سلام
یه دردی تو سینم هست که باید بگم!
احساس میکنم یکسری غل و زنجیر نامریی از عادات و عرف هایی که خودمون برا خودمون ساختیم بدجوری دور دست و پامون و بخصوص جوونامون رو بسته.
چرا باید به عادات این روزای جامعه عمل کنیم؟
چرا بعضا خودمون فکر نمیکنیم؟
شهید مطهری میگن که همه ی پیامبرانی که برای قومهاشون پیام آوردن در پیامشون این مورد بوده که چرا به شیوه ی گذشتگان خود عمل میکنید ؟،حتی زمانی که اونهابدون فکر عمل میکردند.
خدا در قران در خطاب به گروهی که بسوی جهنم میروند میفرماید که چرا از شیطان پیروی کردید، در صورتیکه او دشمن اشکار شما بود. و چرا فکر نکردید؟
منظور من از این حرفها اینه که چرا بعضی از ماها فکر نمیکنیم که واقعا با وجود راهی مثل ازدواج فقط بخاطر عادات و مدهایی که توی جامعه هست باید خودمون رو جزئ پیروان شیطان بکنیم و دنبال گناه بریم؟
چرا پدر و مادرها (بعضا) فکر نمیکنند که جوونهاشون میتونن خیلی ساده تر از رسم و رسومات دست و پاگیری که خودمون بدور عقلمون پیچیدیم به ازدواج برسن؟
چرا سختگیری؟ چرا تجمل و چشم تو هم چشمی؟به چه قیمتی؟به قیمت گناه؟؟
(البته بنظرم بیشتر مشکل از خود من نوعیه چونکه اگه ایمانم قوی بود محکم جلو میرفتم و میگفتم من زن میخوام ، پاشم وامیستادم،خیلی دوست دارم این عاداتو کنار بزنم... بنظرم اگه دختر خانوما قانع میشدن که خیلی ساده زندگی رو شروع کنن ( مثل لیلا تو سریال تنهایی لیلا! )خیلی خوب میشد)
برای همتون دعا میکنم،التماس دعا
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۳۰۲۹ بازدید توسط ۲۲۹۲ نفر
- شنبه ۱۷ مرداد ۹۴ - ۲۲:۴۶