سلام
من یه پسر دانشجوییم . راستش تو دانشگاه ما اصلا دختر و پسر هیچ حرفی نمیزنن هیچ سلامم نمیکنن و هر دختر یا پسری باهم بحرفن همه میگن بلکه دوست شدن و یا یکیش اون یکی رو میخواد و از این جور چیزا که واسه همین اصلا نمیحرفیم
ولی واقعیتش من به یک دختر علاقه مند شدم و بنظرم با ضایع بازی بهش فهموندم ( راستش اینجاشو اشتباه کردم کاش علاقمو نشون نمیدادم ولی شد دیگه ) خوب بعد چند مدت فهمیدم اونم به من حس داره چون احساس کردم رفتارش تغییر کرد البته نمیدونم حسش خوب بود یا بد خدا و خودش میدونن
راستش یه بار واسطه فرستادم پیشش ولی ردش کرد با بهانه ی اینکه منو نمیشناسه که خودم میدونم الکی گفت چون صددرصد مطمئنم میشناستم ولی کاش نه یا آره میگفت!
راستش به مامانمم گفتم ولی گفت زودته برادر بزرگتر مونده! و نمیشه و این حرفا! البته من وضعم خوبه ها هم معافم همم شغل خوبی دارم ولی نه پدر و نه مادرم میگن نه که نه!! بهانشونم برادرمه
راستش یه بارم شانسی یجا دو تایی تنها شدیم خیلی موقعیت خوبی پیدا شد و وسوسه شدم تا بهش حرفمو بگم ولی وقتی مصمم شدم پا شد زود فرار کرد!!
واقعیتش من یکروز با خودم فکر کردم گفتم من چون دوستام بهم میپلکن و تو دانشگاه زیاد چشم هست و خیلی موارد دیگه که هنوز زوده برام و هنوز آماده ازدواج هم نیستم چرا الکی با احساسات حداقل خودم بازی میکنم خوب فرض کن باهاش دوست شدم میتونم مثلا دو سال بعدش ازدواج کنیم بخدا هر چی دوستی دیدم یکیش به ازدواج ختم نشده حالا چه برسه دو سال !
ازون ورم اگه نه بشنوم که کلا داغون میشم واسه همین چند وقت اصلا با دختر خانوم کاری ندارم و تو ظاهر هیچ توجهی بهش ندارم و صبر میکنم تا آخرای دانشگاه تا اقدام کنم و اگه قسمتم باشه بهم میرسیم با اینکه الان بخدا هر شب خودمو دارم بد اذیت میکنم!!
گفتم کلا دیگه بهش بیتوجهم بخاطر همه موارد بالا ولی بخدا این تو ظاهره ولی احساس میکنم اون الان از من سرد شده و کارای متقابلمو میکنه و دیگه یکذره هم به هم توجه نمیکنیم و حتی از همکلاسی هم کمتر محل میذاریم
حالا سوال من اینه من برم بهش بگم دوست شیم اما آخرش چی شاید هیچ بهم نرسیم و فقط احساسمون خراب شه یا بقول آقای نجفی مفتکی معطل شیم یا مثلا اتفاقی ( مثل همون پستی که کاری نکرده بودم که بگن دختر چادری فلان جوره ) چون منم دوس دارم به همه بگم اونو از ته دل میخوام البته تا آخرش هستم ولی اگه اینطورم بمونم اوضاع بدتر شده و شاید بخاطر همین کارم (بیتوجهی) تقاص پس بدم!
حالا من میدونم بچه ام اصلا تو هیچ زمینه ای به بلوغش نرسیدم ولی چکار کنم!!
نه میتونم جلو برم بخاطر عواقبش نه میتونم عقب بمونم!
بخدا تابستون گفتم ولش میکنم ولی نمیشه هیچ اوضاعم هم بدتر میشه بخدا تا حالا دختری رو حتی نگاهم نمیکردم نمیدونم این چطور به مخم اومد ولم نمیکنه!!!
شمایی که میگید دوستی واسه ازدواج بده خوب بنظرتون چکار کنم ؟ راه دیگه ای دارید !!
مچکرم
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)