↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مسائل دختران جوان (۲۳۵۳ مطلب مشابه) رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه) شناخت قبل از ازدواج (۱۵۲ مطلب مشابه)
سلام
یه سری ویژگی های شخصیتی هستند که دوست دارم همسر آینده ام داشته باشه و هیچ کدوم از خواستگارهام اینا رو نداشتن ، ببینید اصلا مسائل مالی نیست ، برای اینکه اصلا به مهریه و مراسم و اینا نمیرسه ولی الان تو در فضای مجازی یه نفر دقیقا با همون مشخصات هست با همون تعریف از عشق از غیرت ، با همون کارهایی که دوست دارم یه همسر برام انجام بده .
سلام به همه ی کاربران عزیز
دختر ۱۸ ساله هستم که تازه کنکور دادم. درسم از همون اول ابتدایی خوب بوده و تا پیش دانشگاهی تموم نمره ها و معدل هام بالا بوده ( البته درک و فهم درس برام مهمه که اینم باعث بالا رفتن نمره میشه ) . همیشه دوست داشتم واسه جامعه مفید باشم و بتونم کمک به هموطنانم کنم.
علاقه ی خاصی به درس خوندن دارم و اهل مطالعه هستم چه درسی و چه غیر درسی. علاقه خاصی به کار کردن در پیش دبستانی ( به عنوان مدیر و یا موسس ، دوست دارم مشغول به کار بشم، ولی مربی اصلا نمیخوام بشم ). مدرسه هم دوست دارم به عنوان معلم مشغول به کار بشم. تدریس تو دانشگاه هم دوست دارم.
با سلام
در رابطه با شرایط ازدواج و ترس پسرها از مهریه یک سوالی ذهنم رو درگیر کرد و خواستم مطرح کنم .
من به عنوان یک دختر حاضرم با پسری که اخلاق و انسانیت داره ازدواج کنم و حتی هزار تومن هم مهریه نگیرم، خودم دانشجوی ارشد یک دانشگاه دولتی هستم و کار دولتی با درآمد عالی هم دارم و نیاز مالی ندارم خدا رو شکر ، ظاهر خوبی هم دارم .
منتها در قبال نذاشتن مهریه حق کار و حق ازدواج، حق خروج از کشور، حق اهدای عضو و حق طلاق و حق حضانت رو دوست دارم داشته باشم، و دلم میخواد همون طور که من در بیرون کار میکنم و از همسرم توقع پول ندارم .
سلام وقت بخیر
من نمیخوام ازدواج کردم موهام رو رنگ کنم ... یه چیزی که زیاد دیدم بین مردم اینه که تا ازدواج میکنن یهو موهاشون بلوند میشه و کلی سن شون جا به جا میشه ...
یعنی این خواسته همسرشونه ؟ اگر همسرم گفت من بلوند دوست دارم چی ، باید به حرفش گوش کنم ؟ من موهام مشکی پرکلاغیه بلند و پره اونقدر سیاهه که میرم آرایشگاه میگن رنگ گذاشتی اصلا دلم نمیاد رنگشون کنم ...
بهترین رنگم آدم بذاره بازم موهاش داغون میشه به مرور ریزش میگیره تا وقتی سفیدی موهام زیاد نشده واقعا نمیخوام رنگش کنم ... حالا سوال اینجاست اومدیم آقای همسر گفت الا و بلا بلوند ، قرمز چه میدونم رنگین کمون ... من باید چیکار کنم؟ استقلال دارما، ولی خوب نظرش برام مهمه دوست دارم که اونم خوشش بیاد ... دکلوره که اصلا هیچی فاجعه ست تمام مواد مغذی مو رو میکشه ...
راهنماییم کنید دوستان
به نام خدا
خیلی وقت بود که احساس تنهایی میکردم و هر چقدر با دوستام بازی میکردم نمی تونست جای تنهایی منو پر کنه. دو تا برادر هم دارم که یکیش رو تو سن خیلی کم از دست دادم و اون یکی هم از خودم بزرگتره.
پدرم که تا دیر وقت سرکار بود و همش حسرت دیدنش رو داشتم . محبت های مادرم هم برام کافی نبود. تا اینکه 12 سالم شد و بهترین خبر دنیا رو شنیدم. آره همیشه حسرت داشتن خواهر رو داشتم و وقتی فهمیدم خواهرم قراره وارد این دنیا بشه داشتم از خوشحالی پر در آوردم.
از روزی که خواهرم به دنیا اومده تا الان زندگیم زیر و رو شده و همیشه و همه جا یار و غمخوارم هست. با هم بیرون میریم خرید می کنیم. حتی لباس های عید رو هم با هم میخریم . خلاصه جونم به جونش بنده و خیلی زیاد دوستش دارم . خانواده مادرم هم جمعیت شون خیلی کمه و اونم همیشه دوست داشت خواهر برادر زیاد داشته باشه.
سلام
یه سوالی ذهنم رو درگیر کرده. گفتم با شما در میون بذارم.
ان شاء الله که به نتیجه خوبی برسم. همه مون میدونیم ازدواج مثل یه هندونه سر بسته است. واقعا از ظاهر نمیشه خیلی پی به باطن افراد برد. بعضی ها تو خونه خیلی عصبی و بد اخلاقن ولی تو بیرون یا محل کار طورین که اصلا دیگه آدمی به خوبی اون ها وجود نداره.
مرتبط:
به نظر شما کیف و حال مجردی بیشتره یا متاهلی؟
چطور در زمان مجردی به آرامش درونی برسیم ؟
همسرم از این که با دوستان دوران مجردیم ارتباط داشته باشم ناراحته
شاید پشیمون بشم که چرا مجردی رو انتخاب کردم
از مشکلات مجردی و رفتارهای تلخی که باهاتون شده بگید
سلام دوستان
یه مشکلی دارم که میخواستم اول پیشتون درد و دل کنم بعدشم نظرتون در در این باره بدونم.
من الان تقریبا یک ساله با یکی از همکارام درگیر رابطه عاطفی شدیم، از نظر اخلاقی پسر آرومیه و از اون آدمایی نبودن که زیاد با دخترها در رابطه باشن ولی چند وقته مساله پیش اومده که به شدت منو آزار میده .
ایشون چندین ماهه در گیر انجام یه پروژه ای شدن ( در اصل دارن پایان نامه یه خانم دانشجوی فوق بی سواد ارشد رو به طور کامل انجام میدن و در عوض هم پول نمیگیرن قراره اسم شون توی مقاله ای که مربوط به این پایان نامه نوشته میشه بره ) اوایل شروع کار من بهشون گفتم من میخوام کار یاد بگیرم و این پروژه جدیده من کنار دستت باشم کار یاد بگیرم و قرار هم نیست اسمم جایی باشه. قبول کرد تازه خوشحال هم بود من انقدر مشتاق یادگیری هستم.
سلام
من یه دختر حدودا ٢٥ ساله هستم .
یه سوال دارم، از اون جا که هر کى یه مشکلى داره و پسرى که فابریک خوب باشه و بقیه ى ملاک ها هم داشته باشه خیلى کمه، مثلا من به خواستگار بگم در صورتى باهات ازدواج مى کنم که دماغت رو عمل کنى یا مو بکارى یا صورتت رو لایه بردارى کنى یا باشگاه برى واکنشش چى خواهد بود؟ شماى نوعى واکنش تون چه جورى خواهد بود؟ بحث هزینه مطرح نیست .
سلام
من ۲۷ سالمه، یه مشکلی دارم برای ازدواج ، اونم اینه که میترسم همسر آینده م کتکم بزنه. نمیدونم چرا ولی از اولش که موضوع ازدواج برام پیش اومد تقریبل ۴،۵ سال پیش همش از این میترسم که ازدواج کنم و شوهرم کتکم بزنه، خیلی میترسم.
من و تا حالا کسی نزده، نه بابا مامانم نه خواهر و برادرام، ولی نمیدونم چرا اینجوریم . یه ماه پیش یه آقایی برای آشنایی و خواستگاری اومدن، شرایط شون به شرایط من میخورد و قضیه داشت جدی میشد و خونواده منم خیلی موافق بودن، من جلسه آخری که با ایشون حرف زدم این ترسم و بهشون گفتم، گفتم خط قرمز منه ولی ایشون گفتن بعضی وقتا ایجاب میکنه! به خدا چهار ستون بدنم لرزید، گفتم ایشون انقد راحت به زبون میاره بخواد بزنه که دیگه من و داغون میکنه.
سلام
میخوام درد و دل کنم بهم کمک کنید .
من یک دختر هستم که 20 سالم هستش وقتی 16 سالم بود به پیشنهاد یکی از دوستام با پسری آشنا و دوست شدم که از خودم 2 سال بزرگتر بود یک مدتی در حد پیامک و تماس با هم در ارتباط بودیم پسر با خانوادش مطرح کرد و خواست همه چی رسمی باشه اما وقتی اقدام کردن برای خواستگاری خانواده من قبول نکردن .
از این جریان سه سال میگذره هر روز بیشتر عذاب وجدان دارم حالم از خودم بهم میخوره که چرا با پسری دوست شدم ؟ چرا خودم رو نگه نداشتم برای همسرم ، با این که فقط در حد تماس و پیامک بود اما خیلی از خودم بدم اومده .
سلام
با پسری تو جلسه خواستگاری صحبت کردم . ایشون پسر سالم و متعهد و خوش اخلاق و ساده زیست هستند. طی نتایج بسیار در تحقیقاتی که کردیم هستن و سربازی نرفته و فقط دانشجوست و کاری هم ندارد و از جمله خواسته هاشون این بود که در مواردی تو زندگی که با هم به توافق نرسیدیم باید بر اساس حرف ایشون عمل بشه ، البته لحنش محترمانه و با کلی پیاز داغ و هندونه زیر بغل دادن بود ( چون خانما احساساتی هستند و این حرف ها ) من لب مطلب رو گفتم و احساس مردسالار بودن کردم از حرفاشون . واینکه خیلی تاکید به ساده زیستی داشتن .
سلام
سوالی که میخوام بپرسم از پسرای مذهبی هست .
مذهبی یعنی اهل نماز و روزه و از یک خانواده که اولویت شون دینه و میخوان با دختر چادری و مذهبی وصلت کنن .
من ٢٢ سال دارم ، ساکن یکی از شهرهای بزرگ ولی نسبتا مذهبی ام ( تهران نه ) ، خانواده ام هم سنتی و مذهبی اند و از لحاظ فرهنگی و موقعیت اجتماعی ام خانواده ام خوب هستند نمیشه گفت بسته یا خشک مقدس هستند اما یه مشکل بزرگ دارم ، مشکلم در مورد برداشتن ابروهامه !!!
با این سن که دانشگاه رو تموم کردم و وارد کار شدم پدر و مادر راضی نمیشن من ابروهام رو اصلاح کنم !!! اونم پدر و مادر من که تحصیل کرده هستند هر دو تا فوق لیسانس دارن و واقعا هم اجتماعی و با فرهنگن !
سلام
قبلا یه پست ارسال شد که اگه بعد ازدواج فهمیدید به روتون نیارید و ... . ( بعد از ازدواج فهمیدم که همسرم قبلا ... )
خوب حالا میخوام بدونم اگه به هر دلیلی و طریقی بعد ازدواج متوجه شدیم همسرمون قبلا اهل دوستی بوده ، چی کار باید کنیم ، در حالی که خودمون اهل این مسائل نبودیم و برامون خط قرمزه ، واقعا تو این شرایط چه تدبیری باید اندیشید ؟ اصلا حتی عوض شده باشه خوب شده باشه ولی انگار دست خورده ست و آدم کراهتش میاد باهاش رابطه داشته باشه . اگه این اتفاق برای خود شما پیش بیاد چه رفتاری خواهید داشت ؟
ممنون
مرتبط:
دختر مورد علاقه م 5 سال سابقه دوستی داره
آیا مشکل از منه که نمی تونم گذشته ی ناپاک دختری رو ببخشم ؟