با سلام
راستش من الان ۱۹ سالم هست و امسال ورودی دانشگاه بودم . مشکلاتی پیش اومده که باعث شده از مادرم متنفر شم و همیشه احساس نفرت دارم نسبت بهش ، سعی می کنم یه مدت فراموش کنم اما بازم یادم می افته و نفرت ...
سال چهارم که بودم و کنکور داشتم مادرم به جای این که تو خونه برام آرامش رو فراهم کنه دست روی نقطه ضعف هام گذاشته بود و همه ش ناراحتی و اذیت ، طوری که من اصلا از اعصاب خورد کنی نمی تونستم درس بخونم و کلی گریه ...
بلاخره دانشگاه قبول شدم رشته م خوبه راضیم اما از این که تو شهر خودم درس می خونم خیلی ناراضیم خیلی زیاد . میخواستم کمک کنید چی کار کنم ؟ به نطرتون اون دشمنی که کرده رو چه طور فراموش کنم ؟ مادرم هم دشمنی کرد دوستای مدرسه هم همین طور .
چه فرقی داره مامان و دوستام ؟ حالا اسمش رو گذاشته مادر
مرتبط با ناراحتی از مادر:
مادرم با به دنیا اومدن برادرم، منو از یاد برد
الان که از مادرم بدم میاد راحت ترم
دخترتون باید آبروتون رو ببره تا بفهمین نیاز جنسی فقط مال پسران نیست
اظهار نظرهای خانم ها در مواقع عصبانیت رو جدی نگیرید
چه گناهی کردم که بچه ی یه مادر بی عاطفه شدم؟
نمیتونم حتی یه حرف دخترانه با مادرم بزنم
مادرم با من رفتار سردی داره ، نمی دونم چرا ؟
دیگه تحمل زندگی با پدر و مادرم رو ندارم
مادرم یه بارم از داشتن من ابراز رضایت نکرده
حرف های پدر و مادرم آزارم میده
کاش مادرم حرف های منو میفهمید و درکم میکرد
← مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) ← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)
- ۲۸۲۶ بازدید توسط ۱۹۵۶ نفر
- چهارشنبه ۲۰ تیر ۹۷ - ۱۵:۲۸