با سلام و خسته نباشید.سوالم طوریه که باید یه چیزهایی رو تعریف کنم تا بتونید کمکم کنید برا همین طولانیه ببخشید.
من مدت یک سال پیش در دانشگاه با دختری اشنا شدم.بعد از یکی دو روز که از اشناییمون گذشت گفت که نمیتونه با من باشه و به پسری که تو فامیلشون هست وابسته هست و گفت تو واقعا پسر خوبی هستی ولی نمیتونم عشقم و از دست بدم.دو سه روز بعدش با پسره به واسطه دختر داییش باش ملاقات میکنه و بعد از اون ملاقات دیگه پسره جواب زنگ ها شو نمیده.
تا دوباره فردای اون روز به من زنگ میزنه میگه تو رو خدا بیا پیشم خیلی داغونم و این حرفا و منم میرم پیشش.بعد از اون ما رابطمون تا سه چهار روز خوب میشه و بعد از سه چهار روز به من میگه من و تو دوستایه دانشگاهی هستیم و منم به همین منوال باش ادامه میدم که شاید بتونم دلشو بدست بیارم و هروقت دعوامون هم میشد خودش زنگ میزد و اشتی میکرد تا اینکه بعد از 3 ماه یه روز که پیشم بود گوشیمو برداشت و اسم خودشو تو گوشیم کرد عشقم و من گفتم همه چیز درست شده.
بعد دقیقا فرداش بهش زنگ زدم گفت یه سه چها روز بهم زنگ نزن تا امتحانام تموم شه اعصابم خورده که امتحان دارم.منم بعد از سه چهار روز اس ام اس بش دادم که تو جواب به من گفت لطفا مزاحمم نشو من با کسی دوست شدم.دیگه یه سه ماهی از این ماجرا گذشت و یه روز تو رستوران دانشگاه منو دید و بهم زنگید گف بیا پیشم و اون روز روز تولدش بود و من بش تبریک گفتم و کلی سورپرایز شد.
بعد دو باره بعد از این رابطمون عین سابق شد که گفته بود دوسته دانشگاهی هستیم و هر وقت هم پیشم بود در مورد دوس پسرش باهام صحبت میکرد و منم به روم نمیوردم.تا اینکه بعد از یه مدت به من دوباره زنگ زد وگفت بیا پیشم و رفتم پیشش وگفت با دوس پسرم دعوام شده و نشست گریه کردن و منم ناخوداگاه با اشکش گریم گرفت و خودش گفت ببخشید که همیشه گریه هامو میارم پیشه تو چون میدونم تو تنها کسی هستی که از ته دلت منو دوست داری.
و بعد از یه مدت دوباره با پسره دوست میشه و با من دوباره کات میکنه و بعد از حدود دو ماه به من دوباره زنگ میزنه و من میرم پیشش و میگه دعوای شدید با اون پسر کردم و بعد از اون روز خودش باهام دوست میشه و رفتارهاش طوری میشه که انگار با هم دوستیم و بعد از یه هفته سره هیچی با هام بهم میزنه و بهم میگه ما رابطمون مگه باید تا ازدواج بره و میگه من یه مشکلی دارم که میزنم تو رو هم خل میکنمو الان هم میدونم با هیشکی نیست و حتی دیروز که اتفاقی تو خیابون دیدمش و بش زنگ زدم سریع اومد پیشم و کلی گرم با هام بود ولی رفت خونه بهش اس ام اس دادم که رسیدی یا نه دوباره جواب نداد.
حالا من با این چه کنم واقعا از ته قلبم دوسش دارم ( یه توضیحی هم درباره دوست پسرش بدم که پسری بود خونه مجردی داشت وضع خوبی داشت و این یا به خونش میرفت یا به شرکتش و اون طوری که بهم گفت تا حالا باش بیرون نرفته و من هم یک بار ازش پرسیدم که باش سکس داشتی و ایا دختری که گفت من فقط پیشش خوابیدم و دخترم ) تو رو به خدا کمک کنید دارم دیوانه میشم.ممنون
شناخت دختران:
اگه دختری سرش زیاد تو گوشیه، یعنی با یه پسر در ارتباطه؟!
بیان فانتزی های ذهنی خانم ها برای اطلاع آقایان
حس کنم مبنای فکری دختر مورد علاقه م با من فرق میکنه
ممکنه دختری با تغییر پوشش و ...، قصد گفتن چیزی رو داشته باشه؟
دخترها، وقتی یه پسر به شما نزدیک میشه، چی در موردش فکر می کنید؟
چطور میشه فهمید جواب نه دختر، واقعی هست یا ناز کردن؟
دختر پر رو میشه زیادی بهش زنگ بزنی؟
روانشناسی دختر خانوم ها از زبان خودشان
ممکنه به خاطر تتو روی دست، در خواستگاری رد بشم؟
جمله " ازت متنفرم " چه تاثیری روی دختران میذاره؟
← مشورت در ازدواج آقایان (۱۶۹۶ مطلب مشابه)
- ۱۲۵۷۱ بازدید توسط ۹۴۳۸ نفر
- جمعه ۴ مهر ۹۳ - ۰۹:۱۷