس بهم بها نداده موقع صحبت کردن انگار که اصلا من وجود ندارم دریغ از یه نگاه. خیلی از مواقع ایده برای صحبت کردن دارم اما کلمات رو گم میکنم بعضی مواقع کلمات رو جا به جا میگم چندین و چند بار شده که یه چیزی گفتم  و همون لحظه بهم گفتن که تو فلان چیزو گفتی اما من اصرار دارم که نه من اینو نگفتم یعنی یه کلمه خاصی رو استفاده کردم که دقیقا کلمه متضاد اون تو ذهنم بوده و اون لحظه اون کلمه رو به زبون آوردم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج و مسائل درک نشدگان (۱۰۲ مطلب مشابه)

حجم جیب پسران روی شخصیت و رفتار اون ها تاثیر داره ؟

سلام

اخیرا پستی گذاشته شد با عنوان عاشق پسرایی که هیچی ندارن نشید. حالا من از مدافعان و طرفداران ازدواج پسران تو سنین پایین میخوام که بیان حالا از تئوری شون دفاع کنن.

وقتی همه میدونن پسرا وقتی جیبشون خالیه یه شخصیت دارن و وقتی شغل خوب و پول و موقعیت اجتماعی بدست میارن کلا شخصیت و توقعاتشون عوض میشه . چرا انقدر سعی میکنید دخترا رو بدبخت کنید و در جوانی با بحران پشیمانی شوهر روبرو کنید. ای دختران از من قبول کنید که ... درصد پسرا قبل از ... سالگی شخصیتشون شکل نگرفته و ازدواج باهاشون یه ریسکه بزرگه .

به عنوان مثال خود من وقتی دانشجو و بی پول بودم به یه دختر معمولی راضی بودم. اصلا عاشق دختری شده بودم که چند ماه یه مانتو رو می پوشید. یه گوشی داغون داشت. اما حالا که کار خوب دارم با درآمد ، اگه یه روزی بخوام زن بگیرم ، اصلا برام قابل تصور نیست با یه دختر معمولی از یه خانواده متوسط ازدواج کنم. دختری باید باشه همه چی تمام. خونشون از همت به پایین اصلا قبول نمیکنم برم خواستگاری

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه) رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه)

تغییر اخلاق دختران در دوران پریود، بعد از ازدواج برطرف میشه؟

سلام

پسرم و مجرد . یه سوال داشتم.

دختر خانم ها به دلیل تغییرات هورمونی که براشون اتفاق میافته و فکر کنم به صورت دوره ای و ماهیانه باشه ( ببخشید اطلاعاتم یه مقدار در این زمینه کم یا شاید ناقصه برا همین دارم سوال میپرسم.) اخلاقیاتشون عوض میشه.

مثلا یه روز بهت میگن دوست دارم روز بعد میگن حوصلتو ندارم .البته نمیخوام اینجا برتریت زن یا مرد رو مطرح کنم بد برداشت نکنین.

ولی با این تغییرات اخلاقی که هیچوقت نمیشه اونا رو فهمید و درک کرد، باید چیکار کرد ؟! ناگفته نماند تو دوستی با دخترها چون همیشه تو خوشی ها با همیم ممکنه کمتر این اخلاق رو شاهد باشیم. ولی بعد از یه مدت که طرف صمیمی تر بشه و بتونه خواسته هاشو رک بیان کنه این مشکل به وجود میاد که بارها شاهدش بودم.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه) قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه)