سلام
آقا من 23 سالمه خاستگارم دارم.میدونیم که دارم.مثلا بارها شده خودم که جواب تلفن رو میدم میگه برا امر خیر مزاحم شدیم.
اما این مامانم انگار که من طفلی بیش نیستم! اصلا انگار نه انگار که طرف زنگ زده نظر منم مهمه. حتی نمیگه طرف چی بوده! البته نظر خواهرامم همینه که تا درسم تموم نشده ازدواج نکنم! اما سیر چه خبر از گرسنه داره! اصلا هم روم نمیشه به خونواده بگم که میخوام ازدواج کنم.
مرتبط :
بیشتر از 2 ماهه که از خواستگارم خبری نشده، ممکنه برگرده ؟
پسری که از خودم دورش کردم، حالا مشکلاتش حل شده، میترسم تحویلم نگیره
چکار کنم که دوباره بیاد خواستگاریم ؟
چیکار کنم پسر مورد علاقم دوباره ازم خواستگاری کنه ؟
آیا برگردوندن یه خواستگار مناسب درسته ؟
آقا پسرتون تشریف نمیارن برای خواستگاری مجدد
چطور میتونم بهش بفهمونم که از رد کردنش پشیمونم؟
خواستگارم در جواب واسطه گفته که دیگه شرایط ازدواج ندارم
دوسش دارم اما امیدی به برگشتش ندارم
همه خواستگارامو دارم رد میکنم امید به بازگشتش دارم
تا حالا شده که خواستگارتون رو دوباره برش گردونید؟
چطوری خواستگاری رو که رد کردم برگردونم ؟
چطور سر راه پسر مورد علاقم که پدرم ردش کرده قرار بگیرم؟
به خواستگاری که رد کردیم چطوری بفهمویم دوباره بیاد؟
چطوری به خواستگارم بفهمونم که من اون رو رد نکردم؟
← مسائل خواستگاری (برای دختران) (۱۴۸ مطلب مشابه)
- ۲۳۵۹ بازدید توسط ۱۶۱۱ نفر
- دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۹۳ - ۰۲:۱۲