خانواده برتر

به نویسنده:

فرض که خدا وعده داده روزی بنده هاش رو میرسونه. این بدبخت و بیچاره هایی که ما میبینیم بنده خدا نیستن؟ از کجا معلوم ما بنده خدا باشیم؟ 

به «پسرها جواب بدن»:

چرا با این شرایط که شما میگید میشه زندگی رو شروع کرد. ولی در ادامه مشکل میشه. مثلا گفتید بعد چند سال خونه بخرید. میشه؟ فرض ماهی ۴ تومن درامد داشتید، نصفش رو خوردید، یه تومن اجاره، یه تومن پس انداز. چند سال طول میکشه صاحب خونه شید؟ کل پس انداز میره برای افزایش رهن سال به سال. مشکل این نیست که نمیخوایم ساده بگیریم. مشکل اینه که امیدی نیست به آینده.

خدا یعنی خدا و قوانین حاکم بر عالم ، به عبارتی خدا و سنن هستی. منشا سنن و قوانین حاکم بر هستی اسماء و صفات الهی هست و میان خدا و صفاتش هیچ جدایی نیست.

این چیزی که شما میگید خیلی خوبه ولی بیشتر دخترا اعتقادی به کار کردن ندارند و میگن پسر باید مثل تراکتور کار کنه امروز هم وضع اقتصاد ما طوریه که فردا معلوم نیست چی میشه ،بنابراین من پسر ترجیح میدم مجرد بمونم 

نوشته شما نشون میده که دخترخانمی هستید که ارزش اینو دارید پسر برای به دست آوردن شما هر کاری انجام بده ...

خود من که اصلا اعتقاد یا اجباری به شاغل بودن خانم ندارم ...  دختر بساز و خوبی باشه و اهل زندگی و اهل شوهر باشه من همه زندگیم میشه این دختر ... از خودم میزنم ولی نمیذارم آب توی دلش تکون بخوره ... 

ما پسرا از پرتوقعی و از نداشتن درک و فهم زندگی مشترک بدمون میاد ... از پول پول کردن و مراعات پسر رو نداشتن بدمون میاد ...

وگرنه هیچی مثل یه دختر خوب و فهمیده و قانع برای یه پسر، لذت بخش نیست ...

مطمئن باشید 

سلام

به میلاد: آره چرا حاضر نباشم.بویژه که یکی مثه من خودش میخواد ادامه تحصیل بده ...برای به ثمر نشستن باید صبر کرد! این که 4 ساله من دیدم دختر وپسر 7 سال صبر کردن!!!

به دوست: نگاه منطقی و عقلانی شما درسته اما این توکله برا همینجاس...راه اثباتشم دیدن زندگیه اوناییه که شروع کردن الانم اوضاعشون بهتر شده، بالاخره بعد از چندسال کار با بالارفتن مدرک.تخصص سابقه افزایش شیفت درآمد هم بیشتر میشه...

به مهربان

کجای قانون کجای قرآن کجای شرع کجای کتابای خارجی گفته حتما باید ازدواج کنیم؟

اقا یا خانم محترم 

توکل ب خدا درست 

اما با این اوضاع وخیم جامعه نمیشه ازدواج کرد و بعدش بگی خدا میرسونه 

ادم وقتی بیکار باشه 

وقتی حقوقش ماهی ٣تومنه٥تومن قسط داره نمیتونه بگه ازدواج کنم خدا روزی رسونه 

ضمن اینکه قبلا پسرای جامعمون فقط مشکل مالی داشتم اما ایمانشون کم و بیش قابل قبول بود 

الان اکثر پسرا یی که من میشناسم ایمانشون هم ب فنا رفته 

البته در مقابل خیلی از دخترایی که من میشماسم هم اینطور شدن

یه بحثش پول هست

یه بحثش صبر و همراهی دو نفر در زندگی هست.

الان جوری شده که مجردی راحت تر به آسایش و رفاه در زندگی میشه رسید چه مالی و چه روانی

من اینی که میگم خودم مخالفشم ولی حقیقت جامعه هست.

شما ببین ازدواج کنی باید جواب صد نفرو بدی. گربه دم حجله واست میکشن و بهت میگن باید بکشی. هزار تا ادا و اصول ازت توقع دارن.

تو هر مراسمی هم مطابق سلیقه خانواده ها باید باشی وگرنه توش حرفه.

گاهی اوقاتم که میبینی کلا آزاد نیستی میبندنت به بدبختی.

یک سری هستن کلا خوش شانسن تو ازدواج

زود ازدواج میکنن یا دیر خوشبخت میشن.

خوش به حال هموونا.

جناب حامد همه چیزو به واضحترین شکل گفتن و لیشتر از این بخث کردن اضافه گوئیه!

به ناشناس 19:37 یکشنبه

«کُدامین نیکی را مِنَّت میکوبید؟!!»

مگه من خواستم ، آوُردی مَنو

اوووو تا کُجا بردی مَنو

تَبَر ، کوره ، سَر میاوردی؟

میمُردی ی خانوم ازم در میاوردی؟!

من چیم کمتر از سیندرلاست؟ چی میشد لنگه ی کفشم تووی قصرکی جا میموند ، دستام با ی دستی توو قصه یکی میشد؟!

بیشتر کاربران به نبودن شرایط اقتصادی اشاره کردن.

ولی توکل به این معنی نیست که فعالیت و تلاشی نباشه! دقیقا برعکس کسی که توکل میکنه به بهترین شکل ممکن مسئولیت هاش رو انجام میده ولی همه چیز رو از خداوند میدونه و نتیجه رو می سپاره به پروردگار.

توکل به این معنیه که:

*می دانم که وکیلم حاجتم را می داند.

* میدانم قدرت برآوردن حاجتم را دارد.

* می دانم که به موکلش رحمت و شفقت دارد.

* و خساست از او دور است.

ممکن هست یه پسری با حقوق حداقلی زندگیش رو شروع کنه و به واسطه ازدواجش در کارش پیشرفت کنه و خیلی سریعتر از دوران مجردیش رشد کنه.

به فرض در شرایط مالی مناسب پسر یا دختری ازدواج کنن. آیا  می تونن مطمئن باشن بعد از ازدواج سرمایه هاشون از بین نره؟

"و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله با امره قد جعل الله لکل شیئا قدرا"

کسى که از خدا بترسد خدا برایش ‍ راه نجاتى از گرفتاریها قرار مى دهد (2).

و از مـسـیـرى کـه خـود او هـم احـتـمـالش را نـدهـد رزقـش مـى دهـد و کـسـى کـه بـر خـدا توکل کند خدا همه کاره اش مى شود که خدا دستور خود را به انجام مى رساند و خدا براى هر چیزى اندازهاى قرار داده 

خطاب به همه:

حرفای نویسنده پستو ول کن اما تهش به عنوان یه انسان میخوای به نیازهات پاسخ بدی یا نه؟ اگه میخوای ، فک میکنی کاری از دستت بر میاد یا نه؟ اگه مطمئنی کاری از دستت بر نمیاد ، یه سری اثبات هست که میگه میاد، اما برا کسی که منطق حالیشه . اگرم فک میکنی کاری از دستت بر میاد خب این غر زدنا هیچ سنخیتی با اون فکرت نداره.

فک میکنی خودت کامل میدونی چجوری به نیازهات پاسخ بدیو نیازی به دین صحیح نداری؟ بازم اثبات‌هایی هست که میگه نیاز به دین داریم اما برای کسی که منطق حالیشه.

به اونایی که مخالف روزی رسونی خدا هستن:

این که خدا هست رو بحثی توش ندارم ، ولی این که آیا روزی ده هست یا نه ، مهربون هست یا نه ، چقدر کمک میکنه و ... توش بحثه. به فرض که هرچی شما میگین درسته، هنوز دیر نشده اگه کاری از عهده تون بر میاد برای خودتون انجام بدین ، خب حرف نویسنده پست رو همین برداشت کنین ، اما اگه فک میکنین نبودتون بهتره میتونین مث نهنگا دسته جمعی خودکشی کنین .

حکومت بده؟ خودتو نجات بده! نمیتونی؟ پس دست و پا زدنت موقع غرق شدنو داریم میبینیم و غیر ارادیه و حرفی باهات ندارم.

به اونایی که فک میکنن دلیل اقتصادیه:

اگه اینجوری بود پس ازدواج بین ثروتمندا بیشتر و طلاق توشون کمتر بود.  قبل از پول یه چیز دیگه نیازه.

به "پسرا جواب بدن":

 آره تازه با ساده تر از اینم میشه شروع کرد. 

به نویسنده پست:

الآن فهمیدی که ناقص و اشتباه گفتی.

(اگه کسی پاسخی داشت و من نبودم ، میتونه به لینک کنار نامم پیام بده ، علامت زنجیر)

میدونید مشکل از کجاست؟ مشکل اینه که چه پسر چه دختر فک میکنن وقتی ازدواج کنن باید خوشبخت تر شن

این کجای دنیا گفته شده؟ هان؟؟ از کجا درمیارید این حرفارو؟

نگین نه که همین الان اگه برین یکم بالاتر گفته دوستانو میبینید

'' وقتی نمیتونم حداقل های زندگیمو تامیین کنم چرا ازدواج کنم که یکی دیگم بدبخت کنم''

'' میخوایم ازدواج کنیم که خوشبخت تر شیم''

'' وقتی ازدواج میکنم که اگه بچه دار شدم توی 20سالگی گفت ماشین میخوام سریع براش بخرم بدون فکر کردن به قیمت''

این حرفارو براساس چه منطقی میزنین؟ واقعا ازتون ناامید شدم. شمایی که فک میکنین قدیمایی ازدواج کردن بچه دارشدن ولی همونا خوشبخت نشدن، شما این حرفو برچه اساسی میزنی؟ کی گفته قدیما پراز عقده ان؟

میدونین چه لذت داری کم کم بلند شدن خودتو ببینی؟ لذت زندگی مشترک به همینه که باهم یه زندگی رو بسازن به اینکه نمه نمه رشد کنن این که یه خونه عالی بهت بدن با ماشین اخرین مدل بگن برو زن بگیر زندگی مشترک تشکیل بده توهم بری زن بگیری اونم بهترین جهیزیه رو بیاره بعدم زندگی کنین. این چه لذتی داره؟ اونوقت خودشماها میاین میگین من همه چی داشتم زنم اومد نشست و.. 

این لذت داره که ببینی خانومت داره مراعات تورو میکنه. این لذت داره که ببینی شوهرت داره برای اسایش بهتر تو بیشتر کار میکنه اینا لذت داره.فک نکنین عقده میشه براش، اونی براش عقده میشه که همسرشو نخواد که عاشق همسرش نباشه، اونی که شمارو بخواد پیش خودش میگه درسته که نمیتونم فلان چیزو بخرم ولی فدای یه تار موی همسرم،.  میگه درسته الان دارم بیشتر کار میکنم دارم سختی میکشم ولی عوضش یه خانوم دارم که مراعاتمو میکنه. اینا لذته نه اینکه بری توی یه زندگی که نگران باشی خوشبخت تر از خونه پدریت میشی یا ن؟!!!!! 

شما وقتی کار میکنی با پولش یه ماشین میخری لذت اون ماشینو میبری. ن اینکه بابات برات تو20سالگی ماشین بخره اونجوری تواصلا ارزش اون ماشینو نمیدونی.

فک نکنین اینارو که میگم خودم تجربه نداشتما من خودم تو سن کم کار کردم پس انداز کردم گوشی خریدم کیفی که با پول خودم اینکارو کردم انقدر زیادبود که اگه بابام برام بهترین مدل گوشی رو میگرفت انقدر کیف نمیکردم. یجوری باراومدم که روپای خودم وایسم چشمم دنبال جیب بابام نباشه طلبکار نباشم چرا بابام اینجور واسم نکرد الانم خداروشکر دستمم پیش کسی دراز نیس

خانوما اقایون اینا لذته، فک کنم معنای لذتو گم کردیم توقع هامونو بیاریم پایین، نگیم شوهر دخترخالم لیسانس داره فلان ماشینو داره چرا من نداشته باشم؟ نگیم زن پسر عمم فلان جهیزیه رو اوره چرا من برم از یجا زن بگیرم که طرف اندازه اون نتونه جهیزیه بده؟ همینا بدبختمون کرد... کی میگه اگه فلان یخچالو نداشته باشی خوشبخت نیستی؟  کی میگه اگه فلان منطقه بشینی خوشبخت نیستی؟ 

اصلا خوشبختی از نظر شما یعنی چی؟ 

یعنی همه ی اونایی که بالاشهر میشینن و پولشون از پارو میره بالا خوشبختن؟!؟ معلومه که ن

عزیزی که گفته برو بچه های یمن و افریقا رو ببین دارن از گشنگی میمیرن، خدا چرا اونارو سیر نمیکنه....***** ** از این حرف نشنیدم فک کردی برا خدا کاری داره بجا بارون از اسمون غذا نازل کنه؟! نه که کاری نداری ولی میدونی اگه این کارو بکنه هرکی بهت ظلم کرد باید وایسی تا خدا کمکت کنه. تو همون افریقا میدونید چه ظلم ها بهشون میشه کافیه تو کل دنیا از این ادما حمایت بشه همگی دست به دست هم بدن کشور این بندگان خداهارو از زیر دست بکشن بیرون ولی این کارو میکنن؟؟ نه

همین اتفاق داره تو فلسطین میفته، و همگیتون زیاد این جمله رو شنیدین که چرا کمکشون میکنن به ماچه... غیر اینه؟کدوماتون فک کردین اگه کشورهای دیگه ای هم از این بندگان خدا حمایت کرده بودن حداقل تو این چن سال دیگه کشورشون از اسرائیلی ها پاک شده بود دیگه راحت میشدن زنگیشونو میکردن غیر ازاینه ولی انقدر بی رحم شدیم که کاری به همدیگه نداریم

بگذریم 

تو این پست نگفته بشین تو خونه لنگاتو بده هوا بعدم برو زن بگیر. گفته خدا گفته از تو حرکت از من برکت. گفته یاعلی بگو کار کن به منم توکل کن خودم کمکت میکنم اونوقت ببین خدا چجور نگات میکنه... 

خیلی به توکل ارتباطی نداره. اوضاع اقتصادی خرابه،شرایط نسبت به گذشته خیلی متفاوت شده. خیلی از جوون ها حتی برای رهن خونه هم پول ندارن. کف خیابون که نمیشه زندگی کرد. بالاخره یه چهاردیواری باید باشه.

این رو هم به دخترهایی که خواستگار ندارن بگم که اشکال از طرف شما نیست. روی خودتون عیب نزارید. مشکل اصلی اقتصادیه. یه آقا تا وقتی نتونه مخارج حداقلی یه زندگی رو تامین کنه به ازدواج اقدام نمیکنه.

این جمله ای هم که میگه هرکه دندان دهد، نان هم دهد درست نیست. اینهمه آدم گرسنه تو دنیا هستن ، درحالی که کلی هم دندون دارن. 

خب عزیز من وقتی جهیزیه ندارم کلیم بدهی داریم بخاطر مشکلات زندگی . ن پدر ون پشتیبان .بیام واسه چی توکل کنم بخدا . خواستگارامو رد می کنم . در چند دلم ازدواج می خواد ولی دلم خورد شدن نمی خواد😁😁

من فقط یه چیزیو میدونم خدا اگه بخاد هر چی قانون هست برای یه نفر تغییر میده.اگه بخاد هیچ جمبنده ای نمیتونه خلاف خواستش عمل کنه اینو خودم با چشم دیدم.فقط ایمان قوی میخاد.خودش تو قران میگه یا ایهاالذین آمَنوا آمِنوا  

ینی فقط لق لقه زبونتون نباشه بلکه واقعا به این درجه از توحید برسید که این منم که میتونم هر نشدنی رو شدنی کنم

توکل برای مواقعی هست که پنجاه درصد احتمال موفقیت وجود داره و پنجاه درصد شکست

در شرایطی که ازدواج یه باخت تمام معنا هست توکل هیچ جایگاهی نداره

یه شرط دیگه توکل هم این هست که اون شخص هر نتیجه ای که پیش بیاد رو خواست خدا بدونه و هرچی سرش اومد خدا رو شکر کنه و ناراحت نشه

مثلا اگه ازدواج کردی و بخاطر بیکاری زنت طلاق گرفت و بخاطر مهریه ت زندانی شدی خدا رو شکر کنی و راضی باشی به رضای خدا

اگه بچت از گشنگی مرد یا پول دوا و درمون نداشتی اینو یه امتحان الهی بدونی و ناراحت نشی

در واقع شرط توکل این هست که قبل از انجام اون کار توقعت رو تا حد صفر پایین بیاری که اگه شکست خوردی و به خاک سیاه نشستی بدبختیت رو اراده و امتحان الهی بدونی و ناراحت نشی

پس توکل براب کسی که انتظار موفقیت و خوشبختی داره هیچ معنی ای نداره چون برای یه متوکل خوشبختی و موفقیت اون چیزی هست که اراده الهی قراره به سرت بیاره نه اون چیزی که خودت آرزو داری

به قاسمی

نطرتون رو خوندم و بنظرم خیانت به انسانیت و بشر و مردم و آیندگان و.. بود اگه نقدتون نمیکردم.

به نام خدای خوب گور خواب ها

خدای مُشت بر چشم اعتصاب ها

به زلزله که آیه آیه لطف اوست

و جهنمی که ناشی از عشق و مهر دوست

اگه مجالی به امثال شما داده بشه ، جهنم رو هم مصادره به مطلوب خذای مهربانتون میکنید و نشانه عشق و مهر اوون میدونید! مثل اوون قضیه که میپرسیم چ خدای مهربانیه که جهنم رو خلق کرده؟ میفرمایند جهنم رو خلق کرده ولی از مهربانیش انذار میکنه که بوخودا ای انسان من عاشقتم و تو رو خدا نرو به جهنمی که خودم ساختم.

معلوم نیست با خودتون چند چندید ، این خدا مبناش سعادت و کم تر شدن رنج های انسانه؟ اگه اینطوره پس دین میفرسته و باید اوون دین کار کنه و جواب بده و همه خوشبخت بشن نه اینکه بگه این دین رو اگه انجام ندید جهنم در انتظارتونه!!!مگه مبنا خوشبختی من نبود؟!! اگه میدیدم دین باعث میشه زندگیم بهتر بشه انجام میدادم وگرنه انجام نمیدادم و. مُشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. البته طبق شیعه سیاسی مبنا فقط خوشنودی خداست!! آقا این جهنمتون رو نشون بدید تا برده خداتون باشیم ، شما که ما رو برای بردگی میخواید حداقل شلاقتون رو نشون بدید!!

البته ایراد کار اینجاست که کلا دلیلی وجود نداره و هرکس توجیهی برای خودش یسازه ، همین.

من ۲۷ سالمه اما ترجیح میدم با این شرایط ازدواج نکنم.یه بخشش دلایل مالیه.دو سه سال پیش وقتی خواستگارام میگفتن حقوقشون دو تومنه خیلی هم عجیب نبود و میشد یه کاریش کرد.اما الان ۲ تومن یعنی گشنه موندن اخر ماه.دلیل دوم پرتوقعی پسراس.یه بخشیش باز مالیه.یعنی طرف هیچی نداره میره دست میذاره رو یکی که از نظر مالی از خودش بالاتره و ضمن اینکه توقع داره براش بیشترین هزینه ها رو توی جهیزیه و عقد بکنن اما خودش مهریه کم بده و بگه آدم قانع دوست دارم!یه بخش دیگه شم مربوط میشه به طرز فکر.پسری که میگه دوس ندارم کار بکنی درس بخونی،یا جوری اینکارارو بکن که ظهر خونه باشی!یا عقایدش درمورد زنها و حقوقشون مال عهد قجره.که من مذهبی متاسفانه تو قشر خودمون زیاد دیدم.

خلاصه که حال رو با گذشته مقایسه نکنین.قبلا آگاهی نبوده.پسندیدن و معیار وجود نداشته.حتی میشده سر سفره عقد همو میدیدن.دیفالت ذهنی این بوده که وقتی با یکی ازدواج کردی دیگه باید تا آخر عمر باهاش بسازی.سعی کنی گذشت کنی و دوسش داشته باشی.بچه هم که نه تربیت میکردن نه خرج داشته.اما الان آگاهی زیاد شده.من دختر میدونم اگه با کسی ازدواج کردم طرف حق توهین و آزار منو نداره که اگه اینکارو بکنه حقمه که طلاق بگیرم.حالا آدما تو اجتماعن.کلی آدم دیدن و به همین راحتی عاشق نمیشن.ضمن اینکه تورمی وجود داره که توی یکسال همه چیز سه برابر میشه.پس باید فکر اینجاهاشم کرد.متاسفم که توی گندترین دوره ی ممکنم.

نمیخام حرفهای تکراری بزنم. 

ولی یک نکته بقیه فراموش کردن اینه که

قدیما شرایط مالی عموم مردم شبیه به هم بود و فاصله تطبقاتی کم بود در نتیجه انتظارات زن و شوهر از خود و طرف مقابل تو ازدواج بالا نبود

الان فاصله ها زیاده 

فرض کن پسری رفته خاستگاری دختری که خواهر بزرگترش مثلا با یک ادم که درامد نسبتا خوب داره ازدواج کرده براش یک عروسی مثلا فرض کنید با قیمت الان. حدود ۱۵۰میلیونی گرفته 

خب ایا این خواهر کوچکتر توقعاتش در اون حد نخاهد بود ایا اگه عروسی براش گرفته نشه احساس نارضایتی نخاهد کرد

اصلا غروره این پسر اجازه میده بخاد با دختره ازدواح کنه بدون اون تشریفات

حتی اگه این پسر و دختر ازدواج کنن باید کلا با خانوادن ه دختر بزرگتر قطع ارتباط کنن چون که اون ها سطح مالیشون بالاس

ازدواج الان به شرایط مالی ربط داره و هرکس ازدواج کنه حتما با ایمانتر نیس

لطفا با این دیدگاه که جوونا ایمانشون ضعیف شده گناه براخودتون جمع نکنین 

بهترین راهکار و راه حل تو این شرایط اینه :

پسرا فعلا اصلا ازدواج نکن چرا ؟ جمعیت کشور زیاد نمیشه و خودشون رو ی عمر بیچاره و بدبخت نمیکنن و...بعدها که به 40 سالگی رسیدن میتونن (اگه دوست داشتن) با یکی ازدواج کنن حداقل اون موقع وضعیت بهتری نسبت از الان دارن اگه هم دوست نداشتن که ازدواج نمیکنن و ...

دخترا هم خب ازدواج نکنین کسی تا به حال از ازدواج نکردن نمرده به همون اهدافی که تو زندگی دارید برسید..

تمام

سلام

به پسر 52

درسته معیار ایمان نیست ولی مطمئن باش اونی که ایمانش بیشتره ناامید نمیشه...

تمام تلاششو میکنه و میسپاره به خدا ...الان دائم داریم همه چسزو با چرتکه انداختن جلو میبریم اینطوری صد سال دیگم ازدواج نمیکنیم!

سلام

ببخشید میشه بگید چی دیدی؟!

شاید به ایمانم اضافه شد!

دوست عزیز 

خیلی چیزا بود اما مهمترینش این بود که حدود یه سال پیش خیلی به خودم مغرور شده بودم و با مخ خوردم زمین حال روحیم داغون بود جوری که چندتا ارام بخش در روز میخوردم اما این باعث شد که ایمانمو دوباره بسازم گرچه بازم خیلی لنگ میزنه پای ایمانم اما سعی میکنم نمازامو اول وقت بخونم.و با مدد دعاهایی که مادرم تو نماز شبهاش برام میکرد به صورت خیلی غیر منتظره یه وام حدود 90میلیون برام جور شد جوری که خودمم باورم نمیشد اصلا .ینی از یه جایی رسید که خودم تو خوابم نمیدیدم.خدایا خودت بازم حفظمونکن تا غره نشیم و روز به روز ایمانمون بهتر بشه

باعرض سلام و احترام؛

واقعا آدم تو حکمت کارهای خدا میمونه، از خودم بگم براتون جوانی هستم 35 ساله(واقعا نمیدونم جونم یا دیگه پیر شدم)

هنوز مجرد،تقریبا از 30 سالگی کارم درست شده و استخدام یکی از ادارات شدم،البته هنوز قراردادیم و دائم استرس دارم که لغو قرارداد میشم یا نه،از اینا که بگذریم تقریبا 2 ساله که میرم خواستگاری اونی ولی دریغ از اینکه اونی که دوست دارم جواب مثبت بده!!!

بزارین همین آخریش رو بگم، دختره خیلی خانوم بود خیلی معتقد و من هم آدم معتقدی هستم نه که خشک مقدس ها ولی خوب به نظر خودم پسر خوبی هستم؛

بعد 2 جلسه خواستگاری و صحبت و جواب دادن به لیست سوال های دختر خانم و کلی تحقیق کردن در مورد من

امشب گفته نهههههه راضی نیست!!

حالا میخوام بدونم خدا جواب منو همینطوری باید بده 

منی که تا الان پاک بودن و هرجی خواسته داشته انجام دادم و از حدود شرع خارج نشدم؛

واقعا جواب من اینه؟؟؟

یعنی این قسمت منه؟؟؟

این چه مصلحتی هست که بعد کلی خواستگاری از یکی خوشم اوند وواقعا دوستش داشتم باید جواب من این باشه؟؟؟؟

واقع موندم به خدا؟؟

آبروم پیش کل خانوادم رفته،

امیدوارم خود خدا جبرانش کنه 

وگرنه اون دنیا جلوش رو میگیرم و اعتراض میکنم و میگم این حق من نبود.

برام دعا کنید که ایمانم رو از دست ندم.

من که دیگه خسته شدم

دارم دیگه بیخیال ازدواج میشم

اینم بگم که خونه ماشین کار  زیبایی رو دارم

موندم چی میخوان این دختر خانم ها 

به خدا خیلی حالم گرفتس

آخه آخه 

دوستش داشتم اونی که همش تو فکرم بود اون بود

ولی جواب منفی داد

آخه چرا

ببخشید سرتون رو درد آوردم به خدا الان که این متن رو مینویسم دارم گریه میکنم

یعنی جواب من اینه

ای خدا   ای خدا 

سوء ظن به آینده مالی در ازدواج،مشکلی اعتقادی و عدم شناخت صحیح عامل خوشبختی

اعوذبالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم 

یکى از دلایل اصلى ازدواج نکردن افراد،نگرانى از تأمین مخارج زندگى است.هرچه سطح زندگى‌ها بالاتر مى‌رود،این نگرانى،بیشتر مى‌شود و میزان ازدواج،کاهش مى‌یابد.تنیدگى حاصل از ازدواج نکردن،از یک سو،و نگرانى و اضطراب از فقر از سوى دیگر،شرایط‍‌ سخت و شکننده‌اى را به وجود مى‌آورند و در نتیجه،بهداشت روانى فرد را به شدت،تهدید مى‌کنند.

خداوند متعال به طور مشخص،به مسئلۀ ازدواج پرداخته و تصریح کرده است که اگر همسران تازه ازدواج کرده،فقیر باشند،از فضل خودش آنان را بى‌نیاز خواهد کرد:

«وَ أَنْکِحُوا الْأَیٰامىٰ‌ مِنْکُمْ‌ وَ الصّٰالِحِینَ‌ مِنْ‌ عِبٰادِکُمْ‌ وَ إِمٰائِکُمْ‌ إِنْ‌ یَکُونُوا فُقَرٰاءَ یُغْنِهِمُ‌ اللّٰهُ‌ مِنْ‌ فَضْلِهِ‌ وَ اللّٰهُ‌ وٰاسِعٌ‌ عَلِیمٌ‌.

دختران و پسرانِ‌ بى‌همسر و غلامان و کنیزان شایسته‌تان را به ازدواج درآورید.اگر فقیر باشند،خداوند آنان را از فضل خود،بى‌نیاز مى‌سازد و خداوند،گشایشگر و داناست.»

پیامبر خدا(ص) با استناد به همین آیه،خطاب به کسانى که به دلیل ترس از فقر،ازدواج نمى‌کردند،مى‌فرماید:

«مَنْ‌ تَرَکَ‌ التَّزْوِیجَ‌ مَخَافَةَ‌ الْعَیْلَةِ‌ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ‌ بِاللهِ‌(عزوجل)،إِنَّ‌ اللهَ‌(عزوجل) یَقُولُ‌:إِن یکونُوا فُقَرآءَ یغنِهُم الله مِن فَضلِهِ‌. 

هر کس ازدواج را به دلیل ترس از تأمین خانواده،ترک کند،به تحقیق به خداوند(عزوجل) گمان بد برده است.خداوند(عزوجل) مى‌فرماید:اگر فقیر باشند،خداوند آنان را از فضل خود بى‌نیاز مى‌سازد.» 

بنا بر این،چنین مشکلى را نباید یک مشکل حقیقى و اقتصادى دانست؛بلکه یک توهّم و مشکل اعتقادى است.حلّ‌ مشکل ازدواج در گرو داشتن مال فراوان نیست؛بلکه باید شناخت را تصحیح و اندیشه‌ها را اصلاح کرد.بر اساس اندیشۀ توحیدى،خداوند،روزى‌رسان است و روزىِ‌ انسان‌ها را تضمین کرده است.خداوند در بارۀ ازدواج وعده داده است که همسران جوان را بى‌نیاز مى‌سازد.اعتماد به خداوند متعال مى‌تواند این نگرانى را بر طرف سازد و زمینه را براى ازدواج فراهم آورد.ترک ازدواج به دلیل نگرانى از فقر،در حقیقت،بى‌اعتمادى به خداوند متعال است.امام صادق(ع) مى‌فرماید:

«مَنْ‌ تَرَکَ‌ التَّزْوِیجَ‌ مَخَافَةَ‌ الْعَیْلَةِ‌ فَقَدْ أَسَاءَ بِاللهِ‌ الظَّنَّ‌. 

هر کس به دلیل ترس از تأمین خانواده،ازدواج را ترک کند،به تحقیق،به خداوند گمان بد برده است.»

مشکل اصلى،اعتماد نداشتن به خداوند است و این،یک مشکل اقتصادى نیست؛بلکه مشکلى شناختى و اعتقادى است.اگر شناخت‌ها اصلاح شود و انسان،به خداوند اعتماد داشته باشد،نگران مخارج زندگى نخواهد بود و با رفع این نگرانى و اضطراب،انسان از یک سو به احساس آرامش بیشترى دست مى‌یابد و از سوى دیگر،با ازدواج،آن را تکمیل مى‌کند و از صفاى زندگى لذّت مى‌برد.ترس از فقر،حیلۀ شیطان است.قرآن کریم مى‌فرماید:

«الشَّیْطٰانُ‌ یَعِدُکُمُ‌ الْفَقْرَ وَ یَأْمُرُکُمْ‌ بِالْفَحْشٰاءِ وَ اللّٰهُ‌ یَعِدُکُمْ‌ مَغْفِرَةً‌ مِنْهُ‌ وَ فَضْلاً وَ اللّٰهُ‌ وٰاسِعٌ‌ عَلِیمٌ‌. 

شیطان،به شما وعدۀ فقر مى‌دهد...و خداوند به شما وعدۀ آمرزش و فزونى مى‌دهد.»

پیامبر خدا(ص) نیز به کسانى که بر اساس اعتماد به خداوند ازدواج مى‌کنند،وعده داده است که خداوند،آنها را یارى مى‌کند. بر خلاف آنچه تصوّر مى‌شود که ازدواج،وضع مالى را سخت‌تر مى‌کند،بر عکس،باعث توسعۀ مادى زندگى نیز مى‌شود.این یک قانون الهى است که باید به آن اعتماد داشت.ما بر این باوریم که نخست باید همۀ مخارج زندگى در آینده را هم‌اکنون در اختیار داشته باشیم تا اقدام کنیم (تأمین-اقدام)؛ولى قانون روزى،این است که باید اقدام نمود تا روزى آن تأمین گردد (توأمانىِ‌ اقدام و تأمین).پیامبر خدا(ص) مى‌فرماید:

«اتَّخِذُوا الأَهلَ‌ فَإِنَّهُ‌ أرزَقُ‌ لَکم. 

همسر بگیرید که این کار،روزىِ‌ شما را افزایش مى‌دهد.»

اشتباه شناختى انسان در این است که مى‌پندارد روزىِ‌ تمام عمر او باید در حال حاضر وجود داشته باشد تا احساس آرامش کند وگرنه،نگران آینده خواهد بود.تصوّر مى‌کند که تأمین بودن روزى یعنى حاضر بودن تمام روزى در زمان حال! این در حالى است که تأمین بودن روزى انسان به معناى حاضر بودن آن در لحظۀ حال نیست.از قوانین زندگى این است که روزى،«به مرور زمان»فرا مى‌رسد.این قانون را پیامبر خدا(ص) این گونه بیان مى‌فرماید:

«یَا عَلِیُّ‌! لَا تَهْتَمَّ‌ لِرِزْقِ‌ غَدٍ،فَإِنَّ‌ کُلَّ‌ غَدٍ یَأْتِی رِزْقِهِ‌. 

اى على! اندوه روزىِ‌ فردا را نخور که هر فردایى،روزىِ‌ آن فرا مى‌رسد.»

بر همین اساس،امام على(ع) تأکید مى‌فرماید که هرکس اندوه روزىِ‌ فردا را داشته باشد،هیچ‌گاه رستگار نخواهد شد. راه نجات از این بحران،باور داشتن به قانون یاد شده است.کسى که مى‌داند روزىِ‌ فردا،فرا مى‌رسد،از نبود آن در امروز،نگران نمى‌گردد و آسوده،زندگى خواهد کرد.از این رو،حضرتعیسى(ع) می فرماید:

«اندوه روزىِ‌ فردا را نخورید؛زیرا اگر فردا جزو عمر شما باشد،روزىِ‌ شما همراه با عمر شما فرا خواهد رسید،و اگر فردا جزو عمر شما نباشد،پس اندوه فرداى دیگران را مخورید. »

با این روحیه،نگرانى‌ها بر تمام عمر توزیع مى‌شود و از فشار آن کاسته مى‌گردد.مهم‌تر این‌که این مطلب،بر یک واقعیت،مبتنى است و آن،قانون«تضمین روزى»براى انسان تلاشگر است.گذشته از نقش خداوند در روزى‌رسانى،نقش انسان نیز در طول نقش خداوند قرار دارد و این نقش،به تلاش و کوشش او براى کسب روزى بستگى دارد.اگر انسان براى کسب روزى تلاش نماید،خداوند،آن را تضمین مى‌کند.البته روزى،غیر از ثروت‌اندوزى و انباشت مالى است که با حرص و زیاده‌خواهى همراه است.آنچه خداوند متعال تضمین کرده،روزى است؛نه زیاده‌خواهى انسان در انباشت ثروت.نباید تصوّر کرد که تضمین روزى به معناى تضمین زیاده‌خواهى انسان است.بنا بر این،روزىِ‌ مقدّر انسان،براى کسى که تلاش کند،تضمین شده است.چون چنین قانونى وجود دارد،انسان تلاشگر،نگران آینده نخواهد بود و با توکّل بر خدا به تلاش خود ادامه مى‌دهد.امام على(ع) نیز بر همین اساس مى‌فرماید:

«...فَلَا تَحْمِلْ‌ هَمَّ‌ سَنَتِکَ‌ عَلَى هَمِّ‌ یَوْمِکَ‌،وَ کَفَاکَ‌ کُلَّ‌ یَوْمٍ‌ مَا هُوَ فِیهِ‌،فَإِنْ‌ تَکُنِ‌ السَّنَةُ‌ مِنْ‌ عُمُرِکَ‌ فَإِنَّ‌ اللهَ‌(عزوجل) سَیَأْتِیکَ‌ فِی کُلِّ‌ غَدٍ بِجَدِیدِ مَا قَسَمَ‌ لَکَ‌،وَ إِنْ‌ لَمْ‌ تَکُنِ‌ السَّنَةُ‌ مِنْ‌ عُمُرِکَ‌ فَمَا تَصْنَعُ‌ بِغَمِّ‌ وَ هَمِّ‌ مَا لَیْسَ‌ لَکَ‌. 

...اندوه سالت را بر اندوه امروزت بار نکن و براى هر روز،آنچه در آن است،تو را کفایت مى‌کند.پس اگر آن سال،از عمر تو باشد،خداوند(عزوجل) در هر فردایى آنچه را براى تو تقسیم کرده مى‌فرستد و اگر آن سال،از عمر تو نباشد،تو را چه کار با اندوه و غصّۀ آنچه مال تو نیست!»

امام على(ع)،نگرانى براى روزى را نفى نکرده،بلکه مى‌فرماید:«هر روز،اندوه همان روز».این‌که انسان در هر روز،به فکر روزىِ‌ همان روز باشد،ناپسند و مشکل‌ساز نیست؛مشکل از جایى آغاز مى‌شود که اندوه همۀ آینده را بر امروز خود بار کنیم.پس اگر هر روز در اندیشۀ همان روز باشیم،نه از کار امروز باز مى‌مانیم و نه دچار تنیدگى و ترک ازدواج مى‌شویم.

این،یک واقعیت تجربه شده است که ازدواج،زندگى را توسعه مى‌دهد.شخصى نزد پیامبر خدا(ص) رسید و از فقر به ایشان شکایت کرد.پیامبر(ص) به او فرمود:«ازدواج کن»و او ازدواج کرد و زندگى‌اش توسعه یافت. در نمونۀ دیگرى،امام صادق(ع) نقل مى‌کند که:روزى،یکى از جوانان انصار نزد پیامبر خدا(ص) رسید و از فقر خود به ایشان شکایت کرد.پیامبر(ص) به او فرمود:«ازدواج کن».جوان با خود گفت:خجالت مى‌کشم پیش از ازدواج،نزد پیامبر خدا(ص) برگردم.در این هنگام،مردى از انصار به او رسید و گفت:من دخترى دارم...و بدین‌سان،دخترش را به ازدواج آن جوان درآورد و پس از این واقعه،خداوند،زندگى او را گسترش داد.جوان خدمت پیامبر خدا(ص) رسید و ماجرا را بازگو کرد.پیامبر(ص) نیز خطاب به جوانان فرمود:«اى جوانان،ازدواج کنید». 

این جوان به سخن پیامبر خدا(ص) اعتماد کرد و در حالى که فقیر بود،نه تنها از ازدواج نترسید،بلکه ازدواج کرد و همین،سبب توسعۀ زندگى‌اش شد.

اسحاق بن عمّار مى‌گوید:به امام صادق(ع) گفتم:آیا این حدیث واقعیت دارد که جوانى از فقر،سه بار،خدمت پیامبر خدا(ص) رسید و هر سه بار،حضرت او را به ازدواج فراخواند؟! امام(ع) فرمود:«آرى،این حقیقت دارد».آن‌گاه فرمود:

«الرِّزْقُ‌ مَعَ‌ النِّسَاءِ وَ الْعِیَالِ‌. 

روزى،همراه با زن و فرزند است.»

سخت گیری خانواده ها 

از سوى دیگر،خانواده‌ها نیز در شوهر دادن دختران خود،به مال و ثروت،بیش از اندازه اهمیت مى‌دهند و بدین سان،مانع تشکیل خانواده مى‌شوند.اسلام این پدیده را نیز نکوهیده است.امام صادق(ع) در این باره مى‌فرماید:

«مَا مِنْ‌ مَرْزِئَةٍ‌ أَشَدَّ عَلَى عَبْدٍ مِن أَنْ‌ یَأْتِیَهُ‌ ابْنُ‌ أَخِیهِ‌ فَیَقُولَ‌:زَوِّجْنِی فَیَقُولَ‌:لَا أَفْعَلُ‌ أَنَا أَغْنَى مِنْکَ‌. 

بر بنده،مصیبتى سخت‌تر از این نیست که فرزند برادر مسلمانش نزدش بیاید و بگوید دخترت را به ازدواج من درآور و او بگوید انجام نمى‌دهم؛[زیرا] من از تو ثروتمندترم.»

ابراهیم تیمى مى‌گوید:

کُنْتُ‌ فِی الطَّوَافِ‌ إِذْ أَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللهِ‌(ع) بِعَضُدِی فَسَلَّمَ‌ عَلَیَّ‌ ثُمَّ‌ قَالَ‌:...«یَا إِبْرَاهِیمُ‌،مَا أَفَادَ مُؤْمِنٌ‌ مِنْ‌ فَائِدَةٍ‌ أَضَرَّ عَلَیْهِ‌ مِنْ‌ مَالٍ‌ یُفِیدُهُ‌ الْمَالُ‌ أَضَرُّ عَلَیْهِ‌ مِنْ‌ ذِئْبَیْنِ‌ ضَارِیَیْنِ‌ فِی غَنَمٍ‌ قَدْ هَلَکَت رُعَاتُهَا،وَاحِدٌ فِی أَوَّلِهَا وَ وَاحِدٌ فِی آخِرِهَا.»

ثُمَّ‌ قَالَ‌:فَمَا ظَنُّکَ‌ بِهِمَا؟قُلْتُ‌:یُفْسِدَانِ‌ أَصْلَحَکَ‌ اللهُ‌،قَالَ‌:صَدَقْتَ‌،إِنَّ‌ أَیْسَرَ مَا یَدْخُلُ‌ عَلَیْهِ‌ أَنْ‌ یَأْتِیَهُ‌ أَخُوهُ‌ الْمُسْلِمُ‌ فَیَقُولَ‌:زَوِّجْنِی،فَیَقُولَ‌:لَیْسَ‌ لَکَ‌ مَالٌ‌. 

در طواف بودم که ابوعبد الله(ع) بازویم را گرفت و بر من سلام کرد و فرمود:«...اى ابراهیم! مؤمن هیچ بهره‌اى زیانبارتر از بهرۀ مال نبرده است؛ضرر مال بر مؤمن،از دو گرگ درنده که یکى از اوّل و دیگرى از آخر به گلّۀ گوسفندى هجوم مى‌بَرَند که چوپان‌هایش هلاک شده‌اند،بیشتر است».آن گاه فرمود:«به نظرت چه بر سر گلّه مى‌آورند؟»گفتم:نابودشان خواهند کرد.فرمود:«راست گفتى.کمترین ضررى که مال به مؤمن مى‌زند،آن است که برادر مسلمانش پیشش بیاید و بگوید: دخترت را به ازدواج من درآور و او بگوید:تو مال ندارى».

این در حالى است که روزى‌رسان،خداوند متعال است و نباید به دلیل این‌گونه مسائل،مانع ازدواج شد.امام رضا(ع) در همین باره مى‌فرماید:

إِنْ‌ خَطَبَ‌ إِلَیْکَ‌ رَجُلٌ‌ رَضِیتَ‌ دِینَهُ‌ وَ خُلُقَهُ‌ فَزَوِّجْهُ‌،وَ لَا یَمْنَعْکَ‌ فَقْرُهُ‌ وَ فَاقَتُهُ‌،قَالَ‌ اللهُ‌ تَعَالَى :«وَ إِنْ‌ یَتَفَرَّقٰا یُغْنِ‌ اللّٰهُ‌ کُلاًّ مِنْ‌ سَعَتِهِ‌، »

وقال: «إِنْ‌ یَکُونُوا فُقَرٰاءَ یُغْنِهِمُ‌ اللّٰهُ‌ مِنْ‌ فَضْلِهِ‌... »

اگر مردى براى خواستگارى نزد تو آمد و دین و اخلاق او را پسندیدى،به او زن بده و فقر و ندارى‌اش مانع تو از این کار نشود.خداى تعالى فرموده است:و اگر جدا شدند،خدا هر یک را از گشایش خود بى‌نیاز مى‌کند و فرموده است:اگر تهیدست باشند،خداوند از فضل و کرم خود،آنان را توانگر مى‌کند.

پیامبرخدا(ص) نیز مى‌فرماید:

«إِذَا جَاءَکُم الأَکفَاءُ فَأَنکِحُوهُنَّ‌ وَلَا تَرَبَّصُوا بِهِنَّ‌ الحَدَثَان. 

هنگامى که خواستگارانى که هم‌کفو شمایند به خواستگارى آمدند،آنها را ازدواج دهید و منتظر نمانید تا اتّفاق خاصى روى دهد.[و بى‌جهت به تأخیر نیندازید].»

همچنین ایشان مى‌فرماید:

«إذَا أتَاکُم الأَکفَاءُ فَأَلقُوهُنَّ‌ إلقَاءً. 

هنگامى که خواستگارانى که هم‌کفو شمایند به خواستگارى آمدند،بدون سختگیرى به آنها زن دهید.»

منبع: کتاب شریف رضایت زناشویی،تالیف آقای عباس پسندیده،انتشارات موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث

___________________

خداوند متعال ، انسان را که آفرید ، تداوم نسل او را در خود او قرار داد . از این رو ، موجودیت انسان را در دو جنس زن و مرد قرار داد و در هر یک ، ویژگی های روحی و عاطفی متفاوتی نهاد، که با دیگری ارضا می شود.  همه این مسائل تکوینی ، موجب می شود که انسان به همسر ، نیاز داشته باشد و لذا زمانی می توان به آرامش رسید و از زندگی ، لذّت برد که این بخش از نیاز انسان نیز برآورده شده باشد ! بدین جهت است که ازدواج، مایه آرامش دانسته شده است: «وَ مِنْ ءَایَتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَ جًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا.  و از نشانه های خداوند ، این است که از خود شما برایتان همسرانی قرار داد تا بدان ها آرامش یابید» . امام سجاد علیه السلام می فرماید : خداوند ، همسر را مایه آرامش و اُنس قرار داده  تا انسان ، در کنار او آسایش یابد  و لذا امام صادق علیه السلام می فرماید: اگر کسی از همسر موافق و همراه ، محروم باشد ، ناآرام و حیران بوده ، زندگی او ناتمام خواهد بود.

البته همسر خوب ، ویژگی هایی دارد که در برخی روایات ، از آن به عنوان «همسر موافق» ،  «همسر صالح» و «همسری که پشتیبان انسان باشد»  یاد شده است . آسایش و راحتی زندگی ، فقط به داشتن همسری زیبا و صاحب جاه و مال نیست . چه بسا همسرانی که از عنصر مال و جاه و جمال برخوردارند ، اما کسی را خوش بخت نکرده اند. انسان خوش بخت ، کسی است که همسری شایسته ، همراه ، یاور و پشتیبان داشته باشد . خوش بختی در زندگی ، از آنِ همسرانی است که میان آنان «مودّت» و «رحمت» وجود داشته باشد  و این مهم ، به وسیله مال و جاه و جمال به دست نمی آید . از این رو ، دین اسلام ، توصیه کرده که همسر خود را به خاطر مال و جاه و جمال ، انتخاب نکنید که اگر چنین شد ، خداوند ، شما را به همان عوامل، واگذار می کند ؛ اما اگر به خاطر دین و ایمان ، با کسی ازدواج کردید ، خداوند ، آنچه را از مال و جمال نیز انتظار دارید به شما می دهد. آنچه زندگی را شیرین و لذّت بخش می کند ، مال و جمال نیست؛ مودّت و رحمت است و این دو ، در دست خداوند است و اوست که میان دل ها انس و اُلفت برقرار می کند و آن گاه که چنین می شود ، آن همسر، از هر چیزی برای انسان ، دوست داشتنی تر خواهد بود و این ، یعنی داشتن یک زندگی شیرین ، لذّت بخش و همراه با آرامش و آسایش .

منبع:کتاب شریف هنر رضایت از زندگی ، تالیف آقای عباس پسندیده، انتشارات موسسه فرهنگی دار الحدیث 

والعاقبه للمتقین 

التماس دعا 

یا مهدی

سلام

داداش انقدر ناامید نشو...

هیچ اتفاقی نیفتاده همین الان بگو چندنفر تا حالا شکست  عشقی خوردن همه میریزن اینجا برات میگم...

اتفاقا بهتر که نشد اونم تو همچین موقع هایی که مطمئنیم همه چی جوره خدا خیلی دوست داشته که نذاشته بعد این همه مدت پاکی با یه ازدواج بد زمین بخوری...

خود من با این که مطمئن بودم فلانی ازم خوشش میاد باور کن به یه دلایلی خد نه رو گذاشت تو دهنش که خودم اولش تعجب کردم ولی بعد که فکر کردم دیدم خداییش اون به دردم نمیخورد!

عزیز جان خدا خیلی خیر هممونو میخواد نگران نباش...نا امید نشو....بهترشو بهت میده!

سلام؛

ممنون آینده روشن عزیز؛

سخته واقعا سخته ولی توکلم به خداست.

قبلا اینقدر وضعیت اقتصادی خراب نبود قبلا اینقدر دخترها پرتوقع نبودن دنبال پسر قد بلند و پولدار و ... نبودن