خانواده برتر

سلام و عرض ادب خدمت خانواده برتری ها...

خلاصه : به دنبال رابطه سالم و نامزدی طولانی مدت هستم

عرض به حضورتون که من پیرامون مشکلاتم در مورد ازدواج سوالاتم رو از شما پرسیدم، همین طور از دوستان نزدیکم مشورت گرفتم و تصمیم دارم یک تصمیم نهایی بگیرم لطفا در این مورد نیز منو کمک کنید.

عارضم که من دانشجو ترم ۴ دانشگاه آزاد رشته حقوق هستم یک پسر ۲۱ ساله سر به زیر و صاف و ساده، احساسی و دل پاک و پخته (سن عقلیم بیشتر از سن واقعیمه)... بچه طلاقم ، مادرم سرپرست خانواده هست و فعلا به سختی میگذره.

چند وقتی هست که نظرات بزرگان ائمه و حتی شما رو خوندم، خیلی باعث شده به ازدواج زود فکر کنم... نیاز هم دارم به شدت، هم جنسی و مهم تر از اون عاطفی. قبلا هم گفتم که خیلی نیاز عاطفی در خودم حس میکنم و دنبال یکی هستم تا شرایطم اوکی بشه بپاش بمونم.

تا الان نتونستم دوست دختر پیدا کنم چون من سریع دل میبندم هم اطمینانی به موندن شون نیست خلاصه تصمیم گرفتم ازدواج کنم ولی خب عقلم یه چیز دیگه میگه. شما حساب کن من با این شرایط سخت تو خرجی خودمم موندم چه برسه زن بخوام بگیرم.

از‌ باب اخلاقیات خودم رو قبول دارم، میدونم میتونم طرف رو راضی نگه دارم و اهل خیانت نیستم ولی از لحاظ مالی ۵ سالی حدوداً زمان نیازه. از یه طرف به سرم زده واقعا ازدواج رو از خدا بخوام و مدام ازش تقاضا کنم که اونم میترسم الان صلاح نباشه خدا برسونه و بدبخت شم، از طرفی میگم بابا چه اشکالی داره الان دختر پسر یواشکی چند سال با همن و هزار تا کار میکنن، حالا همین افراد برن زیر نظر خانواده و بصورت حلال مثل نامزدی چند سال با هم باشن. منم این طور ذهنم آزاد تر میشه دیگه فکر دوست دختر این ها از سرم میپره و امید و تلاشم افزایش پیدا میکنه، مهم تر از همه خودارضایی که چند سال دچارش هستم رو ترک میکنم که خود این پدرم رو در آورد تو این چند سال...

در ضمن خانواده دختر  بعید میدونم به یه پسر بی پول بی کار دانشجو به صرف پاک بودنش زن بده... کاش قدر ما رو بدونید به خدا. بابا ما هم آدمیم، ما هم دوست داریم به غیر حلال مون به کسی نگاه نکنیم، بخدا تا آخرش هم پای دختر تون هستیم و خیانت نمیکنیم ...

والا دیگه خسته شدم، امشب با دوستم صحبت کردم اینجا هم از شما مشورت میخوام که دیگه تصمیم رو بگیرم... یا باید ذهنم رو از ازدواج بکشم بیرون و دیگه به دختر فکر نکنم و ازشون موجود منفی بسازم بلکه شاید بتونم تنهایی رو فراموش کنم، اگه پیشنهاد تون اینه بگید چطور از دختر متنفر بشم؟ 

یا هم از خدا مدام بخوام یکی که مثل خودم فکر میکنه رو واسم مشخص کنه برم با خودش و خانواده صحبت کنم، حرف بقیه رو هم تحمل کنم تا ببینم خانوادش راضی به نامزدی ما میشن یا نه... شما نظرتون چیه؟

دختر خانم ها شما هم مثل خواهر من ، من چه کنم؟ دنبال رابطه سالم و نامزدی باشم یا نه؟ و اینکه اگه یکی با شرایط من می اومد سراغ تون جواب تون بهش چی بود؟

مرتبط:

دختری حاضره یه دوره بلند مدت نامزد من بشه ؟

چرا خانواده ها با عقد طولانی مدت مخالفن؟

مدت دوران نامزدی و پیامدهای طولانی شدن آن

در شهر و فامیل شما دوران عقد چه مدته ؟

به چنین پسری بله میگن ؟

به یه خواستگار با این شرایط بله میدین؟

معیارهای یک مرد عالی در نظر خانم ها برای ازدواج چیه ؟

با من ازدواج میکنی ؟

پشت پرده انتخاب همسر در بعضی از پسران

آیا من شرایط ازدواج رو دارم ؟

خانم ها، پسری با این شرایط رو قبول می کنید ؟

9 مورد خواستگاری رسمی رفتم، اشکال کارم کجاست ؟

ملاک های انتخاب همسر اینده ی حمید رضا

اگه ازتون خواستگاری کنم چه جوابی میدید ؟