سلام

من دانشجوی کارشناسی ارشد یه رشته ی مهندسی و همزمان شاغل توی رشته خودم با حقوقی در حد ۲ تومن هستم. راستش از وقتی که وارد دانشگاه دوره ارشد شدم از یکی از هم‌کلاسی های خانم خیلی خوشم اومده، ایشون دختر با حجب و حیایی هستن و من یه جورایی شیفته ایشون شدم.

اما وقتی بخوام منطقی به قضیه نگاه کنم واقعا الان شرایط ازدواج رو ندارم (بنا بر شرایط اقتصادی و‌ سربازی و...)، از طرفی دلم میگه که برم بهش بگم (که واقعا خجالت هم میکشم) اما منطقم میگه احمق بی خیال شو. 

تصمیم گرفتم که فراموشش کنم اما وقعا خیلی سخته از همه دوستان راهنمایی و کمک میخوام، شاید بعدا هیچ وقت دختری مثل ایشون، ویژگی هایی که توی فانتزی هام از همسر آینده‌م تصور میکردم نداشته باشه، اما تصمیم گرفتم این حس رو از بین ببرم.

لطفا راهنمایی کنید که به شدت تمرکزم از بین رفته و مقداری هم پرخاشگر و افسرده شدم.

مرتبط با مشکلات روحی و اقتصادی پسران:

به خاطر شرایط اقتصادی در توان خودم نمی بینم بتونم ازدواج کنم

یه حسی بهم میگه امسال سال آخر زندگیمه

تا کی باید دست مون در جیب پدر و مادر باشه؟!

برای اینکه روحم آروم باشه میرم کارگری، تا به خودم بگم رفتم سر کار

برادرم به خاطر بی توجهی های گذشته، عقده ای شده

پسری 26 ساله ام، برام سخته که از خانواده پول بگیرم

بیکاری یا مشکل مالی مرد رو عصبی می کنه ؟

بیایید علل بیکاری رو به چالش بکشیم

در مورد حل مشکل بیکاری چه کارهایی میشه کرد ؟

یه پسر وقتی ناراحته، چطور باید آرومش کرد ؟

شما چه می کنید با این وضع بی پولی ؟

درد شرمندگی مردان در این اوضاع اقتصادی

اشکالی داره پسر و دختر ازدواج کنن ولی هر کدوم سر سفره پدرشون باشن؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه)