با دختری که قبلا دوست پسر داشته ازدواج نمی کنم

سلام

من یه پسر 23 ساله ام که تا الان پاک موندم و دوست دختر نداشتم (نه این که نتونم، نخواستم چون مذهبیم ) . خدا رو شکر همین موضوع باعث شد تا بتونم تو سایر مراحل زندگیم موفق باشم و الان دارم کارشناسی ارشدم و از یکی از بهترین دانشگاههای ایران بگیرم. و در کل از سایر هم سن و سالام موفق ترم.

ولی مشکل از این جا شروع شد که سال آخر دوره ی کارشناسیم با چند تا از دوستانم که آدم های خوبی نبودن هم خونه شدم (چون من دانشجو هستم و شهر خودم زندگی نمی کنم) . تو اون سال همخونه ای هام نه تنها دختر باز بودن بلکه با دوست دخترهاشون هم زنا داشتن تا حدی که یکی از هم خونه ای هام تو یه سال با چهار تا دختر دوست شد و هر کدوم از اون دخترها را هم چند بار آورد خونه و باهاشون رابطه جنسی برقرار کرد و کلا اکثر بحث ها تو خونه مون این بود که فلان پسر مخ فلان دخترو زد و ... ولی من باز سالم سالم موندم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

خواستگار دختری هستم که زود عصبی مییشه

سلام

ازتون میخوام در یه مورد منو راهنمایی بکنید.

من یه پسر 24 ساله هستم که اخیرا به خواستگاری یک دختر 20 ساله رفتم. ما از همه نظر بهم میخوریم و خونواده ها هم راضی هستند ولی یه مشکلی که هست اینه که این دختر خانم اونجوری که من شنیدم، موقع تحقیق ، دختریه که زود از کوره در میره ! یعنی زود عصبی میشه و نباید زیاد باهاش بحث کرد ! اینو از یکی از دوستاش شنیدم، و خود دختر خانم و خونوادش هم تایید کردن و گفتن اینجوریاس . تا الان در طول مراسم خواستگاری همه چی خوب بوده و از دختره تا حدودی خوشم اومده. اصلا بحثی نشد که واکنش دختره رو ببینم !! الان دیگه آزمایش دادیم و جواب خوب در اومد باید وقت عقد رو تعیین بکنم. اما نمیدونم تو آینده چی پیش خواهد اومد ؟! آیا رفتا دختره خسته کننده خواهد بود یا نه ؟؟؟؟ بازم میگم تا الان همه چی خوب بود. اونا میگن از بچگی اینجوری بوده و از بچگیاش کسی سر به سرش نمیذاشته و اگه عصبی بشه خونه رو بهم میریزه !!!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

برادرم دلباخته ی دختری تهرانی شده

سلام 

من خواهر برادری هستم که 30 ساله است، مدتی برای کار به تهران رفت حدود 3 ماه ... الان دلباخته دختری تهرانی شده که همکارشه،خیلی اصرار کرد که به خانوادش زنگ بزنیم و قرار بذاریم بریم دیدن خانوادشون ... ما مخالف بودیم که هنوز اونا رو نمیشناسیم کجا بریم؟!!

ولی بلاخره با اصرار های زیاد او قرار آشنایی گذاشتیم نه خواستگاری!!

اطلاعاتی که از دختر داشتیم این بود که ی عکس از او دیده بودیم و اینکه لیسانس هستند و کارمند

وقتی از شهرستان به تهران رفتیم برای دیدن خانواده و خود دختر، شیرینی خریدیمو رفتیم

اونجا که رفتیم متوجه شدیم اصلا خانواده ها با هم هم کفو نیستیم، چون اصلا نقطه مشترکی برای حرف زدن نداشتیم!

خانواده ما همه تحصیل کرده هستن حتی فامیلای درجه دو و سه کمترین مدرک شاید لیسانس و فوق دیپلم باشه ولی در خانواده دختره خود دختر که لیسانس داشت از همه با سواد تر بود ... برادر و خواهرای دختر سواد بالایی نداشتن برادرش کارگر بود (همه شغلا شریف هستن قصد توهین نیست) خواهرا همه خونه دار و دامادهاشون آهنگر و ... بودن درصورتی که تو خانواده ما نصف بیشتر یا کارمند اداره دولتی هستن یا فرهنگی!!

از طرف دیگه ما از لحاظ فرهنگی و قومیتی بهم نمیخوریم و متفاوتیم!

زندگی در تهران واقعا قابل مقایسه با شهرستان نیست! اینجا به راحتی میشه خونه خرید با پول کمتری .. خرج و مخارج تهران خیلی گرون تره ... مردم اوقات کمی با هم هستن و برادر من پول زیادی نمیگیره.

با این توصیفات من و خانوادم ناراضی هستیم ولی برادرم به شدت اصرار به ازدواج دارن

ما اصلا واسه خواستگاری نرفته بودیم ولی الان به داداشم پیام میده میگه چی شد؟!!

مسئله دیگه اینکه سن خانوادشون بسیار بالاست به طوری که مثلا مادر دختر همسن مادربزرگ بنده هست ... و ما دنبال این هستیم که کار برادرم به شهرستان منتقل بشه ولی الان داداشم کوتاه نمیاد و میخواد حتما تهران بمونه و دو شیفت کار کنه فقط به خاطر اون دختر! داداشم قبل اون دختر دوس داشت بیاد شهرستان ولی الان نه، ما دوس داریم همه خانوادمون توی شهر باشیم.

حالا من بسیار این چند روز عصبی شدم مادرم پدرم همه ناراحتیم و فکرمون مشغوله، نظر شما چیه؟ کار درست چیه؟

خیلی دعامون کنید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

دختران حاضرند با پسری که سربازی نرفته ازدواج کنند

من یک پسر 19 ساله هستم و دانشجوی برق یکی از بهترین دانشگاه های کشورم و یک سال پشت کنکور موندم حالا نمی دونم برنامه آیندمو چیکار کنم یعنی خیلی دوست دارم زود ازدواج کنم چون نیاز به محبت و عشق جنس مخالف دارم ولی از دوستی به شدت بدم میاد فقط دوست دارم ازدواج کنم ولی شرایط تحصیلی اجازه اینکارو نمیده مثلا اگه بخوام مستقیم تا دکتری ادامه بدم باید سنم 29 سال بشه بعدش دو سال سربازی تازه برم سرکار سنم میشه 32 یا 33 سال اگه بخوام تو این سن ازدواج کنم دیگه تقریبا پیر شدم و ازدواج اون شور و اشتیاقو نداره دلم می خواد نهایتش تا 25 سالگی ازدواج کنم ولی به نظرتون چیکار کنم البته پدرم از همه نظر منو ساپورت میکنه خودم میگم تا فوق بخونم بعد ازدواج کنم بعد ازدواج همراه با یک کاری ازدواجم بکنم ولی به نظرتون دختری حاضره با پسری که سربازی نرفته ازدواج کنه اگه راه حل مناسبی برای آیندم پیشنهاد بدید ممنون میشم .

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

آیا حاضرید با پسری که خودارضایی می کنه ازدواج کنید

سلام.

خانما آیا حاضرید با پسری که الان 25 سالشه و از 16 سالگی شروع به خودارضایی کرده، ازدواج بکنید؟ !

پسری که حتی دلیل ازدواج کردنش، برای این هست که بتونه راحت تر از شر خودارضایی راحت بشه و از این به بعد از راه حلال رابطه برقرار کنه و به آرامش برسه! همه ی موقعیت های ازدواج رو داره! اخلاق و شخصیت هم 20 ! تنها اشکالش همین خود ارضاییه!

آیا حاضرید زنش بشید و تو ترک این کار حرام کمکش کنید؟

اگه با همچین موردی روبرو شدید، چکار میکنید ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

نمی تونم بچه دار بشم و دختر باکره می خوام

خسته نباشید

من پسری 29 ساله هستم که تو بچگی به علت تصادف سختی که داشتم، دیگه توانایی تولید مثل رو ندارم. با توجه به این مشکل من چند جا رفتم خواستگاری که چون موقعیت های من برای ازدواج خوب هستند، بلافاصله قبول میکنن ولی دختر خانما تا متوجه بشن که من همچین مشکلی دارم، بهم جواب منفی میدن.

حاضر نیستن به هیچ وجه با مشکل من کنار بیان! دیگه دارم نا امید میشم! یعنی من تا آخر عمر باید مجرد بمونم؟ خیلیا بهم میگن با دختری ازدواج بکنم که مشکل منو داشته باشه. ولی آخه من چه میدونم کدوم دختر این شکلیه! همه کسانی که این مشکلو دارن، بعد از ازدواج که بچه دار نمیشن متوجه میشن! وگرنه کی مجرده و بره از این موضوع مطلع بشه بره دکتر که تو آینده بچه دار میشه یانه!!!!

دو مورد بهم پیشنهاد شد که مشکل من رو داشتند. ولی یکی سنش از من 2 سال بزرگتر بود و طلاق گرفته و دیگری نیز 25 ساله و بازم بخاطر این موضوع طلاق کرفته!!

من این خانمای محترم رو نپسندیدم. من خودم هنوز پسرم و تا حالا با هیچ دختری نبودم. میخوام همسر آیندم دست نخورده مثل خودم و دختر باشه. توقع زیادیه ؟

یعنی بچه اینقدر برای خانما مهمه؟ بهم ثابت شد که بچه برای خانما حتی مهمتر از شوهر هستش! حتی پیشنهاد دادم که بچه از پرورشگاه میاریم. ولی قبول نکردن. یه مورد میگفت من میخوام بچه هام از خون خودم و شوهرم باشن ! و خودم بدنیا بیارمشون. من باید چکار کنم. امیدی هست؟؟ انگار باید تو دنیای مجردی تا آخر عمر سر بکنم!

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

دختری که دو سال باهاش بودم ازدواج کرد

سلام خسته نباشید

من یه پسر 18 ساله هستم یه دوست دختر داشتم 6 ماه ازم کوچیکتر بود دو سال با هم بودیم مامانم و بابام و خاله و خواهرم میدونستن مامان و خاله اونم میدونستن مامانش منو خیلی دوس داشت رابطه خوبی با هم داشتیم قصدم بخدا ازدواج بود .حتی بدن لختشو ندیده بودم خلاصه ی ماه پیش در اوج نامردی و بی رحمی ازدواج کرد اون دختری که میگفت خودمو میکشم نمیذارم کسی بهم دست بزنه عاشقتم جونمو بهت میدم و هزار حرف دیگه همه رو گذاشت زیر پاش و رفت به حرف اینو اون.

 البته منم شرایط ازدواج داشتم خونه ماشین کار فقط خدمتم مانع بود که میخواستم نشون کنیم برم بیام بعد عقد خلاصه نامردی کردن خیلی ها باعث این جدایی شدن ولی گفتم عیب نداره منم خدایی دارم ابروشو نبردم چون عاشقش بودم بهشون گفتم کاری به زندگیش ندارم سپردمتون به خدا هنوزم باورم نمیشه که رفته اذیت میشم بخاطر رفتنش

خب منم مرد بودم غیرت داشتم از یه طرفم خدا رو شکر میکنم که بهم نرسیدیم چون الان که رفته چشام باز شده میبینم که به درد من نمیخورد ولی بازم سخته برام و سوالم این باشه که چه جوری فراموشش کنم ؟ و در اینده که رفتم خواستگاری جریانو با دختری که رفتم خواستگاریش در میون بذارم یا بعد از عقد بهش بگم یا اصلا نگم؟ممنون

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

یعنی تو این مدت کجاست؟

سلام

تو رو خدا به من کمک کنید

من 1 سالی میشه که در یک شرکت کار میکنم و یک همکار دختر هم دارم. نه من و نه ایشون به غیر از رابطه کاری بینمون چیزی نبوده و بواسطه ماهیت کارمان شماره همدیگه رو داریم.من از ایشون خوشم اومده و موضوع رو با خانواده هم مطرح کردم.فقط الان یک چیز ذهنم رو درگیر کرده و اون اینه که وقتی که ساعت 5 از شرکت میزنیم بیرون من وایبر ایشون رو میبینم که ساعت های حول و حوش 8 تا 9 on میشه.نمیدونم تو این فاصله کجا میره و چیکار میکنه؟ با کی میره؟ شرکت تا خونشونم نیم ساعت راهه همش.

خواهشا کمکم کنید.یعنی تو این مدت کجاست؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

میخوام با یه دختر پاک و دست نخورده ازدواج بکنم

سلام

آیا برای پسری که یه عمر دنبال دختر بازی و روابط گوناگون بوده ( روابط با دوست دخترا غیر شرعی ، صیغه و.. )،دختر خوب پیدا میشه؟

30 سالمه . پشیمونم مثله سگ. توبه کردم. الان میخوام با یه دختر پاک و دست نخورده ازدواج بکنم. آیا ظلم به اون دختر هستش؟

آیا من مستحقش نیستم؟ باید حتما با یکی مثله خودم ازدواج بکنم، تا تعادل برقرار بشه؟ من این دختر و میخوام. خیلی خوب و نجیبه. اما نمیدونم ارزشش رو دارم یا نه !  آیا از گذشتم بهش بگم؟؟ در ضمن دختره 27 سالشه. 

با تشکر

مرتبط :

چطوری دختر مناسب خودتون رو پیدا می کنید و به خواستگاری اون میرید؟

از کجا همسر آینده ام را پیدا کنم؟

من از کجا باید دختر هم سن و مناسب شرایط خودم رو بیدا کنم ؟

از کجا دختر مناسب برای ازدواج پیدا کنم ؟

چه جور میشه دختر خوب پیدا کرد؟

چکار کنم که خودم یه دختر خوب پیدا کنم ؟

کجا دنبال دختر خوب گشتی که میگی نیست ؟

خواسته من یه دختر خوبه که مثل خودم خودش رو حفظ کرده

نحوه پیدا کردن یک دختر خوب برای ازدواج

از کجا دختر مناسب برای ازدواج پیدا کنم ؟

می خوام با یه دختر مذهبی و ساده ازدواج کنم

دختر مذهبی کجایی ، دقیقا کجایی ؟!

چرا دختر پاک، سالم ، چادری مقید و بدون آرایش کمتر انتخاب میشن ؟

آقایون خوبی که دنبال دختر پاک میگردن کجان اگه راست میگن ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) پیدا کردن دختر مناسب برای ازدواج (۳۷ مطلب مشابه)

چون 20 سالمه بهم زن نمیدن

سلام

من یک پسر 20 ساله هستم که در حال حاضر درس میخونم. کار میکنم، یه سوپر مارکت دارم که درآمدش خوبه. خونه و ماشین هم دارم. یه زمین هم بنام خودم دارم. اینارو بخش زیادیش رو به کمک پدرم مالک شدم و بخش رو خودم. چون از بچگی با پدرم کار میکردم و درآمد هم حقم بود دیگه پدرم کمکم کرد. خلاصه همه چیزم مجهزه که زن بگیرم.

اما چون سنم کمه، بهم زن نمیدن. در واقع من یه دختری رو میخوام که وضع خونواده ی اون هم خوبه. اما دختره رو بمن نمیدن چون سنم کمه.در صورتی که دختره راضیه! من الان نمیدونم چکار کنم. دختره هم 20 سالشه. تو دانشگاه باهاش آشنا شدم. الان با هم ارتباط داریم. یعنی ارتباطمون رو ادامه بدم تا چند سال دیگه ؟ یا دیگه باهاش ارتباط نداشته باشم؟ خب اگه فراموشم کرد و شوهرش دادن چی؟

سن ازدواج تو فامیلشون برای دخترا خیلی کمه. ولی پسرا نه. الان من باید چکار کنم؟ میخوام همین الانا با هم ازدواج بکنیم ولی خونوادش منو قبول دارن اما میگن چند سال دیگه! خب ما تا 4 یا 5 ساله دیگه باید هینجوری قایمکی و یواشکی با هم ارتباط داشته باشیم؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

از کجا همسر آینده ام را پیدا کنم؟

سلام دوستان عزیزم.

من میخواهم بدونم از کجا بهتر تا همسر اینده ام را پیدا کنم؟

مثلا خیلی ها از دانشگاه و...

ولی کدوم بهتره؟

شما خودتون چطوری هم دیگر را پیدا کردین؟

مرسی

مرتبط :

چطوری دختر مناسب خودتون رو پیدا می کنید و به خواستگاری اون میرید؟

من از کجا باید دختر هم سن و مناسب شرایط خودم رو بیدا کنم ؟

از کجا دختر مناسب برای ازدواج پیدا کنم ؟

چه جور میشه دختر خوب پیدا کرد؟

چکار کنم که خودم یه دختر خوب پیدا کنم ؟

کجا دنبال دختر خوب گشتی که میگی نیست ؟

خواسته من یه دختر خوبه که مثل خودم خودش رو حفظ کرده

نحوه پیدا کردن یک دختر خوب برای ازدواج

از کجا دختر مناسب برای ازدواج پیدا کنم ؟

می خوام با یه دختر مذهبی و ساده ازدواج کنم

دختر مذهبی کجایی ، دقیقا کجایی ؟!

میخوام با یه دختر پاک و دست نخورده ازدواج 

چرا دختر پاک، سالم ، چادری مقید و بدون آرایش کمتر انتخاب میشن ؟

آقایون خوبی که دنبال دختر پاک میگردن کجان اگه راست میگن ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه) پیدا کردن دختر مناسب برای ازدواج (۳۷ مطلب مشابه)

کمک به فراموشی شکست عشقی یه دختر

با سلام خواهشا کمک کنید

حدود یک ماهی هست با دختر خانومی آشنا شدم که خیلی دختره خوبیه و من به شدت دوسش دارم و اونم به من علاقه داره ولی قبل از آشنایی با من یک شکست عشقی خورده که خیلی داره داغونش میکنه، میخواسم ببینم من چی کار کنم که این شکستش رو فراموش کنه؟ ممنون میشم راهنماییم کنید

پاسخ :

سلام

بهترین کاری که می تونید براش بکنید اینه که فعلا دور و برش آفتابی نشید . بذارید با کمک خانواده و دوستانش این دوران رو بگذرونه . شما نباید کمکی به اون بکنید .

چون الان دو حس در شما و اون وجود داره که مانع از انتخاب و شناخت درست طرف مقابل میشه ؛

حسی که شما دارید ، حس مردانگی و جوانمردی نسبت به کسی هستش که نیاز به کمک داره . شما یا عیب های اون رو نمی بینید یا این که میگید زیاد مهم نیست . الان برای شما مهم اینه که اون شکست رو فراموش کنه . فرض کنیم شما بعد از حل مشکل تونستید عاقلانه تصمیم بگیرید . آیا این تضمین وجود داره که اون هم بر احساساتش مسلط باشه و نسبت به شناخت شما به درستی اقدام کنه ؟

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

آیا دختری هست که به من جواب مثبت بده ؟

سلام بی مقدمه میرم سر اصل مطلب

کل خانوادمو تک تک از دست دادم ( پدرم-مادرم-وتنها برادرم ) دانشجوی کارشناسی فقه و مبانی حقوقم سر کارم میرم گاهی اوقات سه شیفت یه خونه ام اجاره کردم تحت پوشش هیچ ارگانی ام نیستم یعنی خوشم نمیاد خرج زندگی (روغن شکر لباس کفش کتاب و....) شهریه دانشگاه ازاد و مخارجی که گاها پیش میاد ( مث بیماری تعمیرات وسایل خونه و...) رو خودم میدم در ضمن آشپزیمم بد نیست .

خونه داریم خوبه اینو دوستام میگن مذبی ام و با افتخار میگم هیئتیم اگه حضرت زهرا (س) بطلبه خیلی کارارو به خودم حرام کردم کارای که همه جوونا الان میکنن رفیق بازی تا لنگ ظهر خوابیدن و...

با اینکه خونه مجردی دارم و پیشنهادهای از بچها حتی حلالش منظورم صیغه است نکردم چون یه جور خیانت میدونم به همسرم البته اینم بگما خدا خیلی خیلی کمکم کرد عملا دست خدا رو دیدم ممنونشم حالا کمبودام کارم بیمه ندارم یعنی قراردادیم سربازی نرفتم حقوقمم راضی ام ولی شاید مورد قبول نباشه مشکل کم خونی دارم اما خون نمیزنم فقط فولیک اسید میخورم.

راستی گاهی وقتام برا کنترل شهوتم غسالی ام میکنم خونمم نزدیک قبرستونه اصلانم ترسی ندارم حالا شما بگیدکی با چنین پسری ازدواج میکنه ایا هستن کسانی که چنین کاری بکنن اخه گاهی اوقات ناامید میشم از زندگی میگم واسه کی داری کار میکنی پولاتو جمع میکنی رفیق بازی نمیکنی عشقو حالتو تعطیل کردی 24 ساعت گاها 6 الی 7 ساعت بیشتر نمیخوابی زندگیت شده کار و درسو خونه  ایا واقعا کسی هست ؟؟؟ منکه فک نکنم 

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

موقعی که احساس تنهایی می کرد بهش نزدیک شدم

با سلام

ببخشید من یه سوال دارم و از دوستان میخوام بهم کمک کنن. ببخشید طولانی نوشتم

من پسری هستم 25 دانشجوی فوق لیسانس هستم مدتی هست با دختری آشنا شدم که قبلا دوره لیسانس ایشون ترم پایینی من بودن و از من خوشش میومد و حتی یه واسطه هم به طور غیر مستقیم فرستاد من رد کردم خلاصه بعد چند سال دوباره تو یه دانشگاه دیگه بهم رسیدیم. ایشون با یه پسر قول و قرار ازدواج داشته پسره به هر دلیلی بی توجهی کرده حالش زیاد خوب نبود و حتی قصد انصراف داشت و احساس تنهایی میکرد راستش من بهش نزدیک شدم کاراشو انجام دادم و بهش امید دادم به این دلیل که با این قضیه کنار بیاد و از تنهایی دربیاد ولی احساس میکنم بهم وابسته شده و شاید دوباره بهم پیشنهاد ازدواج بده چون من فارغ التحصیلم و باید برم و اون تازه قبول شده و قصد ازدواجم ندارم به نظرتون این کار من درست بوده؟ آیا باعث نمیشه بعد من دوباره با یکی دوست بشه؟خیلی عذاب وجدان دارم. کمک کنید .

پاسخ :

سلام

شما که قصد ازدواج با اون رو نداشتید نباید در چنین اوضاعی بهش روی خوش نشون می دادید . با این کارتون حالش رو بدتر کردید . 

طبیعی هستش که بهتون وابسته بشه . با این وجود به هیچ وجه به فکر ازدواج با اون نباشید . حداقل تا زمانی که اون حالش خرابه و شما هم دلتون به حالش می سوزه . به قول معروف ، فردین بازی در نیارید که شکست می خورید . 

از همین الان از رفتن بگید . خیالش رو راحت کنید تا فکر و خیال نکنه . درسته که کار شما در نزدیک شدن به اون اشتباه بزرگی بوده ولی راه جبرانش ادامه این رابطه نیست .

---------------------------

تکمیلی :

به دو دلیل عرض شد که از فکر ازدواج با اون خارج بشید 

1 - اون در شرایطی نیست که بتونه تصمیم درستی بگیره . اگه با شما ازدواج کنه در واقع ،‌چشم بسته تصمیم گرفته . چون الان احساساتش بر عقلش غلبه داره .

2 - شما هم حس جوانمردی دارید . یعنی میگید گناه داره ! حس ترحم رو اگه قاطی انتخاب تون بکنید بعد از ازدواج به شدت پشیمون میشید . 

در هر دو علت ، امکان شناخت صحیح طرف مقابل وجود نداره . اگه شناخت نباشه ، ازدواج موفقی هم صورت نمیگیره . بنابراین ارتباط تون رو با اون قطع کنید . تا جایی که می تونید اون رو از خودتون نا امید کنید .

موفق باشید

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)

شل کن سفت کن های دوست دخترم !

با سلام و خسته نباشید.سوالم طوریه که باید یه چیزهایی رو تعریف کنم تا بتونید کمکم کنید برا همین طولانیه ببخشید.

من مدت یک سال پیش در دانشگاه با دختری اشنا شدم.بعد از یکی دو روز که از اشناییمون گذشت گفت که نمیتونه با من باشه و به پسری که تو فامیلشون هست وابسته هست و گفت تو واقعا پسر خوبی هستی ولی نمیتونم عشقم و از دست بدم.دو سه روز بعدش با پسره به واسطه دختر داییش باش ملاقات میکنه و بعد از اون ملاقات دیگه پسره جواب زنگ ها شو نمیده.

تا دوباره فردای اون روز به من زنگ میزنه میگه تو رو خدا بیا پیشم خیلی داغونم و این حرفا و منم میرم پیشش.بعد از اون ما رابطمون تا سه چهار روز خوب میشه و بعد از سه چهار روز به من میگه من و تو دوستایه دانشگاهی هستیم و منم به همین منوال باش ادامه میدم که شاید بتونم دلشو بدست بیارم و هروقت دعوامون هم میشد خودش زنگ میزد و اشتی میکرد تا اینکه بعد از 3 ماه یه روز که پیشم بود گوشیمو برداشت و اسم خودشو تو گوشیم کرد عشقم و من گفتم همه چیز درست شده.

↓ موضوعات مرتبط ↓ :
مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)