خانواده برتر

سلام واقعاً ناراحتی قلبی داری یا احساس خودته
ببین وقتی فشار احساسی زیادی به آدم وارد میشه اولین عضوی که درگیر میشه معده هست که علایم ودردهاش شبیه به درد قلب اول اینو مطمئن شو یعنی ببین مثلاً چه مواقعی این درد به سراغ شما میاد آیا همراهش تنگی نفس و یا تغییر رنگ پوست هم دارید یا نه؟
در محیطی که آرامش خاطر دارید آیا این درد به سراغ شما میاد یا نه اگر نه پس شما دچار بیماری روان تنی شدین که اصلا جای نگرانی نداره ☺با رفع مشکلات کنکور و. ..رفع میشه.
چه کارهایی برات آرامش بخشه همونا رو بزار تو اولویت به پدر و مادرت به عنوان خیرخواه و دوست نگاه کن.
ببخشید همش جملات امری بود شما جوونام😆که فراری از امر ونهی
دعا میکنم به آرامش برسی اینو خاطرت باشه اول سلامتی بعد هرهدف دیگه!

خدا خیرت بده ی کمم خندیدم یادمه بچه بودیم ی مسابقه طنز پخش میشد حمید لولایی خودشو معرفی میکرد میگفت :حمید لولایی هستم سال آخر عمرم 😂😅

سلام از آدم هایی که حالت رو خراب میکنن دور شو ... تو مدرسه آدم شیرین عقل زیاد هست
اما تو دانشگاه دیگه فضای مدرسه حاکم نیست خیلی کم پیش میاد که تمسخر و توهین باشه ...بهت توصیه میکنم بری دانشگاه افراد رو بشناس ببین کی حالتو بد می‌کنه سعی کن زیاد باهاشون معاشرت نداشته باشی... سعی کن دردهات رو و اون چیزی که اذیتت می‌کنه رو یه جا بنویسی اینجوری حالت بهتر میشه سعی کن با رفیق های خوبت بگردی حرف بزنی ... بهت توصیه میکنم مثل من نباش درد هات رو روی خودت انباشته نکن خودخوری نکن دردهات و اون چیزی که اذیتت می‌کنه رو یه جا بنویس پیش مشاور برو خودتو خالی کن ...وگرنه میشی یه آدم بدون احساس ...میشی یه آدمی که از این دنیا هیچ چیزی رو نمی‌بینه... خیلی حرف زدم شرمنده ولی خلاصه بگم دردهات رو روی خودت انباشته نکن

امروز چقد پست های غم انگیز😔

ببخشید برای چی باید هم تو مدرسه شما رو مسخره کنن هم تو دانشگاه؟ مگه شما دلقکی؟
مگه ایراد ظاهری یا رفتاری داری که شما رو مسخره‌کنن؟
به هر حال همینطوری که نمیشه کسی رو بدون دلیل مسخره کرد
ضمنا اینطور که پیداست شما اعتمادبه‌نفست خیلی پایین هست اگر اعتماد‌به‌نفس بالایی داشته باشی خیلی از مشکلاتت حل میشه
شما اصلا سنی نداری که بخوای قلب درد بگیری و از این حرفها بزنی مگر اینکه خدای نکرده بیماری قلبی مادرزادی داشته باشه فکر می‌کنم این مشکل شما از استرس بالا باشه
شما یه لطف کن بگو اطرافیانت به چه بهانه‌ای مسخره‌ات میکنن تا شاید اینجا یه راه‌حلی برات پیدا کنن
ضمنا به‌نظرم بهتر هست بری پیش یه روانشناس خوب و چندجلسه‌ای بری پیشش می‌تونه تاثیر مثبت بذاره

شما آدم احساسی و نازنازی ای بار اومدی. رنگ سختی ندیدی. اگه مثل من با چک و لگد و کمربند بزرگ شده .بودی و سر زمین کشاورزی جان میکردی بعدشم میرفتی دانشگاه و یک کار خوب برای خودت پیدا میکردی این حرفو نمیزدی. سوسول هستی آقا. برو یک باشگاه رزمی یکم موسیقی راک گوش کن خشن تر بشی بهتره.

ایشااله 120 سال عمر با عزت و تن سالم داشته باشی

قلبت درد میگیره برو خودت بیمارستان قلب کار خاصی نداره ها 60الی 70 تومن میشه پول نوار قلب

نوارو ازت میگیره حالا تست ورزش م برا اطمینان بیشتر لازم بود انجام میده

جوابو همون لحظه بت میده البته اگ دکتر باشه و ..
در کل خیلی زود جوابو بت میدن

منم برا کنکور قلبم درد میگیرفت خیلی ترسیده بودم ثانیه های کم ولی مکرر بود

ب کس یهبچی نگفتم چون مامانم از من ترسو تره

و اینکه تا جایی رسیده بودم ب خودم تلقین شده بود ک با خوردن چیز چرب مثه خامه و رولت و بستنی
احساس درد میکردم
ب خودم میگفتم هیچی من قلبم الان رگش بسته هست من این طوری شدم

با این روال پیش رفتمو ب زنداایم ک پرستاره گفتم
رفتم بیمارستان پیشش خودش ازم نوار قلب گرف تست ورزش دادم
گفت فقط استرس داری برا همین ضربانت تنده و موجqrsارتفاعش از حد نرمال بیشتره

خداروشکر کنکورو ک ددادم الان خوب خیلی بهتره قلبم

شمام اول باید استرسات کم کنی استرس از ضایع شدن
اول اینکه مشکلتونو نگفتین ک چرا مسخره میکنن شمارو

دوم اینکه مسخره کردن 3بار جواب دندون شکن بدی باور کن تعداد افرادی ک مسخرت میکنن
خیلی کمتر میشه
امان از این ادمای بیفرهنگ بیشعور

بعدم جرا براتون مهمه خب اوایل سخته خیلی ولی شما ب روی خودت نیارو وادم حسابشون نکن

حالا باز چون نمیدونم مشکل چیه بیشتر نگم بهتره

داداش اینقد زندگی ارزش نداره ک بخای روی حرفای مسخره دیگرانم حساب کنی

خودشون معلوم نیس چ ادمای تهی مغزن ک این کارا رو میکنن
کسی ک عاقل باشه هیچ وقت اینکارو نمیکنه

به نظر من حرفاتون بوی افسردگی میده
بیماری جسمی تون شاید واقعی نباشه و به خاطر مشکل روحیتونه
افسردگی رو نمی تونید به تنهایی درمان کنید بهتره به یک درمانگر مراجعه کنید

سلام داداش گلم

اصلا نگران نباش خیلی ها رو می شناسم اینجوری بودن
این کنکور لعنتی کاری با جوونای مملکت کرده که کل زندگیشونو تحت الشعاع قرار میده

متاسفانه خانواده ها و اطرافیان طرز برخورد با یه فردی که در چنین شرایطی هست رو نمی دونن فقط می خوان مثل ربات باشه از 24 ساعت 20 ساعت بخونه و هیچ توجهی به روح و روان جوون ندارن

اصلا نگران نباش من موردای اینجوری زیاد دیدم که بعد رفتن به دانشگاه خوب شدن شمام سعی کن خیلی تحت تاثیر قرار نگیری و پیش یه مشاور خیلی خوب بری مطمئن باش مشکلت خیلی زودتر حل میشه

حتما حتما برو پیش یه مشاور. باهاش صحبت کن. خیلی خوبه. آدم علاوه بر اینکه آروم میشه، میفهمه مشکلش از کجا آب میخوره. اگه شرایطشو نداری کتابای روانشناسی بخون. ببین:
کلا بعد از دبیرستان تو بازه 18 تا 22 اینا واسه همه یه دوره افسردگی و سردرگمی توی زندگی پیش میاد که فکر میکنی اینجا آخر راهه، حوصله هیچ کاری رو نداری...امیدی به آینده نداری و.... من و خیلی از دوستان این تجربه رو داشتیم. خوب میشه. رفع میشه. نگرانیات برطرف میشه. کتاب بخون و ذهنتو ببر سمت دیگه و به این چیزا فکر نکن. اهدافتو بنویس، درمورد احساسات خوب و بدت بنویس، موفقیت هایی که تا به حال به دست آوردی رو بنویس. هر روز بنویس. نوشتن حال ادمو خیلی خوب میکنه. به دکتر قلب هم که حتما مراجعه کن.
ببین دوست عزیزم، میدونم مورد تمسخر قرار گرفتن چقدر سخته. من این تجربه رو هم دوران نوجوونی که عضو یه تیم ورزشی بودم داشتم، هم توی دوران راهنمایی و هم دبیرستان. عادت کرده بودم. خیلی هم ناراحت میشدم ولی هیچی نمیتونستم بگم. ولی در نهایت به یه نتیجه ای رسیدم:
اینکه من هر چقدر از این موضوع بخوام فرار کنم بازم به سراغم میاد. اگه الان از کسی که توی کلاس مسخرم میکنه فرار کنم بعد پس فردا یه جای دیگه یه فردی همینطوری پیدا میشه که مسخرم کنه. این افراد هیچوقت از زندگی من بیرون نمیرن. انگارمیخوان یه درسی رو بهم بدن که تا یاد نگیرم دست از سرم برنخواهند داشت. تصمیم گرفتم جوابشونو بدم. اره یه بار ممکنه آدم جواب خنده داری بده و بهش بخندن. دو بار سه بار اصلا ده بار. ولی بعد از ده بار آدم یاد میگیره که چجوری جواب بده و برخورد کنه.
ببین من دخترم. کمی سخت تره واسم، نسبت به شما که پسری. توی دانشگاه دو تا پسره بودن و هستن که مسخرم میکردن. اولش نمیدونستم چطور برخورد کنم. سعی میکردم خودمو توجیه کنم و دلایل رفتارمو بگم. ولی بعدش یاد گرفتم، یه مدت بی محلی کردم بهشون و نشون دادم چقدر بی ارزشن که الان دیگه هیچی نمیگن. اساتید هم متوجه شدن که این افراد اخلاق و فرهنگ درستی ندارن.
ببین، کم کم باید یاد بگیریم که چطور توی اجتماع با افراد پر رو و بی فرهنگ برخورد کنیم و در عین حال، مقتدر و با شخصیت باقی بمونیم و دوستامونو حفظ کنیم. میدونم سخته...من هم دارم یاد میگیرم هنوز . یه دفترچه برداشتم، جواب های خیلی خوبی که شنیدم که میشه به افرادی که چرت و پرت زیاد میگن گفت توش یادداشت کردم که یادم بمونه ازشون استفاده کنم:)
بالاخره اگه بخوایم توی این جامعه به یه جایی برسیم باید یاد بگیریم با افرادی که شوخی زیاد میکنن چطور برخورد کنیم دیگه :)
راستی سعی کن با خانواده ات هم صمیمی تر بشی و مشکلاتتو بهشون بگی. اونا میتونن بهترین دوستانت باشن در مواقع سختی.
پس لطفا:
پیش مشاور روانشناس برو، کتابایی بخون که حال دلتو خوب کنه.
حتما پیش دکتر قلب برو.
با خانواده صمیمی تر شو. سعی کن احساساتتو بیان کنی.
هر روز بنویس. از احساسات خوبت، از موفقیت ها و شکست هات. بنویس تا حالت خوب بشه.
و اینکه از افرادی که مسخره میکنن فرار نکن و باهاشون سعی کن رو برو بشی. یادت نره ترس توعه که یه شیر رو درنده میکنه. یادمه توی فیلم سفید برفی، وقتی رفته بودن توی جنگل تاریک شکارچی بهش گفت، جنگل از ترس تو قوت میگیره. نترسی اونم کاریت نداره.
همه ی اینا حل میشه. خوب میشه. زمان میبره.
بعدش بیا حالتو بنویس دوباره ببینیم بهتر شدی یا نه =)

با سبا موافقم
اول برو پیش روانشناس

احتمال زیاد احساس درد شما در ناحیه قلب بخاطر استرسه
اما حتما به پزشک متخصص قلب مراجعه کنین. کاری نداره، تو شهرتون برین توی یه مطب قلب و نوبت بگیرین بعد هم برین برای ویزیت
حتی اگه قلب شما سالم باشه اینکه دکارقلب بهتون بگه سالم هست شما خیالتون راحت میشه و استرستون خیلی کمتر میشه

سلام
ببین خودت رو اونقدر قوی کن که حرف دیگران برات مهم نباشه
توی این دنیا زندگی کردن همینو میخواد. فقط باید انقدر قوی باشی که حرف هیچکس برات مهم نباشه و راه خودت رو هم ادامه بدی و از حرف هیچکس نرنجی
راه چاره فقط همینه: قوی بودن قوی بودن قوی بودن دل گنده بودن
دل گنده باش. دل خودتو گنده کن که ککتم نگزه از کار کسی یا حرف کسی یا رفتار کسی

هیچکسی جز خودت نمیتونه بهت کمک کنه. سعی کن به تمام حرفای ناراحت کننده بی توجه باشی . باید جوری محکم و قوی باشی تا هر کسی نتونه بهت نفوذ کنه. میدونم تمرین کردن کار سختیه ولی باید اعتماد بنفستو بالا بیاری و به کسی جرات ندی که وارد حریم شخصیت بشه و به خودش اجازه ی تمسخر و تحقیر بده...اگه دنبال جواب این هستی که چرا من تحقیر میشم چرا یه همکلاسی دیگم تحقیر نمیشه؟ چون تو اجازه ی تحقیرکردن و بهشون میدی .. سعی کن در مقابل تحقیراتشون برخورد کنی و از خودت عکس العمل قاطعانه نشون بدی.. درد قلبت هم ناشی از همیناس چون وقتی این افراد و میبینی و یه جورایی ترس داری واسه همین تپش قلب میاد سراغت و استرست میره بالا که این مدل استرس به شدت واسه روح و روان ت ضرر داره و باعث کاهش بیش از حداعتماد بنفست میشه .پس سعی کن زیاد با این افراد روبه رو نشی..متاسفانه رفتار ناشایست پدر و مادره که باعث رواج بی اعتماد بنفسی تو وجود فرزندانشون میشه.. حالا چون فرزند رو به دنیا میارن و خرجش میکنن و براش زحمت میکشن یه جورایی وقتی کم میارن میزنن تو سر بچه و ناتوانش میکنن و به خاطر خرجهایی که کردن انتظارات و توقعات کاملا بیجایی از فرزند دارن توقعاتی که وقتی بچه بهش نمیرسه رفتار والدین به حدی شکننده میشه که فرزند به شدت اعتماد بنفسش میاد پایین .. والدین منم منو از نیش و کنایشون دریغ نمیکنن و باعث افت اعتماد بنفسم میشن جوری که هر بی در و پیکری به خودش حق سرک کشیدن تو جزیی ترین مساعل زندگیمو بده...ولی باید اعتماد بنفسی رو که خانواده به ما ندادن خودمون به خودمون تزریق کنم تا تو زندگی و این دنیای ستمکار کم نیاریم....

سلام دوستان ممنون از کمکهای هاتون.
به آرش:نه آرش جان به خدا من دلقک نیستم.رتبه کنکورم هم زیر۲۰۰شد.ایراد ظاهری هم ندارم خیلی ها به خانوادم میگن خیلی هم خوشکلم چندتا مادر هم تا حالا به من گفته با دخترم ازدواج کن (البته شوخی).
این نیست که نشه بدون دلیل کسی رو مسخره کرد.تو مدرسه به دلیل اینکه سطح علمی ام از بقیه بالاتر بود اکثرا با من دشمن بودند متحد شده بودند که من وقتی سر کلاس نظر میدم صدای حیوانات رو در بیارن(سگ و شغال و امثالهم)و این خیلی برام دردناک و مثل تیری زهرآگین بر قلبم می نشست.بعضی ها که از بغل من رد می شدند فحش ناموسی و دیگر فحش ها رو نثار من می کردند و مدرسه برام جهنم شده بود تا وارد کلاس می شدم بازم صدای حیوون اصلا یه وضعی.و روحیم خیلی حساس شده و به دیگر به کوچکترین چیز قلبم درد می گیره و دست چپم شل میشه.در مورد اعتماد به نفس هم داره روز به روز پایین میاد و دیگه به هیچ جوره نمیتونم از خودم دفاع کنم و خیلی سست و ضعیف شدم.
من با این وضعیت نمیدونم چجوری باید زندگی کنم

به مینا معلم جزیره:فکر نمی کنم از معده باشه چون مکانش دقیقا رو قلبمه..در زمان هایی که آرامش خاطر دارم خود به خود درد ندارم فقط اگه قبلش از چیزی شکسته باشم شاید دردش هنوز تو قلبم باشه.یا به یاد اتفاقات تلخ قلبم درد بگیره.
به پادشاه تنهایی:خیلی خوب بود که می شد از آدم های مخرب دوری کرد ولی همه جا هستند نمیشه.

به سایر دوستان و عزیزان:ناراحت شدنم دست خودم نیست و جلوی دهن دیگران رو هم نمیشه گرفت.در حالت کلی ارزش قائل نمیشم اما اون موقع که حرف رو می زنند ناخودآگاه تیرش به قلبم می خورد و همین برای نابودی من کافیست.من این دردم رو فقط اینجا گفتم و هیچ جا دیگه نگفتم چون این یه نقطه ضعفه بزرگه و کسی اگه بفهمه از آن برای نابودی من تا سرحد مرگ استفاده می کنه. من خیلی خوب تونستم اینو مخفی کنم و هیچکی تو افراد دور و برم اینو نمی دونه ولی خودم از درون دارم روند تدریجی زجرکش شدن رو طی می کنم
کنکور اصلا به من استرسی وارد نمی کرد چون از بس فشار فحاشی های دیگران روم بود که هر چیزی دیگه رو کلا از یاد برده بودم واقعا راسته میگن دلیل اینکه خیلی های ما زنده ایم فقط اینه که خودکشی ممنوعه

یاد خودم افتادم😞...منم از زمان بچگیم تا هیفده سالگیم همه منو مسخره میکردن چ توی مدرسه چ تو خونه چ توی فامیل کلا من کارم شده بود گریه، بعد از کنکورم چون رشته ای که رو میخواستم نیاوردم و خونوادم هی بهم سرکوفت میزدن حالم بدتر شد ،دوست داشتم خودکشی کنم...اما بعد که رفتم دانشگاه کلاحالم کم کم خوب شد ، سعی کن توی دانشگاه با کسایی دوست بشی که وقتی توی جمعشونی حالت عوض بشه و حس خوبی داشته باشی وقتی میری پیششون...اجازه نده بقیه مسخرت کنن اصن سمت اینجور آدما نرو...البته توی دانشگاه برعکس مدرسه خیلی کم پیش میاد کسی کسی رو مسخره کنه

ببین پسر خوب
اولا به حرف اینا که میگن سوسلی نازک نارنجی فلانی گوش نده زر میزنن
شمام خیلی نگران نباش خیلی از پسرا توی سن شما ی جور بحران عاطفی رو طی میکنن
کاری که شما باید انجام بدی اینه کلا فنداسیون دیدتو تغییر بدی ینی چی ؟ ینی اینقد روی مسایل حساس نباشی خودتو بزنی بیخیالی
البته بازم میگم طبیعیه منم تا 18 سالگی کلی از حرفای دیگران عذاب میکشیدم
سنه رفت بالا حساب کار اومد دستم که اشتباه کردم خودمو اینقد حساس کردم حالا شما اگه اینقد روی این مسایل حساسی کاری کن که کسی نتونه مسخرت کنه یا حرفی بزنه بهت به عنوان مثال ی خلبان رو فرض کن جایگاه اجتماعی خوب شغل خوب مغام خوب همه جلوش خم راست میشن ...
توم سعی کن به جای خوبی برسی
ولی اصل قضیه اینه ی ادم حتی اگه کارتون خوابم باشه بیسوادم باشه نباید بزاره حرف دیگران ناراحتش کنه طی زمان باید روی خودت کار کنی که روحت قوی شه
کامنتتو خوندم نوشتی که درس اینات خوبه فحش ناموسی میدن بهت خب اینم طبیعیه به منم میدادن منتهی از پشت سر نامردا ... شما شاید خیلی خودتو بچه مثبت گرفتی خیلی مودبی ببین پسر باید ی جاهایی شر باشه تخص باشه کسی فحش ناموسی داد بهت باهاش درگیر شو تا دیگه از این زرا نزنه با چن نفر درگیر شی بقیه ببینن دیگه حساب کار دستشون میاد
اگرم هیکلت لاغره برو بدن سازی زیر رژِیم مناسب با تغذیه خوب بدنت بیاد رو فرم
ی نکته هم هست اگه میخوای کسی جرات نکنه که زیاد باهات گرم شه و هر حرفیو بزنه سعی کن ادم جدی باشی و کمتر با کسی صمیمی شی
البته در مورد درگیری بگم که با لات ماتی درگیر نشی خخ نمیدونم طرفت کیه اخه کلا با کسی که خطریه تیزی میکشه درگیر نشو مگه مجبوری

اها ، خب پس نخبه ای و حسود داری . کمی افسرده شدی .
چ مدرسه ای میرفتی؟؟ عادی یا نمونه و تیزهوشان ؟
کاشکی میتونستی مدرست رو عوض کنی
ولی خب ، رتبه ت خوبه ، دانشگاه های تاپ میتونی بری ، همکلاسیاتم مثل خودتن.
ناراحتیات با گذر زمان خوب میشن.

امروز دکتر قلب بودم یه ساعت نیست که برگشتم.چندتا دارو نوشت نمی دونم تاثیرخواهد داشت یا نه
مشاور هم خودم خیلی مطلب راجب این مورد مطالعه کردم فایده نداشته.
من یه چیزایی در مورد خودم بگم.
قبلا ها خیلی قوی تر بودم راجب حرف کسی بهم بر نمی خورد.فامیلامون که بهشون از یه چیزی بر می خورد تعجب می کردم و می گفتم یعنی چی؟تا شروع شد که روند سوی این اخلاق در من شروع شد روز به روز ضعیف تر شدم دیگه مثل قبل نمی تونستم از خودم دفاع حتی در مقابل یه بچه کودک.کسی بهم می گفت بالا چشمت ابرو است بهم بر می خورد و این روند همچنان ادامه داره و خدا می دونه کی خوب میشه.شاید اون موقع ها که نمی فهمیدم برخوردن یعنی چی و دیگرانو درک نمی کردم روزگار طوری خواست که من حال بقیه را بفهمم برا همین این قدر مرا ضعیف کرد.ولی فکر نمی کنم اون زمان این قدر بهشون بر می خورد.

به سوال کننده...
میدونی همه مون به طریقی تو مدرسه تحقیر شدیم حالا چه از طرف دوستامون چه از طرف معلمها....من خودمم توسط چن نفری شدم..چه زمان راهنمایی و چه سال اول دبیرستان...ببین تحقیر هم نباشه دل شکستن صددرصد وجود داره... شده دوستی داشته باشم که موقع سختترین شرایط زیرپامو خالی کرده ...شده کسی که ادعای دوستیش میشد به نمره های خوبم حسودی کرده و موقع کم کاریم تو یه درسی شاد بودنشو تابلو کرده ...کلا بگم زمان مدرسه هیچ رفیقی راستین نبوده همشون الکی بودن همشون از ناراحتی من خوشحال میشدن... ولی کی موفق تره به نظرت؟؟. میدونی وقتی کامنت بعدیتو خوندم که از ته ته دلت نوشتی... یاد چه کسایی افتادم؟؟ یاد تمام اون افراد سرشناس و موفقی که یه جایی از زندگیشون بدجوری تحقیر شدن..بدجور قضاوت شدن. ولی آخر به هدفی رسیدن که همین تحقیرکننده ها دست به دهن موندن... مثل انیشتین....مثل سرطان شناس مشهور دکتر تیدی ..یه سری به زندگی نامه اینا بزن ببین چیا بهشون گذشته... زندگینامه ی دکترتیدی رو بخون که چجوری تنها مونده بود تو مدرسه و هیچ دوستی نداشت و همه مسخرش میکردن اما ببین الان برا خودش برو بیایی داره.....یا خوده انیشتین همه بهش میگفتن خنگی... ایکیوت ضعیفه هیچی نمیشی....اما ببین اخرش چیشد؟؟ زبانزد شد ...محبوب قلوب مردم شدن...همچین آدمایی کم نیستن چه تو زمان قدیم چه تو حال و چه در آینده ...شاید زمان حال.. خودت باشی....تو جزو اون افراد موفقی بشی که در آینده های نه چندان دور زبانزد خاص و عام بشی....

به این حرفایی که زدم و صد البته از ته ته دلم بود خوب فک کن تو الان داری زمان حال تو میبینی چون آینده برات نامعلومه آینده ای که برا خیلی از دانشمندان ..فیلسوفان..نامعلوم بود ولی اونا برای خودشون ساختن....تو هم بساز ...به جای اینکه فکرهای آزار دهنده ی گذشته ناآرومت کنه.به فکر آینده ای باش که با رسیدنش دنیات زیرو رو شه و سیلی محکمی تو صورت تمام اونایی باشه که یه زمانی کوچیکت کردن.... متاسفانه زیاد حرف میزنن از بیکاری از نبوده کار از اینکه پزشک شدی تهش هیچی نیست...این حرفا همیشه بوده ، هست و خواهد بود اگر قرار باشه به این حرفا گوش بدیم که دیگه مملکت مون خالی از دکتر، مهندس، معلم،و... میشه چون کنکوریها میگن چرا بخونم و واقعا هم نمیخونن و در نتیجه هیشکی پزشکی نمیاره یه درصد کمی پزشکی میارن و رفته به رفته تعداد پزشکای مملکتمون کم میشه و آخر داد میزنن که وای باید از خارج پزشک بیاریم....پس هرررگز به این اهمیت ندیم که میگن کار نیست... کار هست اما ما تو باغ نیستیم.....امیدوارم تو بتونی...تونستنی که الان به آرزوم تبدیل شده.

به ساناز:حرفات خیلی قشنگ بود من خودم گاهی اوقات بهش فکر می کنم که روزی زندگی تغییر خواهد کرد و تحقیرکنندگان و فحاشان به سزای اعمالشان خواهند رسید(یا این دنیا یا اون دنیا).منم فکر می کنم که این تحقیر شاید نشانه این است که من قرار است به جاهای بالایی برسم و از خدا می خوام کمکم کنم شما هم برام دعا کنید.
به مریم:تو همه مدارس از این موجودات هستند و عوض کردن مدرسه چیزی رو تغییر نمیده.همکلاسیام همچین رتبه ای هیچکدوم نیاوردند فرسنگ ها فاصله بین منو اوناس.
مدرسه ام هم تیزهوشان و نمونه نبود خودم به اینجا رسیدم.ممنون از لطف شما و انشالله در دانشگاه همه با هم خوب باشند.

سلام عزیزم اول اینکه حتما حتما بایدبه یه متخصص قلب خودتو نشون بدی بااین نشونه هایی که میگی مثلا دست چپت بی حس میشه و قلبت تیرمیکشه ،اول ازهمه بروپیش متخصص قلب، بعدشم داداش گلم بزار مسخرت کنن چه اهمیتی داره ،ادمایی که مریضن وبقیه رومسخره میکنن قطعاخودشون توزندگیشون کمبود دارن


توچراتقطه ضعف نشون میدی؟


یکم محکم باش انقدر محکم وبی تفاوت باش که هرکس مسخرت کرد احساس کنه ضایع شده


اماوقتی تونقطه ضعف نشون بدی خب معلومه اوناادامه میدن جون به هدفشون رسیدن چون سادیسم دارن ازآذیت کردن دیگران لذت میبرن


بعدشم اصلاچرابایدمسخرت کنن

احساس میکنم خیلی مظلومی اینطوری خیلی به مشکل میخوری بااین وضعیت جامعه که داریم

زمان مرگ هرانسانی روهم فقط خدامیدونه

خودت براساس تلقینه خودساخته ذهنیت فکرمیکنی چون قلبت ناراحته هرلحظه امکان داره که فوت بشی درصورتی که کسایی بودن باشرایط مشابه توبارعایت یه سری چیزا بیشترازادمای سالم عمرکردن ایشالاتوهم120سال عمرمیکنی الکی جونده


چه ادمای سالمی هم بودن که فکرمیکردن صدسال دیگه زندگی میکنن درصورتی که تصورشم نمیکردن یه قانیه بعدبمیرن مردن!

ابجی پرینازکجایی تو
همه سراغتومیگیرن
ماچندوقت گروه تشکیل دادیم
توام بیا.وبلاگ پری بانوبیا

سلام
من تازگیا یه تجربه ای داشتم که ممکنه به دردتون بخوره راستش من توی مدرسه گاهی موقع ورزش اوقات ضربان قلبم خیلی می رفت بالا و بعد از یه مدت خودش میومد پایین اینکه سه هفته پیش که داشتم ورزش می کردم دوباره ضربان قلبم خیلی بالا رفت و کارم به اورژانس کشید و حتی ایست قلبی هم کردم و هیچ کس نمی دونست چرا این اتفاق افتاده چون من هیچ مشکل جسمی نداشتم و مرتب چکاب میشدم ولی تو بیمارستان دکترا تشخیص دادن که توی قلب من یه رگ اضافه ی کوچیک وجود داره باعث آریتمی میشه و همین باعث این حادثه میشه و درمان خیلی راحتی هم داره و اکثرا توی نوجوونی تشخیص داده میشه و دوران نقاهت کوتاهی هم داره شما هم حتما یه نوار قلب بگیرید و چکاپ کامل کنید ببرید پیش یه متخصص داخلی یا قلب البته فکر می کنم شرایط روحیون هم بی تاثیر نیست توی این جریان

درمورد مسخره کردن ببین هرکی چی گفت چشمات رو ترسناک کن و زل بزن تو چشماش واسه من که جواب داده طرف خودش میگرخه😂 یا اینکه طوری رفتارکن بفهمن خوشت نمیاد لازم نیست باهرکسی درگیر بشی که مسخرت کنن خودت رو سنگین بگیر

ابجی بچه هستم ❤️

سلام عشقممم چطوری ابجی جوووونم ماااچ💋 دلم برات یه ذله شده بود

قربونت برم من ابجی اون سری یه چیزی میخواستم بهت معرفی کنم یادم رفت یه بارفکرکنم گفتی حوصلم سررفت میخواستم یه وبلاگ بهت معرفی کنم خیلی قدیمییییی حالت متروکه
اسمش نی نی محشل

توبیووبلاگ هم نوشته من محشلم مامان بابام طلاخ هستن

یعنی من محشرم مامان بابام طلاق گرفتن


این وبلاگ عالیه ابجی من خودم حوصلم سرمیرفت بیشتراز ده بارکل پستاشوخوندم انقدر باحاله البته قدیما خوندم

اززبان یه دخترکوچولوبه اسم محشل که روزمرگیاشو میگه
خیلیییی باحاله


اونسری گفتی حوصلم سررفت گفتم اینوبهت معرفی کنم بخونی ابجی باحاله

سرچ کن نی نی محشل


ابجی جونم ابجب پری بانوجونم خیلی وقته کامنت نزاشته ازاون سنجاقه کنار اسمش میومدم الان گم کردم لینکه گپو بدهدلطفااگه تلگرامه بیام عجقم ترک به من نیومده خخخ نه؟


پوزش سوال کننده جونی

بازم ممنون بابت نظراتتون.اگه میتونستم برم تو سیتینگ قلبم و بگم(از حرف ها و رفتار دیگران noناراخت)خیلی خوب بود ولی حیف که خدا این قدرتو به ما نداده.واقعا چرا نداده؟چرا باید من یه جوری باشم که هیچی نمی پسندم.
خودمو سنگین میگیرم ولی خودم از درون میدونم که چه ضربه ای بهم وارد میشه.اینو کاریش نمیشه کرد.

سلام ابجی پریناز جانم و بچه هستم نازنینم

ابجی پرینازم بیا وبلاگم لطفا😍😍😍


سلام وعرض ادب خدمت همه دوستان
و خسته نباشید خدمت جناب نجفی عزیز و مهربان.🌹


با اجازه نویسنده پست🌹

ابجی پری بانوم سلام عشقم چطولیییی

چشم کامنت گذاشتم ابجی بخش خصوصی نظرات اخرین پستتوچک کن عزیزم

ایدی تلگرامموفرستادم لینک گپوبی زحمت برام بفرست ابجی مرسی

راستش منم گاهی این احساس تحقیر شدن بهم دست میده مخصوصا توی مدرسه مثلا بهم میگن بچه مثبت ، امل،یا هر چیز دیگه ای البته اینم بگم من اگه جوابشونو ندم یا چشمامو براشون درشت نکنم احساس خفگی بهم دست میده!!فضای دانشگاه احتمالا خیلی با دبیرستان فرق کنه پس نگران نباش!!از کسانی که وقتی پیشتن احساس بدی بهت دست میده دوری کن!!و با آدمایی که فحاشی و مسخره کردن دیگران براشون به عادت تبدیل شده کاری نداشته باش اونا نسبت به تو احساس حسادت میکنن!!موفق باشی!!