سلام
من
همیشه از بچگی شاگرد اول بودم. و تا دانشگاه هم همیشه درسخون بودم و الانم
فکر گرفتن دکترا هستم. و دلم میخواست همیشه که همسرم هم درسخون و زرنگ
باشه و چه بهتر که هم رشته باشیم و با هم روی پروژه های مختلف کار کنیم
( اینطوری مشکل سر کار رفتن یا نرفتنش هم حل میشه!).
ولی الان با خودم
فکر میکنم، دختری که درسخونه و چند سال واسه کنکور خونده، و رتبه 2 رقمی
آورده، احتمالا دلش میخواد تا دکترا ادامه تحصیل بده ( احتمالا تو دوره
لیسانس که 100% اینطوری فکر میکنه). پس یعنی دوره لیسانس به ازدواج فکر
نمیکنه، و میشه 22 سالش، بعدشم به احتمال خیلی زیاد میخواد ارشد
شرکت کنه! بسته به اینکه سال اول یا دوم قبول بشه، و ارشد رو بگیره، میشه
24-25 سالش!
شاید ازدواج کنه در طی این سالها، اما به احتمال خیلی بالا برای اینکه روند تحصیلیش به هم نخوره و وقفه نیفته حتما دلش نمیخواد بچه دار بشه!
سلام
گاهی پیش میاد خانواده دختر بنا به مصالحی که در نظر میگیرن ، مستقیما به خواستگاری که مورد پسندشون نیست " نه " نمیگن . در مقابل این خانواده ها ، خانواده هایی هستن که می خوان جدیت خواستگار مورد پسندشون رو مورد سنجش قرار بدن . بنابراین اینها هم " نه " میگن !
ولی این " نه " کجا و اون " نه " کجا ؟!
می خوام از دختر خانم ها و خانواده هاشون برای پسران آماده ازدواج راهنمایی بگیرم . این " نه گفتن ها " رو چطور باید از هم تفکیک کرد ؟
" نه " ای که معنی بله میده چه نشونه هایی داره ؟ " نه " ی واقعی و غیر مستقیم رو چطوری میگید ؟
موفق باشید
سلام
اینکه میگن زنان فقط دوست دارن شنیده بشن و راه حل نمیخوان و یا پاسخ منطقی نمیخوان دقیقا یعنی چی؟
من توی تفاوت های زن و مرد دیدم که زن دوست داره حرف بزنه و مرد گوش کنه و قضاوت نکنه، و یا راه حل نده! فقط گوش کنه!
خب این یعنی دقیقا چی؟ یعنی همینطوری انگار داره تلوزیون نگاه میکنه؟ بشینه و زنشو نگاه کنه تا حرفاش تموم بشه! بعدش چی؟ همین؟ هیچی نگه و خود زن بلند میشه و راضی میره؟!
چون از نظر ما مردها، وقتی به حرفهای طرف مقابل کامل و درست گوش دادیم که یک نظری بدیم! و وقتی نظرمون رو با ارزش میدونیم که یک راه حل منطقی باشه، نه اینکه الکی طرف رو تایید کنیم و یا الکی بهش دلداری و امید بدیم! ماها اعتقاد داریم باید یکچیزی بگیم تا مشکلش حل بشه، و یا بهش یاد بدیم چکار کنه که دوباره دچار مشکل نشه!
اما شما زنها گویا از این حرفها خوشتون نمیاد! و دوست دارید یکی عین دیوار وایسه جلوتون و شما براش حرف بزنید و اونم تا آخر هیچی نگه!!! نمیدونم آخرش میتونه چیزی بگه یا آخرشم هیچی نگه و کلا مجسمه باشه؟
در اینباره اگر میشه کمی توضیح بدهید ما گیج شده ایم!!
سلام
نمی شود در ایران زندگی کنی، مرد باشی و خوشتیپ و خوش مشرب و این تجربه را نداشته باشی. نمی شود مرد اجتماعی باشی و در دختر تور زدن مهارت داشته باشی و یک بار هم برایت پیش نیاید که جای صید و صیاد ناگهان برایت عوض شود.
بگذارید راحت تر صحبت کنیم؛ اگر مرد باحالی هستید و حسابی هم دختر بازی کرده اید، حتما این تجربه را هم داشته اید که با دختری زیبا و خوش تیپ که مطابق ایده ال های مدرن شماست روبرو شده باشید. دختری که هر چقدر که باهاش حرف بزنید و بیشتر بشناسیدش، بیشتر مطمئن می شوید که این دیگر همانی هست که دنبالش بوده اید. امروزی، زیبا، خوش صحبت و خوش مشرب. به علاوه ی یک خرمن تفاهم.
با این حساب همه چیز خوب است و دیگر مشکلی برای تکمیل شدن نیمه ی پنهان نمی ماند اما… ناگهان یک جمله در ذهنم بالا و پایین می پرد. « قبل از من سکس داشته!»… خب، معلومه کسی که اینقدر خوب بلده خوب یک مرد جذاب و سرکش را به یک پسر بچه دوست داشتنی تبدیل کنه، حتما قبلا تجربه ارتباط داشته و ارتباط هم که بدون سکس یعنی کشک.
سلام
خدایی پسر تا چند سالگی بچه حساب میشه؟ با 23 سال سن هر جا زنگ میزنیم خاستگاری میگن بچه اس و اس و پاسه!
جالبش اینه همکلاسی دبیرستان من زن گرفته صرف اینکه باباش پولداره و یه 405 براش خریده.
سلام
صحبتم فقط با آقایون هست ، لطفا جواب بدید ....
چند وقت پیش آقایی سوال مطرح کرده بود با این عنوان همسر خودش میشید یا موقعیتش ؟
حالا من میخوام همین سوالو از شما آقایون بپرسم ، شما چی ؟ شما آقایون تا چه حد به وضع مالی دختر توجه دارید ؟
چند درصد از شما بدون توجه به اینکه خونه پدر دختر کجاست و کدوم محله هست و شغل پدرش چیه به خواستگاریش میرید ؟
الان تو جامعه مد شده که قبل از هر چیزی از دختر میپرسن کجا میشینید ؟ شغل پدرتون چیه ؟ چند تا خواهر برادرید ؟
یه همکاری داشتم که یه پسرجوانی بود ، با اینکه سابقه اعتیاد و کمپ رفتن و طلاق داشت و محله متوسط شهر ساکن بودند و شغلی هم نداشت ( فقط کمی تیپ داشت و زبون) میگفت : اگه به من بگن فلان دختر مثل فرشته هست ولی پایین شهر میشینن نمیرم سراغش !! و یه آقای جوون دیگه که برادر دوستم بود و خیلی ادعای مذهبی بودن داشت و کلی روزه مستحبی میگرفت و .... چهار تا محله تعیین کرده برای خانوادش که فقط تو اون محله ها خواستگاری برن و میگفت دختره نباید خواهر برادرداشته باشه !!! وقتی صحبت از بالا رفتن سن ازدواج میشه همه میگن : دختر پاک پیدا نمیشه ! توقع دخترا رفته بالا !
با سلام به همه کاربران خانواده برتر.
ایام سوگواری و به همگی تسلیت میگم.
سوال بنده این بود که من به خانمی علاقه دارم و این علاقه دو طرفه هست. ایشونم دختر بی نهایت خوبی هستن از هر نظر.
مشکل اصلی من اینه که من از نظر روحی، خیلی ضعیفم و اعتماد به نفس فوق العاده پایینی دارم و بخاطر همین از نظر جنسی کاملا ضعیفم .
بخاطر همین موضوع شاید هیچ وقت شرایط ازدواج با کسیو نداشته باشم. اما وقتی این موضوعو رو با اون خانوم درمیون گذاشتم،ایشون موافقت کردن. یعنی در واقع ازشون پرسیدم حاضرن با کسی ازدواج کنن که رابطشون تماما خواهر برادری باشه هیچ رابطه ای بینشون نباشه ؟
ایشونم قبول کردن. میخواستم بپرسم که با اینکه تعداد زیادی از طلاق ها بخاطر همین مسائل جنسی هست، آیا میتونم به این موافقت ایشون اعتماد کنم ؟ یا این موافقت فقط از سر احساسات بوده ؟ چون به هیچ وجه نمیخوام بعدا کار به جدایی یا خیانت بکشه:((
دوستان فقط خواهشا نگین برو پیش مشاور و غیره و مشکل روحیات حل کن،چون بنده بار ها پیش مشاور و روان شناس رفتم ولی توی این زمینه برای من هیچ نتیجه ای نداشته متاسفانه
ممنون از راهنمایی هاتون
سلام بزرگواران
ایام سوگواری سرور جوانان اهل بهشت امام حسین رو به شما تسلیت میگم. من قبلاً هم سؤالاتی در این سایت مطرح کرده بودم و راهنمایی از شما خواسته بودم.
این بار در مورد ازدواج خودم عرضی دارم که خواهش میکنم بشنوید.
من 28 سالمه، دانشجوی دکترا در رشته علوم سیاسی در یکی از بهترین دانشگاههای ایران هستم. من بنده گنهکار خداوند هستم و گذشته خوبی برای خودم دست و پا نکردم.
دوستی با دختران - شکستن مرزهای اخلاقی در صحبت ها و چت های مکرر با محتوای مسائل جنسی کارنامه من، تا این سن پیش خداوند هست.
3 سال پیش با دختری آشنا شدم که پاک و صادقانه دلبسته من شد. من هم عاشق این دختر شدم اما با اثر مخالفت خانواده هامون ازش جدا شدم و شکست عاطفی سختی خوردم که هنوزم بعد از گذشت یکسال درگیرش هستم.
بعد از این قضیه احساس میکردم، بخت من برای خوشبخت بودن تمام شده و فرصت زندگی عاشقانه و آرامش بخش رو از دست دادم. به جهت گناهانی هم که مرتکب شده بودم، دیگه امیدی به آینده زندگیم نداشتم و حتی الآن بیم دارم که فرزندانم چه دختر و چه پسر در آینده مثل من آلوده بشن.
برای همین انگیزه ازدواج رو از دست دادم. بعد از ماجرای شکست عاطفی، خانوادم چند دختر رو برای ازدواج پیشنهاد دادن که همگی متفق القول مخالفت کردن.
تا اینکه به خواستگاری دختری مؤمن با خانواده مذهبی رفتیم که ملاک اصلیشون برای ازدواج ایمان بود. این بار من خودم دیگه قضیه خاستگاری رو ادامه ندادم، چون از درون خودم خبر داشتم که مذهبی نیستم و شایستگی وصلت با این خانم رو ندارم.
اما جدیداً قضیه ازدواجم با یک دختر 17 ساله از فامیل مطرح شد. به نظر مادرم راه برگشتی در این ازدواج وجود نداره. چون وقتی پیشنهاد ازدواج رو در بین فامیل مطرح کردیم؛ اگر منصرف بشیم، مایه سرافکندگی تو فامیل خواهیم شد.
چون فامیل من با توجه به موقعیت تحصیلی بنده به این ازدواج دل خوش کردن و حتی خواستگار دیگه ای رو به خاطر پیشنهاد من رد کردن.
بنابراین حتما باید با این دختر خانم ازدواج کنم. در حالی که هیچ نقطه مشترکی از نظر سن، تحصیلات، تجربه و نداریم و تنها وجه اشتراک ما مذهبی نبودن هر دوست.
البته واقعا برای من دیگه اهمیتی نداره، با چه کسی ازدواج کنم. برای همینم نظرم نه مخالفته نه موافق.
به آیندم هم خوشبین نیستم و اهمیتی نمیدم که خوشبخت بشم. من به معنای واقعی کلمه خودمو باختم و تسلیم سرنوشت شدم. معنای زندگی من وجود نداره و ستاره راهنمایی هم برای هدایت به صبح حقیقت نمی بینم.
از شما دوستان تقاضا دارم؛ احیاناً اگر تجربه ای مثل من دارید راهنمایی و نصیحت بفرمایید. چون میترسم به غیر از خودم کس دیگری رو تیره بخت کنم.
مرتبط با اولین جلسه خواستگاری یا قرار آشنایی:
کسب شناخت از دختر در اولین جلسه خواستگاری
برای شناخت ، یک جلسه خواستگاری بهتره از چند سال دوستی است
روش افزایش شناخت از دختر در یک جلسه خواستگاری
خواستگاری راهی درست برای شناخت
نوع پوشش دخترها و شناخت ذائقه پسرهای دم بخت
در جامعه ما آقایون و خانم ها شناخت ناقصی از هم دارند
در خواستگاری بهتر میشه طرف رو شناخت یا در دوستی ؟
شیوه ی برگزاری جلسه اول خواستگاری
نوع لحن و نحوه برخورد در جلسه اول آشنایی برای ازدواج
در جلسه اول خواستگاری آقایون به چه چیزهایی توجه میکنند ؟
برگزاری جلسه اول خواستگاری در بیرون از خونه دختر
اگر خواستگاری در جلسه اول به دلتون نشینه، بازم ادامه میدید؟
بعد از جلسه اول خواستگاری چطور بگیم که مایل به ادامه هستیم ؟
در جلسه اول آشنایی چطور میشه سنگین، منطقی و با احساس بود ؟
رفتار پسر در جلسه اول خواستگاری چطور باید باشه ؟
نوع لحن و نحوه برخورد در جلسه اول آشنایی برای ازدواج
شرح واکنش های مراحل اول آشنایی برای ازدواج
در جلسه آشنایی بین پدرم و خواستگارم بحث شد
سلام
میخوام نظر دختر خانمها رو راجع به خصوصیاتی که بیان میکنم رو بسنجم ! ببینم مشکلاتم چیاست ! لطفا لطفا عاقلانه و واقعی جواب بدید . ممنون
خصوصیات اصلی :
1 - مذهبی : اما برام خیلی مهم نیست که حتما مخاطب خاص مثل من باشه ! اما برام مهمه سر سنگین در جوامع ظاهر بشه !
2 - محصل : ترم آخر کارشناسی ! برنامه نویس هستم ! در حد توانم برنامه نویسی میکنم و مطمئن هستم حتما شغلی مناسب بعد از تحصیل گیر خواهم آورد چون تخصص دارم !! اما فعلا بیکار ! اما در حد خودم درآمد دارم!
3 - خدمت نرفته ! بعد از تحصیل باید برم خدمت .
4 - خانواده دار اما پول آنچنانی هم نداریم.
5 - تا به حال با دختری رابطه نداشتم ! سعی کردم نداشته باشم چون به نظرم این رابطه ها یا منجر به گناه میشه یا شکست روحی
6 - در هیچ یک از شبکه های ضد اجتماعی فعالیت ندارم و بیشتر وقتم رو صرف برنامه نویس کرده ام .
7 - همیشه خنده رو ، خوش خلق ، خوش صحبت هستم ! و همیشه سعی کردم روابط اجتماعیم رو افزایش بدم ! اما اگر کسی عصبانیم کنه ممکنه برای مدتی خنده از روی لبانم محو بشه .
و ...
خصوصیات زیاده اما همینها برای نظرسنجی کافیه
خصوصیات ظاهری :
1 - قد 165
2 - وزن 65
3 - دارای تیپی مذهبی ! خیلیا بهم میگن با اینکه قد بلندی نداری اما خدا ظاهری دختر کش بهت داده . خواستنی هم هستم !
لطفا نظرات خودتونو راجع به ازدواج بگید - توجه کنید فرض کنید خواستگارم با این خصوصیات . جواب منطقی بدید
ممنون همتون
ممنون میشم
مرتبط با اولین جلسه خواستگاری یا قرار آشنایی:
کسب شناخت از دختر در اولین جلسه خواستگاری
برای شناخت ، یک جلسه خواستگاری بهتره از چند سال دوستی است
سلام پسری 21 ساله هستم با یک میلیون درامد دارم تخته کار هستم تو رستوران . یک ساله سربازیم تموم شده و این یک سال رو کار کردم و ده میلیون پس انداز دارم .
میخوام خواستگاری دختر مورد علاقه م برم منو با این شرایط قبول میکنن از علاقه دختر به خودم اگاهم با پدرش صحبت کردم میگه دخترم بچه س 18 سالشه و داماد تحصیل کرده میخوام چیکار کنم برا به دست اوردنش به پدرش چی بگم فقط با این دختر میتونم زندگی کنم تو رو خدا کمک کنین واسطه فایده نداره .............. من شرایط درس خوندن ندارم..... راهکار ..... تجربه هر چی دارین بگین..........
اجرتون با خدا
پاسخ :
سلام
پیش بینی هدف اصلی پدر دختر از بیان این حرف که داماد تحصیل
کرده می خواد سخته . حالا اگه اون حرفش رو هم در نظر بگیریم که میگه دخترم
هنوز بچه است کار سخت تر میشه .
آیا داره شما رو امتحان می کنه ؟ یا این که جوابش به شما " نه " هستش ولی به دلایلی نمی خواد مستقیما اینو بهتون بگه .
اگه نمی خواست دخترش رو شوهر بده ، نمیگفت داماد تحصیل کرده می خوام . مثلا میگفت دخترم می خواد درس بخونه و یا به همون "بچه بودن" دخترش اکتفا می کرد ولی با پیش کشیدن بحث " داماد تحصیل کرده " شاید می خواد بگه که اگه مورد مناسبی پیدا بشه با ازدواج دخترش در این سن مخالفتی نداره .
پس به نظر
بنده ، نظرش در مورد شما مثبت نیست . برای همین شرطی رو بیان کرده که شما
با سختی و با صرف زمان زیادی می تونید اونو به دست بیارید .
هر
خانواده ای برای ازدواج فرزندشون ، یه سری شرایط دارن ، یه سری آرزوهایی
دارن . تنها در صورتی حاضر به تغییر اونا میشن که خواستگار یه صفت بارز
داشته باشه .
بنابراین اگه نمی تونید یا بهتون فرصت نمیدن یه چنین صفتی رو در خودتون ایجاد کنید ، بهتره که کوتاه بیاید .
اصرار در خواستگاری از دختری که دلیل مشخصی برای نه گفتن بیان نمیکنن ، به نظر بنده به صلاح نیست . چون وقتی اصرار می کنید ممکنه دلشون برای شما بسوزه و از سر دلسوزی با ازدواج شما موافقت کنن . چنین ازدواجی عواقب خوبی نداره .
اگه در نهایت موافقت نکردند شما می مونید با غروری که خرد شده و دلی که شکسته . بلند شدن دوباره چنین پسری زمان می خواد ، اراده می خواد ، ایمان قوی می خواد و ... .
اگه می تونید دوباره با پدرش صحبت کنید چند سوال ازشون بپرسید :
1 - تضمین میدید که اگه من برم درس بخونم و مدرک بگیرم شما دخترتون رو شوهر ندید ؟
اگه گفت بله سوال بعدی رو بپرسید
2 - تضمین میدید که بعد از گرفتن مدرک دخترتون با من ازدواج کنه ؟
اگه بازم گفت بله ، برید ثبت نام کنید . ولی اگه جواب یکی از این سوالات مبهم بود میشه نتیجه گرفت که نظرش در مورد شخص شما مساعد نیست .
پس بهتره که کنار بکشید .
موفق باشید
سلام دوستان.
من بالاخره رفتم خواستگاری، البته بدلیل ماه محرم و ... کسی رو دعوت نکردیم و بی سرو صدا برگرار شد.
شرایط من اینطور بود که میخواستم با طرف مقابلم دو سال نامزد باشم ( فقط ی حلقه توی انگشت کردن. نه عقد)
اما پدر خانم در اومدن گفتند خب اینطوری نمیشه. شما بیاید عقد کنید. یعنی فقط خانواده دو طرف بریم محضر.
بعدا هر وقت خواستید، یک سال یا دو سال بعدش برید ماه عسل یا عروسی یا جشن بگیرید.
ولی به صلاحه که 2 سال نامزدی رو بهش فکر نکنیم. عقد کنید، بعدا یک جشن درست حسابی میگیریم.
===
حالا میخواستم ببینم این شرایط طبیعیه ؟ حق با پدر خانومه ؟
کلا بگید من باید قبول کنم این شرایطو یا نه ؟ یا روی همون 2 سال نشون کردن پافشاری کنم.
البته از فامیل های نزدیک هستند و کاملا باهم اشنا هستیم.
قصدم از 2 سال نامزدی فقط پایدار کردن زندگی از نظر خونه، کار و... هست و بخودم میگم اگر عقد کنم، عقد رسمی، دیگه جشن یا عروسی بهم مزه نمیده. چرا ؟
چون من عقدی که ما رو رسما بهم زنو شوهر میکنه رو 2 سال پیش گرفتم! البته منظورم این نیست که میخوام در طول عقد من با خانمم رابطه جنسی برقرار کنم و بواسطه اون دیگه مزه نداشته باشه. نه. کلا جشنی که بعد 2 سال باشه، 2 سال بعد از عقد رسمی، زیاد جالب نیست.
من دارم اشتباه میکنم ؟ میشه در حل این مسائل کمکم کنید ؟ افرادی هستند که عقد طولانی داشتن و بعد مدت زیادی جشن یا عروسی گرفتند ؟
ممنونم از همتون.