با سلام خدمت همه دوستان
چند روز هست که مطالب این سایت رو میخونم، قبلا هم با سایتهای مشابه اشنایی داشتم و تشکر میکنم بابت نظرات مفیدتون.
مشکل من شاید در برابر خیلی مسائل بی اهمیت باشه اما در هر حال ذهن منو مشغول کرده.
من دختری 24 ساله هستم که حدود 9 ماه پیش اقایی 28 ساله با خانوادشون به قصد" آشنایی " -نه خواستگاری رسمی- منزل ما اومدن.
ما همدیگه رو از محیط کار میشناختیم و خانواده هامون هیچ شناختی بهم نداشتن ولی گویا اونا تحقیق خیلی وسیعی درباره ما کرده بودن قبل از اینکه بیان. تو این مدت من و ایشون با هم در ارتباط بودیم ( در حد یکی دو ساعت بیرون رفتن هر بار ) اما مشکلی که هست به خاطر شرایط کاری جدیدمون ما از هم دوریم و فقط شاید ماهی یه بار همدیگه رو ببینیم.
شغل ایشونم به شدت سخت و سنگینه و وقت زبادی ازش میگیره. همینا باعث کم بودن ارتباط ما شده مثلا فقط در حد یه تماس ده دقیقه ای در هفته شاید ! تو این مدت به جز همون جلسه اول خانواده ها هیچ ارتباطی نداشتن و بعدش دیگه نه من خانواده ایشون رو دیدم نه برعکس!
همین محتصر ارتباطی هم که داریم اکثرا من شروع کننده هستم و مثلا باید دو هفته بگذره و من هیچ تماسی نگیرم که اون زنگ بزنه... این حالتها با توجه به اینکه 9 ماه گذشته عادیه ؟ بعضی وقتا میگم شاید خانواده اش راضی نبودن و به اصرار خودش اومدن که الان حرفی از ارتباط بیشتر نمیزنن؟ یا فقط اومدن حرفی زدن که خیالشون از بابت بودن من راحت شه و رفتن پی زندگیشون؟ یا اینکه اصلا اقدام بعدی باید از سمت ما باشه نه اونا؟
من حسابی سردرگمم که اگه میخواد واقعا چرا اینقدر طول کشیده و اگه نمیخواد چرا هیچی نمیگه؟ یه بار ازش پرسیدم که هنوز سر حرفش هست، کلی هم ناراحت شد که معلومه که هستم و این چه حرفیه! خب پس این بی توجهیش چی میگه ؟ ممکنه آقایون اینقدر درگیر کارشون باشن که هفته ای یه تماسم سخت باشه؟
یه وقتایی هم حس میکنم پا پیش گذاشتنش صرفا به این دلیل بوده که من رو کیس مناسبی میدونسته ( انتخاب عقلانی) و علاقه و احساس خاصی بهم نداره.کلا آدم مغروریه ولی خب اگه براش مهمه نباید یه ذره دل منو بدست بیاره؟ من از قبل از اومدنشون بهش علاقه داشتم و گمونم خودشم حس کرده بود، بعدشم که خوب تحویلش گرفتم میگم نکنه همین باعث شده برعکس اون عقب بکشه! نظر شما چیه؟
من صبر کنم بذارم همین جوری آروم آروم پیش بره یا برخوردمو عوض کنم؟ تا الان واقعا نق نزدم و سعی کردم شرایطشو درک کنم ولی درک متقابلی از اون نمیبینم !
چند روز هست که مطالب این سایت رو میخونم، قبلا هم با سایتهای مشابه اشنایی داشتم و تشکر میکنم بابت نظرات مفیدتون.
مشکل من شاید در برابر خیلی مسائل بی اهمیت باشه اما در هر حال ذهن منو مشغول کرده.
من دختری 24 ساله هستم که حدود 9 ماه پیش اقایی 28 ساله با خانوادشون به قصد" آشنایی " -نه خواستگاری رسمی- منزل ما اومدن.
ما همدیگه رو از محیط کار میشناختیم و خانواده هامون هیچ شناختی بهم نداشتن ولی گویا اونا تحقیق خیلی وسیعی درباره ما کرده بودن قبل از اینکه بیان. تو این مدت من و ایشون با هم در ارتباط بودیم ( در حد یکی دو ساعت بیرون رفتن هر بار ) اما مشکلی که هست به خاطر شرایط کاری جدیدمون ما از هم دوریم و فقط شاید ماهی یه بار همدیگه رو ببینیم.
شغل ایشونم به شدت سخت و سنگینه و وقت زبادی ازش میگیره. همینا باعث کم بودن ارتباط ما شده مثلا فقط در حد یه تماس ده دقیقه ای در هفته شاید ! تو این مدت به جز همون جلسه اول خانواده ها هیچ ارتباطی نداشتن و بعدش دیگه نه من خانواده ایشون رو دیدم نه برعکس!
همین محتصر ارتباطی هم که داریم اکثرا من شروع کننده هستم و مثلا باید دو هفته بگذره و من هیچ تماسی نگیرم که اون زنگ بزنه... این حالتها با توجه به اینکه 9 ماه گذشته عادیه ؟ بعضی وقتا میگم شاید خانواده اش راضی نبودن و به اصرار خودش اومدن که الان حرفی از ارتباط بیشتر نمیزنن؟ یا فقط اومدن حرفی زدن که خیالشون از بابت بودن من راحت شه و رفتن پی زندگیشون؟ یا اینکه اصلا اقدام بعدی باید از سمت ما باشه نه اونا؟
من حسابی سردرگمم که اگه میخواد واقعا چرا اینقدر طول کشیده و اگه نمیخواد چرا هیچی نمیگه؟ یه بار ازش پرسیدم که هنوز سر حرفش هست، کلی هم ناراحت شد که معلومه که هستم و این چه حرفیه! خب پس این بی توجهیش چی میگه ؟ ممکنه آقایون اینقدر درگیر کارشون باشن که هفته ای یه تماسم سخت باشه؟
یه وقتایی هم حس میکنم پا پیش گذاشتنش صرفا به این دلیل بوده که من رو کیس مناسبی میدونسته ( انتخاب عقلانی) و علاقه و احساس خاصی بهم نداره.کلا آدم مغروریه ولی خب اگه براش مهمه نباید یه ذره دل منو بدست بیاره؟ من از قبل از اومدنشون بهش علاقه داشتم و گمونم خودشم حس کرده بود، بعدشم که خوب تحویلش گرفتم میگم نکنه همین باعث شده برعکس اون عقب بکشه! نظر شما چیه؟
من صبر کنم بذارم همین جوری آروم آروم پیش بره یا برخوردمو عوض کنم؟ تا الان واقعا نق نزدم و سعی کردم شرایطشو درک کنم ولی درک متقابلی از اون نمیبینم !
← رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه)
- ۲۴۱۳ بازدید توسط ۱۷۵۱ نفر
- يكشنبه ۴ تیر ۹۶ - ۲۱:۰۹