دختری بیست ساله هستم که 2 سال پشت کنکور بودم چون میخواستم پزشکی قبول شم . که خدا رو شکر امسال تونستم به هدفم برسم . از وقتی پشت کنکور موندم با اقا پسری وارد رابطه تلفنی شدیم . چند وقتی گذشت و ایشون به من پیشنهاد ازدواج دادن . ایشون همه معیارهامو داشتن بخاطر همین منم خیلی خوشحال بودم .
ولی بخاطر شرایط تحصیلم و اینکه پدر و مادرم سر کنکور حساس بودن نشد بیان جلو ( البته به گفته خودشون) . یعنی بنظر منم زمان مناسبی نبود چون اگه میومدن خونوادم ندید میگفتن که نه! الان 2 سال از رابطمون گذشته . تو این 2 سال خیلی در مورد اینده و موضوعات مختلف با هم صحبت کردیم .
مثلا یکیش بدنیا اوردن بچه بود! ایشون میگفتن که دو ماه بعد ازدواج زمان خوبیه ولی من میگفتم که نه زوده دو سال اول که گذشت بعدا خوبه. که خب ایشونم قبول میکردن .
گذشت تا اینکه دیروز بهم گفتن که بی حوصله شدم. پرسیدم دلیل خاصی داره یا نه. گفتن که از زندگی عقبم. از لحاظ کار و رتبه نه ولی از نظر زندگی چرا. گفتن تو تا پزشکیتو تموم کنی من میشه 35 سالم .
پرسیدم مگه هفت سال درس خوندن من جلو چیو میگیره؟ گفتن توی این هفت سال میتونی بچه دار بشی!؟
خب منم با شناخت جزئی که داشتم گفتم 5 سال اول چون درسام سنگینه نمیتونم! پرسیدم پشیونی الان!؟ گفت که نه ولی از زندگی عقب میوفتیم. میگن تو فکر درستی من فکر زندگیم .
میگن منم ارزو دارم تموم تلاشم برا چیه پس ؟ میگن برا تو مهم نیس ولی برا من مهمه زندگی که فقط ازدواج کردن نیست .
بهشون گفتم تو 2 سال میدونستی دارم برا پزشکی میخونم چرا زودتر نگفتی تا رشتمو تغیییر بدم؟ چرا بعد 2 سال داری این حرفا رو میگی؟ گفتن که تو گفتی 2 سال بعد ازدواج برا بچه دار شدن خوبه ولی الان میگی 5 سال ( من اون 2 سال رو کلی برا همه گفته بودم نه وقتی که پزشکی بخونم) .
بهشون گفتم اگه بخاطر بچه میخوای بری برو. اگه بچه اینقدر برات مهمه که نمیتونی سه چهار سال بخاطرش بیشتر صبر کنی بری بهتره. دوست داشتنت اینقدر بوده که الان بخاطر بچه زود همه چیو میخوای فراموش کنی؟
بهم میگن شرایطمو درک نمیکنی منم گفتم اخه درک میکنم که بعد 5 سال رو قبول میکنم و نمیگم حتما باید درسم تموم بشه بعدا!
با این حرفام گفتن که باشه عزیزم پس هر موقع تو گفتی .بیخیال بچه!( ولی من که میدونم ته دلشون چیه) الانم طرز صحبتشون باهام عوض شده...
این مدت من به امید ایشون درس میخوندم. خودمو تو روپوش پزشکی کنار ایشون میدیدم. بهم میگفتن تو فقط درس بخون من همه چیو اماده میکنم .
خیلی برام سخته الان که بعد 2 سال پشت کنکور موندن به هدفم رسیدم بهم میگن که به این زودیا نمیتونی بچه دار بشی پس خدافظ! :( .. شوکه هم هستم..
چند تا سوال دارم:
دانشجو های پزشکی یا اونایی که از پزشکی شناخت دارن من میدونم درسامون سنگینه ولی ورودی بهمن هستم هنوز از نزدیک رشتمو تجربه نکردم. من میتونم حین تحصیلم بچه دار بشم؟ یا واقعا نمیشه؟
دوست ندارم بعدا که رفتیم سر خونه زندگیمون فقط بحث بچه داشته باشیم با هم. مساله ای که هست اینکه الان با این حرفا حتی صبر کردن بخاطر بچه رو قبول بکنن من بازم میترسم که نکنه بعدا تو زندگیمون مشکلی از این جهت داشته باشیم.. نظر شما چیه در این مورد؟ چون پزشکی سنگینه فشار کاریش و حجم درساش بالاست .
گاهی بخاطر این وضعیت از پزشکی متنفر میشم. فکر میکنم پزشکی جلو منو داره میگیره جلو بودن با عشقمو ازم میگیره. ولی خب الان کاری دیگه از دستم برنمیاد .
چه راهنمایی دارید برام؟
پرکاربردترین پست های خانواده برتر :
بهترین درسی که می تونید به یه نوجوان بدید چیه؟
بهترین درسی که در عمرتون گرفتید چی بوده؟
اگه پسری رو در رو ازم خواستگاری کرد چی بگم؟
چیکار کنیم که خواستگار بیاد برامون؟
چگونه آراسته تر و خوش تیپ تر به نظر برسیم؟
چطور خودارضایی و اعتیاد به فیلم های مستهجن رو برای همیشه ترک کردم
چی میشه که بعد از یه مدت عشق کمرنگ میشه و بعد از بین میره؟
انواع برخورد با غریزه ی جنسی در دوران مجردی
من زنم، مردهای هیز و خانم های بدحجاب رو حلال نمی کنم
چکار کنیم که ظاهر همسرمان را با دیگران مقایسه نکنیم؟
مجردها، به جای سرکوب میل جنسی، آن را مدیریت کنید
چیکار کنم شوهرم بهم وابسته بشه؟
متن سخنرانی های سمینار ازدواج موفق دکتر فرهنگ
← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه)
- ۶۹۸۴ بازدید توسط ۵۰۰۱ نفر
- شنبه ۳ مهر ۹۵ - ۲۲:۱۰