سلام
من یه خانم ۲۵ ساله و شاغل هستم و ۳ ساله که ازدواج کردم قبل از ازدواج متوجه علاقه ی یکی از همکارام نسبت به خودم شدم ولی معمولا بخاطر ظاهر و قیافه ام موقعیتهای این چنینی زیاد داشتم چیز عجیبی برام نبود و همیشه دنبال ازدواج عاقلانه بودم.
شناخت جزیی از این اقا داشتم و هیچ ویژگی ممتازی نسبت به خواستگارای دیگه ام نداشت مهمتر اینکه اصلا پا پیش نذاشت.چند ماه بعد من با کسی که از نظر موقعیت مالی و اجتماعی و ظاهری و اخلاقی ایده ال بود ازدواج کردم.الان واقعا احساس خوشبختی میکنم.
هیچ نقصی تو زندگی من نیست و با شوهرم مثل دو دوست هستیم.تنها مساله ای که هست اینه که در تمام این مدت رفتارای اون پسر نسبت به من عوض نشده. محل کارمون جداس ولی هرجا باشم به نحوی هماهنگ میکنه تا اونم اونجا باشه. نگاهش، رفتارش، بی تابیش و هواداری های عجیب و غریبش نگرانم میکنه.
چیزی نمیگه تا روشنش کنم که موقعیت من الان خیلی فرق میکنه و درست نیس با یه خانوم متاهل همچین رفتاری بشه. میترسم چیزی بگم و جوری رفتار کنه که انگار من دچار سوءتفاهمم.
البته با رفتارم بهش میفهمونم که خوشم نمیاد از این رفتارش و میدونم که خودشم متوجهه. دیگه کم کم نگران میشم که نکنه داره به ذهنم نفوذ میکنه. بعضی شبا خواب میبینم که هر دفعه یه جوری داره منو از شوهرم جدا میکنه.
حتی فکرشم باعث میشه عذاب وجدان بگیرم که دارم به شوهرم خیانت میکنم. همش سعی میکنم رو ذهنم مسلط باشم.سر نماز همش دعا میکنم که این ادم از زندگی من پاک بشه میترسم پام بلغزه و خطایی ازم سر بزنه.
نمیدونم چیکار کنم. شما جای من باشین چیکار میکنین؟
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) قبل از ازدواج لازم است بدانید (۲۹۶ مطلب مشابه)