سلام

من 18 سالمه. نمیخوام از خودم تعریف کنم فقط میخوام همه چیز رو بگم که بتونید راهنماییم کنید.. تک دختر خانواده ام. قیافه خوبی دارم همه میگن خوشگلم. خدا رو شکر تا الان نه با پسری بودم نه شیطونی خاصی کردم.. خودم نمیگم ولی اشنا ها میگن نجیب و آروم و مهربونم. دو تا سوال داشتم..

1- من خواستگار دارم ولی خانوادم میگن زوده و اصلا هر کی زنگ میزنه معذرت خواهی میکنن و میگن برای من خیلی زوده ازدواج و نمیذارن کسی بیاد خونه.

پسرداییمم چند ساله عاشقمه و 23 سالشه. خانواده اون با خبرن ولی خانواده ی من نه. دو بار ازم جواب خواسته و من بهش گفتم نه. نه که دوسش نداشته باشما.. اتفاقا پسر خوبیه و ماهه بخدا. ولی من اونو جای داداشم میدونستم نمیتونم به عنوان همسرم بپذیرمش. از طرفی ام مامانم میگه نباید با فامیل ازدواج کنم... به پسر داییم هر چی میگم بیخیال نمیشه.چکار کنم؟ چی بهش بگم اخه؟

2- یه پسری 21 سالشه. اینم خیلی پسر خوبیه و پزشکی ام قبول شده پارسال. دوستام تا میدیدنش میگفتن تو زندگیش جز درس به فکر هیچی نبوده! پسر سر به زیر و چشم پاکیه. یک هفته پیش به من پیام داد توی اینستاگرام. خب ما از قبل اشنا بودیم بخاطر همین جوابش رو دادم و حال مادرش اینارو پرسیدم. خیلی کم حرف بود و وقتی ام حرف میزد حرفاش عجیب بود.. یه چیزایی متوجه میشدم ولی باز میگفتم پسر مردم با من چکار داره! دو شب پیش بهم گفت جواب پسرداییتون رو دادین؟ گفتم بله؟  چه جوابی؟ گفت جواب خواستگاریش. 

خیلی تعجب کردم هر کاری کردم نگفت کی بهش گفته.. بعد گفت شما ام با این جمله موافقین که یک نفر برای همیشه؟! منظورش دوست شدن با یک نفر بود. من گفتم نه حاضر نیستم خط قرمزام رو زیر پام بذارم. چیزی نگفت.. دیشب من رو توی عروسی دید.

البته توی حیاط و با لباس پوشیده. من سرمو انداختم پایین و نگاش نکردم. وقتی اومدم خونه خیلی حرف زد. گفت سه سال پیش فلان جا عاشقت شدم. گفت شما که منو میشناسی چجوری ام و شیطون نیستم و.... گفت بذار مال هم باشیم.گفت چون هنوز کار نداره و دانشگاه میره نمیتونه بیاد خواستگاری. گفت میترسه حواسش نباشه و من بشم مال یکی دیگه..

مامانم و کلا خانوادم هم این پسر و هم پدر و مادرشو خیلی دوست دارن و میگن خوبن. حالا من موندم الان با این پسر حرف بزنم یا نه؟

وضع مالیشون از ما بهتره.. درسشم که عالی. ولی من درسم زیاد خوب نیست..از این میترسم.این اقا پسر خودش میدونه ولی اصلا به روم نمیاره فقط میگه کل دخترای شهر به پای خوبیا و زیبایی های تو نمیرسن و هیچی کم نداری. درس چیه اصلا ؟

واقعا موندم چکار کنم


مخالفت خانواده با ازدواج با فرد مورد علاقه:

چون خوشگل نیست باهاش ازدواج نکن

بدون کوچکترین درک شدنی، بهم گفته میشه به ازدواج فکر نکنم

می ترسم به خاطر دوری راه و ...، خانواده دختر مورد علاقه م مخالفت کنن

چطور والدینم رو راضی به ازدواج در سن 22 سالگی بکنم؟

دختر مورد علاقه م گفت دیگه فایده نداره برو پی زندگی خودت

به خاطر ارتباط پنهانی با دخترم مورد نظرم، پدرش مخالف ازدواج ماست

خانواده های ما با ازدواجمون مخالف هستند

مادرم عکس های پروفایل دختر مورد علاقم رو دیده و مخالف ازدواج ماست

مادر پسر مورد علاقم ظاهر منو نپسندید و مخالف ازدواج ماست

چکار کنم خانواده م با ازدواجم در سن پایین مخالفت نکنن

خواهران خواستگارم با ازدواج ما مخالف هستند

مخفیانه با دختر خالم برای ازدواج ارتباط دارم چون پدرامون مخالف هستند

خانواده خواستگارم با ازدواج ما مخالف هستند

مادر خواستگارم به دلیل این که بیوه هستم مخالف ازدواج ماست

با وجود مخالفت خانوادم با یه پسر کوچکتر و تحصیلات پایین تر ازدواج کردم

مخالفت مادر با ازدواج به دلیل بی پولی پدر دختر

خانوادم بشدت با ازدواج مجدد ما مخالفت میکنن

فقط به خاطر مخالفت خواهرش از ازدواج با من منصرف شد



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
ازدواج در سن پایین (۱۹ مطلب مشابه) مخالفت خانواده با ازدواج (۳۷ مطلب مشابه)