سلام
من میخوام یه سوالی رو مطرح کنم از طرفداران ازدواج در سنین پایین و به اصطلاح کودک همسری . بر فرض اینکه ما شرایطی رو فراهم کردیم که نوجوانان در سن نوجوانی ازدواج کردن. اصلا در سن بالاتر مثلا ۱۹ یا ۲۰ .
سلام
دختر من امسال دانش آموز پایه دوازدهم (پیش دانشگاهی) هست و مدتی است که یک عنوان درسی به نام « کتاب مدیریت خانواده و سبک زندگی » که با جست و جو ی نام آن در اینترنت یا استفاده از این آدرس آن را دانلود کنید، به درس های آن ها اضافه شده است که افراد را در زمینه معیار های ازدواج، دوران نامزدی، همسرداری، تربیت فرزند، مدیریت هزینه های زندگی، دلایل طلاق های عاطفی و شرعی و.... راهنمایی می کند .
سلام
قبلا از دختری به صورت سنتی خواستگاری کرده بودیم. ایشون رو کاملا پسندیده بودم و با معیارهام کاملا مطابقت داشت. نتیجه صحبت ها مون و تحقیقات و مراجعه به مشاور ازدواج هم عالی بود.
وارد جزئیات نمیشم.آخرش به خاطر حرف های غلط و رفتارهای اشتباه مادر و پدرم و قصور خودم در مدیریت صحیح صحبت های بین دو خانواده، متاسفانه جواب منفی دادن. در نتیجه بله برون برگزار نشد. بعد از اون هم چند جای دیگه خواستگاری رفتیم اما پسند نکردم. حالا میخوام به یه نحوی دوباره از همون دختر خواستگاری کنم ولی نمیدونم چه جوری ؟
سلام
من یک پسر هستم که چند ساله عاشق یه دختری شدم که بچه ی طلاقه و پدر و مادرش از هم طلاق گرفتن ، من خیلی دوستش دارم و از نظر من این مورد طلاق پدر مادرش به نظر من اصلا مهم نیست .
ولی میخواستم بپرسم چه جوری باید این مورد رو با خانواده مطرح کرد و راضی شون کرد . چون میدونم اگر این مورد رو مطرح کنم صد درصد مخالفت میکنن . اونم بخاطر قضیه طلاق . از طرفی هم پدرم با پدرشون رفیق بوده قبلا ، این دختر زیر دست پدرش بزرگ شده و پدر مادرش از ده سالگیش از هم جدا شدن. پدرشون هم زن گرفته ، بین ما رابطه دوستی و اینا نیست و من هدفم ازدواجه .
سلام
دختری 26 ساله با مدرک لیسانس کامپیوتر هستم. آدمی درون گرا هستم. سرم تو کار خودمه. تا حالا یک دونه خواستگار هم نداشتم. کارهای اینترنتی تو خونه انجام میدم. دنبال کار در بیرون هستم. ولی تو شهرمون گیر نمیاد.
مادر و پدرم اهل سفر و معاشرت نیستن.گاهی اوقات میریم خونه دایی و خالم. با خانواده پدریم ارتباط کم داریم. سالی یکی دو بار بخوایم بریم خونه شون. وضع مالی مون هم جالب نیست. تمام مخارج خودم با خودمه. درآمدم خیلی کمه ولی با همون پس انداز میکنم خرج خودمم تامین میکنم.
سلام
من دختری ۲۲ ساله هستم ، وقتی که ۱۹ سالم بود خاله بزرگم منو واسه پسرش خاستگاری کرد ، با وجود این که اصلا راضی به این ازدواج نبودم اما با اصرار خانواده مجبور شدم که قبول کنم اما قبلش یه آزمایش ژنتیک دادیم که گروه خونی مون به هم نخورد و همه چیز بهم خورد .
حالا بعد دو سال اون یکی خاله م اومده خواستگاریم ،درست یه شش ماه میشه که دارم روش فکر میکنم اما اصلا نمیتونم به عنوان همسر قبولش کنم ، تا الان چندین بار جواب منفی دادم اما انگار نه انگار باز دوباره زنگ پشت زنگ ، من این هفته همزمان پنج خاستگار داشتم اما خانواده اجازه ندادن که بیان تا من ببینمشون .
حتی پدرم الان یه ماه میشه که با من حرف نمیزنه به خاطر دادن جواب رد ، حتی بهم گفت که اگه اینو قبول نکنم دیگه باهام کاری نداره و اگه یه خاستگار غریبه داشته باشم هیچ نظری نخواهد داد . حالا من بعد کلی دعوا و مشاجره قبول کردم اما این چند روز کلا افسرده شدم ، انگار تو این دنیا نیستم ، با وجود این که خانواده میدونن چه حالی دارم اما بیخیال نمیشن ، حالا من موندم چیکار کنم ؟
امروز خاله م زنگ زد که باید اول یه آزمایش بدیم بعد اقدام کنیم اما من که میدونم جواب آزمایش چیه ... ، تا حالا کسی تجربه مشابه تجربه من داشته یا دیده لطفا راهنمایی کنید.
سلام
خواستم بگم اون هایی که یه خواستگار برای یه دختر میاد بعد میگن ندین چون من هستم و همه جا رو پر میکنن که دختر رو میخوان بعد دیگه پیداشون نمیشه و میزنن زیرش خیلی نامردن ! احساسات یه دختر با یه پسر اصلا شبیه هم نیست مطمئن باشید خدا جواب تون رو میده ، . خیلی حالم بده از همه تون .
شما همچین تجربه ای داشتید ؟ چه کار کردید ؟
سلام به همه دوستان گرامی خانواده برتر
یه سوال از حضورتون داشتم، در واقع دوست دارم تجربیات خودتون رو در این مورد بگید . پیرو پستی که گذاشته شده، خسته شدیم از بس خواستگار اومد و رفت، نوشته بودن تو بیرون نماز جمعه ای جایی شماره میگیرن و این حرف ها.
بعضی دوستان تو کامنت ها نوشته بودن مگه نماز جمعه و کوچه بازار جای این کارهاست. من سوالم از خدمت تون اینه اگر مادری خواهری بیرون حالا اتوبوس مسجد یا جایی از ما شماره خواستن جهت خواستگاری شماره ندیم ؟ بالاخره اینم یه روش از آشنایی هستش...
سلام
نمیدونم از کجا شروع کنم بحثم رو. ولی میگم. چون خیلی دلم پره از بعضی از آقایونی که به اصطلاح تصور میکنن آش دهن سوزی برای دختران میخوان بشن. چون خیلی دل خانوادم و خواهرم از این آقایون شکسته ...
واقعا اون آقایونی که قصد ازدواج ندارید ، چرا میرید خواستگاری و حرفاتون و میزنید و به تفاهمم میرسید اونوقت مادرتون زنگ میزنن میگن به تفاهم نرسیدن ؟
آخه چند بار ؟ از ابتدای سال نه ، از چند سال پیش شاید بالای 20 تا خواستگار فقط تو نماز جمعه خواهر منو دیدن (البته مادرهاشون) و اومدن و تازه بعضی هاشون قرار هم گذاشتن و زدن زیرش ...
سلام
پسری ۲۲ ساله هستم که دانشجوی یکی از دانشگاه هایی هستم که متعلق به یکی از ارگان های دولتیه (منظورم اینه آینده ی شغلیم تضمین شده هست)، من با یه دختری آشنا شدم و الان ۶ ماه هست که با هم در مورد ازدواج حرف میزنیم و من بهش واقعا علاقه دارم ( از من دو سال کوچکتر هستن ایشون ) .
ولی از وقتی که موضوع رو به خانواده ام گفتم مادرم مخالفت کرده و میگه به درد هم نمیخوریم، این ها رو از روی عکس های پروفایلش فهمیده، آخه مگه از روی عکس پروفایل میشه به همه ی ابعاد زندگی یک فرد پی برد؟ خلاصه اینکه مادرم اصلا راضی نیست و من الان واقعا تمرکزم رو از دست دادم نمیدونم چیکار کنم، میترسم اگه ازدواج کنیم هیچ وقت این عروس و مادر شوهر با هم نسازن .
سلام
حدیثی داریم از امام جواد به این مضمون:
اگر کسی به خواستگاری آمد بخاطر دیانت و امانتش به او زن بدهید و اگر این کار را نکنید موجب فتنه و فساد بزرگی روی زمین خواهید شد .
میخواستم ببینم نقش دخترها و خانوادشون در این فسادی که در جامعه مون پدید آمده چیه ؟ نقش شما دخترها در زیاد شدن روابط دوستی چیه ؟ از زیاد شدن ازدواج سفید؟ از زیاد شدن صیغه ؟ از اینکه روز به روز ازدواج دائم داره به حاشیه میره ؟ از اینکه بعضی ها بیشتر به پول فکر میکنن تا دیانت و تقوا
سلام
چنانچه خانواده پسر در شرایط مسائل مالی و برخی مشکلات داخلی باشند و پسر قصد ازدواج با دختری را داشته باشد که از انتخاب خود مطمئن است، چگونه باید با خانواده خود مطرح کند تا فارغ از این مسائل، خانواده به خواسته‌ی پسر هم احترام بگذارند و قدم پیش بگذارند؟
مسائلی که عرض کردم می‌تواند هر نوع مسئله‌ای از جمله مالی، حقوقی و ... باشد.
سلام
بچه ها من در این پست قصد فخر فروختن ندارم ، اصلا همین اول عرض کنم خود من خواستگار مناسب و معمولی ندارم تا خیال همه جمع بشه .
اما سوالم ؛
داداشم وقتی سنش کمتر بود کسی تحویلش نمی گرفت ، بزرگ تر که شد با توجه به برنامه و هدف هایی که از ۱۸ سالگی داشت ، ظرف ده سال تا الان که ۲۸ سالشه تونست به موقعیت های خوب و موفقیت های بالایی دست پیدا کنه ، و از نظر اخلاقی هم اکثر مواقع آروم ، بدون حاشیه و با سابقه خوب هست .
سلام
پسری حدودا سی ساله هستم که یک مورد خواستگاری رفتم ... بعد از چند جلسه صحبت با خانواده دختر و خود دختر خانم (خواستگاری سنتی) من و دختر خانم از نظر ظاهری و تمامی معیار ها همدیگه رو پسندیده و قبول کردیم ...
اما شرایط من برای ازدواج مناسب نیست یعنی خونه و ماشین ندارم و کاری که در شهر دور استخدام شده بودم رو به خاطر اینکه در گفتگو ها خانواده دختر گفتن تمایلی به زندگی دخترشون در اون شهر ندارن رها کردم و فعلا بیکارم تا کار پیدا کنم، البته توانایی پدرم برای کمک و پرداخت هزینه های شروع زندگی خیلی خوبه و پشتیبان من هستش که به همین حساب اقدام به ازدواج کردم.
با سلام
من به تازگی این وبلاگ مفید رو پیدا کردم. مطالب زیادی هم ازش خوندم ولی در مورد خواستگاری و مسائلش سوالاتی داشتم که از کسایی که تجربه داشتن و یا اطلاعاتی دارن تقاضا دارم تا حد ممکن راهنمایی کنن من و امثال من رو :
۱- رفتار پسر در جلسه اول خواستگاری توی جمع چطوری باید باشه ؟ مباحث بین بزرگترها مطرح میشه یا طرفین ماجرا (دختر و پسر) هم مشارکت میکنن؟
۲- در جلسه اول خواستگاری وقتی پسر و دختر با هم قراره صحبت کنن ، کدوم یکی باید سر بحث رو شروع کنه و چطوری ؟ با چه مبحث و جملاتی ؟
۳- هر نکته ای رو که به نظرتون لازم و مفیده ، به منی که قراره اولین خواستگاریم رو هفته بعد برم ، لطف کنید و بگید.
خیلی ممنون