سلام
شوهرم به شدت بچه ننه است خونوادش خیلی واسش مهمن حتی دلش میخواد بره توی اپارتمان مامانش اینا زندگی کنه. هر چی اونا میگن واسش حجته چند بار پیش اومده که برنامش با منو بهم زده واسه خاطر کارای اونا...
اصلا عین مردای دیگه نمیتونه یه تصمیم بگیره همش مامانش باید بگه این کارو بکن اینکارو نکن ... توی کارگری همه کاره ی خونوادشه ولی توی تصمیم گیری ها و نظر دادن هیچکاره ...
به جایی رسیده که هر چی میگه حس میکنم حرف خونوادشه . تحملش واسم سخته هیچ تلاشی واسه ایندمون نمیکنه واستاده ببینه اونا چکار میکنن .
من نمیتونم واستم ببینم دیگران چه تصمیمی واسم میگیرن نمی تونم دخالت دیگران رو تحمل کنم نمیتونم ادم های دو رو رو تحمل کنم . دارم میشم ادم بده چون حقو میگم . دیگه نمیدونم چکار کنم دارم کم میارم .
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)