سلام
خانم ها بگن ما پسرها از کجا بفهمیم یه دختر واقعاً از پسری خوشش میاد؟، شما وقتی از پسری خوش تون میاد چه نشونه ای بروز میدین؟ منظورم خوش اومدن واقعیه نه خوش اومدن لحظه ای.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه)
سلام
خانم ها بگن ما پسرها از کجا بفهمیم یه دختر واقعاً از پسری خوشش میاد؟، شما وقتی از پسری خوش تون میاد چه نشونه ای بروز میدین؟ منظورم خوش اومدن واقعیه نه خوش اومدن لحظه ای.
سلام وقت بخیر
من 29 سالمه، کارشناس ارشد هستم و وضع مالی خانوادگی مون خوبه، علاوه بر کارم پرونده های نظام مهندسی رو هم بر میدارم، توی نظام مهندسی یک آقایی همکارمونه که بعضی مواقع پرونده هامون مشترک میشه و شاید ماهی یک بار همدیگه رو ببینیم، تو این 2 سال من علاقه مند شدم ولی این آقا خیلی ساده پوش و خاکی اند، 28 سالشونه و اصلا به خودشون نمیرسن، حتی پسوند روستاشون رو از فامیلی شون حذف نکردن، اصالتا بچه یکی از روستاهای فارس نشین شهرمونن، وضع مالی خونوادگی ما از اون ها خیلی بهتره ولی خونواده با فرهنگ و با اصالتی دارند.
مشکل اینجاست که من تو اجتماع خیلی مغرورم، اصلا به کسی رو نمیدم، حتی سر کارم و مطمئنم این آقا اصلا به خودش اجازه نمیده به من نزدیک بشه، خیلی در برابر من محتاط عمل میکنه و فاصله رو به خاطر اخلاق من حفظ میکنه.
چطوری غرورم رو از بین ببرم و اجازه بدم کمی باهام راحت باشه، میترسم با این آقا خوش رفتاری کنم باقی همکاران فکر بد بکنن و یا اینکه پر رو بشن.
سلام دوستان
من دیشب یه متنی رو نوشتم که امروز بیام اینجا پست کنم، ولی برحسب اتفاق توی نظرات یکی از پست ها به این نظر برخوردم:
"من فکر میکنم با جنس مخالف هایی که اطرافم هستند، با اینکه خوش برخورد هستم، ولی بلد نیستم در طرف طوری حس ایحاد کنم که با من ارتباط عاطفی ایجاد کنه. به قولی: حس خواهرانه ایجاد کردم!"
این نظر کاملا گویای سوال اولی هست که من می خوام بپرسم.
من سال آخر دانشگاه هستم تا الان نه از سمت کسی پیشنهادی مبنی بر دوستی دریافت کردم، و نه کسی ازم خواستگاری کرده.
من بیبی فیسم و رفتارم ناخودآگاه بعضی وقتا علی رغم تمایل خودم معصومانه، زیادی مثبت و مودب جلوه میکنه (چون میخوام راه درست رو برم، در حدی که با وجود اینکه بارها به دوستان دخترم هم گفتم جلوی من راحت باشن، ولی باز جلوی من هیچ حرف بدی نمیزنن یا اگه سریع میگن هم بعدش عذرخواهی می کنن) . حدس میزنم این معصومانه به نظر رسیدن یکی از علت های این باشه که پسرها هم بیشتر از اینکه منو به چشم یه زن ببینند، به چشم خواهر میبینند.
سلام
من یه دختر ۲۱ ساله م ،از بچگی با وجود سختی های زیادی که در زندگیم داشتم دختر بسیار درس خون و بلند پروازی بودم و سرم به درس و زندگیم گرم بود، نمازم رو بدون اجبار هیچ کسی میخوندم، قرآن حفظ میکردم و شاگرد اول مدرسه بودم... ،ولی خب دوستان خوبی دور و برم نبود.
از دوره راهنمایی دوستام مدام از شماره هایی که میگرفتن و توجهاتی که جنس مخالف بهشون میکرد حرف میزدن، برام عجیب بود چون هیچ پسری بهم حتی نگاهم نمیکرد، چه برسه به اینکه دنبالم بیافته و بهم شماره بده و بخواد منو به دست بیاره.
این قضیه خیلی برام مهم شد. شد یه عقده برام، اینکه چرا کسی به من نگاه نمیکنه، چرا کسی منو دوست نداره، خواستگارم داشتم ولی به دلم نمی نشستن. با چند نفر توو فضای مجازی دوست شدم، اما خودم بودم که چراغ سبز نشون میدادم و تلاش میکردم تا رابطه شکل بگیره که فقط پزی داشته باشم پیش دوستانم.
وارد دانشگاه شدم، بازم همه ی فکر و ذکر و دغدغه م جنس مخالف بود...، جلف بازی در نمی آوردم، سنگین بودم، اما به خودم میرسیدم، تا دیده بشم، تا یکی بیاد بهم پیشنهاد بده، اصلا به بعدش فکر نمیکردم، فقط میخواستم بهم توجه بشه.
سلام
دختر مورد علاقه م گاهی وقت ها یه جوری رفتار میکنه مثل اینکه اونم بهم علاقه داره، بعضی وقت ها یه جوری رفتار میکنه، بی محلی میکنه، مثل اینکه ازم بدش میاد، یعنی یه موقع ممکنه نگاهم کنه وقتی حواسم نیست، دور برم یه کم دست پاچه بشه، یه وقتایی هم دور از من می ایسته، مث اینکه اصلا مهم نیستم، حتی اندازه پشه هم ارزش ندارم پیشش.
به نظر من خودش رو بی میل ترین آدم نشون میده، رفتار دو گانه ش منو سست میکنه، دوستان راهنمایی کنید اگه تجربه چنین رفتار هایی رو از طرف مقابل تون دارید.
خواهش میکنم کامنت کنید، مرسی
مرتبط:
دختر مورد علاقه م منتظر حرکتی از طرف من هستند؟
وقتی پسر مورد علاقه م رو می بینم ناخودآگاه تابلو بازی در میارم
وقتی از یه پسر خوشم میاد باید چی کار کنم؟
خانم ها، دختر همسایه داره بهم چراغ سبز نشون میده؟
یه دختر با حیا، چطور باید به پسر مورد علاقه ش چراغ سبز نشون بده؟
سلام دوستان
شاید مشکلی که براتون مطرح میکنم در نظرتون بچگانه و لوس بیاد، احتمالا هم حق با شما باشه، اما همین مشکل بچگانه خیلی خیلی فکرم رو مشغول کرده و کلافه شدم.
اینکه این قضیه چطور شروع شد و اتفاقاتی که این وسط افتاده خیلی طولانیه، شاید یه روز کامل براتون تعریف کنم اما مشکلی که الان دارم اینه؛
من دانشجو هستم و عاشق یکی از دخترهای همکلاسیم، اما هیچ وقت نذاشتم این قضیه رو کسی بفهمه، با اینکه معمولا کنار من میشینن اما همیشه جلوی خودم رو گرفتم که نگاهش نکنم، چون میدونم که حتی اگه چشم تو چشم هم نشیم، خانم ها متوجه این جور نگاه ها میشن.
اما یه روز در کلاسی که استادش خانم بود، ما پسرها تو تایم استراحت میان کلاس رفتیم بیرون و دخترها به همراه استاد تو کلاس موندن. همون موقع استاد به اون دختر گفتن که من همیشه یه نگاه خاصی به اون میکنم و مثل اینکه من اون رو ...، نمیدونم کی و چطور استاد متوجه شد و نپرسید که چطور این قضیه به گوش من رسید ...
دختران، همه ما تو محیط هایی که قرار میگیریم برامون پیش اومده که از آقایی برای ازدواج خوش مون بیاد، تو اون موقعیت باید چی کار بکنیم، در واقع چطور به طرف چراغ سبز نشون بدیم؟ به خصوص در محیط کار و تحصیل .
آقایون، دیدن چه رفتاری از طرف یه دختر باعث میشه که شما احساس کنین داره برای ازدواج چراغ سبز نشون میده؟ و چه رفتاری از طرفش باعث میشه که شما اون رو دست کم بگیرید؟
سلام
راستش اینو قبلا در بخش نظرات سوال یکی از دوستان مطرح کردم اما پاسخی ندیدم گفتم دوباره این جا بگم شاید کسی کمکم کنه:
من ۲۱ سالمه. توی دانشگاه از یکی خوشم اومده. از اخلاق و متانتش خوشم اومده. از این که همش به فکر درسشه، با ادبه، چشم پاکه، فعاله و ...
خلاصه بگم ۹۵ درصد به معیارام میخوره. مخصوصا اینکه تازه فهمیدم نماز هم میخونه. این خیلی منو خوشحال کرد. از طرفی چهره شم شبیه همون استایلی هست که من توی ذهنم دارم و دوس دارم همسر آیندم اون شکلی باشه !
راستش خودم احساس میکنم روحیات و اخلاقامون بهم میخوره و با هم خیلی مچیم. اما نمیدونم اون از من خوشش میاد یا نه. این واقعا سوالیه که خیلی درگیرشم. من یه کسی رو پیدا کردم که به ایده آل هام میخوره و اونی هس که میخوام اما چون دخترم نمیتونم پا پیش بذارم! لطفا کسی اگه میتونه کمکم کنه که چطور میتونم خودمو بهش نشون بدم. چیکار کنم اونم بفهمه که خیلی به هم شبیهیم ؟
سلام
کاربرای محترم پیشاپیش از اینکه به من کمک میکنید سپاسگزارم .
دختر 18 ساله هستم که برادرم حدودا 8 سال از من بزرگتر هستن . ما وقتی تو مهمونی های خانواده پدری شرکت میکنیم کاملا متوجه میشم که دختر عمه و دختر عموهام به برادرم نظر خاصی دارن مثلا سر سفره به عمد جلوش میشینن یا شال شون رو بازتر از حد معمول میذارن یا وقتی که برادرم داره با کسی صحبت میکنه توی حرف میپرن و اظهار نظرهایی میکنن که در واقع به اون ها مربوط نیست اصلا!!!
راستش این موضوع داره عذابم میده با توجه به اینکه عمه و عمو ها نفوذ زیادی روی برادرم دارن و پدر بزرگم قبلا گفته ازدواج داداشم باید تو فامیل باشه میترسم با این کاراشون یه جورایی بخوان خودشون بندازن به ما چون داداشم شرایط نسبتا خوبی هم داره .
شما بگید من چه کار کنم چه برخوردی با دخترای فامیل داشته باشم که بفهمن منو مادرم اصلا ازشون خوشمون نمیاد و اگه قرار باشه روزی دختر هم انتخاب بشه اونا نیستن .
سلام به همه
ببخشید یه سوال
یه دختر چه جوری اصطلاحا چراغ سبز نشون میده و از یه پسر خوشش اومده ؟ آیا همین که زیاد نگاه میکنه میشه گفت که چراغ سبز نشون داده ؟
ممنون از همگی....
من از پسرهای یکی از فامیل دورمون خوشم میاد که هیچ روابط خانوادگیم نداریم، کلا آدم تو داری هستم از همون بچگی ازش خوشم می اومد تا الان که 23 سالمه، منم تو این مدت به احدی نگفته بودم غیر یکی از دوستان صمیمیم.
نمیدونم یه بار که از مهمونی اومده بودیم فردا صبحش که چشم هام رو باز کردم شنیدم مامانم داره به خواهرم میگه که به مامان پسره گفته من از پسرت خوشم میاد بیاد دخترم رو بگیره از این حرف ها، من اون لحظه دلم قنج رفت ولی از او روز بعد کلا روزگارم سیاه شده . یه لحظه م از فکرش بیرون نمیرم . عید رفتیم خونه شون، منم تا تونستم خجالت کشیدم نه تونستم بهش سلام بدم نه اینکه بهش نگاه کنم.
اون جا هم حرف افتاد سر نبودن کار این چیزها که دامادشون شروع کرد راجع به اینکه دیگه وقت زن گرفتنش شده و اینا حرف زد منم تا تونستم عین لبو سرخ شدم. نمیدونم از قصد بود یا نه اونم هی میگفت که میترسه از ازدواج ، اون روز کلا خودش پذیرایی کرد حتی پیش دستی ها رو دوتا دوتا روهم میذاشت.