سلام
من خیلی زود میرم سر اصل مطلب؛
راستش مشکل من تو ارتباط برقرار کردن هست، و این قضیه خیلی رو زندگی من تاثیر منفی گذاشته . اون جور که خودم حس میکنم من هم درونگرام هم خجالتی. و این که این دو تا ویژگی هر دو در من هست، به شدت من رو کم رو و منزوی کرده.
تا این اواخر من فکر میکردم که فقط اعتماد به نفسم خیلی ضعیفه، اما وقتی تو همه ی این ۱۹ سال زندگیم بازنگری کردم دیدم من با همون یکی دو تا دوستم که خجالتم جلو شون کامل ریخته و یه جورایی جلوشون اعتماد به نفس دارم هم حرفی برای گفتن ندارم، هر چند باز با مامان و خواهرم بیشتر صحبت میکنم اما اونم همه ش در مورد مسائل علمی و فلسفی و دینی و اخبار و ... و کلا چیزهایی که اطلاعاتی در موردشون دارم یا میخوام کسب کنم هست.
خیلی به ندرت پیش میاد که احساسات و مسائل شخصیم رو به زبون بیارم، یعنی سخته برام حرف زدن با بقیه در مواردی که مربوط به خودم یا خانوادمه، یا مثلا مشکلات شخصیم با توجه به این ها فکر کردم که من درونگرا هستم.
حالا من چند تا درخواست از شما دوستان داشتم:
۱_ بگید شما آدم های این شکلی اطراف تون رو با چه نوع دید و نظری نگاه میکنید، چون من خودم خیلی به خاطر این شخصیت مزخرفم قضاوت شدم، خیلی ها بارها جلو روم بهم انگ افسرده بودن زدن در حالی که من افسرده نیستم، فقط از تو جمع بودن هیچ لذتی نمیبرم و یه سری هم فکر کردن من کم دارم.
نمونه ش پدر بزرگ خودم که الان خدا رحمتش کنه، اما چند سال پیش که من حدودا ۱۴ ساله م بود به بابا و مامانم جلو جمع و بقیه فامیل و نوه های دیگه ش گفت این بچه تون به خدا انگار خنگه (بدون هیچ غرض دشمنی یعنی حس واقعی خودش رو گفت)، اون موقع من خیلی ناراحت شدم و توی خلوت گریه کردم، اما بعدها که فکر کردم فهمیدم واقعا حق داشته و خیلی های دیگه هم قطعا این حس رو بارها نسبت به من داشتن و دارن، ولی خوب باز من انقدر بی استعداد و کم هوش نیستم و حتی تو المپیاد ریاضی دبیرستان مقام آوردم و رتبه کنکور تجربیم هم ۴۰۰۰ و خورده ای شد
۲_ دومین درخواست من اینه که بگین به نظرتون من چه کارهایی برای بهبود شخصیت و روابطم میتونم بکنم، طوری که انقدر تو همه ی حرف هام حس خود تحقیری و تو سری خور بودنم به طرف مقابل القا نشه، تا میخوام یه سوال از یکی بکنم یا حتی جواب سوال کسی رو بدم کلی تو درونم با خودم کلنجار میرم، البته این فقط مربوط به تو خوابگاهه بیشتر، وگرنه سر کلاس به این خاطر که فقط مسائل درسی محور صحبت هاست کمتر مشکل دارم.
در ضمن من دیگه با درون گرا بودنم کنار اومدم و پذیرفتم که نمیتونم و نمیخوام که با کسی ارتباط پایدار داشته باشم، حتی پیامکی یا از صفحات شخصی
۳_ و اما سومین و مهمترین درخواستم اینه که به خودشناسی من لطفا کمک کنین با توجه به حرف هام اگه جایی اشتباه گفتم یا کم و زیاد بهم گوشزد کنین چون به این نتیجه رسیدم هر چی بهتر خودم رو بشناسم اشکالات شخصیتی م رو بهتر میتونم حل کنم.
اگه سوالی هم داشتین من تو نظرات پاسخگوا هستم
پیشاپیش از نظرات تون متشکرم.
مرتبط با درونگرایی و برونگرایی :
دختری به شدت درونگرا هستم و اعتماد به نفس ندارم
لطفا درونگراها رو کمی بیشتر درک کنید
دختری مجرد و درونگرا هستم که انگ منزوی بودن بهم میزنن
پسری درونگرا هستم، با یکی مثل خودم ازدواج کنم ؟
ازدواج دختر برونگرا با پسر درونگرا
نامزدم حالت درونگرایی داره حرف هاش رو به زبون نمی تونه بیاره
درونگرایی عیب نیست. با درونگراها مهربان باشیم
تجربیات شما در مورد نحوه رفتار با همسر درونگرا
چطور از حالت درونگرایی خارج بشم ؟
خانم های درونگرا دوست دارن شوهرشون هم درونگرا باشه ؟
دختری درونگرا هستم ولی مادرم به زور میخواد منو یه آدم اجتماعی کنه
درونگراها براتون نیروی دافعه دارن؟
درونگرا بودن مرد در زندگی زناشویی تاثیر منفی داره ؟
چگونگی تبدیل یه انسان درونگرا به برونگرا و اجتماعی
ویژگی های مثبت افراد درون گرا و چند سوال
آیا درونگرا بودن و گرم مزاجی با هم ارتباط دارند ؟
← مسائل درونگراها (۳۵ مطلب مشابه)
- ۴۵۱۲ بازدید توسط ۲۱۳۸ نفر
- يكشنبه ۲۱ مهر ۹۸ - ۱۷:۵۴